خبرگزاری تسنیم:در شرایطی که حدود 7 ماه به انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 زمان باقی مانده، انتظار این است که جریانها و گروههای سیاسی رفته رفته فعالیت های انتخاباتی خود را کلید زده و ایدهها و راهبردهای خود برای مقابله با چالشهای پیش روی کشور را در صورت پیروزی در انتخابات تشریح کنند.
از سوی دیگر، شرایط ویژه کرونایی در کنار چالشهای اقتصادی دست به دست هم داده تا گروه های سیاسی در فاصلهی زمانی مانده به انتخابات، شور و اشتیاق دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری را حداقل در ظاهر نداشته باشند.
طی سلسله گفتگوهایی با چهره های هر دو جناح سیاسی، در پی آن است که نقطه نظرات آنها درباره چالشهای روز کشور و گزینههای مطرح برای کاندیداتوری در انتخابات 1400 و همچنین ویژگی های کاندیداهای ریاست جمهوری را مورد بررسی قرار دهد.
در همین راستا به سراغ یدالله طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و نماینده این حزب در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات رفتیم که مشروح این گفت وگو در ادامه از منظرتان می گذرد:
** اولین چالش پیش روی دولت آینده در حوزه اقتصاد است
با توجه به شرایط فعلی، مهمترین چالشهای کشور در آستانه ورود به رقابت های انتخاباتی 1400 را چه میدانید؟
طاهرنژاد: یکی از چالش های اصلی کشور مسئله اقتصاد است که اصلیترین و اولیترین وظیفه دولت به شمار می رود چرا که اگر معیشت مردم با مشکل روبرو شود، متناسب با آن در اخلاق، دین و باورشان نیز تردید ایجاد خواهد شد و ممکن است هویت دینی و اعتقادی آنها دچار آسیب شود. در نتیجه ما به آن هدف متعالی که از انقلاب اسلامی داشتیم، نهتنها نرسیدیم بلکه از آن فاصله هم خواهیم گرفت.
بنابراین اولین چالش فراروی هر دولتی که روی کار بیاید، مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادی و اصلاح ساختارهای معیوب است. همچنین باید مسیر رفت و آمد کالا و پول هموار شود. شرایط اقتصادی که امروز با آن مواجه هستیم برای کشوری مثل ایران نه زیبنده است و نه دوام دارد و باید هر چه سریعتر از شرایط فعلی خارج شویم.
چالش دیگری که با آن مواجه هستیم، مسئله بحران هویت است. ما امروز با جوانانی مواجه هستیم که به دنبال راهی برای رفتن از کشور هستند و چرایی و چگونگی این کار از اهمیت کمتری برای آنها برخوردار است. همین مسئله است که موجب شده خانواده ایرانی در مسیر مهاجرت از ایران در دریای مانش غرق شود. این چالش بسیار خطرناک است چراکه ما به یک باره متوجه میشویم که بسیاری از نیروهای خلاق و استعدادهای سازنده جامعه را بدون حساسیت از دست دادهایم.
لذا مسئولان کشور و صاحبنظران باید به شکل جدی این چالش مهم را مورد مطالعه قرار دهند که چرا عدهای حاضرند جان خود و خانوادهشان را صرفاً برای فرار از شرایط موجود کشور به خطر بیندازند و رهسپار سفری شوند که دارای مخاطرات زیادی است.
چالش بعدی مناسبات بینالمللی ایران است. امروز هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بدون سامان بخشیدن به مناسبات بینالمللی، شرایط اقتصادی، معیشتی و حتی فرهنگ خود را سامان دهد. چرا که وقتی معیشت جامعه در مضیقه باشد، طبعاً اندیشهای متبلور نمیشود یا اگر هم شکل بگیرد پایایی لازم برای تبدیل شدن به فرهنگ را در میان مدت ندارد.
شعار انقلاب ما نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی بوده است. معنی این شعار ، جمهوری اسلامی مستقل، مقتدر و بدون اتکا به شرق و غرب است و به هیچ عنوان معنای آن عدم اتکا، قطع رابطه، قطع داد و ستد و قطع بده و بستان نیست. چرا که حتی برای زندگی در یک جامعه کوچک روستایی نیز لازم است مناسبات مشخصی را برای تعامل با همسایگانتان تعریف کنید.
** شورای هماهنگی جبهه اصلاحات جای شورای سیاستگذاری را میگیرد
اکنون حدود 7 ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده ولی به نظر میرسد اصلاحطلبان هنوز استراتژی واحد و مشخصی برای انتخابات ندارند. آیا به لحاظ سازمانی در میان این طیف چند دستگی وجود دارد و یا اینکه هنوز راجع به انتخابات اساساً بحثی در میان آنان صورت نگرفته است؟
طاهرنژاد: نه اتفاقا اصلاحطلبان به لحاظ انسجام درونی از استحکام بالایی برخوردار هستند و جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز با توجه به شرایط کرونایی به صورت مجازی به شکل مستمر و با نشاط برگزار میشود. البته این نکته را باید خاطرنشان کنم که در این دوره از شورای سیاستگذاری خبری نخواهد بود و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است که محور ائتلاف و حرکت اجتماعی اصلاحطلبان است.
یعنی شورای سیاستگذاری برای همیشه به کار خود پایان داده است؟
طاهرنژاد: فعلا فعالیتی ندارد. کمیته سیاسی شورای هماهنگی 2 ماه است روی راهبرد حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری کار میکند. البته بحثها هنوز نهایی نشده ولی به محض تصویب راهبرد، جمعبندی صورت گرفته به صحن شورا ارجاع داده میشود. این طور نیست که حرکتی نباشد اما حرکت در خور نیست. انتخابات ریاستجمهوری معمولاً همیشه این موقعها جنب و جوشش ملموس بود ولی این دوره متاسفانه تحرکات انتخاباتی ملموس نیست. البته این وضعیت در جبهه اصولگرایی نیز حداقل در ظاهر حاکم است.
**فلسفه وجودی یک تشکل سیاسی، نقش آفرینی در عرصه سیاسی کشور است
به نظر میرسد اصلاح طلبان مدتی است پیرو حمایت از آقای روحانی و کارنامه نامناسب این دولت دچار وضعیت به هم ریختگی و آشفتگی قابل توجهی شده اند به طوری که نه می خواهند از قدرت کناره باشند و نه راه خود را برای حضور در قدرت هموار می بینند. به طور مثال برخی اصلاحطلبان از جمله حزب اتحاد ملت در انتخابات اسفند 98 به گونه ای موضع گیری می کردند که ظاهرا عطای انتخابات را به لقایش بخشیده و به سمت چیزی به عنوان اصلاحطلبی اجتماعی گرایش پیدا کردهاند که کسب قدرت و حضور در انتخابات در آن ضرورتی ندارد هیچ بلکه در این برهه ضرر هم دارد. اما به نظر می رسد موضع گیری اخیر امثال آقای خوئینیها و حجاریان در هفته اخیر بیانگر این است که اصلاح طلبان برای 1400 مصمم هستند و معتقدند که بدون حضور در بدنه قدرت امکان اصلاح طلبی هم برایشان وجود ندارد. شما نسبت به این مسئله چه دیدگاهی دارید؟ آیا اصلاحطلبان می توانند انتخابات را به کلی برای خودشان منتفی کنند؟
طاهرنژاد: حزب اتحاد هم انتخابات را تحریم نکرد بلکه اعلام کرد که لیست نمیدهد. ما هنوز وارد بحثهای چالشی نشدهایم ولی احتمالا آرام آرام به بحثهای چالشی هم میرسیم. به هر حال درست است که دور یک میز مینشینیم و با هم کار میکنیم ولی هنوز به شکل مصداقی بر روی راهبردها وارد بحث جدی نشدیم. احتمالا نقطه نظراتی وجود دارد و برخی احزاب معتقدند که اگر به ما اجازه نمیدهند کاندیدایی داشته باشیم چه ضرورتی دارد که خودمان را هزینه کنیم تا کاندیدای جناح رقیب رای بیاورد و این احزاب مصر هستند که نظراتشان درست است.
حزب کارگزاران نیز یک راهبرد اولیهای برای انتخابات تهیه کرده که احتمالا سخنگو اعلام میکند ولی به هر حال ما امیدواریم در قالب ائتلاف به جمعبندی برسیم ولی اگر به هر دلیلی موفق به این کار نشویم حتما مواضع خودمان را اعلام میکنیم.
آنچه که نگران کننده است این است که مردم آنچنان که باید و شاید احساس رغبت برای حضور در عرصه انتخابات ندارند که باید برای آن فکری کرد. شاید هم بیشترین کارایی در این حوزه از حاکمیت بر میآید که باید با تدابیر و سازوکارهایی برای حضور پای صندوق رای ایجاد رغبت کند، چرا که به هر حال انتخابات مظهر تجلی اقتدار ملی است و باید حضور پرشور و پرنشاط باشد و مردم رغبت این را داشته باشند که پای صندوقها حاضر شوند و انتخابات را برای آینده خود مهم و سرنوشتساز بدانند.
اما در ارتباط با مواضع چهره هایی که به آنها اشاره کردید، علت این تغییر رویکرد را باید از خودشان بپرسید ولی در ارتباط با موضع حزب کارگزاران همان رویکرد قبلی است. یعنی تحریم انتخابات معنا ندارد و یک حزب سیاسی نمیتواند بگوید که در انتخابات شرکت نمیکند و باید تمام تلاش خود را برای فراهم آوردن امکان حضور حداکثری در انتخابات به کار ببندد و طبیعی است که شما اگر بخواهید اصلاحات و برنامه مورد نظر خود را عملیاتی کنید باید یک جایگاه و پایگاهی داشته باشید. بر همین اساس ما فکر میکنیم که فلسفه وجودی حزب و فعالیت حزبی و تشکیلاتی این است که بتواند در فضای سیاسی کشور نقشآفرین باشد.
یکی از بهترین عرصههای نقشآفرینی احزاب و تشکلهای سیاسی انتخابات است و به هر حال ما علاوه بر رسالت حزبی و تشکیلاتی، یک رسالت ملی هم داریم و آن این است که از دستاوردهای سیاسی نظام و انقلاب صیانت کنیم که حضور گسترده مردم در عرصه انتخابات به عنوان یکی از ارکان اساسی در صیانت از تمامیت نظام محسوب میشود بنابراین همچنان باور ما همین است و تلاش میکنیم که دوستان دیگری که در جبهه اصلاحات بعضاً گلایهها و شکوههایی از رد صلاحیتهای بی مبنا دارند را برای حضور در انتخابات متقاعد کنیم.
به تبع اگر دوستانی که عرصه را محدود کردند به صرافت بیفتند که این راهبرد جواب نداده و کمی فضا را بازتر کنند و گرایشهای مختلف را در تعیین سرنوشت انقلاب دخیل کنند، بدون شک انگیزه بیشتری نیز برای حضور مردم در انتخابات ایجاد شده و طیف وسیعتری درگیر انتخابات میشوند و انتخابات معنیدارتر و عمیقتر میشود و خروجی آن نیز مطلوبتر خواهد شد که بنده امیدوارم این اتفاق در نهایت بیفتد.
**علی رغم احترام به آقای خاتمی ولی محوریت اصلاح طلبان با جبهه ائتلافی است
بحث محوریت فردی مانند آقای خاتمی مدتی است در میان اصلاح طلبان جدی تر شده، به طوری که برخی چهرههای اصلاحطلب صراحتاً منتقد آقای خاتمی شده اند و آقای کواکبیان نیز در گفتگوی اخیری که با تسنیم داشت معتقد بود که آقای خاتمی باید در محدوده مشورت باشد و نه محوریت جریان اصلاحات. از سوی دیگر حزب کارگزاران نیز بارها اعلام کرده است که آقای خاتمی را فاقد ویژگی های لازم برای محوریت اصلاحات می داند اما در این میان بعضی نیز با دیدگاه کارگزاران مخالفند. شما این مناقشه را چطور تحلیل میکنید؟
طاهرنژاد: با اصلاح قانون انتخابات شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده و الان شما ائتلافهایی که در انتخابات شاهد هستید که بروز و ظهور پیدا میکنند در قالب قانون جدید است. در همین راستا بود که هم شورای سیاستگذاری و هم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هر دو خود را با قانون جدید تطبیق داده و به شکل جبهه ائتلافی فعالیت خود را تعریف کردند. طبیعتاً وقتی در این چارچوب حرکت شکل میگیرد محوریت نیز با همین جبهه ائتلافی خواهد بود و این جبهه مسئولیت رفتار و عملکرد خود را نیز بر عهده خواهد گرفت.
آقای خاتمی همیشه شخصیت مورد احترام قاطبه اصلاحطلبان بوده و هست و نقش برجستهای در جبهه اصلاحات دارد و اصلاحطلبان نیز همواره به او مراجعه کرده و از او مشورت میگیرند. به نظر میرسد این نقش آقای خاتمی همچنان ادامه پیدا میکند ولی محوریت حرکت اصلاحطلبان همین جبهه ائتلافی است که به موجب قانون شکل گرفته و مسئولیت رفتار و عملکردشان نیز با خودشان است. بنابراین آنچه که مطرح شده که آقای خاتمی ابتدا وارد تصمیمگیریها میشود و بعداً مسئولیت نمیپذیرد، در شرایط فعلی دیگر زمینه چنین اتفاقی وجود ندارد.
**خاتمی مدت هاست که کوچکترین دخالتی در امور اصلاح طلبان نداشته است
مسئله ای که شما به آن اشاره کردید، شاید از نظر چارچوب قانونی قابل قبول باشد ولی به هر حال همواره مسائل پشت پرده وجود داشته که در عمل از تاثیر بیشتری برخوردار بوده است.
طاهرنژاد: بنده مدتها است که ندیدهام آقای خاتمی کوچکترین دخالتی در فعالیت جبهه ائتلافی داشته باشد و اعضای جبهه ائتلافی مدت است که حتی دیداری هم با آقای خاتمی نداشتهاند که البته مسائل مرتبط با کرونا هم مزید بر علت شده است. ولی به هر حال دوستانی که با ایشان ارتباط دارند بعضاً نظرات ایشان را منتقل میکنند ولی آنچه که مسلم است مسئولیت جبهه ائتلافی که به شکل قانونی تشکیل شده و به کار خود ادامه میدهد، با خودش است و آقای خاتمی، نوری، سیدحسن خمینی، موسوی خویینیها دوستانی هستند که با اعضای جبهه ائتلافی ارتباط دارند و بعضاً نظرات خود را منتقل میکنند و گاهی پیرامون نظرات آنها نیز بحثهایی صورت میگیرد و احترام آنها سر جای خود است ولی مسئولیت رفتار جبهه ائتلافی با خودش است.
**مجمع روحانیون بنای حضوری جدی در انتخابات 1400 دارد
تسنیم: مجمع روحانیون در هفتههای اخیر جلسهای ویدئو کنفرانسی داشت و اعضا در آن جلسه مباحثی را درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات مطرح کردند. با توجه به اینکه شما تاکید کردید که تنها نهاد تصمیمگیر برای انتخابات آتی، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است، تصمیماتی که در مجمع روحانیون اتخاذ میشود، چه میزان مورد توجه جبهه ائتلافی قرار خواهد گرفت؟
طاهرنژاد: مجمع روحانیون عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یا ائتلاف شورای هماهنگی نیست بنابراین نمایندهای در این ائتلاف ندارد و به همین واسطه نقطه نظرات این مجمع به شورا منتقل نشده است اما به صورت غیررسمی میبینیم که آقای خویینیها اخیراً بیانیه فراخوانی برای حضور در انتخابات منتشر کرد و مجمع روحانیون نیز در هفتههای اخیر جلسهای ویدئو کنفرانسی با موضوع انتخابات آتی تشکیل شد و مصر هستند که تمام قد وارد عرصه انتخابات شوند. در هر حال هنوز به شکل رسمی چیزی به جبهه ائتلافی شورای هماهنگی منتقل نشده ولی به نظر میرسد مجمع روحانیون بنای حضوری گرم و جدی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 دارد.
در نقطه مقابل ولی این پیام خوبی نبود که از سوی جامعه مدرسین به جامعه منتقل شد. در شرایطی که جامعه به شکل بالقوه دچار گرختی و بیانگیزگی برای حضور در انتخابات است، تشکیلات ریشهداری همچون جامعه مدرسین شاید باید مسئولیت بیشتری برای ترغیب مردم برای حضور در انتخابات بپذیرد.
