برترین ها: بهرام شاه محمدلو در سال 1329 در تهران به دنیا آمد. آغاز فعالیت هنری او در سال 1344 و تجربیات آماتوری و نیمه حرفه ای اش در دبیرستان و خانه جوانان بوده است.
او اولین کار حرفهای بازیگری را در سال 1347 به نام «داش آکل» که اجرای تلویزیون داشت انجام داد. شاهمحمدلو در سال 1352 در رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. در سال 1350 با تشکیل اولین گروه مرکز حرفهای تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به همراه مرضیه برومند، سوسن فرخ نیا، رضا بابک و علیرضا هدائی شروع به کار کرد.
کانون پرورش فکری با این پنج جوان دانشجو قراردادی یک ساله بست و گروه تئاتر کانون تشکیل شد. از آنجا که این 5 نفر در دانشکده همکلاسی بودند، نسبتا با روحیه یکدیگر آشنایی داشتند و گروه با اضافه شدن اردوان مفید، مترجم و بازیگر، تکمیل شد و کار و تمرین آغاز شد.
اولین نمایش تولیدی مرکز تئاتر کانون «ترب» نوشته بیژن مفید بود، متنی بسیار ظریف و زیبا و منظوم؛ چراکه مفید داستان معروف «ترب» را به نظم کشیده بود.
شاه محمدلو درباره تجربه شیرین این دوران به ایسنا میگوید: «متنی قوی بود و زیبا که به شیوه پرتابل یا خیابانی و میدانی اجرا شد. ما بر اساس تکنیکهای خاص و بجایی که از طرف کارگردان مطرح میشد، تمرین میکردیم و نهایتا کاری بسیار نو و جذاب از آب درآمد که با وسایل ساده و متحرک در هر کجا قابل اجرا بود. بدین معنی که تمام وسایل اجرا را در صندوقی چوبی قرار میدادیم و آن را با ماشین حمل و در هر نقطهای پیاده میکردیم و به اجرا میپرداختیم.
بعد از چند اجرا در نقاط مختلف، این کار مورد توجه بسیاری از منتقدان و تماشاگران بزرگسال و کودک قرار گرفت و در سطح کشور سر و صدای زیادی کرد و باعث شد دو نمایش دیگر «کوتی و موتی» کار بیژن مفید و «خورشید خانم آفتاب کن» نوشته رضا بابک هم با همین تکنیک و روش به صورت میدانی اجرا شود. به جز اینها تجربه جدیدی هم از نمایش کلاسیک «آریاداکاپو» را با همین تکنیک و روش اجرا کردیم که این هم بسیار موفقیتآمیز از آب درآمد.»
بعد از این تجربیات درخشان بود که اثری به یادماندنی از این گروه روی صحنه رفت؛ «شاپرک خانوم» که هنوز شیرینی اجرایش با این گروه مانده و بهرام شاه محمدلو درباره اجرای این اثر میگوید: «نمایشنامه بسیار زیبای بیژن مفید «شاپرک خانوم» را با کارگردانی هنرمندانه لافون در تابستان 1351 در تئاتر روباز سنگی پارک نیاوران اجرا کردیم و 30 شب در آن سالن بزرگ، در میان تماشاگران جای سوزن انداختن نبود. سپس همین نمایش را بعد از افتتاح تئاتر شهر با نمایش «باغ آلبالو» کار آربی اونسیان، به عنوان دومین نمایش این مجموعه، با تغییراتی در تکنیکها و میزانسنها به مدت یک ماه در سالن اصلی اجرا کردیم که با استقبال خوبی رو به رو شد.»
شاه محمدلو درباره کانون به روزنامه ایران میگوید: «سال 1352 تمام کتابخانههای تهران را بین تیم 5 نفرهمان تقسیم کردیم و برای بچهها هفتهای یک جلسه کلاس تئاتر گذاشتیم. چند ماه بعد فکر کردیم که چطور این اتفاق را در سراسر ایران تعمیم بدهیم.
از دانشجویان رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبا و دانشکده هنرهای دراماتیک که تمایل داشتند روزهای آخر هفته به شهرستانها بروند دعوت به همکاری کردیم و پس از برگزاری چند کارگاه آموزشی و پرداخت کمک هزینه آموزشی به آنها، این کلاسها توسط آنها در شهرستانها برگزار شد. با این اتفاق تجربیات دانشجویی و تجربیات فشرده، گروه حرفهای مرکز تئاتر کانون به سراسر کشور منتقل شد. بسیاری از دوستان برجسته هنرمند در همین کلاسهای کتابخانههای کانون عضو بودند. در کانون در قالب تئاتر سیار یا پرتابل برای اولین بار با سفر به سراسر ایران در پارکها و مراکز تربیتی، در بیمارستان و... تئاتر اجرا کردیم.
با دعوت آقای قطبی ما به واحد نمایش تلویزیون آمدیم و بهعنوان بازیگر استخدام شدیم. ماحصل تجربیات این 5 نفر شد تولید تله تئاتر و سریال داستانی و جنگهای نمایشی برای کودک و نوجوان. تا آن زمان تلویزیون هیچکدام از این برنامهها را نداشت. پس از مدتی مرضیه برومند بیشتر به کار عروسکی گرایش پیدا کرد. خانم فرخنیا و آقای هدائی از ایران رفتند. من به تجربیات خاص خود مشغول شدم و در عرصه تئاتر بداههسازی چندین اجرا در صحنه و تلویزیون داشتم. همچنین برای اولین بار تله تئاتر حرفهای علمی را برای تلویزیون اجرا کردم که از زمان تأیید طرح تا اجرا حدود 48 ساعت طول کشید.
یک سال تمام از سال 1359 تا 60، 8 الی 10 ساعت به اتفاق خانم راضیه برومند (همسرم)، آقای ایرج طهماسب، آقای حمید جبلی، خانم فاطمه معتمدآریا و خانم میترا فتحی وپرنیان کار گروهی کردیم.»
با وجود همه تجربیات گران بهایی که این گروه در کانون به دست آوردند، در اواخرسال 1352، تداوم همکاری آنان با کانون به دلایلی قطع شد و بعد به پیشنهاد و کمک زندهیاد داود رشیدی در واحد نمایش تلویزیون مشغول به کار شدند. در اواخر سال 1353 به عنوان بازیگر در واحد نمایش تلویزیون که در آن دوره داود رشیدی مدیریت آن را بر عهده داشت، به استخدام درآمد.
در دهه اول انقلاب، تلویزیون در حوزه برنامهسازی کودک موفق بود، اما این روند متوقف شد و حتی با سیر نزولی مواجه شد. در آن بازه زمانی، بهرهگیری از نویسندگان و کارگردانان زبده عرصه فیلمسازی کودک، به تولید تعداد زیادی مجموعه تلویزیونی منجر شد که بسیاری از آنها با اقبال بینظیری از سمت کودکان و همچنین بزرگسالان مواجه شدند.
یکی از این مجموعهها «زیر گنبد کبود» بود. در این مجموعه، شخصیتی دوست داشتنی، به نام «آقای حکایتی» با بازی «ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺷﺎﻩﻣﺤﻤﺪﻟﻮ» برای بچهها، قصه میخواند. بسیاری از برنامههای آن روزها هنوز برای مردم جذاب است.
داستانهای مجموعه تلویزیونی «زیر گنبد کبود» توسط «ایرج طهماسب» و «راضیه برومند» نگارش شد؛ ضمن اینکه کارگردانی این مجموعه را نیز «بهرام شاه محمدلو» و «ایرج طهماسب» بر عهده داشتند. این برنامه در سری اول سال 1366 و سری دوم سال 1374 ساخته شد. همچنین بازی او در نقش «مخمل» در «خونه مادربزرگه» با استقبال بیشتری در میان عموم مردم مواجه شد.