ماهان شبکه ایرانیان

آمریکا و چین به سمت جنگ سرد بعدی جهان حرکت می‌کنند؟

ایسنا: «ایان برمر» در مطلبی برای مجله تایم به بررسی مهمترین دلایلی پرداخت که از دید او منجر به وقوع جنگ سرد جدید میان چین و آمریکا نمی‌شود. او می‌نویسد: من هنوز "جنگ سرد جدیدی" را پیش‌بینی نمی‌کنم و چهار علت اصلی برای آن دارم. اول اینکه، یک نکته کلیدی در بحث جنگ سرد جدید نادیده گرفته شده است. اولین جنگ سرد در غیاب نظم جهانی و در پی ویرانی جنگ جهانی دوم ظهور کرد. بر خلاف امروز، هیچ نهاد چندجانبه مناسبی که بتواند مقابل شدت یافتن درگیری‌ها باشد، وجود نداشت. مهمتر از همه اینکه، بعد از جنگ جهانی دوم روند با روند استعمارزدایی چندین کشور جدید ناگهان در معرض توجه قرار گرفتند و اینکه یکی از مولفه‌های جنگ سرد قدیمی بود چون آمریکا و شوروی در سراسر جهان برای جذب آنها تلاش میکردند. در 2020 کشورها بیشتر از آنکه به دنبال حرکت به سمت آمریکا یا چین باشند، به دنبال ایجاد مانعی میان این دو ابرقدرت اقتصادی جهان هستند.

که این به نکته دوم میرسد، این وابستگی متقابل که میان آمریکا و چین در 2020 وجود دارد با وابستگی متقابل که میان آمریکا و شوروی در میانه قرن بیستم وجود داشت، متفاوت است. برای آمریکا و شوروی، تنها منفعت مشترک واقعی جلوگیری از تخریب اطمینان متقابل از طریق جنگ هسته‌ای بود. با همه آشوب‌های اخیر، چین یک ذی‌نفع اقتصادی بی‌نظیر از نظم فعلی جهان بوده است، حتی اگر برخی از جنبه‌های آن را زیر سوال ببرد؛ پکن به دنبال واژگون کردن این نظم جهانی نیست و بیشتر به دنبال ایجاد فضای بیشتری برای تامین اولویت‌های خودش است. علاوه بر این، حوزه‌های بسیاری وجود دارد که چین و آمریکا باید به خاطر خودشان همکاری کنند؛ اشاعه هسته‌ای، ثبات اقتصاد کلان، تغییر اقلیمی و پاندمی کنونی و دیگر موارد.

سومین مورد این است که اقتدار نظامی چین اصلا به اندازه آمریکا نیست و به نظر نمی‌رسد که به این زودی برتری نظامی جهانی آمریکا را به چالش بکشد؛ البته دایره فعالیت چین در آسیا موضوع دیگریست. این نکته متمایزکننده مهمی با جنگ سرد قدیمی است، چون شوروی با اینکه یک رقیب نظامی بود، هرگز یک رقیب اقتصادی جدی برای آمریکا به شمار نمی‌رفت. این مساله مهمی است – در آمریکا این تصور وجود داشت که می‌شد شوروی را شکست داد، چون این عمدتا یک رویارویی نظامی بود. شاید این استدلال آن زمان گمراه‌کننده به نظر می‌رسید، صحت آن مشخص شد. هیچکس باور ندارد که بتوان چین را به همان شکل شکست داد، در حقیقت ویران کردن چین به لحاظ اقتصادی به ویرانی اقتصادی آمریکا هم منجر می‌شود. این بدان معناست که بهترین چیزی که هر دو می‌توانند به آن امیدوار باشند، صلح ناآرام است زیرا ایالات متحده و چین در درجات بالاتر و پایین‌تری در طیف وسیعی از حوزه‌ها با یکدیگر رقابت می‌کنند و حتی در برخی از حوزه‌ها حتی همکاری دارند. این مسیری را به سمت جنگ سرد جدید نشان نمی‌دهد.

در نهایت، این دو کشور یک سری ملاحظات سیاسی دارند. با توجه به اهداف واقعی این دو کشور، ورود به جنگ سرد واقعی میتواند یک اشتباه استراتژیک بزرگ باشد و امری است که باید به هر قیمت جلوی آن گرفته شود. آمریکا به دنبال گسترش نفوذ بین‌المللی خود نیست، بلکه برای کاهش حضور در عرصه بین‌المللی تلاش می‌کند؛ این دقیقا نقطه مقابل چیزی است که یک جنگ سرد جدید با چین به آن نیاز دارد. در همین حال، ظهور اقتصادی چین یک سری آسیب‌پذیری داخلی و بین‌المللی برای آن ایجاد کرده است و همین موجب طرح این سوال جدی می‌شود که آیا چین اصلا می‌تواند یک جنگ سرد با آمریکا، حتی اگر دلش بخواهد، به راه بیندازد یا خیر.

این به معنای آن نیست که خطرات واقعی یا حوزه های مورد اختلاف میان آمریکا و چین وجود ندارد؛ هنگ کنگ، تایوان، دریای چین جنوبی و اویغورها همگی در کانون توجه دولت جدید بایدن قرار میگیرند. همچنین بحث در حوزه فناوری میان این دو قدرت همچنان ادامه خواهد داشت و حتی فضای کمتری برای همکاری به وجود میآورد. در شرایطی که روابط میان این دو کشور همچنان پر فراز و نشیب است، یک احتمال بسیار واقعی هست که یک گام اشتباه از طرف هر کدام بتواند منجر به تشدید واقعی و حتی در نمونه‌هایی به خشونت برسد.

اما هیچکدام از این موارد به جنگ سردی که در قرن بیستم شاهد آن بودیم، اشاره نمی‌کند. موانع ساختاری بسیار زیادی در این راه وجود دارد. در شرایطی که به ورود به سال 2021 نزدیک می‌شویم، موارد بسیاری برای نگرانی وجود دارد اما این یکی از آنها نیست.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان