خرافهگرایی در فوتبال ایران سابقه دیرینه دارد و به اشکال مختلف هم خودش را نشان داده است. هر از گاهی فیلم و عکسهایی منتشر میشود که یک نفر را درحال ریختن آب روی خط دروازه، پیش از شروع بازی نشان میدهد. گاهی هم تکهکاغذهای کوچک منقش به خطوط عجیب و غریب از زمین بازی، رختکن یا لباس بازیکنان کشف میشود. شیوههای دیگری هم وجود دارد که چون کمی غیربهداشتی است از مرور آنها معذوریم! در این مورد کار تا جایی پیش رفته بود که برخی جادوگران با تیمها قرارداد میبستند و پیش از شروع فصل، نام مادر تمامی بازیکنان را از مدیریت باشگاه مطالبه میکردند! موضوع خرافه حتی در نوع لباس پوشیدن مربیان هم نفوذ کرده بود؛ تا جایی که مثلا یک مربی سالها با گرمکن سورمهای کنار زمین به هدایت تیمهایش میپرداخت و میگفت چون با این لباس راحت است آن را عوض نمیکند. در همین راستا پیراهن سیاه با دکمههای سفید یک مربی دیگر لیگ برتر هم حسابی مشهور است.
سه سال پیش برنامه نود یک پرونده مفصل در مورد رمالی و جادوگری در فوتبال ایران روی آنتن برد و آنجا مسائلی مطرح شد که دود از سر مخاطب بلند میکرد. در همین برنامه بود که مردم تازه فهمیدند برخی مربیان نوگرا با ظاهر مدرن هم در دام خرافه گرفتار هستند. در تمام این مدت هم از سوی فدراسیون فوتبال و بهویژه کمیته اخلاق تلاش شده جلوی این داستان گرفته شود. اگر در اینترنت عبارت «محرومیت به خاطر جادوگری» را جستوجو کنید به راحتی حتی به اسم برخی تیمها و مسابقات خاص خواهید رسید و خبرهایی در مورد محرومیت مربیان و مدیران را پیدا خواهید کرد. با این وجود این مساله همچنان ریشهکن نشده و بعید است که روزی هم بهطور کامل از بین برود. بیش از داستانهای صرف فوتبالی، بهنظر میرسد خرافهگرایی در ایران ریشههای قوی اجتماعی دارد؛ آنجا که برخی افراد به جای برگزیدن راه تلاش و کوشش، مرارت و بردباری برای پیشرفت، دنبال میانبرهای کوتاه و آسان هستند و در این مسیر فقط جیب جادوگران را پر میکنند. بارها گزارشهای مفصل در مورد درآمد نجومی رمالان در ایران منتشر شده است؛ شغلی که شامل محدودیتهای کرونایی یا سایر موانع هم نمیشود و افراد شاغل در آن با خیال آسوده پول روی پول میگذارند! در این شرایط چرا فکر میکنید فوتبال ایران باید تافته جدا بافته باشد و همه فقط به گرفتن حق در زمین مسابقه اعتقاد داشته باشند؟