» گزارش صفحه 4
میزان مشارکت در انتخابات زودهنگام به 50درصد نوامبر2016 رسید
ر کورد انتخاباتی
دنیایاقتصاد: تا تاریخ 27 اکتبر، یعنی روز گذشته نزدیک به 70 میلیون یا رقم دقیقتر، 5/ 69 میلیون نفر در ایالات متحده در رایگیری زودهنگام شرکت کردند که در نوع خود بیسابقه است. این موضوع میتواند دو دلیل داشته باشد؛ ترس از کرونا بهدلیل ازدحام در روز سوم نوامبر و دیگری اشتیاق مردم برای بیرون راندن ترامپ از کاخ سفید. اما هرکدام از این دو عامل نیز در نظر گرفته شود، در آمریکا یک رکورد بیسابقه ثبت شده است. به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، در حالی که تنها کمتر از یک هفته دیگر به انتخابات آمریکا مانده است، موج حضور رای دهندگان در رایگیری زودهنگام قابل مشاهده است. این دقیقا نزدیک به نیمی از افرادی است که در کل انتخابات سال 2016 شرکت کرده بودند. بنابر آمارها تاکنون میزان رای زودهنگام برابر با 54 درصد از رای کل واریزشده در انتخابات 2016 است.
ترس از بیماری پاندمی، ترس از تاخیرهای پستی و افرادی که متاثر از مناظرات ریاست جمهوری به پای صندوقهای رای رفتند، یک موج بیسابقه در رایگیری زودهنگام آفریده است. تا روز سهشنبه به وقت آمریکا، افزون بر 5/ 69 میلیون نفر رای خود را از طریق پست یا زودهنگام ثبت کردند و به نظر میرسد که ادامه این رویه به خلق یک رکورد تازه در انتخابات آمریکا منجر شود. رایگیری زودهنگام حتی در ایالتهای موسوم به میدان نبرد امسال بسیار چشمگیر بوده؛ حتی رایگیریها در برخی مناطقی که غیرمعمول بسته شدهاند نیز عجیب بوده است.
در تگزاس تا 27 اکتبر نزدیک به 87 درصد از رای سال 2016، در انتخابات زودهنگام محقق شده است. در فلوریدا نیز دو سوم از آرایی که در سال 2016 در این ایالت حساب شد، در انتخابات زودهنگام سال جاری واریز شده است. این رقم در کارولینای شمالی 72 و در جورجیا 71 درصد است. ویسکانسین و میشیگان هر دو در نیمه راه قرار دارند.
مایکل مک دونالد، استاد علوم سیاسی در دانشگاه فلوریدا که اطلاعات پیش بینی از انتخابات سال جاری را بر اساس رایگیری زودهنگام جمعآوری میکند، میگوید: «این ارقام بینظیر هستند.» این روند به این معنی است که در رایگیری حضوری در روز انتخابات احتمالا پیشتازی با جمهوریخواهان باشد و دموکراتها نیز ممکن است بر اساس جدولبندی آرای غیابی جایگاه خود را به دست آورند.
مقامات کارزارها و کارشناسان انتخاباتی هنوز در حال تلاش برای تعیین گستردگی آرا هستند تا تخمین بزنند این مقدار از حضور مردم در انتخابات زودهنگام به سود کدامیک از دو حزب اصلی است. آنها میخواهند علت اصلی اشتیاق حضور مردم در انتخابات زودهنگام را متوجه شوند. مک دونالد در یک نوشته اذعان میکند که ادامه حضور مردم در رایگیری زودهنگام موجب میشود تا پیش از روز انتخابات در سوم نوامبر، رکورد حضور مردم در انتخابات سال 2016 شکسته شود.
در این حال کارزار انتخاباتی بایدن که با ترس و امید همراه است، روز دوشنبه گفت که او در آیووا و جورجیا و در نهایت در ویسکانسین و فلوریدا برنامه انتخاباتی برگزار خواهد کرد. کارزار انتخاباتی بایدن در روز سهشنبه در شرایطی در منطقهای از جورجیا برنامه خود را اجرا کرد که در سراسر منطقه نشانههایی از پرچمها و کارزار انتخاباتی ترامپ دیده میشد و این امر ترس را دوباره به جان دموکراتها انداخته است که آیا آنها دوباره قدم در راهی گذاشتهاند که پیشتر در سال 2016 برای آنها رخ داده بود.
کارزار انتخاباتی ترامپ در نظر دارد تا تصویری از بایدن نشان دهد که آنها کاملا اطمینان از پیروزی دارند؛ اما داستانی شبیه داستان هیلاری کلینتون در سال 2016 به وجود آید. تیم مورتاف، مدیر ارتباطات انتخاباتی کارزار دونالد ترامپ در این باره میگوید: «البته که دموکراتها وقت خود را در ایالتهایی هدر میدهند که هیچ شانسی برای پیروزی ندارند.» این در حالی است که دونالد ترامپ کارزار انتخاباتی خود را در سه ایالات میشیگان، ویسکانسین و نبراسکا برگزار کرد که در سال 2016 در آنها برنده شده بود. رئیسجمهوری آمریکا امیدوار است که رایدهندگان همچنان به او باور داشته باشند که مرد مبارزه برای صنایع و کشاورزی آمریکا است؛ دو موضوعی که در غرب میانه (Midwest)بسیار مهم هستند. او نخستین روز مبارزه خود را در میشیگان آغاز کرد و به هوادارانش گفت که مساله انتخابات روز سوم نوامبر برای این ایالت «بقای اقتصادی» است؛ ایالتی که پایگاه صنعت خودروی ایالات متحده است. او مدعی شد که قراردادها و سیاستهای تجاری مدنظر جو بایدن، نامزد دموکراتها، باعث آسیب زدن به خودروسازی و سایر صنایع خواهد شد؛ درحالیکه او تا پیش از شیوع کرونا رونق اقتصادی را رقم زد. ترامپ گفت اقتصاد ایالت میشیگان که تا پیش از پاندمی قوی بود، اکنون ضربه خورده است و به زنان حاضر در میان هزاران هوادار خود که زیر باران و در فضای باز ایستاده بودند، گفت: «ما شوهرانتان را به سر کار بازمیگردانیم.» رئیسجمهوری آمریکا اشارهای هم به محدودیتهای کرونایی اعمالشده توسط گرچن ویتمر، فرماندار دموکرات میشیگان کرد و گفت: «درمان بدتر از خود مشکل نخواهد بود.» او سپس به ویسکانسین سفر کرد که ساعاتی قبل از آن مقامات بهداشتی محلی از افزایش مرگومیر ناشی از کرونا و بستری شدن خبر داده بودند. تونی اِورز، فرماندار دموکرات ویسکانسین، کاخ سفید را متهم کرد که از مبارزه علیه ویروس کرونا دست کشیده است و تاکید کرد که رهبران جمهوریخواه پیامهای متناقضی درباره نحوه برخورد با این پاندمی ابراز میکنند. او قبل از ورود دونالد ترامپ توییت کرد: «هیچ راهی برای پنهان کردن این موضوع نیست. ما با یک بحران فوری روبهرو هستیم و این خطر واقعی برای شما، خانوادهتان، دوستانتان، همسایگان و مردمی است که به آنها اهمیت میدهید.» دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 با اختلاف اندکی برنده انتخابات در میشیگان و ویسکانسین شد؛ ولی نظرسنجیهای روزهای اخیر نشان میدهد که بایدن پیشتاز است. ایستگاه آخر نامزد جمهوریخواهان در کارزار خود، نبراسکا بود که سال 2016 بدون دردسر در آن برنده شد. این سه ایالت برای ماندن ترامپ در کاخ سفید کلیدی هستند. از سوی دیگر، جو بایدن، رقیب دموکرات کارزار انتخاباتی خود را در جورجیا برگزار کرد که دونالد ترامپ در سال 2016 با فاصله زیادی در آن برنده شده بود. جورجیا از سال 1992 تاکنون به هیچ نامزد انتخابات دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری رای نداده است؛ ولی نظرسنجی روزهای اخیر نشان میدهد که آرا شناور است و بایدن قصد دارد که در این ایالت برنده باشد و کرسیهای بیشتری را برای دموکراتها در سنا بهدست آورد. بایدن در کارزار خود در وارم اسپرینگ ایالت جورجیا گفت: «من بهعنوان یک دموکراتِ مفتخر مبارزه میکنم؛ ولی بهعنوان رئیسجمهوری آمریکایی حکومت میکنم.» او افزود: «من هم با دموکراتها و هم با جمهوریخواهان کار میکنم. به همان اندازه برای کسانی که از من حمایت میکنند، کار میکنم. برای آنها هم که حمایت نمیکنند کار میکنم. وظیفه رئیسجمهوری همین است؛ وظیفهای که ایجاب میکند به همه توجه نشان دهد.» این نامزد دموکرات سپس به آتلانتا، شهر کلیدی با اکثریت جمعیت آفریقایی- آمریکایی رفت با امید به اینکه رای بالای آنها را بهدست آورد. هفته آخر مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با افزایش شدید نگرانیها درباره همهگیری ویروس کرونا همزمان شده است.
با وجود پاندمی، امسال شمار رایدهندگانِ پیش از موعد دموکراتها بیش از جمهوریخواهان بوده است. در حالی که جو بایدن در بسیاری از نظرسنجیهای ملی پیشتاز است و در ایالتهای کلیدی نیز مقبولیت بیشتری دارد، کمپین دونالد ترامپ به حضور هواداران او در روز سوم نوامبر امید بسته است. نامزد پیروز باید 270 رای الکترال را بهدست بیاورد که به معنای برنده شدن در رایگیری ملی نیست، بلکه باید در هر ایالت بهصورت جداگانه برنده شود و آرای الکترال آن ایالت را از آن خود کند. آرای الکترال نیز به نسبت جمعیت هر ایالت تفاوت میکند. تمام آرای الکترال ایالتی به نامزدی داده میشود که در آن ایالت برنده انتخابات شده باشد.
نگرانی دموکراتها از تغییر نتیجه انتخابات
پیشنهاد دیوان عالی کشور برای شمارش آرا در روز پس از انتخابات ممکن است نتیجه آن را عوض کند و حالا این پیشنهاد نگرانیهایی را در باب جنگهای پس از انتخابات به وجود آورده است. تصمیم دیوان عالی آمریکا برای ممنوعیت شمارش آرای پستی پس از روز انتخابات در ویسکانسین برای بسیاری از دموکراتها جای تعجب نداشت؛ اما ایده قاضی برت کاوانا زنگهای هشدار را درباره یک جنگ داخلی به صدا در آورده و حالا این شائبه مطرح شده است که وی کاملا از دونالد ترامپ جانبداری میکند و پشتیبان این ایده ترامپ است که گفته هر نوع شمارش آرا در فردای روز انتخابات میتواند تقلب به حساب آید. این در حالی است که ایالت پنسیلوانیا از دیوان عالی کشور آمریکا خواسته است تا بررسی کند آیا تا سه روز پس از انتخابات نیز آرا قابل شمارش هستند یا نه؟ این در شرایطی است که در ویسکانسین وقتی دموکراتها خواستار تمدید مهلت رایگیری بهدلیل شرایط کرونا شدند، بهرغم اینکه دادگاه فدرالی چنین اجازهای داده بود، با مخالفت دیوان عالی این کشور روبهرو شد. در دیوان عالی این کشور با رایگیری 5 به 3 قضات این نهاد، مخالفت خودشان را با تمدید مهلت رایگیری در ویسکانسین اعلام کردند. به نظر میرسد اکنون دیوان عالی آمریکا بازوی انتخاباتی دونالد ترامپ شده است. مخالفت دیوان عالی کشور آمریکا با تمدید مهلت رایگیری در ویسکانسین همان خواسته دونالد ترامپ است که مخالف شمارش آرا در روز پس از انتخابات است.
اوایل روز دوشنبه ترامپ در توییتی نوشت: روز شمارش آرا سوم نوامبر است. او بدون اینکه مدارک مستندی ارائه دهد، گفت که رایگیری پستی مشکلات بزرگی رقم خواهد زد. در این شرایط دونالد ترامپ قصد دارد تا در صورت باخت دموکراتها را به چالش بکشد و نگرانی دموکراتها نیز از این است که موضوع انتخابات به دیوان عالی این کشور کشانده شود. جایی که حالا با حضور قاضی ایمی برت، برتری مطلق از آن جمهوریخواهان شده و هم اینک شاهد حضور 6 قاضی محافظهکار و 3 قاضی لیبرال است.
» گزارشهای صفحه 23
پرسش امروز
راستیآزمایی نظرسنجیها در آمریکا
احسان آذرینیا: تنها چند روز تا انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا باقی مانده و همچنان نتایج نظرسنجیها در مرکز توجه همه قرار دارد. مصرفکنندگان، سرمایهگذاران و شرکتها هر یک بهدلایل خاص خود به این موضوع توجه میکنند؛ زیرا پیروز شدن جو بایدن در انتخابات سبب تغییرات بزرگ در سیاستهای دولت آمریکا در داخل و خارج این کشور میشود. نظرسنجیها همواره یکی از ابزارهای پیشبینی آینده بودهاند و از آنها با اهداف مختلف استفاده شده است. اما این پرسش مطرح بوده که دقت نظرسنجیها چه میزان است و تا چه حد میتوان به آنها اطمینان کرد، بهویژه پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 تردید درباره دقیق و قابل اتکا بودن نظرسنجیها افزایش یافته؛ زیرا در آن سال اکثر نظرسنجیها نشان میداد هیلاری کلینتون پیروز خواهد شد اما چنین نشد.
درباره میزان دقت نظرسنجیها دیدگاههای مختلفی مطرح است. عده زیادی از کارشناسان معتقدند اگر نظرسنجیها درست انجام شوند میتوان به نتایج آنها اطمینان داشت. عوامل مختلفی بر نتیجه نظرسنجیها اثر میگذارند و برخی از این عوامل سبب کاهش دقت آنها میشود. در سالهای اخیر تغییراتی در روشهای نظرسنجی ایجاد شده تا بر دقت آن افزوده شود. همه تحلیلگران معتقدند نظرسنجی یک معیار برای درک وضعیتهای کنونی و پیشبینی آینده است؛ اما بهدلایل مختلف نمیتوان به آن برای پیشبینی دقیق آینده اتکا کرد. در مطالب حاضر به ویژگیهایی که نظرسنجیها باید داشته باشند، عوامل خطا در آنها، تفاوتهای انتخابات امسال و انتخابات سال 2016 و... اشاره شده است.
عبرتهای شکست در 2016
ملیسا د ویت
دانشگاه استنفورد
در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سالجاری، یکی از موضوعاتی که بحثهای گستردهای درباره آن میشود، نتیجه نظرسنجیهایی است که سال 2016 انجام شد. در انتخابات چهار سال پیش، ترامپ به پیروزی رسید و این درحالی است که تعداد بسیار زیادی از نظرسنجیها نشان داده بود هیلاری کلینتون پیروز خواهد شد. پس از انتخابات سال 2016 بررسیهای فراگیری درباره علل تحقق نیافتن پیشبینیها انجام شد. این سوالها مطرح بود که چرا نتایج نظرسنجیها دقیق نبوده است؟ چه نقایصی وجود داشت و در نظرسنجیهای سالجاری چه تغییراتی در روشهای نظرسنجی ایجاد شده است؟
دیوید برادی، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه استنفورد به برخی درسهایی که از نظرسنجیهای سال 2016 فراگرفته شده اشاره کرده است. برای مثال به باور او بهجای تاکید بر نظرسنجیهای ملی که تنها آرای کل مردم را نشان میدهند و نه توزیع آرای الکترال را، باید بیشتر بر وضعیت آرا در ایالتهای کلیدی و دارای آرای الکترال بالا تمرکز شود. در مطلب حاضر به چند دیدگاه او اشاره میشود.
