گروه سیاسی فردا: بالاخره ترامپ نتیجه انتخابات آمریکا را پذیرفت و در توئیتی نوشت که مراحل انتقال قدرت را آغاز می‌کند. این توئیت را می‌توان پایان فصل ترامپ در جهان دانست؛ فصلی مملو از هرج‌ومرج و زورگویی که بیشترین فشارش بر کشور و مردم ایران آمد اما با وجود تمام قانون‌گریزی‌ها و قلدری‌های ترامپ او و دولتش نتوانست به اهدافش در ارتباط با ایران دست یابد تا بتوان او را یک رئیس‌جمهور کاملا ناکام دانست.
پیرمحمد ملازهی درباره پایان دوارن ترامپ و سیاست‌های ناکامش در مواجهه با ایران به «فردا» گفت: «واقعیت این است که که ترامپ فردی متزلزل بود که هیچکس نمی‌توانست روی سخنان او حسابی باز کند و هر لحظه این امکان وجود داشت که خلاف وعده‌اش عمل کند و راه متضادی را در پیش بگیرد. او بر دو کشور ایران و کره شمالی برنامه‌های ویژه‌ای داشت که در هر دو مورد با شکست مواجه شد. مشاهده کردیم که کره شمالی را با تحریم‌های گسترده روبه‌رو کرد و حتی تهدید به گزینه نظامی کرد اما در نهایت ناکام ماند زیرا به هر حال کره شمالی مورد حمایت چین است. در مواجهه با ایران هم شکست بزرگی را تجربه کرد زیرا اولا ایران کشور بزرگی است و امکاناتی دارد که تحریم‌ها یا تهدیدها نمی‌تواند باعث عقب‌نشینی‌اش شود و از سوی دیگر ایران در منطقه یک قدرت مهم محسوب می‌شود و حمله نظامی هم برای آمریکا منطقی نبود. فشارهای گسترده اقتصادی هم گرچه باعث آسیب‌رساندن به اقتصاد کشورمان شد اما تحریم‌ها نتوانست باعث آشوب داخلی شود و مردم ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا همراه با حاکمیت شدند که ترامپ این موضوع را به هیچ‌وجه پیش‌بینی نمی‌کرد».
او درباره آینده ارتباط ایران و آمریکا اظهار کرد: «نظر شخصی من این است که بایدن می‌تواند برای ایران یک فرصت باشد تا ایران در چارچوبی منطقی بخشی از مشکلات بین‌المللی‌اش را حل کند. از سوی دیگر ضرورت دارد که ایران مشکلاتش با عربستان را هم کند زیرا در شرایط کنونی شاهدیم که اسرائیل تا مرزهای رسیده است و این برای ایران خوب نیست. البته بایدن هم اختلاف‌های خود را با نظام ایران دارد و در موضوعاتی همسو با ایران نخواهد بود اما به‌طور کلی می‌شود با ابزار دیپلماسی در مواجهه با بایدن بعضی از مشکلات را حل کرد».
این تحلیلگر مسائل دیپلماتیک درباره تأثیر نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران بر مناسبات ایران و آمریکا تصریح کرد: «انتخابات ایران هم در آینده روابط ایران و آمریکا یک معیار تعیین‌کننده است. به نظر من اگر اصولگرایان بتوانند دولت را به دست بگیرند در موضوع مذاکره منسجم‌تر عمل می‌کنند».
ملازهی در پایان گفت: «اگر جناح‌های سیاسی ایران را به اصلاح‌طلب و اصولگرا تقسیم کنیم، اصولگرایان تمرکزگرایانه عمل می‌کنند و اصلاح‌طلبان بیشتر به تقسیم قدرت باور دارند؛ برای مثال به یاد داریم که در دولت آقای خاتمی بحث ایالتی‌شدن ایران مطرح بود اما وقتی اصولگرایان دولت را در اختیار دارند حتی تغییر فرماندار یک نطقه دورافتاده مرزی ایران هم باید با دستور وزیر کشور باشد. در موضوع مذاکره هم اصولگرایان بیشتر اهل مقاومت هستند اما اصلاح‌طلبان به دنبال تعامل حداکثری هستند؛ بنابراین اصولگرایان در مقطع کنونی می‌توانند منسجم‌تر مذاکره کنند».
