ماهان شبکه ایرانیان

دعای حاج قاسم چگونه اجابت شد؟

«یا حسین می‌خواهیم چون ابوالفضل دست‌هایمان در راه امام خمینی قطعه قطعه شود. حسین جان، تا دشمن را در این خاک به خاک نسپاریم نمی‌خواهیم از این مرز، از این خاک برگردیم...»

به گزارش مشرق، کتاب «نبردهای پیروز» حاصل مصاحبه عباس میرزایی، نویسنده کتاب با بیش از 110 نفر از رزمندگان شرکت‌کننده در عملیات ثامن الائمه(ع) و نزدیک به 140 مصاحبه با رزمندگان حاضر در عملیات طریق القدس است.  در بخش‌هایی از این کتاب که روایت چگونگی تشریح عملیات و توجیه نیروهای رزمنده با سخنرانی حاج قاسم سلیمانی است، می‌خوانیم:

«ابوالفضل کارآمد، مسئول تبلیغات گردان‌ها: مراسم توجیه نقشه به صورت بسیار ساده و ابتدایی بعد از خواندن دعا که یادم نیست توسل بود یا زیارت عاشورا، انجام شد. همین که حاج آقا غیاثی دعا را تمام کرد، بچه‌ها یک کمد فلزی را که آنجا بود، آوردند، آن را برگرداندند. دو نفر دو طرف کمد ایستادند و کالک را از دو سو گرفتند؛ و بعداً کالک را به پشت کمد چسباندند که کج هم چسبید. آقای سلیمانی با یک چوب که در دستش بود شروع به صحبت کرد. بچه‌ها چوب را برای این به حاجی داده بودند که آن را روی کالک بگذارد و نقشه را توجیه کند که حالا ما کجا باید برویم و چه باید بکنیم.

رضا ذهاب‌ناظوری، فرمانده یکی از گروهان‌ها: عصر آن روز، یک بلندگو آوردند. میکروفون آن را من به دستم گرفتم و آقای سلیمانی برای بچه‌ها حرف زد. میکروفون را در تمام مدت صحبت حاج قاسم که نزدیک یک ساعت طول کشید مقابل دهانش گرفتم. هر وقت به طرف کالک برمی‌گشت دستم را همراه با صورتش حرکت می‌دادم.

سلیمانی وقتی سوره فتح را به پایان رساند، گفت: درود بر انبیا و اولیا و صدیقین و شهدا. درود بر پیر یاور مستضعفان، گوشه خرابه‌های جماران، خمینی و درود بر تمام چهره‌های نورانی شما که خداوند عاشقانش را از بین شما انتخاب کرده و به‌زودی عاشق و معشوق به وصال یکدیگر خواهند رسید.

رزمندگان با صلوات و فریادهای «ان‌شاءالله» و بانگ تکبیر، سلیمانی را همراهی می‌کردند. وی سپس در مورد شهادت که افتخاری است که به وصال معشوق می‌انجامد، سخن گفت و وعده داد که با خونمان پیام کربلا را به همه چشم انتظاران و عزیزانمان در پشت جبهه خواهیم رساند و قلب امام (ره) را با این فداکاری روشن خواهیم کرد. سلیمانی همچنین گفت: یا حسین، این گردان به نام گردان ابوالفضل نام‌گذاری شده. یا حسین می‌خواهیم چون ابوالفضل دست‌هایمان در راه امام خمینی قطعه قطعه شود. حسین جان، تا دشمن را در این خاک به خاک نسپاریم نمی‌خواهیم از این مرز، از این خاک برگردیم. حتی اگر دست‌هایمان قطعه قطعه و پاهایمان تکه تکه شوند. ان‌شاءالله این طرح را که تمام کنیم به یاری‌الله، این یاری‌دهنده مستضعفان، در کربلایی دیگر، دشمن را سخت، سخت، سخت در خاک فرو خواهیم برد.

وی بعد از چند دعا که با فریادهای «آمین» رزمندگان همراه بود، سراغ کالک رفت. چوبی را که در دست داشت روی نقطه‌ای از کالک گذاشت:

حالا این نقشه کلی سوسنگرد است که قسمت عظیم آن در دست دشمن است. یک قسمتی‌اش در دست ماست. این سوسنگرد است نقطه سیاهی که علامت سیاه با خط مشکی مشخص شده سوسنگرد است. این خط فرضی که مشاهده می‌کنید رودخانه کرخه است.

رزمندگان، با دقت، گاهی به سلیمانی و گاهی به کالک نگاه می‌کردند. چشم‌ها همراه با حرکت چوب، از نقطه‌ای به نقطه دیگر کالک خیره می‌شد. سلیمانی پس از شرح منطقه عملیات، در مورد خط حدی که به نیروهای کرمانی واگذار شده بود توضیح داد.

منطقه بین بیت‌ناجی و دهکده مخروبه آزادی خط گردان‌های کرمانی بود. رزمندگان کرمانی قرار بود همراه با گردان بلالی اهواز از دهیمه 3 وارد عمل شوند و پس از پاک‌سازی خاکریزهای اول، دوم و سوم دشمن، ضمن عبور از جاده به سوی پل سابله پیشروی کنند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان