ماهان شبکه ایرانیان

تحلیلی بر رنج حضرت ایوب(ع) در قرآن و عهدین

در قرآن کریم و قصص قرآن به سیره انبیاء از جمله حضرت ایوب علیه السلام اشاره شده است. «نابرده رنج گنج میسر نمی شود»

مواجهه دوگانه قرآن و عهدین با دسترنج ایوب

در قرآن کریم و قصص قرآن به سیره انبیاء از جمله حضرت ایوب علیه السلام اشاره شده است. «نابرده رنج گنج میسر نمی شود». حافظ شیرازی هم می گوید «عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد». ما نمی خواهیم خودمان را وارد رنج کنیم و رنج خودساخته درست کنیم، اما به هر حال نمی شود زندگی بدون هیچ رنجی باشد. آنچه می خواهیم بگوییم این است که وقتی با رنج مواجه شدیم، چه کنیم که نگذاریم رنج ما را نابود کند و بتوانیم از رنج، دسترنج بگیریم. پس ما نمی خواهیم تبلیغ درد و رنج بکنیم، بلکه می خواهیم از رنج، به گنج برسیم. مسئله این است که با رنج دو گونه مواجهه داریم؛ یکی اینکه نابود شویم و دیگری اینکه از رنج، گنج بدست بیاوریم. همان طور که حافظ می گوید بین بلا و عاشقی ارتباط برقرار است. ما مصداق آن را در واقعه کربلا مشاهده می کنیم.

مواجهه قرآن با رنج ایوب چگونه است؟ قرآن بهترین مواجهه را دارد و دسترنج ایوب را به زیبایی بیان می کند. بحث ایوب در کتاب مقدس، در سفر ایوب آمده که اختصاص به ایوب دارد و در مجموعه عهد عتیق قرار دارد. آنچه در این سفر آمده، با آنچه در قرآن آمده، بسیار متفاوت است. در فرهنگ اسلامی ایوب نماد صبر است، لذا صبر ایوب ضرب المثل شده است، اما وقتی وارد کتاب مقدس می شویم و کتاب ایوب را مطالعه می کنیم، برعکس است و با بی صبری ایوب مواجه می شویم و با پرسشگری و شکوه های فراوان او برخورد می کنیم. در کتاب ایوب می خوانیم که ایوب بسیار صالح و ثروتمند بود. وی دچار بلا و رنج شد و اموالش را از دست داد. آن وقت دوستان او سراغش رفتند. سه دوست داشت که به ملاقات او رفتند. ماحصل حرفشان این بود که این رنج ها نشانه این است که گناه کردی و این رنج، تنبیهی از جانب خداست.

طبق روایت عهدین، ایوب تا قبل از ملاقات دوستانش صبر کرده بود، اما حرف دوستانش مثل نمک بر زخم بود و صبر او به سررسید و سخنانی گفت که از جانب یک مومن عادی هم بعید است. من برخی جملات را عینا می خوانم که ببینید مواجهه ایوب با این رنج ها چگونه گزارش شده است: «لعنت بر آن روز که به دنیا آمدم و در رحم مادر قرار گرفتم، خدا مرا به زمین زده است و یورش های او مرا به وحشت انداخته است. ای خدا مگر من جانور وحشی هستم که مرا در بند قرار دادی...از زندگی سیر شدم، آیا درست است به من ظلم بکنی...». این مطالب گواه ناشکیبایی ایوب است. برخی مستشرقان که مدعی هستند پیامبر(ص) قرآن را از کتاب مقدس گرفته، داستان ایوب را در قرآن و کتاب مقدس مقایسه کنند که کتاب مقدس، ایوب را نماد ناشکیبایی معرفی می کند، ولی در قرآن کریم در چهار سوره از ایوب ذکر به میان آمده و نماد صبر معرفی شده است. گاهی فقط نام ایوب در میان پیامبران ذکر شده است، ولی در دو سوره، چند آیه کوتاه درباره ایوب آمده است.

توصیف ویژه خداوند از صبر ایوب

وی ادامه داد: اولین سوره بر اساس ترتیب نزول سوره صاد است که در اوج گرفتاری پیامبر اسلام و مسلمانان در مکه نازل شده است. سوره صاد هشتاد و هشت آیه دارد. در وسط این سوره، در آیه 44 می فرماید: «وَخُذْ بِیدِک ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ [و به او گفتیم] یک بسته ترکه به دستت برگیر و با آن بزن و سوگند مشکن ما او را شکیبا یافتیم چه نیکو بنده ای، به راستی او توبه کار بود». این درسی برای مسلمانان است که این سوره در آن شرایط سخت نازل شد و می فرماید: «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ». به نظر من شاید صاد در سوره صبر هم نمادی از صبر ایوب باشد. از آیه 41 تا 44 کلمات و عباراتی آمده است که برخی اصلا منحصر به فرد هستند و در سایر آیات قرآن وجود ندارند. برخی دیگر مثل «إِنَّهُ أَوَّابٌ» شاید یکبار دیگر در قرآن آمده است. اینکه چهار آیه بیاید و بیشتر کلمات و عباراتش یا منحصر به فرد باشد یا نادر باشد، مثل تابلوی کوچکی با رنگ های منحصر به فرد در یک سالن است که هر کس وارد سالن می شود، اول متوجه آن تابلو کوچک می شود. وسط سوره صاد هم چهار آیه آمده که عبارات منحصر به فردی در آن وجود دارد و توجه هر خواننده ای را به خودش جلب می کند.

نسبت عبودیت و ربوبیت در سوره صاد

شاکر تأکید کرد: یکی از بهترین توصیف های خداوند از انبیا از حضرت ایوب است و این عبارات را در مورد هیچ کسی به کار نبرده است. ما نکات جالبی را از این آیات و آیات سوره انبیا که درباره ایوب است، به دست می آوریم. خداوند در این آیه، ایوب را به عنوان کسی که نزدیک اوست معرفی می کند. اکثر کلمات در سوره صاد و انبیا به صورت متکلم مع الغیر است. اگر در قرآن عبارات به صورت مع الغیر به کار برود، دلالت بر عظمت متعلق دارد. خدا در جایی از لفظ من و ما استفاده می کند که مخاطبش عبد باشد؛ لذا در مورد حضرت ایوب هر فرمود: «وَاذْکرْ عَبْدَنَا أَیوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الشَّیطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ». مطلب بعد اینکه در این آیات بحث ربوبیت مطرح شده است. ما اینجا رابطه عبودیت و ربوبیت را می بینم. در حدیث هم آمده است: «العبودیة جوهرة کنهها الرّبوبیة». این نکته جالبی است که ایوب درست است با رنج هایی مواجه شد، ولی با ندا دادن پروردگار دسترنج بزرگی به دست آورد. اگر کسی رب خود را بخواند، اجابت هم در پی آن است.

پیوند عبودیت و عقلانیت

وی یادآور شد: پس در مواجهه با رنج باید خودمان را عبد فرض کنیم و فقط رب را صدا می کنیم. نکته دیگر اینکه در سوره صاد می فرماید بحث رنج و صبر که دسترنج او «نعم العبد» شدن است: «ذِکرَی لِأُولِی الْأَلْبَابِ» یعنی کسانی که دارای فکر خالص و آزاداندیش هستند، باید در زندگی ایوب دقت کنند. در سوره انبیا هم می فرماید: «وَذِکرَی لِلْعَابِدِینَ». بنابراین فکر نکنید عابد بودن یعنی اهل فکر نبودن، بلکه در واقع عابدین جایگزین اولوالالباب شدند یا برعکس. پس عبد و عابد کسی است که بالاترین مرتبه عقلانیت را داشته باشد و برعکس تبلیغات جامعه ما که عبودیت را با تعبد صرف معنا می کنند، مهمترین ویژگی عبودیت عقلانیت است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان