ماهان شبکه ایرانیان

اجماع اصلاح‌طلبان برای عدم استقبال از عارف

گروه سیاست سایت فردا – محمدرضا عارف که تا دیروز به خاطر سکوت و انفعال مورد نقد اصلاح طلبان بود، این روز‌ها آنقدر فعال شده که از آن سوی بام افتاده است. اظهارات و مواضع اخیر او آنقدر رنگ و بوی انتخاباتی دارد که حتی صدای اصلاح طلبان را هم درآورده است. این طور که معلوم است اصلاح‌طلبان علی‌رغم همه اختلاف‌نظرهایی که تا اینجای کار درباره مشارکت و نحوه مشارکت دارند، در یک مورد به اجماع رسیده اند؛ آن هم عدم استقبال از عارف است. از واکنش‌ها به اظهارات اخیر عارف استنباط می‌شود که این جریان سیاسی او را حتی به عنوان گزینه حداقلی هم قبول ندارد. شاهد آنکه ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با «نامه نیوز» می‌گوید: «آقای عارف امتحانش را پس داده است و در مجلس دهم دیدیم که فقط بر صندلی نشسته بود و نظاره می‌کرد و در قبال این همه مشکلات و ناهنجاری‌های موجود صرفا سکوت کرد. حتما اصلاح‌طلبان باتوجه به چنین عملکردی نظر مثبتی نسبت به او ندارد و من به آقای نصیحت می‌کنم که در انتخابات شرکت نکنند، زیرا رأیی ندارد و هم بیش از این آبروی خودش را می‌برد و هم باعث خدشه‌دار شدن حیثیت اصلاح‌طلبی می‌شود».
وی همچنین معتقد است که «آقای خاتمی عاقل‌تر از آن است که از آقای عارف حمایت کند، زیرا عارف به حیثیت آقای خاتمی هم آسیب وارد کرد».

گام‌های انتخاباتی عارف

محمدرضا عارف در هفت سال گذشته یعنی از همان وقتی که به توصیه رئیس دولت اصلاحات کنار کشید تا روحانی رئیس جمهور شود، یک کاندیدای احتمالی بوده است. حتی اگر دیگر اصلاح‌طلبان هم به واسطه عملکرد مورد انتقاد وی در مجلس و شورای عالی سیاست‌گذاری او را چندان جدی نگرفته باشد، او خودش را جدی گرفته است. دائما از عدم ائتلاف و ضرورت توجه به گزینه اصلاح‌خالص گفته و اخیرا نیز برآمده تا با توجه ویژه به موضوعات و دغدغه های بدنه اجتماعی اصلاح طلبان خالص بودن خود را ثابت کند. تازه‌ترین مورد آن هم پیام توئیتری وی در واکنش به آزادی «نرگس محمدی» است. او نوشت «آزادی سرکار خانم نرگس محمدی موجب شادمانی فعالان جامعه مدنی ایران شده است. ملت ایران متشکل از تنوع فکری و قومیتی، امروز نیازمند اتحادی همه‌جانبه برای عبور از مشکلات و غلبه بر بحران هاست. امید آنکه با تداوم رفع محدودیت‌ها از فعالان سیاسی و مدنی، شاهد تقویت اتحاد و انسجام ملی باشیم.»، اما این نوشته هم رسانه‌های اصلاح طلب را با او همراه نکرد.

شاهد این مدعا آنکه روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی انتقادی نوشت: «عارف این روز‌ها انگار آن عارفی که در مجلس دهم و شورای‌عالی سیاستگذاری شناخته بودیم، نیست. فعال شده، حرف می‌زند و حتی نسبت به موضوعاتی مثل حقوق شهروندی، وضعیت فعالان مدنی و … حساس شده است! البته تعجبی هم ندارد؛ فصل انتخابات است دیگر. این روز‌ها همه فعال و متحول می‌شوند. اگر ضرغامی مدافع پلنگ‌های اینستاگرامی شده و عبدالرضا داوری برای فوت شجریان اندوهگین می‌شود، چرا عارف نسبت به آزادی نرگس محمدی واکنش نشان ندهد. این سندرم پرکاری و حساس شدن به موضوعات مورد توجه مردم قبلا هم در ماه‌های منتهی به انتخابات مشاهده شده بود و غالبا هم ثمری نداشته است. منتها آقایان ترجیح می‌دهند راه خود را بروند و شانس شان را بیازمایند. برای همین هم شاهدیم که محمدرضا عارف در هفته‌های اخیر این طور فعالانه به مسائل سیاسی، اجتماعی و… می‌نگرد.»

موجی از عدم استقبال

این همه فعالیت و تلاش عارف اما تا اینجای کار بی‌ثمر بوده است. بسیاری از سیاسیون در این جریان سیاسی درباره اینکه عارف گزینه مناسبی برای نمایندگی آنان در 1400 نخواهد بود، اجماع دارند. مثلا صادق زیباکلام، به «نامه نیوز» گفته است: « آقای عارف در چهارسال دوره نمایندگی‌اش که بسیاری اتفاقات مهم در زندگی مردم رخ داد، هیچ اظهار نظری نکرد و اصلا برایش مهم نبود که بر سر مردم می‌آید و بعد از مجلس دهم تا امروز هم از دیوار صدا در می‌آید از عارف نه و در چنین شرایطی می‌آید و می‌گوید می‌خواهم در انتخابات نامزد شوم؛ در صورتی که یک نفر هم به او رأی نمی‌دهد.»

جلال جلالی‌زاده عضو حزب اتحاد ملت نیز اگرچه سعی دارد حرفی نزد که باعث دلخوری عارف شود اما او را مناسب ریاست جمهوری نمی‌داند. از همین رو می‌گوید: «آقای عارف از نظر شخصیتی بسیار متواضع و اخلاق محور است. برای ریاست جمهوی آقای روحانی هم خیلی فداکاری کرد ومتضرر شد، اما درعین حال نتوانست در مجلس و فراکسیون امید مدیریت و رهبری مناسبی داشته باشد. به هرحال هر کسی حق دارد که خودش را کاندیدا کند، اما باید به بحث میزان رای آوری، جایگاه، نفوذ و میزان برخورداری از حمایت‌های جریانی هم توجه کند. مدیریت کشور با توجه به مشکلات فعلی کار بسیاری مشکلی است و ریئس جمهور آتی باید ضمن آنکه از حمایت مردم برخوردار است و توانایی لازم را دارد، قادر به راضی کردن نهادها‌ها انتصابی نیز باشد.»

محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات نیز در مخالفت با حضور عارف در ماراتن انتخابات ریاست جمهوری گفته است: «محمدرضا عارف علیرغم اینکه انسان بسیار خوب و شریفی است، در مدیریت بسیار ضعیف نشان داده و با اینکه حمایت سید محمد خاتمی هم با او همراه بود، با قرار دادن اسامی ناکارآمد، باعث شکست در انتخابات مجلس یازدهم و تضعیف جایگاه شورای شهر شد؛ به نظر بهتر است او به دانشگاه برگردد و تدریس کند.»

نکته قابل توجه دیگر اینکه مخالفت با عارف حرف امروز و دیروز نیست و اصلاح‌طلبان از همان سال 92 با او مشکل داشتند. مصداق این مدعا آنکه فیض الله عرب سرخی پیش‌تر در ارتباط با کاندیداتوری عارف در سال 92 گفته بود: «اصلاح‌طلبان گزینه نداشتند، اما نامزد اصلاح‌طلب داشتیم. آقای عارف به‌عنوان یک اصلاح‌طلب خودش برای انتخابات ثبت‌نام کرده بود، اما اصلاح‌طلبان از عارف نخواسته بودند که به میدان بیاید. تصمیم به ثبت‌نام عارف، یک تصمیم تشکیلاتی نبود.»

همه مخالفان عارف

به هرحال عارف تصمیم خود را گرفته و در ورود به کارزار انتخاباتی پیش‌رو تردید ندارد. در واقع 50 درصد عارف حل شده و فقط 50 درصد اصلاح طلبان مانده که پشت او بایستند یا نه. گذشته از مواضع برخی اصلاح‌طلبان که شرح آن رفت، به نظر می‌رسد که مشکل عارف و اصلاح‌طلبان جدی‌تر از این حرف‌ها است و حمایت آنان از وی بعید است. فعالان سیاسی در جریان اصلاح‌طلب هنوز بین مشارکت و عدم مشارکت مردد هستند. طرفداران نظریه مشارکت هم درباره مشارکت با کاندیدای حداقلی و مشارکت با کاندیدای حداکثری اختلاف نظر دارند. در بین همه این بلاتکلیفی‌ها، اما یک نکته مشخص است. عارف حتی امکان تبدیل شدن به کاندیدای حداقلی اصلاح‌طلبان را ندارد. دلیلش نیز روشن است. اتحاد ملت و اعتماد ملی که اساسا دنبال معرفی کاندیدا‌های حداکثری و رد صلاحیت و بازیابی سرمایه اجتماعی هستند. کارگزارانی‌ها که هیچ وقت به عارف روی خوش نشان نداده و این بار ائتلاف با لاریجانی را به امثال عارف ترجیح می‌دهند. ندا و جوانان اصلاح‌طلب هم که قبل‌تر با انتقادات خود از شورای‌عالی سیاستگذاری تکلیفشان را با عارف معلوم کرده‌اند. حال این سوال باقی است که محمدرضا عارف با این اوضاع و احوال که مجموعه اصلاح‌طلبی امیدی به مشارکت مردم در انتخابات آتی ندارد، با وجود این حجم از عدم استقبال طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب از خود به چه دل خوش کرده و قصد کاندیداتوری دارد؟

حامیان احتمالی عارف

در این میان شاید عارف حامیانی هم داشته باشد. سایت اصلاح طلب «رویداد24» در این باره می‌نویسد: «اگر محمدرضا عارف بخواهد روی حمایت نزدیکان خود حساب کند، احتمالا باید  حزب پیشرو اصلاحات (با حضور چهره‌های عملگرای دولت خاتمی مثل علی صوفی، مرتضی حاجی و احمد خرم و البته حسن رسولی) در کنار بنیاد امید ایرانیان، تنها حامیان جدی عارف برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 باشند.»

در ادامه این گزارش به مزیت‌های عارف و البته ضعف‌هایی که انگار به آن می‌چربد، اشاره شده است. مثلا اینکه حامیان عارف بیشتر از اینکه روی حمایت‌های میدانی خود حساب کرده باشند، روی رد صلاحیت سایر چهره‌های اصلاح‌طلب حمایت کرده‌اند. اگر عارف کاندیدا شود، تایید صلاحیت او تقریبا قطعی است. کسی هم نمی‌تواند مدعی این باشد که عارف اصلاح طلب نیست».

بر اساس همین مزیت‌ها و ضعف‌ها هم «نامه نیوز» در گزارش خود به این نتیجه می‌رسد که «عارف احتمالا در انتخابات آتی نامزد خواهد شد، اما نمی‌تواند نامزد مورد حمایت جریان اصلاح طلب باشد و نهایتا به صورت مستقل به رقابت با دیگران خواهد پرداخت.» موئلفه اصلی در رسیدن به این نتیجه نیز چیزی نیست غیر از اجماع اصلاح طلبان برا عدم استقبال از عارف.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان