به لطف شبکههای اجتماعی، بیشتر ما تجربههای دستِ اولی داریم از اینکه چطور ناگهان چیزی فراگیر میشود. یک توییت، یک کلیپ، یا موضوعی جدید در عرض چند ساعت کلِ فضا را پر میکند و همه دربارۀ آن حرف میزنند.
حالا که چندماه از همهگیری کرونا گذشته است، منطقِ سرایت در بیماریها نیز موضوع بحثهای همگانی شده است. کتابی جدید میخواهد توضیح بدهد که چطور این موجهای فراگیری در جوامع انسانی ظاهر و سپس ناپدید میشوند.
حالا دیگر بسیاری از شما خوانندگان حتماً چیزهایی دربارۀ مدلسازی شیوع بیماریهای عفونی یا «نرخ شیوع» 1 شنیدهاید که مفهومی است در علم ریاضی و نشان میدهد که هر مبتلای جدید، بهطور میانگین، چند نفر دیگر را آلوده میکند.
اگر نرخ شیوع، یا همان عدد سرایت پایه2، بیشتر از یک باشد، یعنی هر شخصی که به ویروس کرونا مبتلا میشود، بهطور میانگین بیش از یک نفر دیگر را نیز آلوده خواهد کرد و این یعنی امیدی به رهایی از دوزخ کرونا نیست.
اگر هم عدد سرایت پایه زیر یک باشد، یعنی چیزی نمانده است تا دوباره به زندگی پیشاکرونایی بازگردیم، مانند اسکیبازی که با تلهکابین به بالای قله رسیده است و اینک تنها راهِ پیش روی او سرازیری بهسوی پایین است.
از اواخر سال 2019 میلادی که ویروس سارس-کوو-2 در بازار فروش حیوانات در شهر ووهان، یا در حوالی آن بازار، مشاهده شد، همهگیرشناسان و اصطلاحاتی مانند همین عدد سرایت پایه، هوش و حواسمان را ربودهاند، افرادی مانند نیل فرگوسن در امپریال کالج لندن که نقشههایشان دربارۀ تغییر در نرخ شیوع، آنها را به پیامبرانِ سکولار این همهگیری تبدیل کرده است.
یکی از این افراد نیز آدام کوچارسکی است که دانشیار دانشکدۀ بهداشت و طب گرمسیری است. او عضو یک کمیتۀ علمی مهم است که به دولت بریتانیا دربارۀ مقابله با همهگیری کووید-19 مشاوره میدهد. به نظر کوچارسکی، نرخ شیوعْ کلیدِ چیزی است که او «قواعدِ شیوع» میخواند:
قواعدی که نهتنها در بیماریهای عفونی، بلکه بهادعای کوچارسکی در سرایت اجتماعی و چیزهایی که در اینترنت دستبهدست میچرخند نیز حاکم است (مانند هراس از فروپاشی اقتصادی یا جرایم مسلحانه و چالش سطل آبِ یخ).
ولی آیا واقعاً نیز چنین است؟ آیا آلودگی به یک ویروس زنده -که اتفاقِ مادیای است که در بدنهای واقعی میافتد- مانند «آلودگی مجازی» به یک بدافزار نابکار یا سرایتِ یک ایدۀ جذاب است که در شبکههای اجتماعی تکثیر میشود؟
بله، تاحدودی چنین است. این کتاب همچون گشتوگذاری جذاب در علم همهگیرشناسی است و کوچارسکی آن را پیش از شروع همهگیری کووید-19 نگاشته است. کوچارسکی معتقد است همانطور که منحنی یک همهگیری، به میزان انتقالپذیری آن ویروس و میزان جمعیتی که مستعد ابتلا به آن است، بستگی دارد، همهگیریهای اینترنتی نیز از قواعد مشابهی پیروی میکنند.
این استدلالهای کوچارسکی برگرفته از نظریههای قهرمان فکری اوست، رونالد راس که یک مالاریاشناس بریتانیایی بود و در اوایل قرن بیستم میزیست.
رونالد راس نظریهای داشت با نام «وقایع مستقل» 3 و «وقایع وابسته» 4. وقایع مستقل شامل بیماریهای غیرعفونی مانند سرطان مغز و حوادث و اتفاقاتی مانند طلاق میشود. اگر کسی دچار چنین مشکلاتی شود، دلیلی ندارد که اطرافیان او نیز درگیر همان مسئله شوند.
ولی در وقایع وابسته، آنچه بر سر کسی میآید نتیجۀ اتفاقی است که برای کس دیگری رخ داده است. در سادهترین شکل شیوع بیماریهای عفونی، افراد مبتلا به بیماری آن را به بقیه نیز منتقل میکنند و مبتلایان مبتلا باقی میمانند.
منحنی شیوع چنین همهگیریهایی تقریباً شبیه حرف اِس در الفبای لاتین است، یعنی نخست رشدی تصاعدی دارد و سپس پایین میآید. ولی در بسیاری از همهگیریهای بیماریهای عفونی، منحنی شیوع بیماری شبیه یک کوه است، زیرا پس از اینکه مبتلایان بهبود پیدا میکنند، در برابر آن عفونت ایمن میشوند و تعداد افراد مستعد عفونت کاهش مییابد.
در بحث بیماریهای واگیردار، اگر به اطلاعات و آمار درست دسترسی داشته باشیم، میتوانیم میزان مبتلایان و افراد مستعد و نرخ شیوع را پیشبینی کنیم. ولی وقتی از فروپاشی اقتصادی در هراس باشیم، چنین نیست، زیرا کسانی که دچارِ بیماری شدهاند، احتمال دارد پولی از جایی قرض کنند و به رفتار اقتصادی خود ادامه دهند.
در بحث تئوریهای توطئه و سایر نظریات ابلهانه نیز که در فضای مجازی دستبهدست میچرخند نیز اوضاع همین است و گویی نقطۀ پایانی هم برای سادهلوحی (همان استعداد ابتلای افراد) نیست. (کوچارسکی میگوید از همه بدتر سلبریتیهای سادهلوح هستند که هم مستعد ابتلا هستند و هم بسیار تاثیرگذارند).
خبر خوب این است که برخی از شبکههای اجتماعی بالاخره دریافتهاند که موظفند کاربرانشان را در برابر چنین جهالتهایی واکسینه کنند، کاری که اخیراً بازدن برچسبهای هشدار جدی بر روی پُستهای نادرست یا تحریککننده و در موارد خاص با حذف آن پُستها انجام میدهند.
همینطور دربارۀ نظریههای توطئهای که حول کووید-19 شکل گرفتهاند -مانند اینکه آنتنهای مخابراتی نسل پنجم منشأ انتشار ویروس کرونا هستند- نیز این سایتها برچسبی روی این پُستهای احمقانه میزنند که کاربر را به سایتهای مستقل راستیآزمایی راهنمایی میکند، سایتهایی مانند فولفکت.
کوچارسکی مینویسد: «در این مسیر، راههایی جدید برای بهپیشراندن ایدههای مفید و پسزدن ایدههای مخرب پیدا خواهیم کرد». ولی متأسفانه در عمل اوضاع سختتر است و در مسیر ساخت واکسن کووید-19 این کار دشوارتر نیز خواهد شد.
پینوشتها:
• این مطلب را مارک هانیگزبام نوشته است و در تاریخ 9 جولای 2020 با عنوان «How Does Anything Go Viral?» در وبسایت نیویورک تایمز منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ 2 شهریور 1399 با عنوان «چطور چیزی همهگیر میشود؟» و ترجمهٔ بابک طهماسبی منتشر کرده است.
•• مارک هونیگزبام (Mark Honigsbaum) مورخ پزشکی و نویسندۀ کتابی است با عنوان قرن همهگیری: یک صد سال ترس، هیستری و نخوت (The Pandemic Century: One Hundred Years of Panic, Hysteria, and Hubris).
[1]R-naught
[2]Basic reproductive number
[3]Independent happenings
[4]Dependent happenings