به گزارش مشرق، بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما، تلویزیون و تئاتر و فرزند یکی از ستارههای عصر بازیگری، فرامرز قریبیان است. سام قریبیان برای اولینبار در سال 1364 مقابل دوربین فیلم سینمایی "گردباد" بهکارگردانی کامران قدکچیان رفت. وی در سال 1377 پس از اجرای افتتاحیه و اختتامیه جشنواره بینالمللی کودک و نوجوان اصفهان به آمریکا رفت. او همچنین در گروه تولید فیلم هالیوودی آقای بروکس حضور داشت؛ یکسال پس از اتمام تحصیلاتش به ایران بازگشت.
سام قریبیان برنده جایزه بهترین فیلمنامه برای فیلم "گناهکاران" از جشنواره لوسرن سوئیس است. او همچنین بهعنوان استاد میهمان در دانشگاه سینماتئاتر دانشگاه هنر به تدریس مشغول است. قریبیان برای ترجمه کتاب انار و گل سرخ برنده جایزه جهانی بهترین ترجمه از فستیوال کتاب گورمند شده است. وی برای فیلمنامه فیلم گناهکاران، کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شد.
قبل از "خروج" ابراهیم حاتمیکیا که نقش متفاوتی دارد؛ جدال در تاسوکی، قانون و شکار خاموش در کارنامهاش دیده میشود. در تلویزیون و تئاتر هم کمکار نبوده است و او با "ایراندخت" محمدرضا ورزی، "تنهایی لیلا" و "بیست" بیشتر شناخته شد.
"عالیجناب" سریال نمایش خانگی بود که کارگردانی کرد و البته ناتمام باقی ماند. برای "یک کلیک کوچولو" احمد سلیمانی و محمدرضا کوهستانی روی صحنه رفت و در "عذرخواهی از آقای امانوئل" امیررضا سپهری ایفای نقش کرد و البته در "آهسته با گل سرخ" هادی مرزبان هم روی صحنه رفت.
او همیشه نسبت به فقدان قهرمان در سینما و تلویزیون گلایه داشته و دارد؛ معتقد است سریالهای تلویزیون و فیلمهای سینمایی به متنِ خوب، موقعیتهای دلچسب و جذاب نیازمند است. اگر تعلل از معرفی قهرمانان به همین منوال ادامه پیدا کند کودکان و نوجوانان ما تماشاگر الگوهای غربی خواهند بود.
او در اولین سالگرد "حاج قاسم سلیمانی" دراینباره گفتوگویی کرد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ما میتوانیم ماجرای آن ناخدای ایرانی را بسازیم
* امروز روز 13 دیماه، یک سال است به نامِ شهادت "حاج قاسم سلیمانی" ثبت شده است، روزی که یادمان میآید همه اعلام آمادگی میکردند فیلمی برای این سردار سرافراز بسازند، البته تلویزیون هم قصد دارد سریالی بسازد اما هنوز جزئیاتش مشخص نیست، گاهی آنقدر مورد غفلت واقع شده است که کشورهای دیگر بهسمتِ ساخت آن شخصیت در قالب مستند و حتی کار نمایشی و داستانی رفتهاند و آن شخصیت را مورد تحریف قرار دادند، نظر شما دراینباره چیست؟
از زمانی که به ایران برگشتم 10 سال است میگویم سینمای ما قهرمان ندارد و جایی مثلِ تلویزیون هم از این فقدان، رنج میبرد. یادم میآید فیلمهای جنگی پس از انقلاب، پدر من (فرامرز قریبیان) و جمشید هاشمپور حضور داشتند آنقدر جذاب بودند که با نگاهی به آمار فروششان میتوان به این نکته دست یافت مردم چقدر به این نوع فیلمها گرایش دارند.
همه جای دنیا قهرمان را دوست دارند و ما میتوانیم بسیار این فرصت را مغتنم بشمریم و از اسطورههای ماندگارمان، آثار جذاب و دلچسبی بسازیم، حتی خودم در برنامهای تلویزیونی با ناخدایی مصاحبه کردم که از چنگِ دزدان دریایی سومالی، جانِ سالم بهدر برده بود. ماجرا از این قرار است که فروردینماه 1394 قایق دزدان دریایی سومالی با آرپیجی و تفنگ لنجهای ملوانان ایرانی را محاصره میکنند و آنها را بهسمت روستایی در ساحل سومالی میبرند.
خواسته دزدان دریایی یکمیلیون دلار پول است. آنها در تماسهای متعدد از اربابان (مالکان) لنجها یکمیلیون دلار پول طلب میکنند؛ مبلغی که صاحبان لنجها و خانوادههای ملوانان توانایی پرداخت آن را ندارند. بعد از 6 ماه اسارت در دست دزدان دریایی سومالی، ناخدا یونس و 15 ملوانش نقشه فرار خود را اجرا کردند.
همیشه عدمتوجه به قهرمانانمان رنجم میدهد
آمریکاییها فیلمی بهنام "کاپیتان فیلیپس" براساس داستان ربودهشدن کشتی باری آمریکایی بهنام مائرسک آلاباما توسط دزدان دریایی سومالیایی ساختند. در این فیلم تام هنکس در نقش کاپیتان ریچارد فیلیپس به ایفای نقش پرداخت. امیدوارم فرصتی پیش بیاید من فیلمی درباره این ناخدا و اتفاق عجیب و غریب بسازم.
همیشه ناراحت این تعللها و عدم توجه به قهرمانانمان بوده و هستم؛ از این فقدان رنج میبرم. قصههای مربوط به این ناخدا و آن اتفاق وجود دارد، باید بسازیم قبل از اینکه بسازند. حاج قاسم سلیمانی قهرمان واقعی است و همه مردم خواستارِ ساخت کار باشأن و فاخری درباره این شهید بزرگوارند.
کارهای فرهنگساز کودک و نوجوانِ ما را از الگوهای اشتباه نجات میدهد
* پس مشکل کجاست؟ اگر موضوع هزینه و اتفاقات دیگر است پس چرا این همه کارهای دمدستی و بیهوده با هزینههای گزافی ساخته میشوند؟
مردم میخواهند و بسیاری هم دغدغهمند این نوع آثارند اما مشکل از سفارشدهندهها است، کسی یا کسانی که باید شرایط را فراهم کنند، حتماً پرهزینهاند و نیاز به هماهنگیهای خاص دارند؛ اما در مقابل یکسری از کارهایی که شما هم به آنها اشاره کردید اولویت بیشتری دارند، چون این نوع کارها فرهنگساز است و کودک و نوجوانِ ما را از الگوهای اشتباه نجات میدهد.
وقتی شرایط فراهم نمیشود، بتمن و سوپرمن موفق میشوند
اگر میخواهیم این کارها را بسازیم باید در شأن قهرمانانمان بسازیم، این روند درست جلو برود، کودکان و نوجوانان ما هم استقبال خواهند کرد، فیلمهای ایرانی را میبینند که میتواند بیشتر آنها را به سبک زندگی و فرهنگ ما نزدیکتر کند. متأسفانه امروز که این شرایط را فراهم نمیکنند فیلم درباره قهرمانمان ساخته شود، بتمن و سوپرمن موفقترند.
بیشتر بخوانید:
شرایط ساخت کار برای قهرمانان را فراهم نمیکنند
* خودتان که هم علاقه به بازی در کارهای فاخر و اکشن و پلیسی دارید و هم کارگردانی کردهاید؛ کار جدیدی دارید؟
دو طرح داشتم اما هیچوقت نگفتند نه اما جواب ندادند، در خلئی گرفتار میشوید که به جواب آن طرف بستگی دارد. بزرگترهای ما اساتیدی مثل ابراهیم حاتمیکیا و مرحوم ملاقلیپور پیشکسوتان سینمای جنگند، آنها هم نمیتوانند بسازند. همه هم ابراز علاقه میکنند درباره قهرمانان کشورشان فیلم بسازند اما شرایط آن توسط سفارشدهندگان فراهم نمیشود، البته این کارها تهیهکننده، کارگردان و فیلمنامه مناسب و درستی میخواهد. این روزها فیلمهای جنگی داریم که هنوز اکران نشدهاند؛ در نتیجه شرایط فراهم نیست.
به من میگویند "فیلمنامه و سیناپس نداریم"
* آیا دلیل کمرنگی شما در سریالهای تلویزیون هم به عدم توجه به فیلمنامه درست و اصولی برمیگردد؟
متأسفانه سریالهایی به من پیشنهاد شده است که از دستاندرکاران فیلمنامه خواستهام یا حتی سیناپس (طرح) گفتهاند "نداریم."، بههرحال باید فیلمنامه و قصهای باشد بخوانیم و براساس آن تصمیم بگیریم، جالب است به ما میگویند "نویسنده قصه را برای شما تعریف میکند"! این کار متأسفانه به عادتی تبدیل شده است که برخی از همکارانمان بهخاطر معیشت و دستاندرکاران، میپذیرند با آن کار همکاری کنند.
تلویزیون متن را فراموش کرده است
حتی این نکته را به ما گفتهاند "فلان آقا و خانمِ بازیگر حضور دارند"؛ من برای همه احترام قائلم اما نه متنی باشد و نه سیناپس، نمیتوانم در خدمتشان باشم. متأسفانه مدتی است در تلویزیون کمکارم، چون تلویزیونیها متن را فراموش کردهاند، همیشه دوست دارم در کارهایی باشم چه سینما، تلویزیون و نمایشخانگی که متنهای خوبی داشته باشد.
هیچوقت از ساختن کار برای آدمهای بزرگ دریغ نخواهم کرد
* شما خودتان علاقهمندید در سریال "حاج قاسم سلیمانی" حضور پیدا کنید؟
مطمئناً. البته بزرگتر از من حضور دارند که این کار را بسازند اما اعلام آمادگی میکنم اگر کسی این مسئولیت را بهعهدهام بگذارد با تمام توانم این کار را خواهم کرد. هیچوقت از ساختن کار برای آدمهای بزرگ در حد توانم دریغ نخواهم کرد، همچنان که در سازمان اوج فیلمنامه جنگی دارم که قبل از "خروج" ارائه دادم، براساس ماجرای واقعی در خرمشهر است و خیلی هم پرخرج نبود، بهنظر خودم فیلمنامه جذابی بود و مورد پسند هم واقع شد.
به آنها گفتم که "حداقل اسم را عوض میکردید"!!
* برخی هم بهخاطر فیلمنامههای تکراری، از تلویزیون و سینما فاصله گرفتهاند...
پیشنهاد داشتم اما باید بگویم که متأسفانه پیشنهاداتی که به من شد، تکراری بود و حتی در مواردی تکرار رسمی اتفاق افتاد، نقشهایی که قبلاً بازی کرده بودم، جالب است بدانید که حتی در یک فیلم و با همان اسم به من پیشنهاد دادند، به آنها گفتم که "حداقل اسم را عوض میکردید"!! من با همین اسم بازی کردهام. گفتم "تا زمانی که نقش متفاوت نباشد به خودم و مخاطبی که مرا دنبال میکند احترام میگزارم".
اصولاً با منفی بازیکردن کلیشه نمیشوید
* یکی از نکاتی که در کارهای شما اکثراً دیده میشود، نقشهای منفی است...
جالب است بدانید که حتی در نقشهای منفی هم که به من پیشنهاد میشد یکطور نقش منفی بود. پدر من همیشه مثبت بازی کرد اما هیچگاه کلیشه نشد. اصولاً با منفی بازیکردن کلیشه نمیشوید. جنس منفیها در حال کلیشه شدن بود.
تصمیم غلط مدیریتی در تلویزیون عامل اصلی مشکلات سریالها
* مشکل سریالهای تلویزیون چیست که هنوز بسیاری از مخاطبانش به سریالهای قدیمی علاقهمندند؟
متأسفانه بزنبرویی شدهایم. اگرچه سریالهای قدیمی بهلحاظ امکاناتی کمبضاعتترند اما کیفیت و مطلوبیتشان، هنوز مورد پسندِ مخاطبین است. سلطان و شبان، پدرسالار و روزی روزگاری را مردم دوست دارند چون توانمندی در قلم و تصویربرداری و هنرنمایی زیاد در آنها دیده میشود.
مسئله اصلی امروز حتماً متن است اما آدمهای تحصیلکرده و توانمندی داریم که برخی اوقات با تصمیمات غلط مدیریتی نمیتوانند آنطور که باید و شاید کار قابل توجه و ارزشمندی ارائه دهند. اولویت من این است که با کاری خوب و باکیفیت که به مخاطبین احترام بگزارد برگردم.
فرامرز قریبیان به سینما برمیگردد؟
* شنیدهایم که فرامرز قریبیان پدر شما با توجه به اینکه در نشست خبری "خروج"، از سینما خداحافظی کردند دوباره به صحنه بازیگری بر خواهند گشت، چقدر این موضوع صحت دارد؟
پدرم برای فیلمی بهنام "اکبر شاه" پیش از فیلم "خروج" قرارداد بستهاند و بهخاطر تعهد اخلاقی و راه افتادن تولید آن فیلم حتماً در این کار خواهند بود، چون خیلی به تعهد و قول اعتقاد ویژهای دارند، البته شرایط فراهم باشد و کرونا هم نباشد، اما هنوز آن صحبتها پابرجاست، چون خودشان هم گفتهاند یکی از بهترین کارهایی که کردهاند سینما را کنار گذاشتهاند؛ بهخاطر آن سیستم غلط مدیریتی است.