به گزارش مشرق، جشنواره امسال به دلایل فنی در نحوه برگزاری به یکی از پرحاشیهترین، جشنواره سالهای اخیر بدل گشت، هیات انتخابی که باید نقش هیات داوران را برعهده گیرد، ابهامات این جشنواره را چندین برابر کرد، در حالی که توسط برگزار کنندگان الگو قرار دادن جشنواره ونیز وعده داده شد.
آمیختگی هیئت انتخاب و هیئت داوران و اهرم پروانه نمایش تبدیل راهبرد گزینشی آثار را برای حضور در بخش مسابقه سختتر کردند. به عنوان مثال «فیلم صحنهزنی» میتوانست یکی از آثاری باشد که در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد. کارگردانی خوب و بازی قابل توجه بهرام افشاری و مجید صالحی بر شایستگی حضور این فیلم در بخش رقابتی جشنواره فیلم فجر تصدیق میکند. به این بهانه با «علیرضا صمدی» به گفت و گو نشستیم:
**طیفهای مختلفی از گروههای مختلف وابسته به رسانهها و گرایشات متفاوت فیلم شما را دیدند و اغلب فیلم را پسندیدند، «صحنهزنی» یکی از شانسهای خوب جشنواره بود، چه اتفاقی افتاد که فیلم در بخش رقابتی فجر حضور ندارد؟ علی رغم اینکه بازیهای خوب، فیلمبرداری غیر متعارف و برجسته و یک کارگردانی خوب را شاهد هستیم . فیلم آنقدر قابلیت دارد که روی جلد بسیاری از مجلات سینمایی به عنوان یکی از شانسهای جشنواره معرفی شد. تحلیل شما چیست؟
من متولد بعد انقلاب هستم در مدرسههای جمهوری اسلامی درس خواندم، کتابهای جمهوری اسلامی را خواندم، در دانشگاه جمهوری اسلامی درس خواندم، اصلاً نمیتوانم سانسورها را رعایت نکنم و این خطقرمزها وارد ذهن ما شده و خطقرمزهایی است که آنها را رعایت کردیم اما مسئله فقط اینها نیست، مسئله فقط پول است و دعوا فقط سر پول است.-من فکر میکنم هر سال در «جشنواره فیلم فجر» طیفهایی که لابیهای قدرتمندی در سینما دارند، معمولاً فیلمهای خودشان را به بخش اصلی و رقابتی میفرستادند و اندکی هم از فیلمهای بخش مستقل در بخش مسابقه حضور داشت. رسانهها تنها امید فیلمسازان مستقل بودند که از سینماگران مستقلی که بودجه ساخت اثرشان را از جایی نمیآوردند و به لابیهای سینمای ایران متصل نبودند، حمایت می کردند.
اما امسال تصمیم دبیر جشنواره برای حذف بخش سودای سیمرغ هیچ ربطی به کرونا ندارد و پس از این حذف میگویند، فقط باید کاندیداها نمایش داده شوند! نمیدانم وقتی فیلمها نمایش داده میشوند میان 16 فیلم یا سی فیلمی که هر سال نمایش داده می شد چه فرقی بود. یعنی با 6 فیلمی که از لیست رقابتی حذف شد، مردم کرونا میگرفتند و با نمایش 16 فیلم کسی مبتلا به کرونا نمیشود؟! این تغییر در سیاستگذاری تنها باعث شد همان تعداد فیلم مستقلی که هر سال دیده می شد دیده نشود.
**در حقیقت می توان گفت که سالهاست این مشکل شورای سیاستگذاری، به یکی از معضلات کلان جشنواره تبدیل شده و هر دبیر و مدیری، سیاستگذاری را به نفع مزاج فرهنگی خودش تغییر میدهد و هیچگاه جشنواره از قوانین مدون و ثابتی پیروی نمیکند و قانون اساسی مدونی ندارد.
-معمولاً این تغییرات به نفع خودشان است، یعنی به جریانهایی متصل است که میگوید چه کنیم که جشنواره به نفع ما تمام شود؟!