نخستین نکته این است که نظرسنجیهای گوناگون نتایج مختلف را نشان میدهند به همین دلیل بهتر است متوسط نتایج 8 تا 10 نظرسنجی را که دیدگاهی دقیقتر در اختیار قرار میدهد موردتوجه قرار داد. از این طریق تاثیر خطاهای موجود در نظرسنجیها کاهش مییابد. دومین نکته این است که سوگیریها بر نظرسنجیها اثر میگذارند. نظرسنجیهایی که به علل گوناگون به یکسو یعنی چپ یا راست تمایل دارند نمیتوانند معیاری دقیق از واقعیتها باشند. سومین نکته این است که با نظرسنجی نمیتوان میزان حضور مردم در پای صندوقهای رای را پیشبینی کرد. یکی از نقاط ضعف نظرسنجیها این است که با آنها نمیتوان با دقت کافی پیشبینی کرد چه تعداد از مردم در نهایت رای خواهند داد. درحالحاضر مدلهای قابل اتکا برای پیشبینی میزان رای دادن مردم وجود ندارد و هیچکس این مشکل را حل نکرده است. راههای مختلفی برای پیشبینی این موضوع وجود دارد اما دقیق نیستند. برای مثال میتوانید از مردم بپرسید آیا برای رای دادن ثبتنام کردهاند یا نه. اما همواره تعداد کسانی که میگویند ثبتنام کردهاند بیشتر از کسانی است که واقعا این کار را انجام دادهاند.
موضوع مهم دیگر، انتخاب گروهی است که قرار است از آنها نظرسنجی شود. گاه گروه نمونه بهدرستی تعدیل نمیشود یعنی ویژگیهای جمعیت کشور در انتخاب گروه نمونه لحاظ نمیشود. سال 2016 بزرگترین مشکل در نظر نگرفتن متغیر سطح تحصیلات بود. در گذشته افرادی که سطح تحصیلات پایین تری داشتند به دموکراتها رای میدادند اما در سال 2016 و 2018 مثل امسال، آن گروه از ترامپ حمایت میکنند. در دو انتخابات قبلی این موضوع در نظر گرفته نشد. به عبارت دیگر از این افراد به تعداد کافی در نظرسنجیها گنجانده نشده بود، در نتیجه نتایج دقیق به دست نیامد.
پنجمین موضوع، زمان نظرسنجی است. اشتباه دیگری که سال 2016 رخ داد این بود که نظرسنجیها در زمانهای نامناسب انجام شد. وقتی شما پس از یک رویداد انتخاباتی نظیر مناظره دو نامزد، با تلفن نظرسنجی میکنید به احتمال بسیار زیاد کسی پاسخ تلفن را میدهد که فکر میکند نامزد موردنظر او عملکرد بسیار بهتری در آن رویداد داشته و این سبب میشود توزیع پاسخها از حالت طبیعی خارج شود.
تعداد افرادی که در نظرسنجی شرکت میکنند نیز مهم است و هفتمین موضوع این است که جمعآوری دادهها و تفسیر نتایج نظرسنجی معمولا چند روز طول میکشد. در مناظره بیست و نهم سپتامبر تنها نتایج دو نظرسنجی همان شب منتشر شد که منطقی بهنظر میرسید. اما معمولا 3 تا 5 روز و گاه تا یک هفته طول میکشد تا نتایج معنادار آنها منتشر شوند، نتایجی که اثر کامل مناظره را نشان دهند.
هشتمین موضوع مهم این است که نظرسنجیهای ملی لزوما مشخص نمیکنند، تعداد آرای الکترال هر نامزد چه میزان خواهد بود و این درحالی است که رئیسجمهور و معاون او از طریق تعداد آرای الکترال انتخاب میشوند. سال 2016 با آنکه تعداد آرای مردم به ترامپ کمتر از آرای آنها به کلینتون بود در نهایت ترامپ در انتخابات پیروز شد، زیرا تعداد آرای الکترال او بیشتر بود.
هشت عامل خطای پیشبینی
کورتنی کندی
پو ریسرچ سنتر
وجود یک صنعت نظرسنجی مستحکم و قابل اتکا، نشانهای از یک جامعه آزاد است؛ زیرا نشان میدهد سازمانهایی خارج از سیستم حکومت میتوانند اطلاعاتی را درباره رفاه شهروندان و دیدگاه آنها درباره مسائل مهم جمع آوری و منتشر کنند. در کشورهایی که فاقد سیستم نظرسنجی مستحکم و قابل اتکا هستند، حکومت میتواند سطح خواستهها و نیازهای مردم را تعیین کند.
پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 آمریکا، ناظران این پرسش را مطرح کردند که آیا سیستم نظرسنجی در این کشور همچنان وظیفه تولید اطلاعات دقیق را برعهده دارد یا نه؟ خطاهایی که در آن سال در نظرسنجیها رخ داد برخی محدودیتهای نظرسنجی را آشکار کرد؛ البته بازبینی نظرسنجیهای ملی سالهای 2016 و 2018 نشان میدهد نظرسنجیها اگر با دقت انجام شوند نتایج قابل اتکا در اختیار قرار میدهند. برای جلوگیری از تکرار بدبینیهایی که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 درباره نظرسنجیها بهوجود آمد، کاستن از شکاف بین تصورات و واقعیتها درباره نحوه نظرسنجی و هدف آن ضروری است.
مردم دیدگاهها و تصورات گوناگون درباره نظرسنجی دارند که اغلب صحیح نیست. محیط واقعی که نظرسنجیها در آن انجام میشود به محیط و شرایط ایدهآلی که در کتابهای درسی توصیف شده است، شباهت کمی دارد. در مطلب حاضر به نکاتی اشاره میشود که مردم باید درباره نظرسنجیها بدانند. نخستین نکته این است که سازمانهای نظرسنجی هر یک به شیوه خاص خود نظرسنجی میکنند. درحالحاضر خبرگزاریهای سیانان و فاکسنیوز از طریق تماس تلفنی و مصاحبه زنده نظرسنجی میکنند، خبرگزاری سیبیاس نیوز و پولیتیکو به شکل آنلاین و آسوشیتدپرس به شیوهای دیگر این کار را انجام میدهند. همچنین برخی سازمانها ترکیبی از روشها را بهکار میگیرند. رویکردهای مختلف بر کیفیت دادههایی که جمعآوری میشود، اثر میگذارد.
