ماهان شبکه ایرانیان

۷ عادت افراد ناکارآمد

همیشه عادت‌هایی را به شما معرفی می‌کنیم که مفید هستند، اما اینبار می‌خواهیم ۷ عادتی را برایتان مطرح کنیم که تا می‌توانید باید از آنها دوری کنید.

7 عادت افراد ناکارآمد

 

همیشه عادت‌هایی را به شما معرفی می‌کنیم که مفید هستند، اما اینبار می‌خواهیم 7 عادتی را برایتان مطرح کنیم که تا می‌توانید باید از آنها دوری کنید.

درست مثل شناختن عاداتی که برایتان مفید است، خیلی مهم است که عاداتی که موجب عقب افتادن شما می‌شود را هم بشناسید.

اکثر این 7 عادت خیلی راحت می‌توانند جزئی از زندگی روزمره شما شوند، بدون اینکه حتی متوجه شوید.

این 7 عادت باعث می‌شود در اکثر جنبه‌های زندگیتان کارایی و بازده خود را از دست بدهید.

حضور نداشتن.

شاید این جمله از وودی آلن را شنیده باشید:

“هشتاد درصد از موفقیت، حضور داشتن است.”

یکی از بزرگترین و ساده‌ترین کارهایی که می‌توانید برای تصمین موفقیتتان در زندگی انجام دهید—چه زندگی اجتماعیتان باشد، چه زندگی شغلیتان یا سلامتتان—این است که بیشتر حضور داشته باشید. اگر می‌خواهید سلامتیتان را ارتقاء بخشید، یکی از مهمترین و موثرترین کارهایی که باید انجام دهید این است که در مواقع لازم در باشگاه ورزشی حضور داشته باشید.

ممکن است هوا سرد باشد، حوصله بلند شدن از رختخواب را نداشته باشید یا کلی کار روی سرتان ریخته باشد. اگر با تمام این شرایط باز هم به باشگاه بروید، وقتی انگیزه‌تان پایین است خود را در باشگاه نشان دهید و حضور داشته باشید، بسیار سریعتر از اینکه در خانه بمانید و روی مبل لم بدهید، پیشرفت خواهید کرد.

این نکته در اکثر جنبه‌های زندگی کاربرد دارد. اگر بیشتر بنویسید یا نقاشی بکشید، سریعتر پیشرفت می‌کنید. اگر بیشتر بیرون بروید، دوستان بیشتری پیدا خواهید کرد. اگر روابط بیشتری ایجاد کنید، احتمال اینکه همسر ایدآلتان را پیدا کنید بیشتر خواهد شد. بیشتر حضور داشتن تفاوت شگرفی در زندگی شما ایجاد می‌کند. حضور نداشتن شما را به هیچ کجا نمی‌رساند.

2. نصف روز را وقت‌ تلف کردن.

سه راه عالی برای خارج شدن از حالت وقت‌گذرانی و حرام کردن وقت اینها هستند:

قورباغه را قورت دهید. این یعنی چه؟ یعنی سخت‌ترین و مهمترین کارتان را اول صبح انجام دهید. داشتن یک شروع خوب در ابتدای روز روحیه‌تان را تقویت کرده و نیرو حرکت خوبی برای کل روز شما ایجاد می‌کند و باعث می‌شود روزی پربازده داشته باشید.

چطور یک فیل را بخورید؟ لازم نیست همه آن را در یک لقمه ببلعید. یک کار را به چند قسمت کوچک‌تر تقسیم کنید، بعد فقط روی قدم اول آن تمرکز کنید و نه هیچ چیز دیگر. آن قم را پیش ببرید تا آن را به اتمام برسانید. بعد وارد قدم بعدی شوید.

کمی وقت تلف کنید. اگر روزی 20 دقیقه را به وقت‌گذرانی و انجام کاری که از آن لذت می‌برید صرف کنید، میل کمتری برای وقت تلف کردن در سراسر روز خواهید داشت.

وقتی می‌خواهید کاری انجام دهید، کاری انجام دهید که در آن لحظه مهمترین کار ممکن نیست.