اتفاقی که برای فیلم من افتاد، اتفاق ناراحتکنندهای است. فیلم من یک فیلم قصهگوست، دارای بازیگر است و فکر میکنم در جذب مخاطب موفق خواهد بود بوده و ما واقعاً برای این فیلم کار رسانهای نکردیم و ولی می بینید با پخش یک عکس از صحنه زنی فیلم به یکی از فیلمهای مهم جشنواره تبدیل می شود و دوستان تاب این را نداشتند.
بیشتر بخوانید:
**جریان قدرت در آوردن فیلمها در بخش مسابقه نقش جدی دارد و این قاعده مافیایی همچنان استمرار دارد.
-لابی میکنند، لابیهایی که پشت پرده است و اسم فرد خاص، سرمایهگذار خاص در پشت پرده انتخاب نقش جدی دارد. بقیه نهادهای دولتی آثارش در جشنواره هست. این موضوع یک پیام واضح دارد یا با ما هستی یا حذف میشوی!
**شما با هیچ کدام از این گروهها پیمانی ثبت نکردید؟
-مشکل من این است که با هیچ کدام از این گروهها نبودم.
**فنیتر و مستندتر به سراغ تحلیل بخش داوری و انتخاب برویم.
-در هیچ جشنوارهای در دنیا 60 فیلم را به 8 نفر در 7 الی 8 روز نشان نمیدهند که انتخاب و داوری شود. اینها باید تقریباً روزی 7، 8 فیلم میدیدند، شما خودتان اگر در روز 9 فیلم ببینید چه حسی پیدا میکنید؟ در تمام جشنوارههای دنیا قواعد مرسومی وجود دارد، اما اینجا آقای طباطبایی نژاد دوباره چرخ را می خواهد اختراع کند.
**یعنی شما معتقدید آقای طباطبایینژاد هم مثل سایر دبیران نتوانست مانعی برای اعمال نفوذ لابیهای خاص سینمایی باشد؟
-دوستان کارشان را کردند، حذف فیلم «صحنهزنی» از کاندیداها اتفاق افتاده و معیاری ارائه نمیدهند. در خیلی از جشنوارههای معتبر جهان وقتی فیلمی را رد میکنند دلیل میآورند، اینجا چه معیاری بوده؟ یکی از اعضای هیئت داوری که شنیده ام خیلی میان دار هم بوده است. سالهاست که وارد فضایی از فیلمسازی شده است که مسئله و دغدغه اش تنها پول است و از یکی دو فیلم خوبی که دارد بسیار فاصله گرفته است. آیا در جشن فرهنگی باید چنین فیلمسازی قضاوت کند. وقتی چنین جریانی حاکم میشود مشخص است که فیلم من حذف میشود.
در این تیم مثلاً چه کسانی بودند؟ شورای سیاستگذاری ترکیب داوران را چطور انتخاب کرده است؟ افراد محترمی مثل جناب ساداتیان و نیما جاویدی هم بوده اند. اما قطعا در مقابل برخی جریانات نمی شود تاب آورد. من فکر میکنم اساساً در این دولت فرهنگ خیلی چیز مهمی نبوده،. یک زمانی میگفتند هنرمندان بالهای اجتماع هستند، الان مرغ عزا و عروسی شدند و فقط زینت مجالس هستیم و جایی که لازم شویم با ما تبلیغ میکنند.
من در دولت آقای روحانی دو فیلم ساختم و به او رای دادم و بسیار هم امیدوارانه رای دادم چون فکر میکردم دولت تدبیر و امید است ولی گویا دولت حذف و امید است. دو فیلم در بخش خصوصی تولید کردم و از جایی پولی نگرفتم و فکر میکنم ناجوانمردانه با من برخورد شد و آدم شرمندۀ دستهای خودش میشود که چرا رفته و رای داده است!
**از چماق پروانه نمایش برای حذف فیلم استفاده شد؟
-من فکر میکنم یک سوءتفاهمی بود، سه بار کی دی ام برای پروانه نمایش فیلم من باز میشود که این مسئله باعث شک شد اما با دوستان پروانه نمایش که صحبت کردم فهمیدم سه بار تکتک اعضا رفتند و دیدند و اینطور نبود که سه بار بازبینی شود، مثل اینکه مشکلی نبوده است.
**به سئوال قبلی بازگردم، منسابات فرهنگی در این چند سال چگونه تغییر رویه داده است که چنین بازنمودی در جشنواره فجر دارد و مستقلها حذف میشوند.
-من در مورد حذف آدمها در جریان سرمایهداری دارم حرف میزنم، یعنی چگونه جریانی تو را حذف میکند چون که یا با ما هستی یا نیستی. منطق سرمایهداری این است که به تو بقبولاند تو خوب نیستی وقتی با من نیستی! مانند آدمهایی که میآیند درس موفقیت میدهند، اگر تو خوب نیستی یعنی خودت نخواستی که خوب باشی، در صورتی که هیچ وقت به سیستم اشاره نمیکنند که آیا سیستم سرمایهداری اجازه میدهد که تو خوب باشی؟ میخواهند تقصیر را گردن تو بیندازند و این اتفاق در سینما هم دارد میافتد و تقصیر را گردن من میاندازند.میخواهند به من القاء کنند تو احتمالاً فیلم خوبی نساختی و احتمالاً بازیگران تو خوب نبودند. اصلا من می پذیرم که کارگردانی فوق العادهای نداشتم و حق اعتراض ندارم اما نمی توانم بفهمم بازی بهرام افشاری و مجید صالحی را چطور ندیدند.
این فیلم را تمام طیفهای مختلف دیدند و تا حالا کسی نگفته فیلم بدی است، مگر میشود؟! می دانم این حرفها برای من در آینده تبعات زیادی دارد. اما اینقدر خشمگین هستم که ترجیح می دهم این حرفها را بزنم.
من همیشه دستم روی زانوهایم بوده، کار و تلاش کردم، پول درآوردم و فیلم ساختم، واقعاً خیلی ناراحتکننده است در جایی که شعار داده میشود که قرار است برابری و عدالت باشد سرمایهداری تا استخوانش رسوخ کرده است.
** اساساً همۀ گروهها گویا فرهنگ را رها کردند.
-بله رها کردند و به نظرم سیاست دارد تغییر میکند، سیاست دارد به سمتی میرود که منطق پول شود، وقتی منطق فقط پول بشود ابتذال هم میآید.
**اتصال نداشتن به بدنه قدرت در سینما یک ویژگی برای حذف از جشنواره انقلاب شده است که در مخالف با گفتمان انقلاب است.
-من به جای اینکه بروم دانش سینماییام را بالاتر ببرم تا فیلم خوب بسازم باید به روابطم فکر کنم و از این به بعد باید روی روابطم کار کنم نه در سینما، آدمها را ببینم، چاپلوسی کنم! من این روزها خیلی ناراحت و خشمگینم و فکر میکنم این همه سال درس خواندن، فیلم ساختن، هیچ فایدهای نداشت.
**بخشی از حذف شدنها در مسیر جشنواره فیلم فجر اتفاق میافتد؟
-بله، یعنی شما را حذف میکنیم چون تو متفاوتی، مستقلی، چون خودت بودجه داری! چرا من باید حضور داشته باشم؟ چرا من باید در سینمای ایران حضور داشته باشم؟ من آدمی هستم که مستقل هستم، خودم پول میآورم و فیلم میسازم چرا باید حضور داشته باشم؟ شاید نفع من برای سینما باشد ولی برای لابی های سینمای ایران نیست. در هر جایی یک دایرۀ قدرتی وجود دارد که حضور آدمهای مستقل مزاحم است و خرمگس معرکه میشوم.
من متولد بعد انقلاب هستم در مدرسههای جمهوری اسلامی درس خواندم، کتابهای جمهوری اسلامی را خواندم، در دانشگاه جمهوری اسلامی درس خواندم، اصلاً نمیتوانم سانسورها را رعایت نکنم و این خطقرمزها وارد ذهن ما شده و خطقرمزهایی است که آنها را رعایت کردیم اما مسئله فقط اینها نیست، مسئله فقط پول است و دعوا فقط سر پول است.
** الان برخی این تحلیل را دارند که این دولت در ادوار مختلف جشنوارههای فیلم فجر کاری کرد که خیلی از اهالی سینما دلشان برای دوره مدیریت شمقدری تنگ شده است.
-در آن دورانی که میگویید، حمایتی را داشتند که موجب میشد دستبازتر عمل کنند و این حمایت شاید این شجاعت را به آنها داد. ولی از سال 1392 تا کنون با یک ترس عجیبی روبرو هستیم، یک ترسی که به خاطر حفظ میزها وجود دارد و سبب شده وزارت ارشاد در حوزه فرهنگ خیلی محافظهکار عمل کند.
**فیلمسازانی که بچههای سربهراهی بودند در اثر همین بیاعتناییها تبدیل به مخالفان جدی حاکمیت شدند.
-شکی وجود ندارد وقتی در روز روشن شما را حذف میکنند و هیچ حمایتی ندارید، چه باید بکنید؟!وقتی شما اینقدر روی یک نفر فشار میآورید، وقتی او مستقل است او را حذف میکنید و او را نادیده میگیرید، معلوم نیست چه اتفاقی برای او بیفتد.
فیلمسازی که قرار بوده در مسیر سینمای کشورش کار کند با نامهریها و درست قضاوت نشدن پیش خودش میگوید بیخیال این سینما شود.
من امکانش را دارم از این کشور بروم و دیگر اینجا زندگی نکنم، و واقعاً به این موضوع فکر کردم، من این سینما و این وضعیت را نمیفهمم که همه دارند دست به حذف تو میزنند! چرا؟! دبیر جشنواره آقای طباطبایینژاد میگوید ما فیلم شما را محترمانه کاندید نکردیم! یعنی چه؟!
من به عنوان یک فیلمساز جوان که در همین انقلاب پرورش پیدا کردم چه در فیلم اول و چه در فیلم دومم نه خطقرمزی را رد کردم، نه مثل خالتورسازان مربع و مثلث نشان دادم ولی فیلمی ساختم که یک آسیب اجتماعی مهم را تشریح و درمان میکند. همین دیروز بخش خبر ویژه ایران اینترنشنال 15 دقیقه داشت در مورد خودزنی و صحنهزنی حرف میزد و من در مورد این آسیب فیلم ساختم و در پایان اثرم هم امید دادم و هشدار دادم . اگر من بگویم اشکال دارد، ولی اگر سعودیها بگویند اشکالی ندارد، این واقعاً درد دارد بچهای که در انقلاب بزرگ شده است!
**** *******
فیلم سینمایی «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی در تهران ساخته شده و اولین تصویر از این فیلم در حالی منتشر شد که بهرام افشاری، مجید صالحی و پیام احمدینیا با چهرهها و نقشهای متفاوت در این اثر سینمایی ظاهر شدهاند.
با توجه به فیلمنامه اجتماعی «صحنهزنی» که صمدی آن را به نگارش درآورده است، فضایی ملتهب را شاهد خواهیم بود که بازیگرانی چون بهرام افشاری و مجید صالحی نیز در قالب شخصیتهایی غافلگیرکننده و متفاوت به همراه دیگر بازیگران ایفای نقش کرده اند.
«صحنهزنی» در لوکیشنهای مختلفی در تهران فیلمبرداری شده است و بهرام افشاری، مجید صالحی، مهتاب کرامتی، پیام احمدینیا، لیندا کیانی، محمد نادری و فرزانه سهیلی بازیگران این فیلم هستند.
مجید رضابالا تهیهکننده و مسعود زارع مجری طرح این فیلم سینمایی هستند.