سجاد نوروزی؛ تجارت قالی در ایران به شدت تحت تاثیر دامنه عرضه و تقاضای خارجی بوده است، به گونهای که در اوایل قرن بیستم طولی نکشید که هجوم روزافزون اروپاییان و آمریکاییان بدان باعث افزایش تقاضای خارجی شد.
این مساله منجر به افزایش تولید قالی در منابع سنتی، برقراری و تاسیس کارخانهها و کارگاهها بهوسیله تجار خارجی و نیز تجار داخلی، چون تجار تبریز و سایر بازرگانان شد، به گونهای که کنسول انگلستان در تبریز اشاره کرده است؛ «در عرض دو سال گذشته تقاضا برای قالیهای ایران به طرز چشمگیری بالا رفته و صادرات آن دو برابر شده است، قالی در همه جای ایران تولید میشود، ولی قالیهای مناطق زیر بهخاطر زیبایی و دوامشان معروفند، فراهان، سلطان آباد، سرابند و دهات اطراف مشهد و جوین، در کردستان سنه (سنندج) و در دهات مجاور آن، در آذربایجان ناحیه قراداغ، بخشایش و هریس.»
تجارت فرش در دوره قاجار
صادرات قالی تبریز (از راه طرابوزان) حدود 28هزار لیره در سال 1872 و 25هزار لیره در سال 1873م. بوده، فراهان و سلطان آباد در همین زمان در حدود 50هزار لیره صادرات به اروپا و ترکیه داشتند و در سال 1879م صدور قالی از تبریز به 65هزار لیره ترقی کرد.
در همین زمان «لرد کرزن»، بیشترین مقدار تجارت اروپایی را متعلق به فرش دانسته، که با ارزش 42260 لیره بیشتر به انگلستان و آمریکا صادر میشده است و از احتمال وجود همین میزان صادرات بهصورت قاچاق میگوید.
وی به نقل از یکی از «تجار با اطلاع» در این زمینه، صادرات فرش را سالانه بین «90هزار تا 100هزار» لیره دانسته که بیشتر به انگلستان، فرانسه و آمریکا میبرند، وی سپس برمبنای ارقام و آماری که از عثمانی و ایران بهدست آورده، میزان صادرات قالی را 25هزار بار قاطر دانسته که هرساله از راه کرمانشاه به بغداد عبور میکردهاند.
کالاهای عمده وارداتی از قبیل منسوجات و... را وارد ایران کرده و بر همین مبنا وی حدس میزند، ارزش صادرات ایران که از کرمانشاه به خارجه میرفته است، که عمدهاش، پشم، پنبه، فرش و تریاک بوده است، مجموعا 540هزار لیره انگلیسی بوده است، و مطابق مجله «اطاق تجارت اسلامبول» مورخ 17 مه 1890 صادرات فرش ایران به عثمانی در حدود 4هزار لیره ترک بوده است.
در سال 1914م ارزش صادرات به یک میلیون لیره رسید، که تقریبا یکهشتم کل تجارت ایران را تشکیل میداد، قسمت اعظم این صادرات به روسیه و ترکیه میرفت، تا آزادانه به ایالات متحده، انگلیس، فرانسه و سایر ممالک صادر شود.
مطابق گزارش «کارگزار مهام خارجه کرمان و بلوچستان»، تجارت قالی در کرمان این گونه رواج داشته است؛ «.. دو سال بود، قالی کرمان خیلی تنزل کرده بود، این اوقات بهواسطه حمل آمریکا کمال ترقی را حاصل کرده، تجار آذربایجانی به قیمت خیلی گزاف بهرقابت همدیگر خریده حمل تبریز و از آنجا از راه اسلامبول حمل آمریکا میشود، بحمدالله وسعتی به جهت فروش قالی به اهالی دست داده...»
که متن این گزارش حاکی از آن است که در اواسط دوره قاجاریه، «آمریکا» بهعنوان یکی از مشتریان و بازارهای هدف اصلی فرش دستباف مطرح شده و نقش تجار و بازرگانان تبریزی در این میانه بسیار برجسته است و مسیر عمده تجارتی قالی در دوره قاجاریه نیز حمل به تبریز و از آنجا به اسلامبول و سپس بارگیری به مقاصد کشورهای مختلف از جمله آمریکا است.
و بنابر مکاتبه «سفارت شاهنشاهی ایران در واشینگتون»، قالی در آمریکا عمدهترین و اصلیترین متاعی است که رواج دارد، که صدها هزار نفر در ایران از آن نان میخورند و نوعی مدد بودجه دولتی است؛ و نیز از «فیلادلفیا» بهعنوان یکی از مراکزی که تجارت فرش ایران در آنجا خیلی وسعت پیدا کرده، نام برده شده است.
در همین زمان در گنجه «منسوجات پشمی و ابریشمی و به ویژه قالی» با وجود تنزل مالالتجارههای ایرانی از جمله خشکبار رواج داشته و ویس قونسول قفقاز از «اقسام فرش و گلیم تبریز و عراق» بهعنوان عمده امتعه ایران نام برده است، و نیز بنا بر گزارش کارپردازی اول دولت ایران در شام، «مالالتجاره که از امتعه ایران بهشام میآورند، عبارت از سجاده و قالی تبریز و خراسان و کرمانشاهان است و گاهی حسب اتفاق از شیراز خیلی کم میآورند».
یا آنچنان که سفیر اتازونی (آمریکا) در تهران بیان کرده است، «.. در نیویورک و لندن بازار بزرگی جهت فروش قالی ایران که اعظمترین و معتبر شعبات تجارتی مصنوعات ایران است مهیا است...»
در مجموع باید اذعان کرد، اقتصاد فرش ایران در قرن نوزدهم (عصر قاجاریه) دارای دامنه و گستره نامحدودی است که از گستره این پژوهش خارج است.
باید پذیرفت اقتصاد فرش در این قرن، رو به توسعه و ترقی گذاشته است، توسعهای ناموزون که منجر به تغییرات اقتصادی گسترده در سازمان تولید فرش شد. از جمله مهمترین عوامل این توسعه، توسعه نظام سرمایهداری، اقتصاد وابسته ایران عصر قاجار، صادرات در مقابل واردات و گسترش بازارهای بینالمللی فرش دستباف بود، امری که منجر به تجاریسازی فرش دستباف شد.
بدون شک این روند تجاریسازی از منظر کیفی برای فرش مطلوب نبوده، اما از منظر کمی در اقتصاد بیمار عصر قاجار نقش مهمی ایفا کرده است، به گونهای که به عاملی ثروتزا و ثروتآفرین تبدیل شده است.