دومین موضوع مهم این است که موانع ورود به حوزه نظرسنجی از میان رفته است. فناوری همان تاثیری را بر نظرسنجی داشته که بر روزنامهنگاری داشته است؛ به این معنا که اکنون هرکس میتواند نظرسنجیهایی در سطح ملی انجام دهد و مسلما این تحول، نقاط مثبت و منفی دربردارد. برای مثال شاهد افزایش شدید تعداد سازمانهای نظرسنجی هستیم که تواناییهای علمی و تجربه کافی برای انجام این کار را ندارند. سال 2016 همین عامل سبب شد تعداد بسیار زیادی از نظرسنجیهای فوری و ارزان انجام شود و اکثر آنها دچار اشتباهی قابل اجتناب شدند؛ یعنی در این نظرسنجیها تعداد بسیار زیادی افراد تحصیلکرده شرکت کرده بودند که همگی طرفدار هیلاری کلینتون بودند. در اعلام نتیجه این نظرسنجیها به این نکته توجه نشد و این باور بهوجود آمد که کلینتون بسیار بیش از ترامپ طرفدار دارد.
سومین موضوع مهم این است که گاه یک نظرسنجی «ملی» معرفی میشود؛ اما این به آن معنا نیست که روش انجام آن صحیح و قابل اعتماد است. عبارت «در سطح ملی» هنگامی که برای نظرسنجی استفاده میشود این دیدگاه را در شنونده بهوجود میآورد که این نظرسنجی قابل اتکا است؛ اما واقعیت این است که این عبارت هیچ اطلاعات خاص تکنیکی در اختیار قرار نمیدهد و نیز تضمینی وجود ندارد که این نظرسنجی به درستی انجام شده باشد و واقعا نظر طیفی گسترده از مردم در مناطق مختلف کشور را نشان دهد. متاسفانه عبارتهای مختلف دیگر هم برای ایجاد اطمینان در مخاطب مورد استفاده قرار میگیرد که گاه نقایص در روش انجام نظرسنجی را پنهان میکند؛ نقایصی که سبب میشود نتیجه کار قابل اطمینان نباشد.
چهارمین موضوع پراهمیت این است که حاشیه واقعی خطا اغلب دو برابر رقمی است که اعلام میشود. این جمله که حاشیه خطای یک نظرسنجی مثبت و منفی 3 درصد است، این باور را بهوجود میآورد که نظرسنجی انجامشده دقیقتر از میزان واقعی است. اما چرا چنین است؟ نکته نخست اینکه حاشیه خطا تنها یک منبع خطا را در نظر میگیرد؛ یعنی این واقعیت که نمونههای رندم، احتمالا دیدگاه کل جمعیت را نشان نمیدهند. اما در سه منبع دیگر خطا وجود دارد که همین اندازه مهم هستند: نرخ پاسخ ندادن به سوالات نظرسنجی، خطای پوشش (از تمام جمعیت هدف نمونهگیری نشده است) و ارزیابی اشتباه که ممکن است از سوی مصاحبهکننده، پردازشکننده دادهها و دیگر دستاندرکاران نظرسنجی رخ دهد. حاشیه خطا نه تنها این سه منبع دیگر خطا را شامل نمیشود، بلکه این دیدگاه را در مخاطب بهوجود میآورد که اساسا این سه خطا وجود ندارد؛ درحالیکه وجود دارد. تحقیقات مختلف نشان میدهد متوسط خطا در یک نظرسنجی نزدیک 6 درصد است نه 3 درصد. اگرچه نظرسنجیها از این جهت که نظر مردم را درباره موضوعات مهم نشان میدهند، مفید هستند؛ اما این خطاهای پنهان این واقعیت را هویدا میکنند که نظرسنجیها به اندازهای دقیق نیستند که بتوان بر مبنای آن فرد پیروز را در یک انتخابات شناسایی کرد.
پنجمین موضوع مهم این است که تصور میشود تعداد بالای افراد شرکتکننده در نظرسنجی بر اعتبار نظرسنجی میافزاید؛ اما گاه چنین نیست. به دانشجویانی که درباره نظرسنجی مطالعه میکنند گفته میشود تعداد بسیار زیاد افراد شرکتکننده در نظرسنجی نشانهای از کیفیت بالای نتایج است؛ اما با آنکه از لحاظ تئوری این دیدگاه درست است؛ اما در نظرسنجیهای مدرن واقعیت چیز دیگری است. یکی از کارشناسان میگوید: در اغلب موارد برای انجام نظرسنجیهای بسیار گسترده، از روشهای ارزان و پرنقص استفاده میشود. افزودن بر تعداد افراد با سوگیری خاص به مجموعه افرادی که در نظرسنجی شرکت میکنند، کیفیت نتایج را بالا نمیبرد. برای مثال اگر در یک نظرسنجی افراد در سنین بالا، مجرد، دارای گرایش سیاسی خاص و با درآمد پایین مورد نظرسنجی قرار گیرند نتیجه بهدستآمده را نمیتوان بهکل جمعیت تعمیم داد و تعداد بسیار بالای افراد شرکتکننده در چنین نظرسنجی کیفیت آن را بالا نمیبرد.
ششمین موضوع این است که شواهد نشان میدهد وقتی به عموم مردم گفته میشود به احتمال بسیار بالا یک نامزد پیروز خواهد شد برخی افراد از رای دادن منصرف میشوند. پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 برخی به این موضوع فکر کردند که آیا پیشبینیهای فراگیر که نشان میداد هیلاری کلینتون قطعا پیروز خواهد شد سبب شده عدهای فکر کنند نتیجه از همین حالا مشخص است؛ بنابراین رای آنها تغییری در نتیجه ایجاد نمیکند؟ تحقیقات علمی این فرضیه را اثبات کرده است.
هفتمین موضوع این است که تخمین دیدگاه عمومی درباره نامزدها و سیاستهای آنها عموما قابل اتکاست؛ اما تخمین اینکه چه کسی پیروز خواهد شد خیلی قابل اتکا نیست. در انتخابات سال 2016 میزان محبوبیت ترامپ و هیلاری کلینتون پایین بود. بسیاری از آمریکاییها سعی میکردند یکی از این دو را انتخاب کنند و این پرسش برای آنها مطرح بود که آیا رای بدهند یا نه؟ یکی از مسائل مهم این است که مشخص نیست کدامیک از کسانی که در نظرسنجی شرکت کردهاند در انتخابات هم شرکت خواهند کرد و امسال تشخیص این موضوع دشوارتر است؛ زیرا همهگیری کرونا بر تصمیم رایدهندگان برای حضور در انتخابات اثرات مختلف دارد. امسال تعداد بسیار بیشتری از مردم به شکل پستی رای میدهند.
هشتمین موضوع این است که تعدیل آماری که وزندهی نامیده میشود، یک عامل بسیار مهم است و از طریق آن میتوان مطمئن شد گروه شرکتکننده در نظرسنجی، نمونهای از کل جمعیت است. این باور بین محققان وجود دارد که استفاده از این روش صرفا با در نظر گرفتن برخی متغیرها نظیر سن، جنس و نژاد برای دستیابی به نتیجه دقیق، کافی نیست. برخی گروههای جامعه از جمله افراد در سنین بالا و فارغالتحصیلان دانشگاه معمولا بیشتر در نظرسنجیها شرکت میکنند و این یعنی خطا در نتیجه وجود دارد و نمیتوان آن را بهکل جمعیت تعمیم داد.
چالشهای تماس تلفنی
دیو روس
هاو استاف ورکس
در روزهای اخیر اخبار مربوط به نظرسنجیها درباره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در تمام رسانهها منتشر میشود و حتی وقتی موضوعی مهم مثل انتخابات وجود نداشته باشد، باز هم هر روز خبرهای زیادی درباره نتایج نظرسنجیهای گوناگون در رسانهها منتشر میشود. نظرسنجیها بسیار مهم هستند و خیلی اوقات تیتر یک رسانهها را به خود اختصاص میدهند. اما همواره این پرسشها مطرح بوده که دقت نظرسنجیها چه میزان است؟ ما چه میزان باید به آنها اعتماد کنیم؟ چه کسانی نظرسنجیها را انجام میدهند و چطور آنها تصمیم میگیرند از چه کسانی نظرسنجی کنند؟ آیا با مراجعه به دفتر تلفن واقعا میتوان نمونهای از افراد را که نظرشان قابل تعمیم به کل جامعه است پیدا کرد؟
نظرسنجیهای سیاسی نوعی نظرسنجی افکار عمومی است و هنگامی که درست انجام میشود یک علم اجتماعی دقیق است که قواعد ویژه خود را دارد. برای مثال درباره انتخاب رندوم شرکتکنندگان، حاشیههای خطا و اندازه نمونه قواعد مشخص وجود دارد اما واقعیت این است که حتی بهترین نظرسنجیهای افکار عمومی صرفا دیدگاه بخشی از جامعه را برای مدتی مشخص آشکار میکنند. اگر شما پس از یک فاجعه هستهای نظر مردم را درباره انرژی هستهای جویا شوید میزان موافقت آنها با استفاده از این انرژی بسیار کمتر از روز قبل از فاجعه یاد شده است. درباره نظرسنجیهای سیاسی نیز همین گفته صادق است.
نظر رایدهندگان پیوسته درحال تغییر است. نظرسنجیهای سیاسی همیشه بهصورت علمی انجام نشده است. اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم خبرنگارها برای درک دیدگاه مردم درباره سیاستمداران و انتخابات پیش رو، به شکل غیررسمی نظرسنجی میکردند. یک روزنامهنگار که با قطار سفر میکرد ممکن بود همان سوالاتی را از همسفرهای خود بپرسد که از افراد نشسته در اتومبیل خود میپرسید. او سپس روز بعد نتایج را بهعنوان یک واقعیت در روزنامه منتشر میکرد. در دهه 1930 نشریه لیترری دایجست با نامه و تلفن از مشترکان نشریه نظرسنجی میکرد و معتقد بود تعداد زیاد مشترکان به معنای رسیدن به نتایج قابل اتکا و بدون نقص است. آنها به این موضوع توجه نداشتند که اکثر خوانندگان نشریه، ثروتمند و طرفدار حزب جمهوریخواه بودند و این واقعیت سبب نقص در نتایج میشد.
امروزه سازمانهای بزرگ که درحوزه نظرسنجی فعالیت میکنند از روشهای ریاضی و تحلیل رایانهای برای جمع آوری پاسخها از بهترین نمونه قابل تعمیم به کل مردم، استفاده میکنند. با این حال هنوز هم در علم نظرسنجی سیاسی میزانی بالا «هنر» وجود دارد. حتی پاسخهای اتفاقی یا رندوم باید تعدیل شود تا روندهای پنهان در دیدگاه مردم را آشکار کند و بتوان از آن برای پیشبینی برنده نهایی انتخابات استفاده کرد. در ادامه به مهمترین معیار دقت نظرسنجی سیاسی یعنی گروه نمونه که برای نظرسنجی انتخاب میشود اشاره میکنیم.
هدف از نظرسنجی سیاسی دستیابی بهنظر کل مردم با پرسیدن پرسش از یک گروه منتخب از رایدهندگان بالقوه است. برای رسیدن به این هدف، نظرسنجها باید ترتیبی دهند تا گروه یاد شده واقعا نمایندهکل جمعیت باشد. اگر 50 درصد رایدهندگان زن هستند آنگاه باید 50 درصد افراد گروه منتخب زن باشند. همین شرط درباره سن، نژاد و مکان جغرافیایی نیز باید رعایت شود. نظرسنجیهای سیاسی برای تشکیل دقیقترین گروه منتخب، از نظریه احتمال کمک میگیرند. هدف نظریه احتمال، رسیدن به الگوی ریاضی از دادههای به ظاهر رندوم یا اتفاقی است. محققان با ایجاد یک مدل ریاضی برای دادهها میتوانند با دقت، احتمال نتیجه آینده را پیشبینی کنند. در نظرسنجیهای سیاسی سعی میشود مدلهایی ایجاد شود که با استفاده از آن بتوان نتیجه انتخابات را پیشبینی کرد. برای این منظور، نظرسنجها باید یک نمونه منتخب که کاملا به شکل رندوم شکل گرفته را تشکیل دهند و سپس طوری این گروه را تعدیل کنند که ویژگیهای آن با ویژگیهای کل جمعیت سازگار باشد.
پر استفادهترین روش برای رسیدن به نمونه رندوم، تماس تلفنی با شمارههایی است که به شکل رندوم انتخاب میشوند. نظرسنجها کار را با پایگاه داده به روز شده از تمامی شماره تلفنهای کشور آغاز میکنند و ترتیبی میدهند که با استفاده از رایانه، تمامی بلوکهای شمارههای فعال شناسایی شود. سپس رایانه به شکل رندوم با هر تعداد ممکن از بلوکهای فعال تماس میگیرد. برای آنکه نمونه ایجاد شده واقعا رندوم باشد نه تنها باید شمارهها به شکل رندوم انتخاب شود بلکه افرادی که در خانوادهها به تلفن پاسخ میدهند نیز باید به شکل رندوم انتخاب شوند. آمارها نشان میدهد زنان و افراد در سنین بالا بیشتر از دیگران به تلفن پاسخ میدهند. پس از آنکه یک سازمان که درحوزه نظرسنجی سیاسی فعالیت میکند پاسخها را جمعآوری کرد باید آنها را تعدیل کند تا با تازهترین دادههای جمعیتی درباره جنسیت، سن و مکان جغرافیایی سازگار شود.
یک موضوع مهم در نظرسنجی، حاشیه خطاست. وقتی مجری میگوید تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد جانسون با 51 درصد از اسمیت با 49 درصد جلوتر است و حاشیه خطا 3 درصد است این به چه معناست؟ اگر حاشیه خطا 3 درصد است و جانسون 2درصد از اسمیت جلوتر است آیا این نظرسنجی بیمعنا نیست؟ آیا امکان ندارد که اسمیت با اختلاف یک درصد پیروز شود؟ حاشیه خطا یکی از مهمترین جنبههای نظرسنجیهای سیاسی است. سردرگمی از همین عبارت حاشیه خطا شروع میشود. نام رسمی حاشیه خطا، حاشیه خطای نمونهگیری MOSE است. حاشیه خطای نمونهگیری، یک عدد از لحاظ آماری اثبات شده بر مبنای اندازه نمونه است و هیچ ربطی به دقت نظرسنجی ندارد. غیرممکن است بتوان حاشیه خطا را در یک نظرسنجی سیاسی اندازهگیری کرد، زیرا تعداد بسیار زیادی از عوامل وجود دارد که میتواند دقت یک نظرسنجی را تغییر دهد، از جمله پرسشهای مبتنی بر سوگیری، تحلیل ضعیف دادهها و اشتباهات ساده ریاضی.
حاشیه خطای نمونهگیری، یک معادله مبتنی بر اندازه گروه نمونه است و در آن فرض شده کل جمعیت نمونه 10 هزار نفر یا بیشتر است. بهعنوان یک قاعده، هر چه اندازه گروه بزرگتر باشد حاشیه خطا کمتر است. برای مثال اگر گروه یاد شده شامل 100 نفر باشد رقم حاشیه خطا، مثبت و منفی 10 درصد است که رقمی بزرگ محسوب میشود. اگر تعداد یاد شده هزار نفر باشد حاشیه خطا مثبت و منفی 3 درصد است و برای رسیدن به حاشیه خطای مثبت و منفی یک درصد باید حداقل 5 هزار نفر در گروه پاسخدهندگان داشته باشید.
در اکثر نظرسنجیهای سیاسی هزار نفر در نمونه گنجانده میشوند زیرا این تعداد بیشترین نتیجه را با کمترین موارد تماس تلفنی به دست میدهد. یک نکته مهم این است که حاشیه خطا بهطور مستقل برای هر یک از نامزدها در نظر گرفته میشود و این بدان معناست که اگر در مثال بالا جانسون 51 درصد آرا را در اختیار دارد میزان آرای او میتواند بین 48 تا 54 درصد باشد. بهطور مشابه اسمیت که 49 درصد آرا را دارد یعنی آرای او بین 46 درصد تا 52 درصد است بنابراین طبق نظرسنجی یاد شده ممکن است اسمیت با 52 درصد آرا بر جانسون با 48 درصد آرا پیروز شود. درحوزه پرسش و پاسخ نیز نکاتی وجود دارد که بر دقت نظرسنجی میافزاید یا از آن میکاهد. برای مثال ثابت شده ترتیب پرسشهایی که از پاسخ دهنده میشود بر پاسخهای او اثر میگذارد. نکته دیگر این است که هنگام خواندن نتیجه نظرسنجیها باید به این موضوع توجه کنید که این نتیجه مربوط به دیدگاه پاسخدهندگان در آن زمان بوده و ممکن است به هر دلیل نظر آنها عوض شود یا آنها تصمیم بگیرند در رایگیری شرکت نکنند.
تفاوتهای بایدن و هیلاری
متیو یگلسیاس
ووکس
در نظرسنجیهایی که طی ماههای اخیر درباره میزان آرای احتمالی جو بایدن و ترامپ انجام شده، بایدن جلوتر از رقیب خود بوده، یعنی بر مبنای این نظرسنجیها، شانس او برای پیروزی در انتخابات بیشتر است. وضعیت کنونی برای بسیاری از لیبرالها وضعیتی آشناست. سال 2016 نیز در نظرسنجیها هیلاری کلینتون از ترامپ جلوتر بود و در آن زمان تصور میشد او پیروز خواهد شد، اما چنین نشد. البته به نظر میرسد وضعیت حالا با سال 2016 کاملا متفاوت است. خوشبینی زیاد به پیروزی خانم کلینتون در سال 2016 بر جلوتر بودن وی در نظرسنجیهای ملی از ترامپ مبتنی نبود. در آن زمان دو عامل بر این دیدگاه اثر گذاشتند عامل اول روش پر نقص نتیجهگیری درباره نحوه رقابتهای ایالتی و عامل دوم درک ناصحیح از وضعیت آرای الکترال بود.
درحالحاضر پیشبینیکنندگان به این دلیل معتقدند بایدن پیروز خواهد شد که میزان آرای او در سطح ملی بسیار بالاتر از ترامپ است. البته عدم قطعیت همچنان وجود دارد، زیرا با آنکه بایدن از ترامپ آرای بالاتری دارد و طی ماههای اخیر همواره این وضعیت حفظ شده اما ممکن است شرایط تغییر کند و آرای ترامپ افزایش یابد. همچنان مشخص نیست آیا سازمانهای فعال درحوزه نظرسنجی میتوانند گرایش رایدهندگان در ایالتهای مهم را با دقت مشخص کنند یا نه و نیز باید دید تعداد آرای الکترال ترامپ و بایدن در نهایت چه میزان خواهد بود.
در پیشبینی نتیجه انتخابات بر مبنای نظرسنجی، دو عامل مهم وجود دارد؛ نخست آنکه برای درک دیدگاه عمومی درباره دو نامزد به نظرسنجیها توجه میشود و دوم آنکه برای پیشبینی نتیجه، یک مدل ساخته میشود. برای این کار از نظرسنجیها و گاه دیگر دادهها استفاده میشود و نتیجه کار این است که میتوان از نظرسنجی به پیشبینی رسید.
عقل سلیم حکم میکند که 5 درصد جلوتر بودن بهتر از 2 درصد جلو بودن است و جلو بودن در ماه اکتبر بهتر از جلو بودن در ماه ژوئیه است، اما برای پیشبینی دقیق ضروری است این دیدگاهها به شکل فرمول بیان شوند. سال 2016 طبق برخی مدلها هیلاری کلینتون شانس بسیار بالایی برای پیروزی داشت. روز انتخابات، نظرسنجی نیویورکتایمز شانس پیروزی او را 85 درصد و نظرسنجیهافینگتون پست شانس او را 98 درصد اعلام کرد. تفاوتها از مدلسازیهای مختلف نشأت میگیرد، نه از آنچه نظرسنجیها نشان میدهند.
هافینگتون پست به انتخابات بهعنوان رایگیری و رقابت در 50 ایالت نگاه میکرد و انحرافهایی نسبت به نظرسنجی میتواند رخ دهد، اما این انحرافها تنها به شکل مستقل رخ میدهند. بنابراین اگر شانس ترامپ برای کسب آرا در ایالتهای پنسیلوانیا 35 درصد، در کارولینای شمالی 40 درصد، در فلوریدا 40 درصد و در جورجیا 45 درصد بود مدلهافینگتون پست فرض را بر این میگذاشت که شانس ترامپ برای پیروزی در این ایالتها به شدت پایین است.
درحالحاضر همه معتقدند در مدلهای کنونی فرض بر این است که نظرسنجیها خطا دارند و دیدگاه مردم با گذشت زمان تغییر میکند و این دو با هم مرتبط هستند. تفاوت دیگر انتخابات امسال با انتخابات سال 2016 این است که میزان جلوتر بودن بایدن از ترامپ بسیار بالاتر از میزان جلو بودن هیلاری کلینتون از ترامپ در سال 2016 است. در واقع در تمام دوره مبارزات انتخاباتی میزان جلو بودن بایدن بیش از ترامپ بوده و نیز اکنون که کمی تا انتخابات باقی ماند، این وضعیت حفظ شده است در نتیجه زمانی برای تغییر دیدگاه رایدهندگان وجود ندارد.