خبرگزاری ایسنا:متن کامل مقاله حسن قشقاوی با عنوان «بازگشت آمریکا به برجام با رفع عملی تحریم ها» به شرح زیر است:
نقطه آغازین شکلگیری مذاکرات منتهی به توافق برجام به سفر اینجانب به مسقط در سال 2011 به عنوان معاون وقت وزیر امور خارجه برمی گردد. طی آن سفر در ملاقاتی که با نماینده پادشاه عمان داشتم، خلاصهای از محتوای پیامهای مبادله شده بین سلطان قابوس و اوباما که حاوی پیشنهاداتی از سوی دولت آمریکا در ارتباط با موضوع برنامه هستهای ایران بود در اختیار اینجانب قرار گرفت که در ادامه مبنای مذاکرات مسقط و متعاقب آن مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 و دستیابی به توافق برجام قرار گرفت. توافقی که بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت، مورد تأیید و پشتیبانی سازمان ملل متحد نیز قرار گرفت.
متأسفانه با روی کار آمدن ترامپ و به رغم حمایت جهانی از برجام، دولت آمریکا غیرمسئولانه و با بی اعتنایی به این توافق مهم بینالمللی و همچنین نقض قطعنامه 2231، به صورت یکجانبه از آن خارج شد و سختترین و ظالمانهترین فشارها و تحریمها را بر مردم ایران تحمیل کرد.
در این میان، دولت آمریکا نه تنها تحریمهای سابق را برگرداند و موارد جدیدی را به آنها اضافه کرد، بلکه تحریمهای تازهای را نیز با برچسبهای دیگر وضع نمود. این اقدامات غیرقانونی در حالی صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران به موجب گزارشات 15 گانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی کلیه تعهدات خود در چارچوب برجام را انجام داده بود.
جمهوری اسلامی ایران مطابق حق غیرقابل انکار خود ذیل بندهای 26 و 36 برجام و در پاسخ به خروج یکجانبه آمریکا و عمل غیرقانونی وضع مجدد تحریمها توسط آن کشور، پس از چندین ماه صبر راهبردی و با در پیش گرفتن سیاست «مقاومت حداکثری» در مقابل «فشار حداکثری» دولت ترامپ، طی چندین مرحله اقدام به کاهش پایبندی به تعهدات هستهای خود ذیل برجام نمود که البته در صورت انجام تعهدات طرفهای مقابل، قابل بازگشت هستند.
اکنون با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن بایدن، فضای جدیدی شکل گرفته است. در این میان، بایدن با توجه به سیاست اعلامی خود مبنی بر بازگشت به برجام، با یک فرمان اجرایی ساده همانند آنچه که در ارتباط با پیمان آب و هوایی پاریس و سازمان جهانی بهداشت انجام داد میتواند به برجام بازگردد.
البته، مسأله اصلی بازگشت آمریکا به برجام نیست، بلکه آنچه مهم میباشد این است که تمام تحریمهای هستهای و سایر تحریمهای اعمال شده علیه ایران از سوی دولت ترامپ نه بر روی کاغذ، بلکه به صورت عملیاتی لغو گردد. چنین اقدامی از سوی آمریکا و طرفهای مقابل میتواند باعث بازگشت ایران به تعهدات خود ذیل برجام گردد.
در اینجا در ارتباط با سیاستها و رویکرد اروپاییها این نکته را باید یادآور شوم که انتظارات ایران از کشورهای اتحادیه اروپا برای حفظ برجام برآورده نشد و اقدامات این اتحادیه صرفاً در حد اعلام موضع سیاسی باقی ماند. حالا چه بگوییم کشورهای اتحادیه «نخواستند» یا بگوئیم «نتوانستند» در عمل تفاوت چندانی برای ایران نداشت، زیرا ملت ایران عملاً زیر فشار شدیدترین و ظالمانهترین تحریمها قرار گرفتند و سختیهای زیادی را متحمل شدند به گونهای که در شرایط سخت بیماری همه گیر کرونا قادر به تأمین دارو برای معالجه بیماران نیز نبودند.
در پایان انتظار میرود با اتخاذ رویکرد صحیح از سوی دولتمردان جدید آمریکا و بازگشت آنان به برجام و رفع عملی تحریمها علیه ملت ایران، زمینه انجام تعهدات متقابل طرفین ذیل این توافق فراهم گردد.