سرویس اقتصاد مشرق- دولت حسن روحانی هماکنون رکورددار بالاترین نرخ تورم در کشور در 2 دهه اخیر محسوب میشود.
بالاترین تورم نقطه به نقطه دو دهه اخیر، بالاترین تورم سالانه دو دهه اخیر، بالاترین تورم ماهانه دو دهه اخیر، بالاترین تورم موارد خوراکی و کالاهای اساسی و...، همگی بدون هیچ رقیبی در اختیار دولت روحانی قرار گرفته است.
اما آقای روحانی که دولتش رکورد همه تورمها را شکسته، در سالهای 1384 تا 1392 که کشور با نرخهای تورمی کمتری مواجه بود، مواضع بسیار تند و انتقادی نسبت به دولت وقت بابت افزایش تورم اتخاذ میکرد که اکنون بازخوانی آنها قابل تأمل است.
روحانی در آن سالها عوامل رشد تورم را سوءمدیریت دولت، کسری بودجه دولت و رشد بیرویه نقدینگی عنوان میکرد و ربط دادن رشد تورم و گرانیها به تحریمها را نیز بهانهجویی دولت میخواند.
روحانی همچنین بارها تاکید داشت که بانک مرکزی هر نرخی میخواهد برای تورم اعلام کند، اما مردم واقعیت تورم را در جیب خود احساس میکنند.
سخنان روحانی درباره تورم در سالهای 1384 تا 1392
تورم، مالیات تحمیلی بر گردن مردم است
تورم فشاری است که بر زندگی مردم وارد میشود و یک مالیات نانوشته، نامصوب و تحمیلی را بر گردن مردم میاندازد. هنگامی که دولت برای حل کسری بودجه خود به دنبال خلق پول پرفشار میرود و حجم نقدینگی را بالا میبرد، در حقیقت ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم را کاهش داده است. هنگامی که تورم به 26 درصد میرسد به آن معناست که 26 درصد بر پول مردم مالیات بسته شده؛ آن هم یک مالیات غیر شفاف، غیر مصوب و غیرقانونی که به تصویب نمایندگان مردم در مجلس نرسیده است.
تورم نتیجه سیاستهای انبساطی است
وقتی پول به جامعه تزریق میشود و حجم پول دو برابر میشود و سیاستهای انبساطی اتخاذ میشود و پول نفت به ریال تبدیل شده و در جامعه پخش میشود، اهداف برنامه محقق نخواهد شد و به جای اینکه به نرخ تورم تک رقمی برسیم در سال 86 به 4/18 درصد و در سال 87 نیز به حدود 26 درصد میرسیم.
ربط دادن تورم به مسائل خارجی، بهانهجویی است
بهانه دیگری که مطرح میشود این است که با گرانی جهانی در قیمتها مواد غذایی مواجه بودهایم و علت مشکلات موجود در پشتیبانی بخش دام کشور این است اما حداکثر 17 درصد تورم موجود مربوط به قیمتهای جهانی است و برای بخش عمده این مشکلات هیچ پاسخی وجود ندارد.
بهترین شاخص تورم، جیب مردم است
به نظر میرسد که مردم در این زمینه بزرگترین کارشناس هستند و بیتوجه به آمارهای مثبت و منفیای که از طرف دولت یا منتقدان مطرح میشود، تحلیل دقیقی از وضعیت واقعی تورم ارائه میکنند. بهترین شاخص برای بررسی تورم، جیب خود افراد است. مهم نیست که میزان رسمی تورم چه رقمی اعلام میشود. مهم آن است که مردم بر اساس جیب خود و نحوه امرار معاش خود با سادگی در این زمینه به نتیجه قطعی میرسند که البته این نتیجهگیری را هم نمیتوان با تبلیغات مثبت و منفی یا حمله به منتقدان تغییر داد.
تورم، شاخص عدالت اجتماعی است
برای بررسی میزان اجرای عدالت اجتماعی در کشور بایستی به شاخصهای علمی مراجعه کرد، یکی از این شاخصها تورم است که تورم سالهای اخیر مخصوصاً در محصولات غذایی و کالاهای اساسی باعث شده است فشارهای زیادی بر قشر مستضعف و کمدرآمد مخصوصاً دهکهای پایین جامعه وارد آید.
بیتردید یک عامل مهم در رفع گرانی و تورم افزایش عرضه کالا است و بیتردید عدم تعادل در عرضه و تقاضا به این مسئله دامن میزند.
برداشت دولت از حساب ذخیره ارزی تورم را بالا برد
این برداشت 4/46 میلیارد دلاری طی سه سال گذشتهٔ 84، 85 و 86 از حساب ذخیره ارزی، نه تنها موجب خالی شدن این حساب شد بلکه هزینه آن نیز موجب افزایش نقدینگی و تورم در اقتصاد ایران شد که در سایه تورم و کاهش قدرت خرید اقشار کمدرآمد و حقوقبگیر فشار شدیدی به این اقشار وارد شد. به هر ترتیب، چون عملاً فروش این مبالغ ارزی به بخش خصوصی ممکن نبود، بانک مرکزی اقدام به خرید میکرد که این امر موجب افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی و پایه پولی و نهایتاً افزایش نقدینگی و تورم شد.
ارزش پول مردم نصف شد
من هم مسئله گرانی و مسئله بیکاری را که گاهی هم به هم نزدیکند و مسائلشان به هم گره خورده به عنوان مهمترین موضوع در معیشت امروز مردم میدانم برای مردم بسیار مهم است. از قیمت دارو گرفته که خدای ناکرده وقتی بیماری دارند تا مواد غذایی و کالای اساسی گرفته و از همه مهمتر بیثباتی که اصلاً مردم نمیدانند فردا چه خواهد شد پسفردا چه خواهد شد ارزش پولی ملی که ارزش پولی ملی هم جزو همان بحث تورم هست وقتی ارزش پولی میآید پائین خود به خود یک عامل بسیار مهم و مؤثر در بحث تورم و گرانی خواهد بود. این که مردم در عرض شش ماه هفت ماه یک مرتبه پولی که تو جیب داشتند تقریباً ارزش آن نصف شد در بعضی از موارد یکسوم شد من آمار و ارقامی که اخیراً گرفتم از اجناسی که در فروشگاههای خردهفروشی پارسال بوده همین در اوایل خرداد با امسال بعضی از موارد قیمتها دو برابر گاهی سه برابر گاهی چهل درصد گاهی پنجاه درصد گاهی سی درصد خوب فشار بسیار زیادی است.
دولت متورم، عامل رشد تورم است
دولت متورم بیش از درآمدش هزینه میکند و با این کار فقرا را فقیرتر و اغنیا را غنیتر میکند. اکنون نرخ تورم در کشور ما حدود 30 درصد است. در کدام کشور منطقه ما اکنون شاهد این میزان تورم هستیم؟
تورم در مواد غذایی 58 درصد و تورم نقطهای 40 درصد بوده است که ما چنین چیزی را در جایی شاهد نیستیم.
اگر تحریم نبود هم تورم داشتیم چون دولت نقدینگی را بالا برده است
یکی از دلایل تورم کاهش تولید است. هرچند تورم و تحریم با هم درارتباطند اما اگر تحریم هم نمیبود ما تورم را داشتیم. الآن دولت نقدینگی را به 7 برابر افزایش داده است. وقتی نقدینگی زیاد باشد، گرانی هم خواهد بود. این کاهش ارزش پول ملی هم به معنای تورم جدید است.
کاهش تولید موجب افزایش تقاضا، افزایش بیکاری و درنهایت به تورم و گرانی میانجامد و امروز شاهدیم که تورم نقطه به نقطه به بیش از 40 درصد و تورم سالانه به بالای 30 درصد رسیده است.
دولتی شدن شورای پول و اعتبار، ریشه تورم است
ریشه بسیاری از سیاستهای پولی نامناسب را که باعث افزایش بیرویه حجم نقدینگی و تورم در کشور شده است و دولت را به بزرگترین بدهکار اقتصادی ایران تبدیل کرده است، دولتی شدن شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی میدانم.
مگر شعار دولت، تورم تکرقمی نبود؟
مردم میزان حقیقی تورم را از وضعیت دخل و خرج خود، بهخوبی درک میکنند با این حال فرض کنیم که آمار دولت در مورد تورم دقیق است و بیش از 20 درصد است اما مگر شعار انتخابات این نبود که دولت تورم را تک رقمی میکند؟
دولت بدیهیات علم اقتصاد را کنار گذاشت
به هر حال بحث این است که متاسفانه ما در بسیاری از مسائلی که در دنیا جزء بدیهیات و مورد اتفاق نظر است، هنوز بحث میکنیم. میبینید که بحث میشود که آیا نقدینگی بر تورم اثر گذارد است یا نه!؟ یعنی هنوز روی مسلمات علم اقتصاد هم بحث و دعوا است!
در دنیا اینگونه کارها انجام شده ما باید از تجربه دیگران استفاده کنیم. این که ما بیاییم یک جا پول نقد دست مردم بدهیم این یک عامل تورم است، یک جا هم قیمت کالا را افزایش دهیم، این هم عامل تورم دیگری است و اگر خدای ناکرده بنابراین باشد که دلار هم به بانک مرکزی بفروشیم تا پول لازم تهیه شود این هم عامل سوم تورم است. در این شرایط دیگر تورم نخواهیم داشت بلکه یک جهش قیمت خواهیم داشت که میتواند آثار اجتماعی سیاسی و اقتصادی غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
مردم هر آماری را نمیپذیرند
آمار و ارقامی که به مردم ارائه میدهیم خصوصاً در زمینه تورم باید دقیق باشد چرا که مردم به خوبی آن را حس میکنند و هر عدد و رقمی را نمیپذیرند.
مجلس باید به رشد نقدینگی ورود کند
یکی از مسائل مهم دیگری که باید مجلس ورود میکرد، بحث نقدینگی بود، چون تورم شدیدی را به وجود آورده است و تقریباً در این 2 سال، حجم پول 2 برابر شده که تورم غیرقابل تحملی را در پی داشته است و مجلس باید ورود میکرد.
رشد نقدینگی یعنی بدبختی مردم
دلار نفت را به بانک مرکزی فروختیم و اسکناس گرفتیم که طی دو سال گذشته، نتیجه آن دو برابر شدن نقدینگی در تاریخ پول ایران شد. این یعنی بدبختی، تورم و فشار بر جامعه.
لازم نیست بانک مرکزی تورم را اعلام کند
لازم نیست بانک مرکزی نرخ تورم را اعلام کند، نرخ واقعی تورم را مردم ما بهتر از بانک مرکزی میدانند، بانک مرکزی با فرمول خاص خود محاسبه میکند ولی مردم با همه وجودشان آن را لمس میکنند.
برای مهار تورم به کارشناسان اقتصادی قوی نیازمندیم
به دلیل شرایط اقتصادی از یک سو پول نفت فراوان شده و از سوی دیگر حجم نقدینگی بسیاری وارد جامعه میشود که اگر پول نفت داخل بانک مرکزی شده و اجازه دهیم هر دلار آن به حساب دولت واریز شود و پول به جامعه تزریق شود، آنگاه این اتفاق که در طول یک سال نقدینگی به 42 درصد افزایش پیدا میکند، رخ میدهد و در این صورت تورم و قدرت خرید بالا رفته، کالا گران شده و مشکلات مردم زیاد میشود پس امروز به کارشناسان قوی اقتصادی نیازمندیم.
رشد نقدینگی عامل تورم بود
میبینید که عملکرد دولت در مدت سه سال گذشته باعث شد تا حجم نقدینگی به بیش از دو برابر افزایش یابد و این مسئله بر نرخ تورم، کاهش قدرت خرید، سطح درآمد افراد و درنهایت سطح زندگی مردم اثر مستقیم گذاشت.
ایران مقام اول تورم منطقه را دارد
تورم ایران در سال 2004، 3/15 درصد بود، اما در سال 2007 نرخ تورم ایران 5/17 درصد و در سال 2008 به 7/20 درصد رسید که بیانکننده مقام اول تورم ایران در میان 23 کشور منطقه در سال 2004 و سال 2007 است.
مسائل ابتدایی اقتصاد را هم دولت قبول ندارد
مسئله سادهای مثل اینکه آیا حجم پول موجب تورم میشود یا نمیشود که از مسائل ابتدائی علم اقتصاد است حتی درباره این مسئله ساده هم ماهها بین مقامات ارشد دولت بحث بود.
برخی دولتمردان فکر میکردند تورم یک مقوله است و نقدینگی هم مقوله دیگر که هیچ ارتباطی بین آنها نیست، انسان اصلاً دچار حیرت میشود که در این مسائل ساده و کاملاً روشن این همه بحث شود.
تورم قدرت خرید کارگران را کاهش میدهد
وقتی در 12 ماهه گذشته بنا به اعلام رسمی بانک مرکزی تورم بیش از 23 درصد رشد میکند و یا نرخ تورم در مردادماه سال 87 نسبت به مرداد سال 86، به میزان 27 درصد رشد داشته است به این معنی است که قدرت خرید افراد و اقشار مختلف با درآمد ثابت مثل کارگران و کارمندان به اندازه 23 در دوازده ماهه گذشته و 27 درصد در مردادماه امسال نسبت به مردادماه سال گذشته کاهش داشته است.
