سرویس جهان مشرق - گلوبال ریسرچ در مقالهای نوشت: رسانههای اصلی آمریکا مدام در حال تبلیغ یک هدف هستند: «از خانه بیرون بروید و رأی بدهید! از طریق پست رأی بدهید! همین الآن رأی بدهید! هرچه زودتر رأی بدهید!»
اما شاید آنچه نتیجه انتخابات 3 نوامبر را مشخص میکند میزان مشارکت فعلی نباشد. یعنی، تعداد واقعی رأیدهندگان مهم نیست. بلکه تعداد رأیهایی که واقعاً شمرده میشوند مهم است.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
اگرچه دموکراتها به دنبال ثبت مشارکت رأیدهندگان هستند، ترامپ و جمهوریخواهان سعی دارند مانع از شمارش آرایی شوند که موجب افزایش مشارکت شدهاند و سعی دارند حداقل در سه یا نهایتاً چهار ایالت، یعنی ایالتهای کلیدی و مهمی مثل پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین که میتوانند سرنوشت رأی الکترال در انتخابات 2020 را تعیین کنند، آرا شمرده نشوند.
اگر آرای الکترال همین امروز ثبت میشدند، تکلیف ترامپ و بایدن مشخص میشد!
در مقابل رسانههای اصلی و رویکرد رأی حداکثری، بایدن نیز برتری زیادی در آرای الکترال ندارد. بر اساس تخمین نگارنده این متن، ترامپ 248 رأی الکترال و بایدن 244 رأی دارد! بنابراین 40 تا 50 رأی بالقوه الکترال میتوانند سرنوشت انتخابات را مشخص کنند. این 40 تا 50 رأی در ایالتهای حساسی هستند: پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین که به طور کلی 46 رأی را دارند. این سه ایالت جزو ایالتهایی هستند که صدها وکیل ترامپ از هفتهها قبل آماده شدهاند تا از قاضیان تازهکار حامی ترامپ بخواهند که شمارش آرای پستی را ممنوع کنند.
248 به 244 خیلی نزدیک است اما به ترامپ اطمینان خاطر میدهد که در 3 نوامبر پا پیش گذاشته و مانع شمارش آرای پستی در سه ایالت کلیدی شود. حقیقت دیگری که ترامپ را تشویق به چنین طرحی میکند آن است که آرای این سه ایالت تا نیمهشب 3 نوامبر شمارش نمیشوند. ترامپ عملاً میتواند شمارش آرای پستی این سه ایالت را متوقف کند.
آرای الکترال به منزله مانعی در مقابل دموکراسی
آرای الکترال لکه ننگی برای دموکراسی است. با این حال، کمتر از یک چند روز دیگر نتیجه انتخابات 2020 را مشخص میکند. بر اساس گزارشات رسانهها، اغلب نظرسنجیهای انتخابات نشان میدهند که بایدن در آرای مردمی 8 تا 10 درصد جلوتر از ترامپ است. اما آرای عمومی تأثیری بر دموکراسی نصفهونیمه قرن 21 آمریکا ندارد. تنها نکته مهم آرای الکترال است و نامزدی که 270 رأی الکترال از 50 ایالت بگیرد برنده انتخابات 3 نوامبر است.
صبر کنید. دوباره فکر کنید. در حال حاضر تنها عامل مهم آرای الکترال این سه ایالت حساس است. خب، بگذارید این جمله را اصلاح کنم: تنها عامل مهم شمارش آرای پستی در این سه ایالت است.
ترامپ قصد دارد در اواخر روز 3 نوامبر یا صبح 4 نوامبر خودش را پیروز انتخابات اعلام کند یعنی قبل از آنکه آرای پستی آن سه ایالت شمرده شود. قبل از طلوع آفتاب 4 نوامبر، او صدها وکیل خودش را که در آن سه ایالت مستقر هستند و قاضیهای منتخب مککانل در این ایالتها را تشویق میکند که با حکم قضایی یا موانع قانونی دیگر شمارش آرای پستی را متوقف کنند! این کار قبل از بیدار شدن مردم در صبح 4 نوامبر انجام میشود. سپس احکام قضایی و دادخواستهای قانونی به سرعت به دادگاههای استیناف ارسال میشوند که قضات آنها هم در سالهای اخیر توسط مککانل منصوب شدهاند. دادگاههای استیناف هم نهایتاً احکام را به دیوان عالی آمریکا ارجاع میدهند که ترامپ در آنجا برتری 6 بر 3 دارد!
دموکراسی انتخاباتی آمریکا به چنین نقطهای رسیده است: رئیسجمهور بعدی بر اساس آرای این سه ایالت مشخص میشود؛ به عبارت صحیحتر، همه چیز بستگی به شمارش یا عدم شمارش آرای آنها دارد.
نقشههای رنگی انتخاباتی سیانان
هم رسانههای راستگرای حامی ترامپ مثل فاکسنیوز و هم رسانههایی مانند سیانان، دوست دارند هر روز بازی «چه کسی برنده آرای الکترال میشود» را بازی کنند. اما گمانهزنیهای آنها دقیقتر از حدسها من و شما نیست.
سیانان یک «نقشه الکترال» رنگی روزانه ساخته است که در آن نشان میدهد که کدام ایالتها قاطعانه حامی ترامپ یا بایدن هستند (قرمز یا آبی)، و کدام ایالتها به ترامپ یا بایدن تمایل نسبی (آبی روشن یا صورتی) دارند و در کدام ایالتها (رنگ زرد) هیچ نامزدی پیشتاز نیست.
شگفتانگیز اینکه سیانان بایدن را پیشتاز اصلی یا قوی با 290 رأی ایالتهای با رنگ «آبی» میداند. برای رسیدن به 290 رأی، سیانان فرض را بر آن گرفته است که بایدن در نهایت آرای ایالتهای پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین، آریزونا، نوادا، کلرادو، مینهسوتا و حتی نیوهمپشایر را که تمایل نسبی به بایدن دارند و با رنگ آبی روشن مشخص شدهاند به دست خواهد آورد. جدای از این ایالتها، بایدن 204 رأی از ایالتهای با رنگ آبی تیره دارد و بنابراین نتیجه به نفع او است.
هشت ایالت با رنگ آبی روشن مشخص شدهاند و در مجموع 86 رأی الکترال دارند که در کنار 204 رأی قاطع، از نظر سیانان 290 رأی برای بایدن خواهد بود. بنابراین با تحلیل سیانان بایدن برنده قاطع آرای الکترال است. البته، سیانان با این فرض پیش میرود که همه آرای بایدن، از جمله آرای پستی شمرده خواهد شد.
اما آیا همه آرا شمرده میشود؟ یا دیوان عالی آمریکا مانند سال 2000 که آرای فلوریدا را بازشماری کرد، آرای پستی را نادیده میگیرد؟
تنها کاری که ترامپ برای پیروزی باید انجام دهد آن است که مانع شمارش آرای پنسیلوانیا (20)، ویسکانسین (10) و میشیگان (16) شود و آن وقت 46 رأی از 290 رأی بایدن از دست میشود و بایدن تنها 244 رأی الکترال خواهد داشت و 270 رأی لازم برای پیروزی را نمیگیرد!
سیانان فرض میکند که 5 ایالت دیگری هم که با رنگ آبی روشن مشخص شدهاند قطعاً به بایدن رأی میدهند: یعنی کلرادو (9)، آریزونا (11)، مینهسوتا (10)، نوادا (6) و نیوهمپشابر (4). همچنین هر چهار رأی مین را هم برای بایدن در نظر گرفته است یعنی آرای این ایالت بین ترامپ و بایدن تقسیم نمیشوند (و نبراسکا هم 5 رأی تقسیم شده دارد).
این فهرست احتمالات مهمی را نادیده میگیرد! یعنی اگر ترامپ نتواند مانع شمارش آرا در سه ایالت شود ولی هر سه ایالت به نفع ترامپ رأی دهند و پنج ایالت دیگر که آبی روشن هستند به بایدن رأی بدهند.
با دقت بیشتر در محاسبات آرای الکترال، ترامپ فقط باید مانع شمارش آرای دو ایالت از سه ایالت میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا شود تا بایدن را از 270 رأی محروم کند. و اگر مانع شمارش آرای پستی در یکی از این سه ایالت نشود، بایدن باز هم برای برنده شدن به آرای هر سه ایالت نیاز دارد.
به عبارت دیگر، ممانعت از شمارش آرا در دو ایالت کافی است تا ترامپ چهار سال دیگر هم رئیسجمهور بماند. اگر فکر میکنید ترامپ، مککانل و دوستانشان چنین محاسباتی را انجام ندادهاند اشتباه میکنید!
تحلیل سیانان از ایالتهای قرمز با رأی قطعی یا نسبی به ترامپ هم به اندازه تحلیلش از آرای بایدن سادهانگارانه است.
ترامپ فقط 163 رأی قطعی از ایالتهای قرمز دارد و تگزاس با 38 رأی با رنگ صورتی مشخص شده و تمایل نسبی به ترامپ دارد. بنابراین ترامپ فقط 201 رأی الکترال دارد.
سپس سیانان، فلوریدا (29)، جورجیا (16)، اوهایو (18) و کارولینای شمالی (15) را به عنوان ایالتهای نامشخص ذکر میکند که هنوز انتخابی نکردهاند. واقعاً؟ چه کسی این حرف را باور میکند؟ این پنج ایالت (با احتساب تگزاس) ایالتهای بدنامی هستند که سابقهای طولانی در سرکوب رأیدهندگان به روشهای مختلف دارند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر و به ویژه در چهار سال گذشته هیچ اقدامی علیه سرکوب رأی در این ایالتها صورت نگرفته است، این پنج ایالت قطعاً دوباره به ترامپ رأی میدهند. قانونگذاران آنها جمهوریخواهان سرسختی هستند! و از سال 2016 فعالیتهای سرکوب رأیدهندگان را تشدید کردهاند!
این پنج ایالت فقط در رؤیاهای سیانان و حزب دموکرات بلاتکلیف هستند. صدها هزار فرد مجاز به رأی دادن، که بیشتر حامی دموکراتها بودهاند در سالها و ماههای اخیر از رأی دادن دور شدهاند. شاید هم میلیونها نفر. در این پنج ایالت رأیدهندگان نمیتوانند با پست یا پای صندوق رأی بدهند. رأیهای پستی باید تا روز انتخابات دریافت شوند نه بعد از آن. و صندوقهای رأی محدود هستند و گاهی یک صندوق صدها مایل مربع را پوشش میدهد. و هر رأیدهنده باید با یک شاهد همراه شود. و عملاً در بسیاری از موارد مالیات رأی هم دریافت میشود. در حالی که حامیان ترامپ اجازه دهند اگر بخواهند با اسلحه در محل رأیگیری نگهبانی دهند تا رأیدهندگان را بترسانند. و رأیهای حامیان دموکراتها هم اغلب «گم» میشوند. ماشینهای رأیگیری هم خراب میشوند و رأیدهندگان شش ساعت یا بیشتر در صف میایستند. فهرست این مشکلات طولانی و خجالتآور است. نه. این پنج ایالتِ سرکوبگر بلاتکلیف نیستند. آنها حامی ترامپ هستند. آنها ایالتهای «زرد رنگ» نیستند؛ آنها ایالتهایی هستند که با سرکوب و تهدید حامی ترامپ ماندهاند.
سرکوب رأیدهندگان در این پنج ایالت باعث پیروزی ترامپ در سال 2016 شد و البته کمپین وحشتناک هیلاری هم باعث شد که ترامپ آرای میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین را با اختلاف اندکی به دست آورد. هشت ایالت انتخابات 2016 را تغییر دادند. پنج ایالت سرکوبشده هم این روند را تکرار خواهند کرد. و این بار به جای آنکه هیلاری این سه ایالت حساس را از دست بدهد، نقشه ترامپ آن است که با ممانعت از شمارش آرای پستی مانع از دستیابی بایدن به آرای این منطقه شود.
وقتی 116 رأی الکترال پنج ایالت سرکوبگر را به 132 رأی قطعی ترامپ از ایالتهای قرمز رنگ اضافه کنیم، ترامپ 248 رأی و بایدن 244 رأی خواهد داشت!
این یعنی انتخابات الکترال کالج به نتیجه 248 به 244 میرسد، نه نتیجه 290 به 163 سیانان!
متفکران کمپینهای ترامپ و بایدن میدانند که نتیجه انتخابات بسیار بسیار نزدیک خواهد بود. همین نزدیکی نظرات در یک کمتر از چند روز به انتخابات باعث شده است که ترامپ و بایدن به مین و نبراسکا توجه کنند و با وجود اینکه این ایالتها به ترتیب 4 و 5 رأی دارند در آنجا توقف کنند، زیرا رأیهای آنها میتواند باعث ایجاد تمایز شود. گرفتن یک یا چند رأی هم نقش مهمی در این انتخابات دارد. ترامپ این را خوب میداند. بایدن هم همینطور.
در یک کلام، ظاهراً نتیجه انتخابات به این دو حالت بستگی دارد:
اول، آیا ترامپ میتواند آرای پستی دو تا از سه ایالت کلیدی مایل به دموکراتها را مسدود کند: یعنی میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا؟ در این صورت او برنده میشود.
دوم، آیا پنج ایالت بدنام -فلوریدا، جورجیا، کارولینای شمالی، اوهایو و تگزاس- میتوانند به اندازه کافی رأیدهندگان را سرکوب کنند تا دوباره ترامپ رأی بیاورد؟ اگر نتوانند، بایدن برنده میشود.
به عبارت دیگر، مشارکت مردمی بیشتر نیست که نتیجه انتخابات را مشخص میکند. سرکوب رأیدهندگان و جلوگیری از شمارش آرا است که سرنوشت چهار سال آینده آمریکا را مشخص میکند! دموکراسی در آمریکا به چنین نقطهای افول کرده است.
بیایید دیوان عالی و کالج الکترال را بازسازی اساسی کنیم. بدون کالج الکترال هیچ یک از شرمساریهای بالا برای دموکراسی رقم نمیخورد؛ و اگر دیوان عالی هم در دهههای اخیر خدمتکار حزب راست و منابع تجاری نمیشد، باز هم دموکراسی صدمه نمیدید.
راهکار ترامپ برای کودتای الکترال بدون نهادهایی که حاضر باشند رأی اکثریت مردم آمریکا را تغییر دهند امکانپذیر نمیشد. این دو نهاد، در دست رئیسجمهوری مثل ترامپ، باعث شده که طرح کودتای قانونی ترامپ امکانپذیر شود.
مردم آمریکا خواهان براندازی الکترال کالجها هستند
امروز مردم بیشتر از قبل خواهان اصلاح قانون اساسی و براندازی الکترال کالج هستند. اما چنین اقدامی مستلزم رأی سه چهارم نمایندگان است و بسیاری از این نمایندگان از ایالتهای «قرمز» در کمپین ترامپ هستند که از برتری و نفوذ بر مردم به واسطه الکترال کالج سود میبرند. آنها به اصلاح قانون اساسی و براندازی الکترال کالج و طبیعتاً از بین رفتن مزایای خود رأی نمیدهند.
اما برای رفع فشار ایالتهای قرمز نیازی به براندازی الکترال کالج نیست! راه دیگر آن است که این نهاد به نحوی بازسازی شود که بازتاب تغییرات جمعیتی و رأی مردم باشد.
الکترال کالج 535 عضو دارد که یکی عضو مجلس نمایندگان و دو نفر هم سناتورهای هر ایالت هستند. بنابراین 435 نماینده و 100 سناتور. 435 نماینده بر اساس جمعیت کشور انتخاب شدهاند. قانون اساسی آمریکا میگوید که با افزایش جمعیت تعداد نمایندگان افزایش یابد. آخرین باری که کنگره این افزایش را انجام داد سال 1913 بود. تعداد نمایندهها و حوزههای انتخاباتی متناسب با تعداد نمایندهها باید مدتها پیش افزایش مییافت. چنین افزایشی موجب بالاتر رفتن نمایندهها در ایالتهای پرجمعیت آبی میشود و بنابراین رأیدهندگان الکترال این ایالتها هم بیشتر میشوند. این کار ایالتهای کوچک قرمز را در کالج الکترال ضعیف میکند و در نتیجه نمایندگان ایالتهای قرمز که حامی ترامپ-جمهوریخواهان هستند برتری خود را در انتخابات ریاستجمهوری از دست میدهند؛ مزیتی که اکنون در تضاد با رأی اکثریت برای انتخاب رئیسجمهور است.
راه دیگر، که شاید تأثیر کمتری داشته باشد افزودن دو ایالت است که باعث میشود نمایندگان و همچنین سناتورها و در نتیجه نمایندگان الکترال بیشتر شوند. قبلاً پیشنهادهایی برای انتخاب واشنگتندیسی به عنوان یک ایالت و شاید هم پورتوریکو، در صورت رأی دادن شهروندانش، مطرح شده است.
یکی یا هر دوی این گزینهها میتواند کالج الکترال فعلی را به نحوی تغییر دهد که نابرابری و عدم تعادل به نفع ایالتهای کوچکتر و کمجمعیت حامی ترامپ برهم بخورد. انجام الزامات قانون اساسی، که کنگره از سال 1913 از آن سر باز زده است، بهترین راهحل است.
و با عدم توازن فزاینده به نفع راستگرایان در دیوان عالی چه کنیم؟ همین الآن هم مردم خواستار افزایش دو یا سه قاضی به قضات دیوان عالی هستند تا تعداد آنها از نه نفر به یازده یا دوازده نفر برسد. دیوان عالی از زمان تأسیس خود تحت اختیارات قانونی کنگره اداره شده است نه بر اساس قانون اساسی. اما اصلاحات دیوان عالی فقط به افزایش تعداد قضات محدود نمیشود. مسئولیت قضات این دیوان باید از مادامالعمر به ده سال کاهش یابد. و قضات دیوان عالی نیز باید انتخاب شوند نه منصوب. باید 12 یا 15 منطقه در آمریکا مشخص شود و از هر منطقه یک قاضی انتخاب شود. و امکان عزل منتخبین هم وجود داشته باشد. بنیانگذاران کشور و نویسندگان قانون اساسی میترسیدند که انتصاب مادامالعمر نه وکیلی که انتخاب نشده بودند آزادی اراده و حق حاکمیت مردم آمریکا را به خطر بیندازد. و در دهههای اخیر دقیقاً همین اتفاق افتاده است.
بدون بازسازی اساسی، و حتی شاید براندازی کاملِ کالج الکترال، دموکراسی آمریکایی موجب افزایش رخدادهای خجالتآوری مانند انتخابات سال 2000 میشود و چنین رخدادی احتمالاً در 3 نوامبر هم تکرار میشود. به جای آنکه هر رأی یک رأی محسوب شود، یعنی دموکراسی واقعی، ما رئیسجمهور را بدون حمایت اکثریت مردم آمریکا انتخاب میکنیم. این روند زمانی باعث فروپاشی میشود.
و همین نکته درباره روند راستگرایانه و حامی تجارتِ دیوان عالی هم صادق است. دیوان عالی همین الآن هم از دید اکثریت مردم آمریکا مشروعیت خود را از دست داده است. و با انتخابات هفته آینده که قرار است دیوان عالی به ترامپ کمک کند و شمارش آرای پستی را ممنوع کند، این مشروعیت کمتر از قبل هم میشود.
افسانههایی که میگویند دیوان عالی نهادی همتراز حکومت است که از قانون اساسی قدرت گرفته و حق تغییر قوانین کنگره را دارد و قدرت دخالت در انتخابات و «انتخاب» رئیسجمهور را دارد به زودی مثل بادکنکی توی صورت نخبگان آمریکا میترکد زیرا آمریکائیان ریشههای واقعی دیوان عالی و عملکرد واقعی آن را درک میکنند؛ یعنی ریشهها و عملکردهایی که بههیچوجه ضامن دموکراسی نیستند و در سالهای اخیر بیشتر علیه دموکراسی بودهاند.
گلوبال ریسرچ در پایان گزارش خود تصریح کرد: یک نکته دیگر نیز حائز اهمیت است. اینکه در انتخابات این هفته «رأی دادن اکثریت مردم» مهم نیست. هدف جلوگیری از شمارش کامل آرای مردم است!