البته جامعه مدرسین اعلام کرده است که برنامهای برای حضور مصداقی و معرفی کاندیدا ندارد.
طاهرنژاد: به هرحال زمانی که شما کاندیدا معرفی نمیکنید به نوعی پیامش برای جامعه این است که حضور یا عدم حضور مردم در انتخابات برای شما علی السویه است. انتظار از جامعه مدرسین این بود که در شرایط حساس کنونی مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به انتخابات از خود نشان دهند.
شما گفتید که تحرکات اخیر مجمع روحانیون بیانگر برنامهریزی جدی این تشکل برای نقشآفرینی در انتخابات است. با این اوصاف آیا نقشآفرینی مجمع روحانیون به نوعی منجر به موازی کاری با فعالیت جبهه ائتلافی نمیشود؟
طاهرنژاد: فعالیت میدانی مجمع روحانیون هنوز شروع نشده و وقتی که این فعالیتها بخواهد نمود بیرونی پیدا کند قطعا این فعالیتها باید ذیل جبهه ائتلاف باشد. ولی در هر صورت اصل فعال شدن مجمع روحانیون برای حضور در انتخابات را باید به فال نیک گرفت.
**جهانگیری می تواند گزینه مناسبی برای اصلاح طلبان باشد
برخی میگویند که آقای جهانگیری و عارف احتمالا جزو گزینههای اصلی اصلاحطلبان برای 1400 خواهند بود. این تحلیل ها چقدر به واقعیت نزدیک است؟
طاهرنژاد: آقای جهانگیری هنوز خودش ابراز تمایلی برای کاندیدا شدن نکرده است. اما قطعا ایشان میتواند گزینه خوبی برای اصلاحطلبان و کشور باشد. به این جهت که ایشان برادر دو شهید است و نیروی ارزشی به حساب میآید. از سوی دیگر مدارج اجرایی را به شکل تکاملی از کف سیستم تا بالاترین مسئولیت مدیریتی طی کرده و از ریاست اداره شهرستان، نمایندگی مجلس، چند سال وزارت و دو دوره معاون اولی را در کارنامه دارد. بنابراین آقای جهانگیری از نظر رجل سیاسی بودن و داشتن قابلیت پذیرش مسئولیت ریاستجمهوری تردیدی ندارد. ولی نه خود او و نه اطرافیانش درباره احتمال حضور در انتخابات هنوز چیزی بروز ندادهاند. البته اگر ایشان به این جمعبندی برسد که حضورش میتواند مثمرثمر باشد، فردی نیست که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
درباره آقای عارف چطور؟
طاهرنژاد: درباره ایشان اجازه دهید اظهارنظر نکنم.
**سوابق روشن لاریجانی از او چهره ای موجه برای ریاست جمهوری ساخته است
برخی ها معتقدند اصلاح طلبان به همراه کارگزاران احتمالاً بر سر کاندیدایی از جنس آقای علی لاریجانی توافق خواهند کرد. شما چه میزان این گزاره را محتمل می دانید؟
طاهرنژاد: آقای لاریجانی هم شخصیتی است که شاخصهای لازم برای ایفای مسئولیت ریاستجمهوری دارد یعنی مدارج مدیریتی را طی کرده و از سوی دیگر انسان مطلع و پختهای است و این پختگی را در دوران مدیریت مجلس نیز به خوبی نشان داد. آقای لاریجانی در بسیاری از مواقع برای جلوگیری از خسارات و حفظ مصالح و منافع کشور از خودگذشتگی کرده است. از جمله در مواجهه آقای احمدینژاد در آن جلسه معروف مجلس که به واقع از خود خویشتن داری نشان داد تا کشور وارد چالش های جدی نشود.
**در صورت عدم تفاهم با اصلاح طلبان، راهبرد انتخاباتی خود را اجرا می کنیم
بنابراین سوابق روشن آقای لاریجانی ایشان را به عنوان چهرهای موجه برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری میتواند مطرح کند اما اینکه جبهه اصلاحات به آقای لاریجانی اقبال نشان دهند، در شرایط فعلی بنده نمیتوانم با اطمینان این مسئله را بیان کنم. چراکه آقای لاریجانی در جبهه اصلاحات مخالف زیاد دارد و دوستان اصلاح طلب به دنبال این هستند که کاندیدایی اصلاحطلب داشته باشند و حزب کارگزاران نیز اصل را بر فعالیت در چارچوب ائتلاف قرار داده است و بنایی برای جدایی از ائتلاف اصلاحطلبان ندارد مگر اینکه به جایی برسد که دیگر با آن دوستان نتواند ادامه دهد. البته این مسئله به معنای آن نیست که آقای لاریجانی کاندیدای کارگزاران باشد.
همانند انتخابات مجلس؟
طاهرنژاد: البته انتخابات مجلس هم آنطور نبود که کارگزاران تنها باشد. به هر حال شورای عالی تصویب کرده بود احزابی که قصد شرکت در انتخابات را دارند، بتوانند در انتخابات حاضر باشند. در واقع یک سوم از احزاب عضو شورای عالی در انتخابات اسفند ماه حاضر بودند. البته انتخابات ریاستجمهوری با توجه به جنبه ملی بودن آن، با انتخابات مجلس تفاوتهای زیادی دارد و به همین نسبت نیز اجماع کردن در آن کار آسان تری است. بنابراین تمام تلاش ما این است که در قالب ائتلاف کار کنیم اما اگر امکان ائتلاف با دوستان اصلاح طلب فراهم نشد، به هر حال اعتقاد حزب کارگزاران این است که آقای لاریجانی علاوه بر اینکه شخصیت موجه و محترمی است، عملکرد قابل دفاعی هم داشته است.
**مسئولیت صدر تا ذیل دولت روحانی با اصلاح طلبان است
تسنیم: آقای بهزاد نبوی اخیراً گفته است که اصلاح طلبان در حال حاضر از این جهت دولت را نقد میکنند که چشم به انتخابات 1400 دارند پیشتر نیز بعضی کارشناسان تحلیل می کردند که اصلاح طلبان برای فاصلهگذاری با دولت و به این منظور که خود را بخشی از عامل وضع موجود معرفی نکنند به انتقادهای شدید از دولت روی خواهند آورد. آقای بهزاد نبوی می گوید این رویکرد غیر اخلاقی است. آیا شما با او هم عقیده اید یا نظر دیگری دارید؟
طاهرنژاد: اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خود را از مسئولیت عملکرد دولت آقای روحانی جدا کنند. البته نمیتوان منکر این شد که عملکرد دولت اول آقای روحانی کاملا قابل دفاع و قابل قبولی بوده است ولی به هر حال ایشان در دولت دومش بدشانسی آورد و به پست آدم عجیب و غریب و غیرقابل پیشبینی که -حتی دوستان نزدیک او نیز بر غیرقابل پیشبینی بودنش تاکید میکنند- خورد و شاهد بودیم که ترامپ سختگیریهای بسیار شدید و بیسابقهای که در طول تاریخ بر هیچ کشوری اعمال نشده بر ایران اعمال کرد. بنابراین بخشی از این ناکارآمدی دولت به دلیل فشار زیادی است که از بیرون به ما وارد شد. البته دولت نیز در برابر این فشارها منفعل شد و نتوانست از قابلیتها و ظرفیتهای درونی که در دسترس بود استفاده کرده و از تحمیل فشار مضاعف بر گرده مردم جلوگیری کند.
اما همه این مسائل نیز موجب آن نمیشود که اصلاحطلبان مسئولیت حمایت از دولت آقای روحانی را نپذیرند چرا که به هر ترتیب این دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و مسئول صدر تا ذیل عملکرد او است ولی باید بپذیریم که همه ابزارها در اختیار دولت نیست و با همان ابزارها و امکاناتی که در اختیار داشته توانسته تا این اندازه نقشآفرین باشد. بنابراین من حرف آقای نبوی را قبول دارم. این کار اخلاقی نیست که ما پهلوان را به میدان بفرستیم، اگر زمین زد برادر ما باشد ولی اگر زمین خورد دیگر برادر ما نباشد.
**مهمترین ویژگی یک کاندیدای ریاست جمهوری داشتن ایده حکمرانی است
از نظر شما کدام یک از ویژگی های جوان گرایی، از طبقه محروم بودن، داشتن ایده حکمرانی، مجرب بودن و ... می تواند نظر مردم را به یک کاندیدا و جریان پشتیبانش جلب و او را به پیروزی نزدیک کند؟
طاهرنژاد: قطعا مهمترین ویژگی یک کاندیدای ریاست جمهوری داشتن ایده حکمرانی خوب است. در حالی که جوان بودن به تنهایی ارزش به حساب نمیآید. البته اگر جوان ایده حکمرانی داشته باشد آنوقت قطعا از چهرههای مسنتر بهتر خواهد بود. ولی درباره اینکه رئیسجمهور از چه طبقهای باشد به اعتقاد من، رئیسجمهور حتما نباید از طبقه محروم باشد. چه لزومی دارد که رئیسجمهور ما از طبقه محروم باشد. البته از طبقه مرفه نیز نباید باشد. رئیس جمهور باید از طبقه متوسط جامعه باشد. اساساً اسلام دین وسط است. یک فرد محروم آنقدر عقده محرومیت دیده که همین مسئله در بسیاری از موارد دست او را میبندد. در نقطه مقابل یک فرد مرفه به قدری بینیاز بوده که اساساً درد محرومین را نمیفهمد.
آیا هماکنون در میان گزینههایی که احتمال کاندیداتوری آنها مطرح شده، فردی را سراغ دارید که فارغ از رد یا تایید صلاحیت از سوی نهادهای نظارتی، ایده حکمرانی مشخصی داشته باشد. فردی که در مناظرات انتخاباتی به جای بازی با کلمات و تلاش برای جلب احساسات مردم به بیان ایده ها و برنامه های مدون خود برای اصلاح ساختارها در حوزه های مختلف به ویژه حوزه اقتصادی بپردازد؟
طاهرنژاد: سوال سختی است ولی هستند دوستان خوش فکری که سابقه اجرایی موثر و تحصیلات قابل قبولی دارند و می توانند این رسالت را انجام دهندولی به دلیل عدم فراگیری تشکل های سیاسی در کشور ما، ممکن است افراد قوی و دارای صلاحیت ناشناس باشند.
**شانس پیروزی یک چهره جدید و غیرتکراری در 1400 بالا است
با این اوصاف آیا باید منتظر ظهور پدیده ای در انتخابات 1400 باشیم؟ شاید همانند احمدی نژادِ سال 84؟
طاهرنژاد: البته آقای احمدی نژاد ویژگی های یک پدیده را نداشت و یک استثنا بود.پیش بینی می کنم که اتفاق سال 84 دیگر تکرار نشود. به دلیل اینکه خروجی آن اتفاق برای ما خروجی خوبی نبود. مخصوصاً روزهای پایانی ریاست جمهوری ایشان که 10 روز قهر کرد و کارهایی انجام داد که در شان یک رئیس جمهور نبود. بنابراین به دلایلی که ذکر شد شاید تکرار فردی مثل آقای احمدی نژاد چندان قابل تصور نباشد ولی فکر میکنم نه به آن شدت که یک پدیده گمنام اما پدیده ای که تکراری نباشد شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات 1400 دارد و افکار عمومی به چنین فردی تمایل بیشتری نشان خواهد داد.
**سردار دهقان سابقه روشنی در حوزه اجرا دارد
اخیراً آقای مرعشی از سردار دهقان نیز به عنوان یکی از گزینه های بالقوه حزب کارگزاران برای 1400 نام برده است. چه میزان این موضوع را جدی می دانید؟
طاهرنژاد: در میان چهره های نظامی که نامشان به عنوان کاندیدای احتمالی برای انتخابات 1400 مطرح شده، آقای دهقان نسبت به دیگران سابقه روشن تری در حوزه اجرا دارد و چهره مقبولی است. البته عرض کردم حزب کارگزاران فعالیت انتخاباتی خود را در قالب ائتلاف دنبال خواهد کرد. بنابراین آنچه که آقای مرعشی گفته نظر حزب کارگزاران است. بله از نظر کارگزاران بین برادران نظامی که این روزها مدعی جلوس بر کرسی ریاست جمهوری هستند، آقای دهقان از بقیه کارآزموده تر و دارای کارنامه روشن تری است ولی بنده خیلی خوشبین نیستم که جبهه ائتلافی اصلاح طلبان نسبت به کاندیداتوری چهره هایی چون آقای دهقان اقبال زیادی نشان دهد.