دختر جوان برای اینکه بتواند با مرد مورد علاقه‌اش ازدواج کند، اموال مادر خودش را سرقت کرد. بیست‌و‌سوم مهر پرونده‌ای با موضوع سرقت منزل در کلانتری 114 غیاثی تشکیل و برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع شد.
زن شاکی در اظهارات خود گفت: دوازدهم مهر منزل خود را واقع در خیابان غیاثی ترک و پس از چند ساعت که به منزل مراجعه کردم، متوجه شدم سارق یا سارقان با ورود به آپارتمان من اقدام به سرقت طلا و وجه نقد به ارزش تقریبی 400 میلیون تومان کرده‌اند.
کارآگاهان برای انجام تحقیقات محلی و میدانی به محل سرقت رفتند و فهمیدند دزدی بدون هیچ‌گونه تخریب و احتمالا با کلید و بدون به‌هم‌ریختگی صورت گرفته است. با توجه به شواهد موجود به نظر می‌رسید سارق به محیط و محل نگهداری اموال مال‌باخته آشنایی داشته است.
کارآگاهان برای کشف حقیقت به بررسی محدوده محل سرقت پرداختند و موفق شدند حضور دو سارق را که یکی از آن‌ها دختر شاکی به نام سحر بود، در محل جرم اثبات کنند.
تحقیقات کارآگاهان ادامه پیدا کرد تا اینکه هویت فرد دوم نیز که حیدر نام دارد، شناسایی شد و با هماهنگی قضائی دستگیری او در دستور کار قرار گرفت. همچنین در تحقیق از همسایگان مشخص شد حیدر با خانواده‌اش اختلاف دارد و چند روزی است که مراجعه‌ای به منزل نداشته است.
کارآگاهان با ادامه‌دادن به تحقیقات و یافتن چند سرنخ موفق شدند حیدر را دستگیر کنند. این مرد جوان در همان زمان بازداشت به جرمش اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: سرقت را به پیشنهاد سحر انجام دادیم و اموال در اختیار خود او است.
این سحر بود که به من گفت مادرش اموال زیادی در خانه دارد و بهتر است از آنجا دزدی کنیم. البته ما انگیزه مالی نداشتیم و هدفمان از انجام این جرم موضوع دیگری بود. مأموران وقتی توضیحات حیدر را شنیدند، سراغ سحر رفتند و او را نیز دستگیر کردند.
دختر جوان که دیگر چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: به‌دلیل اینکه قصد ازدواج با حیدر را داشتم و خانواده مخالف این امر بودند، اقدام به سرقت اموال شامل تعدادی نیم‌سکه و تعدادی ربع‌سکه بهار آزادی و مبالغی وجه نقد کردم و حاضر هستم همه آن‌ها را پس بدهم.
سرهنگ کارآگاه علی کنجوریان، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با تحویل اموال مسروقه به شاکی و کشف موضوع، پرونده به دادسرای ناحیه 15 تهران ارسال و با توجه به رضایت شاکی و عدم قصد جرم از سوی مرتکبان با دستور مقام قضائی سحر و حیدر آزاد شدند.
