سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** خوب شد قالیباف رئیس جمهور نشد، وگرنه دلار 5 هزارتومان می شد!
روزنامه سازندگی- ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در مطلبی با عنوان «سقوط دلار» نوشت: «قیمت دلار به 22 هزارتومان رسید و قیمت سکه به زیر 10 میلیون تومان. آیا وعده روحانی برای دلار 15 هزارتومانی پیش از سال جدید محقق می شود؟».
روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم- نیز در گزارشی با عنوان «سقوط روزانه نرخ دلار» نوشت: «نرخ دلار با افزایش خوشبینیها در بازار ارز، کاهشی شده است...اگر صحبتهای رییسجمهور درباره کاهش نرخ دلار به 15 هزار تومان تحقق پیدا کند؛ بانک مرکزی مجبور است نرخ دلار در سامانه نیما را تا حد زیادی کاهش دهد. قیمت دلار از شهریور سال جاری تاکنون بیش از یکچهارم ارزش خود را از دست داده است. بیشترین قیمت دلار در هفته آخر مهرماه حدود 32 هزار و 200 تومان بود و دلار در معاملات دیروز تا کف کانال 22 هزار تومان ارزان شده است».
روزنامه های اصلاح طلب با افتخار از دلار 22 هزارتومانی سخن می گویند. این در حالی است که همین طیف در سال 96 با هراس افکنی مدعی بودند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، دلار 5 هزارتومان خواهد شد.
اصلاح طلبان و حامیان برجام در سال 94 به گونه ای درباره دستاوردهای توافق هسته ای فضاسازی کردند که برخی از مردم در تهران با این تصور که به زودی قسمت هر دلار، یک هزارتومان خواهد شد، به خیابان ها آمده و به جشن و پایکوبی پرداختند.
روزنامه سازندگی که امروز تیتر سقوط دلار را در صفحه اول منتشر کرده است، همان روزنامه ای است که در بهار 97 تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن منتشر کرد و از تصمیم دولت درباره دلار 4200 تومانی تمجید کرد. این در حالی است که این تصمیم غلط و غیر کارشناسی، موجب از دست رفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد.
در سال 92 قیمت هر دلار حدود 3 هزارتومان بود، اما در دولت روحانی و در پسابرجام، قیمت دلار تا 32 هزارتومان افزایش یافت و اکنون نیز در کانال 22 هزارتومان است.
«اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور- اردیبهشت 96- گفت: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود...ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد... د. امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است».
جماعتی که همین سه سال پیش مردم را از دلار 5 هزارتومانی می ترساند، اکنون با دلار 22 هزارتومانی فخرفروشی کرده و به آن افتخار می کند.
** تسخیر سفارت آمریکا، نگاه محترمانه دنیا به ایران را از بین برد
«ابوالفضل بازرگان» برادرزاده «مهدی بازرگان» و از اعضای اتاق فکر جریان فتنه در پاریس در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «شعار اصلی انقلاب «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی» بود. در قانون اساسی هم نوشته شده است که به بهانه استقلال، آزادی را نمیتوان محدود کرد. امروز نیز همه متفکران میگویند که اگر آزادی به وجود نیاید، بقیه موارد به وجود نخواهد آمد و استقلال نیز از بین خواهد رفت. جریان 13 آبان باعث شد که جریان دموکراتیزاسیون متوقف شود».
بازرگان در ادامه گفت: « یکی از پیامدهای بد تسخیر سفارت آمریکا گروگانگیری بود که چهره انقلاب ایران را تحت تأثیر قرار داد.پیشازآن دنیا به انقلاب ملت ایران با احترام نگاه میکرد و حتی یک مجله آمریکایی نوشته بود که انقلاب ایران مسالمتآمیزترین انقلابی بود که تا آن زمان رخ داده بود. البته انقلاب تلفاتی داشت و تندرویهایی هم وجود داشته است؛ ولی بُعد معنوی داشت و تنها یک انقلاب سیاسی نبود. بعد از گروگانگیری این چهره عوض شد و ایران را بهعنوان کشوری گروگانگیر شناختند...تصاحب سفارت آمریکا باعث شد که...آمریکا با دولت جدید ایران دشمن شود و روندی که میتوانست روابط را عادی کند، غیرفعال شد».
امام خمینی(ره) پس از تسخیر لانه جاسوسی، این حرکت را «انقلاب دوم» نامیدند. رهبر معظم انقلاب- 12 آبان 72- در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند: « یک عدّه ضعیف، امروز نیایند وسوسه کنند و طوری شود که جوان ما، دانشجوی ما، با خودش فکر کند:"این چه کاری بود که لانه جاسوسی را تسخیر کردیم!؟ " نه آقا! یکی از بهترین کارهایی که در انقلاب ما شد، همان کار بود. امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتی شد و حرفی زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیا دیده مجرّب، با دید نافذ خود، آنطور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتی پی برده بود که این را گفت. ما نیز همان را - نه فقط از روی تبعیت؛ بلکه از روی احساس، از روی بینش و از روی منطق - تأیید و تصدیق میکنیم».
چندی پیش «عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی با اشاره به مسئله تسخیر لانه جاسوسی گفت: «امروز برخی تلاش میکنند بگویند ضدیت آمریکا با ما بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد و میگویند این ما بودیم که به سفارت آمریکا- که برابر با خاک آن کشور است- تعدی کردیم، پس ما ظالم هستیم و ظلم کردیم و آنچه آمریکاییها انجام میدهند نیز پاسخ به ظلم ماست... در حالی که واقعیت به گونه دیگری است. سفارت آمریکا سال 32 کانون هماهنگی کودتا در کشور بود... سفارت آمریکا قبلا کانون کودتا بوده، کودتای موفقی هم صورت گرفته که ملت ایران 25 سال در پی آن کودتا چپاول شده و یک بار دیگر هم قرار بود این کودتا با هماهنگی و مرکزیت سفارت آمریکا صورت بگیرد و جوانان نگذاشتند».
سلیمی نمین در ادامه گفت: «اگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جوانان چنین اقدامی انجام دادند به خاطر این بود که یک بار آمریکا را بخشیدند ولی آنها از روز 23 بهمن 57 بحث تجزیهطلبی را در کردستان کلید زدند و نیروهای نظامی دوران شاه را در مرز با ترکیه به رهبری «آریانا» جمع کردند و در مرز پاکستان هم نیروهایی را سازماندهی کردند».
** مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده اند
«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به منتقدان دولت نوشت: «شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خورده اید و چون نمی توانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می اندازید. نفستان از جای گرم درمی آید و از زخم های کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته، غافلید»
مهاجری در ادامه نوشت: «شما حضرات چرا سخن گفتن از عدالت را فراموش کرده اید؟ چرا به هم جناحی هایتان نمی گویید دست از بداخلاقی های سیاسی و بی عدالتی های اقتصادی بردارید تا مردم به پای صندوق های رای بیایند و به کاندیدای مورد نظر شما رای بدهند؟ آیا صدها هزار شهید و جانباز که این مردم برای حفاظت از انقلاب و نظام و کشور داده اند، کافی نیست که شما را از این بدمستی های قدرت طلبانه دور کند و به شما آموزش بدهد عدالتخواهی را بر قدرت طلبی به قمیت زیرپاگذاشتن منافع مردم ترجیح دهید!؟».
همین چند روز پیش بود که «فائزه هاشمی» از فعالین فتنه 88 و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با سایت اصلاح طلب انصاف نیوز گفته بود: «دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که ترامپ به ایران میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم».
فائزه هاشمی در این اظهارنظر صراحتا اعلام کرد که از شکست ترامپ ناراحت است چرا که رویکرد وی در «فشار حداکثری علیه مردم ایران» می توانست به نتیجه برسد!
این اظهارنظر تأمل برانگیز واکنش های زیادی در پی داشت، اما اشخاصی همچون «محمد خاتمی»، «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده»، «بهزاد نبوی»، «عباس عبدی»، «علیرضا علوی تبار»، «مجید انصاری»، «عبدالله رمضان زاده»، «معصومه ابتکار»، «علی مطهری»، «محمدرضا خاتمی»، «علی شکوری راد»، «آذر منصوری»، «علی تاجرنیا»، «حمیدرضا جلایی پور»، «عبدالله ناصری» و...هیچکدام اظهارات فائزه هاشمی را محکوم نکردند.
برخی اینگونه تحلیل کردند که افراد مذکور با فائزه هاشمی هم نظر هستند اما به دلیل عدم صداقت با مردم و نفاق، از بیان صریح این مسئله امتناع کرده و در عوض در مقابل اظهارنظر فائزه هاشمی، با سکوت، رضایت خود را از این طرز تفکر نشان دادند.
اتفاقا این طیف تندرو اصلاح طلب است که از اتفاقات ماههای اخیر در آمریکا زخم خورده است. این طیف همواره آمریکا را مظهر دموکراسی در دنیا معرفی کرده اند، اما اتفاقات اخیر در این کشور، بیش از پیش بر این طرز تفکر حقارت آمیز، خط بطلان کشید.
کسانی نفسشان از جای گرم درمی آید که در مقطعی که با مدیران نجومی بگیر برخورد شد، از این افراد دفاع کردند و در مقابل دلار 32 هزارتومانی و مرغ 36 هزارتومانی و تخم مرغ شانه ای 45 هزارتومانی سکوت کردند...