ریشه تورم را نباید در خارج جستجو کنیم
میگویند دلیل افزایش رشد تورم در کشور افزایش تورم جهانی بوده (برای این مشکل هم باید ریشه آن را در خارج از کشور جستجو کنیم) قبول میکنیم که تورم جهانی سهمی در تورم ایران داشته است اما چقدر؟ اساساً تورم در کشورهای دیگر در یک سال گذشته چقدر رشد داشته؟ 80 درصد از این تورم ناشی از سیاستها و رفتارهای اقتصادی در داخل بوده. پس باید ریشهیابی کنیم که چرا در کنار تورم جهانی، تورم داخلی هم رشد یافته است؟
نه تنها نظریههای مختلف اقتصادی حاکی از رابطه مستقیم رشد نقدینگی و رشد تورم است بلکه مدلهای کمی و ریاضی بر پایه مطالعه عملکرد اقتصاد ایران نیز نشانگر رابطه مستقیم این دو متغیر با یکدیگر است، بنابراین اگر تورم 23 درصد است، یعنی حدود 5 درصد مربوط به تورم جهانی است ولی 18 درصد آن مربوط به داخل است.
با هدایت پول موجود میتوان تورم را مهار کرد
متاسفانه ایران از نظر نرخ تورم در بین 23 کشور منطقه در رتبه 23 قرار دارد. کشورهای دیگر با آگاهی از این امر روشن که برای افزایش رشد اقتصادی، باید رشد سرمایهگذاری را ایجاد کرد، نه آنکه برای ایجاد رشد سرمایهگذاری، حجم پول را افزایش داد بلکه از طریق هدایت حجم پول موجود به سمت سرمایهگذاری اقدام نمود و برای این کار باید فضای کسبوکار را بهبود بخشید، توانستهاند موفقیتهایی را به دست آورند.
مدیریت اقتصادی کشور پیام ضعف میدهد
مدیریت اقتصادی کشور به جای اینکه با تکیه بر مقاومت و اقتدار مردم پیام رشد به جهانیان بدهد متاسفانه پیام ضعف میدهد. تورم بالای 30 درصد. کاهش قدرت خرید پول ملی به کمتر از نصف.
همه ضعفها را نمیتوان به پای تحریم نوشت
قرار بود رشد 7 درصد و نرخ تورم و بیکاری تک رقمی باشد. همه ضعفها را نمیتوان به پای تحریم نوشت. همین مدیریت بود که تحریمها را به سخره گرفت و آنها را کاغذ پاره مینامید. میتوانستیم تحریمها را تقلیل دهیم.
زمانی که خود دولت تورم را 31.5 درصد و تورم نقطهای را بیش از 40 درصد اعلام میکند، گویای این است که چه فشاری بر اقشار ضعیف وارد میشود.
سیل نقدینگی آثار ویرانگری دارد
بحث حجم نقدینگی هم از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد، وقتی ما حجم زیاد نقدینگی وارد بازار میکنیم، این سیل نقدینگی آثار ویرانگری دارد. از ابتدای دولت نهم تا امروز بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی نقدینگی ما تقریباً هفت برابر شده است، وقتی نقدینگی در اقتصاد یک کشور هفت برابر میشود، معلوم است برای ارزش پول ملی و نرخ تورم چه اتفاقی خواهد افتاد.
نقدینگی عامل مهمی در شکلدهی نرخ تورم است و جامعه ما بهشدت از آن رنج میبرد. در برنامه چهارم توسعه 20 درصد پیشبینی شده بود که طبق گزارش رسمی بانک مرکزی عملاً 2/28 درصد طی سالهای برنامه بهطور متوسط رشد داشته است.
از رشد نقدینگی میتوان علت رشد تورم را فهمید
چرا در کشور نقدینگی بیحساب و کتاب رشد میکند؟ از سال 1384 نقدینگی در کشور 69 هزار میلیارد تومان بود، اما امروز پس از هفت سال نقدینگی به 400 هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی در این 7 سال نقدینگی 6 برابر رشد داشته است در حالی که رشد نقدینگی سیل بنیانکن است حالا بانک مرکزی نرخ تورم را هرچقدر میخواهد اعلام کند، از همین رشد نقدینگی میتوان فهمید که در کشور چه میگذرد.
تورم شاخص مهم سنجش وضعیت معیشت مردم است
تورم هم یک شاخص مهم برای سنجش وضعیت معیشت مردم است بنابراین با بررسی شاخصهای اقتصادی میتوان در رابطه با وضعیت معیشت مردم قضاوت کرد. اگر شاخصها بر اساس برنامهریزیهای صورت گرفته باشد و پیشبینیها تحقق پیدا کرده باشد وضعیت معیشت مردم خوب است و در غیر این صورت مشخص است که مردم از وضعیت معیشتی مناسبی برخوردار نیستند.