یکی از ساده‌ترین رفتارهایی که ممکن است به آن عادت کنید، علاوه بر وقت تلف کردن، این است که خودتان را مشغول کارهای کم‌اهمیت کنید.

برای مفید بودن باید بتوانید زمانتان را مدیریت کنید. این سیستم مدیریت زمان می‌تواند خیلی ساده باشد، مثل قانون 20/80 در ابتدای هر روز. قانون 20/80 می‌گوید شما 80 درصد از نتیجه خود را از 20 درصد از کارها و فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید دریافت می‌کنید. بنابراین باید بیشتر انرژیتان را وقف آن چند کار مهم کنید تا موثر باشد.

وقتی با استفاده از این قانون برای خودتان اولویت‌بندی کردید، 3 کار اصلی و مهمی که باید هر روز انجام دهید را یادداشت کنید. بعد از بالا به پایین لیست شروع به انجام کارها کنید. حتی اگر موفق شوید فقط یکی از کارها را انجام دهید، باز هم مهمترین کار آن روزتان را انجام داده‌اید. ممکن است سیستم‌های دیگری را برای مدیریت زمان ترجیح دهید اما هر چه که باید باید بتوانید مهمترین کارهای روزمره‌تان را پیدا کنید تا روزتان را صرف انجام کارهای بی‌اهمیت نکنید. همین که فقط کارها را سریع انجام دهید مهم نیست، باید کارهایی را به اتمام برسانید که برایتان اهمیت داشته باشند.

زیاد فکر کردن.

تجزیه وتحلیل می‌تواند سالهایی از زندگی شما را حرام کند. فکر کردن قبل از انجام کار هیچ ایراد و اشکالی ندارد. کمی تحقیق کنید، برنامه بریزید، مشکلات و فواید احتمالی آن کار را بررسی کنید.

اما فکر کردن مداوم و وسواسی یک راه دیگر برای اتلاف وقت است. لازم نیست قبل از اینکه چیزی را امتحان کنید، آن را از همه جنبه‌ها بررسی کنید. و نمی‌توانید هم منتظر بهترین زمان برای انجام یک کار بمانید. چون آن زمان هیچوقت سر نمی‌رسد. و اگر وقتتان را به فکر کردن بگذرانید، فقط خودتان را عمیق‌تر و عمیق‌تر در آن فرو می‌برید و وارد عمل شدن برایتان سخت‌تر و سخت‌تر خواهد شد. درعوض باید دست از فکر کردن بردارید. ذهنتان را ببندید و بروید و کاری که لازم است را انجام دهید.

منفی دیدن در همه چیز و هر چیز.

وقتی به همه چیز از دیدگاه منفی نگاه کنید، سوراخی در انگیزه‌تان ایجاد خواهید کرد. در همه چیز ایراد و اشکال خواهید دید، حتی در جاهایی که واقعاً هیچ مشکلی وجود ندارد. آنجاست که درگیر جزئیات می‌شوید. اگر بخواهید دلیلی برای انجامندادن یک کار پیدا کنید، هیچ ایرادی ندارد. از دید منفی می‌توانید هر بار ده دلیل جدا پیدا کنید.

اینطور می‌شود که همیشه مشغول شکوه و شکایت از زندگی و کارتان خواهید بود.

یک راه‌حل آن این است که محدوده دیدگاه منفی را درک کنید. و اینکه بفهمید دیدگاه شما تصویر 100% واقعی دنیا نیست. بعد باید دیدگاه‌های دیگر را امتحان کنید. بعنوان مثال، سعی کنید عادت کنید به همه چیز از دیدی مثبت‌تر نگاه کنید. شاید کار ساده‌ای نباشد اما اگر وارد این چالش شوید و سعی کنید برای 7 روز فقط چیزهای مثبت را ببینید، بینشی نصیبتان می‌شود که دیدگاهتان را به دنیا عوض می‌کند.

چسبیدن به اعتقادات خودتان و پشت کردن به تاثیرات بیرونی.

قبول کردن اینکه فکر یا عقیده شما بهترین نبوده است کار آسانی نیست. به همین خاطر سخت‌تر و سخت‌تر به اعتقاداتتان می‌چسبید و ذهنتان را بسته نگه می‌دارید. این راه را برای پیشرفت شما و موثر واقع شدن می‌بندد. حتی فکر اینکه می‌توانید زندگیتان را تغییر دهید در چنین موقعیتی دشوار به نظر می‌رسد.

یک راه‌حل مشخص این است که کمی ذهنتان را بازتر کنید. از اشتباهات دیگران درس بگیرید، از اشتباهات خودتان و منابع دیگری مثل کتاب‌ها هم همینطور. البته گفتن اینها آسان است. یک توصیه که برای این مشکل می‌توان کرد درست مثل چیزی است که برای مورد قبلی توضیح دادیم: اینکه محدوده چیزهایی که می‌دانید و طریقه انجام کارهایتان را بدانید. بعد یک چیز کاملاً جدید را امتحان کنید.

یک نکته دیگر این است که کمی بیشتر درمورد نفس انسان مطالعه کنید. اگر سعی کنید کمتر خود را درگیر افکارتان و نفستان کنید، پذیرفتن ایده‌ها و افکار جدید برایتان راحت‌تر خواهد شد. باید افکار قدیمی که هیچ فایده‌ای برایتان نداشته‌اند را هم دور بریزید.

مدام اطلاعات جمع کردن.

منظور از جمع‌آوری زیاد اطلاعات این نیست که زیاد مطالعه کنید. منظور این است که در هر زمینه‌ای خودتان را با اطلاعات بمباران کنید. اینکه اجازه بدهید همه جور اطلاعاتی وارد ذهنتان شود، فکر کردن را برایتان دشوار خواهد کرد. چند مورد دیگر از مشکلات این کار عبارتند از:

برخی از اطلاعاتی که دریافت می‌کنید ممکن است منفی باشند. رسانه‌ها و اطرافیانتان معمولاً به دلایل مختلف روی همه چیز برچسب منفی می‌زنند. اگر خودتان انتخاب نکنید که چه اطلاعاتی را وارد زندگیتان می‌کنید، ممکن است شما هم به منفی‌گرایی کشیده شوید. این بر طرز تفکرتان، احساستان و رفتار و اعمالتان تاثیر می‌گذارد.

این میل را در شما ایجاد می‌کند که همه رویدادها را دنبال کنید اما همیشه ده اتفاق جدید دیگر در آن لحظه می‌افتند که دنبال کردن همه آنها با هم برایتان دشوار می‌شود. این زندگی را برایتان پر از استرس خواهد کرد.

وقتی ذهنتان همواره در بمباران دریافت اطلاعات باشد، تصمیم‌گیری و وارد عمل شدن برایتان دشوار خواهد شد. وقتی حجم زیادی از اطلاعات را مدام دریافت کنید، ذهنتان درگیر تجزیه و تحلیل همیشگی خواهد شد و هیچ عملی انجام نمی‌شود. یا درگیر عادت شماره 3 می‌شوید و مدام مشغول کارهای کم‌اهمیت خواهید شد.

برای اینکه بتوانید تمرکز کنید، روشن‌تر فکر کنید و وارد عمل شوید، بهتر است اطلاعاتی که وارد ذهنتان می‌شود را به دقت انتخاب کنید. وقتی کار می‌کنید بهتر است تلفنتان را خاموش کنید، خود را اینترنت دور نگه دارید و در اتاق را هم ببندید. تعجب خواهید کرد که در چنین شرایطی چطور می‌توانید چندبرابر همیشه کار کنید و بازده داشته باشید.

منظورمان این نیست که دست از خواندن بلاگ‌ها و روزنامه‌ها بردارید. اما درمورد اینکه چه بخوانید خوب فکر کنید.

بعنوان مثال، لازم نیست که همه جور احساس منفی را از اطرافیانتان دریافت کنید. وقتی همه آدم‌های اطرافتان به اتلاف وقت مشغول باشند یا سعی ‌کنند با انجام کارهای کم‌اهمیت خود را مشغول نشان دهند، شما هم می‌توانید خیلی راحت تحت‌تاثیر قرار بگیرید. اگر برای خودتان در بگذارید، در چنین مواقعی می‌توانید در را ببندید و روی انجام کارهای مهمتر متمرکز شوید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان