به گزارش مشرق، طبق اعلام سازمان ملل، 20 نوامبر برابر است با روز جهانی کودک. البته کشورهای مختلف این روز را در تاریخهای متفاوت برگزار میکنند، اما تاریخ رسمی آن همین 20 نوامبر است. یکی از اهدف نامگذاری چنین روزی این بوده که به کودکان و نیازهایشان توجه شود. کودکانی را ببینیم که در بدترین شرایط زندگی میکنند؛ مثل جنگ و فقر یا اینکه در بدترین شرایط روحی رشد مییابند. این روز بهانهای است برای دیدن کسانی که دنیای خیالشان بزرگ است، اما کمتر دیده میشوند. در گزارش امروز به این مساله پرداختیم که یک کودک در طول 24 ساعت، بیشتر با چه مسائلی سرگرم میشود و چه چیزهایی برایش جذاب است. اینکه چقدر با تلویزیون سرگرم است؟ چقدر با فضای مجازی درگیر است؟ چقدر کتاب میخواند؟ و خیلی مسائل دیگر. همچنین با یک کارشناس حوزه کودک صحبت کردیم تا از نیازهای یک کودک در سال 2020 برایمان بگوید و از همه چالشها و فرازوفرودهایی که با آن مواجه میشود، برایمان صحبت کند.
کرونایی که استفاده از فضای مجازی را بیشتر کرده
یک فرزند سهساله و یک فرزند هشتساله دارد. خودش هم معلم است و کار میکند. همیشه بازی کردن با کودکانش را جدی گرفته است و میگوید: «موقعی که دخترم پنجساله بود پسرم به دنیا آمد. برای اینکه بتوانم با آنها سرگرم باشم خیلی سعی میکنم بازیهای مختلف را یاد بگیرم. من معتقدم بچهها از یک سنی به بعد باید کار با گوشیهای همراه، تبلت و... که به فضای مجازی متصل میشود را یاد بگیرند، چون این ابزارها خلاقیت بچهها را کم میکند.»
مریم مادر این دو کودک است.
او معتقد است کرونا سبک دیگری از زندگی را به مادران یاد داده است و میگوید: «قبلا من سر کار میرفتم و دخترم هم مدرسه و پسرم را هم مهدکودک میگذاشتم. اما با آمدن کرونا همهچیز تغییر کرد. به یکباره آموزشها آنلاین شد و من که دوست نداشتم برای فرزندم گوشی همراه بخرم، مجبور به این کار شدم. چون خودم هم معلم هستم و باید با گوشی به بچهها درس میدادم. برای همین به یکباره سبک زندگی ما تغییر کرد. دخترم از صبح با گوشی مشغول است و بعد از آن هم باید تکالیفش را انجام بدهد و برای معلمش بفرستد. هفتهای سهروز هم کلاس زبان آنلاین دارد. یعنی میتوانم بگویم از 24 ساعت تقریبا 10 ساعت با گوشی و فضای مجازی درگیر است، درحالیکه قبل از این فقط حدود دوساعت آنهم برای دیدن انیمیشنهای مختلف که مورد تایید بود اجازه استفاده از این فضا را داشت. اما حالا این مدتزمان خیلی بیشتر شده است. البته من سعی میکنم بازیهای مختلف را با فرزندانم انجام بدهم تا آنها کمی از آن فضا دور باشند.» میپرسم چه بازیهایی با فرزندتان انجام میدهید و میگوید: «سعی میکنم بازیها خلاقانه باشد تا از فضای گوشی و تبلت جدایشان کنم. چون خلاقیت بچههای نسل جدید در مواجهه با اطلاعات فضای مجازی خیلی کم است، برای همین سعی میکنم با بازیهای قدیمی که خودمان داشتیم یا نقاشی کشیدن و کتاب خواندن، خلاقیتشان را بیشتر کنم.»
90 درصد کودکان ایرانی مخاطب برنامههای صداوسیما هستند
طبق آخرین آماری که در بهار 99 منتشر شد و براساس یک نظرسنجی که از خردسالان چهار تا پنج ساله صورت گرفته است، 84 درصد کودکان ایرانی بیننده برنامههای سیما بودهاند.
براساس این نظرسنجی، شبکه پویا با جذب 74.5 مخاطب خردسال، در رتبه اول قرار گرفته و پساز آن شبکههای دو (33.9) و پنج (12.8) در رتبههای بعدی جا گرفتهاند. کارتون ببعی هم با 44.1 درصد مخاطب خردسال، بیشتر از دیگر برنامهها توانسته است در فصل بهار 1399 مخاطب پیگیر داشته باشد.
براساس این گزارش، روند درصد بیننده سیما در بین خردسالان در مقایسه با فصل بهار 1397 تا فصل بهار 1399 حکایت از آن دارد که درمجموع، این روند کاهش ملایمی داشته و از 90.9 درصد به 84 درصد رسیده است. براساس این نظرسنجی، خردسالان در فصل بهار بهطور متوسط، سهساعت و 42 دقیقه در شبانهروز برنامههای سیما را تماشا کردهاند. این نظرسنجی نشان میدهد در فصل بهار، پربینندهترین ساعتهای تماشای برنامههای سیما در بین بینندگان خردسال، 11 تا 12 ظهر (50 درصد) بوده است. طبق این نظرسنجی، در فصل بهار 77.6 درصد خردسالان بیننده برنامههای «خردسال، کودک و نوجوان» سیما بودهاند. در این بازهزمانی، 72.8 درصد از خردسالان بهطور خاص بیننده برنامههای «خردسالان» سیما بودهاند. براساس آماری که در شهریور 99 منتشر شد کمی این آمار افزایش یافت و 90 درصد کودکان ایرانی مخاطب برنامههای کودک سیما بودند. خانهنشینی اجباری که به دلیل شرایط حساس امسال بر کودکان تحمیل شده است یکی از مهترین دلایل بالا رفتن این آمار شد. این آمار در تابستان سال گذشته به این ترتیب بوده که 82.3 درصد از کودکان مخاطب برنامههای کودک صداوسیما بودند.
انیمیشنهای محبوب و درصدهای آن
زمان کودکی ما، تلویزیون چند شبکه محدود داشت و فقط در یک ساعت مشخص میتوانستیم برنامه کودک ببینیم. اما حالا تلویزیون یک شبکه مخصوص کودک و خردسال دارد و ازطرف دیگر در پلتفرمهای مختلف برای سرگرمیشان هم میتوانند انیمیشن ببینند. فیلیمو یکی از بسترهایی است که برای سرگرمی کودکان برنامهریزی داشته است و میتوانند انیمیشنهای مختلف را در این برنامه ببینند. از بهمنماه سال 1393 که «فیلیمو» متولد شد، به قول خودشان یکی از مهمترین ردههای سنی که به آن توجه داشتند، رده کودکان بود که تا به امروز 9 هزار و 274 انیمیشن در «فیلیمو» با بومیسازی نظام ردهبندی سنی جهانی در ایران و مطابقت با سازوکار وزارت ارشاد بارگذاری شده است، بهگونهایکه تمام محتواها با درنظر گرفتن ردهبندی سنی در فیلیمو نمایش داده میشوند و امکان انتشار یک فیلم یا سریال بدون تعیین درجه سنی آن، حتی ازنظر فنی وجود ندارد.
در آبانماه 1399 با نزدیکشدن به روز جهانی انیمیشن به 9 هزار و 274 محتوا انیمیشن قبلی، 452 عنوان جدید انیمیشن اضافه شد که بهترتیب برای ردهبندی سنی 6-3 ساله 234 محتوا، رده سنی 12-7 ساله 89 محتوا، ردهبندی سنی 16تا 13 ساله 43 محتوا، ردهبندی سنی 99 -17 ساله 84 محتوا و بدون محدویت سنی، دو محتوا روی سایت فیلیمو قرار گرفته که میتوان از انیمیشنهای «رویاسازها» در ژانر ماجراجویی ـ کمدی محصول سال 2020 کشور دانمارک یا «ابرهیولاها: روز هیولاها» در ژانر خانوادگی ـ
ماجراجویی محصول 2020 کانادا اشاره کرد. طبق آماری که فیلیمو در آبانماه امسال اعلام کرد، کودکان در سنین پیش از هفت سال درحال کارکردن روی مهارتهای اولیه و تسلط بر آنها هستند و این تمرینها به شکل دیدن فیلمهای تکراری، تماشاکردن و بارها و بارها گوشسپردن به یک کارتون در اغلب کودکان مشاهده میشود و به آنها کمک میکند اطلاعات را به یاد بیاورند، تا جایی که یک کاربر فیلیمو، در یک ماه، 24 بار به تماشای انیمیشن «بچهرئیس» نشسته و با بررسی رفتار مخاطبان بر روی پلتفرم، میتوان انیمیشن «بچهرئیس» را پادشاه بلامنازع انیمیشنها دانست که بیش از 415 میلیون دقیقه تماشا شده است، اما رتبههای پس از آن، بهترتیب دراختیار «من نفرتانگیز3»، «باباسفنجی در خشکی»، «داستان اسباببازی4» و «زوتوپیا» قرار دارد.
خوشبختانه انیمیشنهای ایرانی هم از این رفتار تکراری کودکان در امان نماندهاند و طرفدارهای زیادی دارند. «باباسفنجی در تهران» با رکورد بیش از 49 میلیون دقیقه، جزء پرطرفدارها و محبوبترین انیمیشنهای ایرانی است و در رتبههای بعدی «فیلشاه»، «بنیامین»، «دیرین دیرین» قسمت اول و «فهرست مقدس» مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتهاند. یک نکته دیگر درمورد فیلیمو بخشی است که برای بچهها در زمان کرونا ایجاد کرد و آنهم «فیلیمو مدرسه» بود که از پایه اول تا نهم را دربر میگیرد. با وارد شدن به پلتفرم فیلیمو، در یک بخش جداگانه این سرویس جدید را میبینید که در تعریف آن آوردهاند: «ویدئوهای کمکآموزشی فیلیمو مدرسه، ترکیبی از آموزش معلم و انیمیشنهای جذاب هستند که در آنها سعی شده انتقال مطالب علمی به دانشآموز، درستتر و سریعتر انجام بشه. همچنین شیوههای تدریس تو فیلیمو مدرسه برپایه اصولیترین و مدرنترین شیوههای آموزشی و کمکآموزشی روز دنیاست.» آمار استفاده از این بخش حدود 40 درصد از زمان ایجاد آن بوده و بیشترین بخشی که از آن استفاده کردهاند، حدود سن 7 تا 9 سال است.
جولان کتابهای ترجمه و آمار کم کتاب صوتی
در دنیا برای حوزه کتاب کودکان طراحیهای مختلفی صورت میگیرد اما بازار کتاب کودک ایران پر است از آثار ترجمهای که حتی نظارت کوچکی هم بر آن صورت نمیگیرد. اگر الان بخواهید برای کودک 8 سالهتان کتاب بخرید، مطمئنا در انتخاب کتاب تالیفی مشکل خواهید داشت، چون انتخابهای متعددی ندارید اما در کتابهای ترجمه دستتان باز است و اکثر کتابهای این حوزه ترجمه شده، چون بهنفع ناشر است که کتاب را ترجمه کند و هزینهای برای تالیف ندهد.
طبق آمار در 6 ماهه اول سال 99، حدود 78 درصد از مجموع آثار منتشرشده درحوزه کودک، آثار ترجمه بودهاند و درحوزه تالیف این درصد به حدود 22 درصد رسیده که حتی به نسبت سال 98 که آمار کتابهای تالیفی حدود 35 درصد بود، شاهد کاهش بیشتری هستیم. برای کودکان دهه 60 شاید یک سرگرمی جدی قصه گفتن بزرگترها بود و الان خیلی کمتر شاهد این مساله هستیم، درحالیکه میشود برای بچهها کتاب صوتی تدارک دید و آنها را ترغیب کرد که کتابهای صوتی گوش بدهند. طبق آمار کتابهای صوتی درحوزه کودک به 10 درصد هم نمیرسد. درحالیکه این راه میتواند بچهها را به کتاب علاقهمند کند و بخش موثری برای آنها و سرگرمیهایشان باشد.
والدینی که خوابند «اشکالی که در مواجهه با کودکان سال 2020 یا به قول ما ایرانیها دهه نودیها داریم، این است که پدر و مادر فکر میکنند باید همه امکانات را در اختیار کودکشان قرار دهند و این مساله باعث میشود کودک دیگر از هیچهدیهای لذت نبرد.» این صحبتهای مینا موحد، روانشناس حوزه کودک است. او که سالها درمورد کودکان و نیازهایشان تحقیق کرده است، میگوید: «بین نیازهای کودکی که در دهه 50 یا 60 بهدنیا آمده با کودکی که در دهههای 80 و 90 بهدنیا آمده بسیار تفاوت وجود دارد، شما مقایسه کنید ببینید که کودک آن زمان را میشد با یک کتاب کوچک یا حتی با یک بازی ساده سرگرم کرد اما برای این کودکان که تقریبا همهچیز را دیدهاند سرگرم کردنشان سخت است.»
از چالشهای کودکان نسل جدید میپرسم و میگوید: «چالشها خیلی زیاد شده است، مثلا یادم میآید پدر و مادری بهخاطر دختر هشت سالهشان پیش من آمدند و مشکل اینجا بود که این کودک با امکاناتی که در اختیار داشت از فضای مجازی استفاده کرده بود و درنهایت مجبور شد عکسهایش را برای یک نفر بفرستد و پدر و مادر متوجه شدند و وقتی او را پیش من آوردند بسیار از لحاظ روحی اذیت شده بود و این کودک یک نمونه از کودکان نسل جدید است که در دنیای پرپیچوخم فضای مجازی حضور دارند و هر روز با یک موضوع درگیر میشوند و این وظیفه پدر و مادر است که مراقبشان باشند.»
این روانشناس حوزه کودک، آموزش به این کودکان را جدی میداند و میگوید: «در گذشته شاید با پنهان کردن خیلی از مسائل، میشد کودک را تربیت کرد و با گذر زمان به او آموزش داد. اما کودکان جدید درمعرض اطلاعات زیادی قرار دارند و نمیتوان با آموزشهای دمدستی با آنها برخورد کرد، چون ممکن است همان مسالهای را که پدر و مادر سرسری از آن عبور میکنند توسط دوستانشان بیاموزند و آن وقت، دیگر فایدهای ندارد که بزرگترها بخواهند با آنها صحبت کنند. همانطور که ما میگوییم باید فضای مجازی را که بچهها استفاده میکنند، رصد کنیم؛ درمورد استفاده از تلویزیون یا ماهواره و بقیه رسانههای جمعی هم همین است، مثلا دیدن خیلی از فیلمها برای بچهها اصلا مناسب نیست اما میبینیم که در خانوادهها اصلا به این موضوع توجه نمیشود و با این تصور که از تلویزیون خودمان پخش میشود اجازه میدهند بچهها ببینند یا خانوادههایی که ماهواره دارند و سریالهایی را میبینند که اصلا مناسب فرزندانشان نیست و سختگیری ندارند و برایشان مهم نیست و درنهایت وقتی کودکشان مشکل پیدا کرد، تازه متوجه میشوند که باید برای دیدن تلویزیون هم برای او سختگیری میکردند، نه اینکه هر آنچه خودشان میبینند، بچه هم ببیند.»
این روانشناس میگوید: «کودک امروز خیلی متفاوت با کودک 10 سال پیش یا حتی پنج سال پیش است. باید برای حرف زدن و دلیل آوردن برای او خیلی جدی باشیم. اینکه بخواهیم بدون برنامهریزی و باری به هر جهت کودک را بزرگ کنیم درنهایت کودکی را تحویل جامعه خواهیم داد که پر از مشکل است و حتی نمیتواند برای خودش تصمیم بگیرد.»
کودکانی که فراموش کردیم
میدانید در دنیا چقدر کودک داریم که سوءتغذیه دارند و از فرط گرسنگی جان میدهند؟ میدانید چقدر کودک داریم که در جنگها کشته میشوند یا سقفی بالای سرشان نیست؟ میدانید چقدر کودک کار داریم که هر روز بهجای درس خواندن و مدرسه رفتن آواره کوچه و خیابان میشود تا درآمدی بهدست بیاورند؟ میدانید که حدود 13 میلیون دانشآموز داریم و در این اوضاع کرونایی، حدود چهار میلیون نفر آنها تبلت ندارند که آنلاین درس بخوانند؟ میدانید چقدر کودک داریم که بهخاطر فقر پدر و مادر اصلا رنگ مدرسه را نمیبینند؟ میدانید چقدر کودک داریم که در فضای خانه و کنار پدر و مادر بزرگ نمیشوند و همه عمرشان را در مراکز بهزیستی و در آرزوی داشتن پدر و مادر سر میکنند؟
همه این سوالها را پرسیدم تا بگویم روز کودک فقط برای کودکانی نیست که سقفی دارند و پدر و مادری و به دور از دغدغههای روزمره زندگی میکنند. روز کودک برای کودکانی هم است که پدر و مادر ندارند، سقف ندارند، غذا ندارند، امنیت ندارند و آرامش ندارند، برای اینکه بتوانیم همه این نداشتنها را برایشان ایجاد کنیم. میشود روز کودک امسال را بهیاد کودکی باشیم که با التماس از مامور شهرداری میخواهد تا سقف خانه کوچکشان را خراب نکند تا مادرش بیش از این غصه نخورد. کودکی حقش در دنیا این نیست و باید سهمش آرامش و امنیت باشد. یادمان نرود این کودکان را که سهمشان از زندگی هیچ است و هیچ... میگویند که «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود.» چقدر سعی کردهایم این مساله را برای همه کودکان در سراسر دنیا ایجاد کنیم تا دنیا برایشان محلی پر از آرامش و امنیت باشد؟