سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فیلم «ستاره بازی» هاتف علیمردانی را قبل از نمایش در جشنواره فیلم فجر، بدون هیچ پیشبینی خاصی میتوان یکی از ضعیفترین آثار جشنواره فیلم فجر توصیف کرد. کارگردانی که از رده متوسطسازان ضعیف سینما، خارج نخواهد شد. حتی اگر یکی از بازیگران فیلمش مایکل مدسن، ستاره هالیوودی سگهای انباری(تارانتینو)، بیل را بکش، شهر گناه (رابرت رودریگوئر) و دنی براسکو باشد. اگر تمامی ستارههای هالیوود در قواره فیلمی همچون پدرخوانده گرد هم آیند و کارگردانی آن به علیمردانی سپرده شود، توانایی محدود او در فیلمسازی از مرزهای تعریف شده در سطور پیشین فراتر نخواهد رفت.
فیلم ستارهبازی، اثری ناقص و شبه مستند و فاقد استاندارهای سینمایی دراماتیک قابل دفاع است. کارگردان در آثار پیشین خود نشان داده شاهپیرنگ را به رسمیت نمیشناسد. فیلم، فیلمنامه قابل دفاعی ندارد و مخاطب مثل سایر آثار علیمردانی با امواج پراکنده داستانی مواجه است.
«ستارهبازی» به صورتی مغشوش از زمان حال به گذشته میرود و از گذشته دوباره به حال بازمیگردد و فیلمبرداری بدون قاعده کارگردان مخاطب را سرگشته میکند و لجام گسیختی حتی در سبک، پیامهای گلدرشت فیلم درباره مهاجرت و اعتیاد را تحتالشعاع قرار میدهد.
اشکال اصلی فیلمسازی علیمردانی مولف نبودن در حوزه کارگردانی است. با توجه به صحنه تصادف «صبا» و دوست قدیمیاش، رفتو برگشتهای زمانی، کارگردان ستارهبازی از سبک فیلمسازی آلخاندرو گونزالس ایناریتو یک تقلید دست چندم بشدت باسمهای را ارائه میدهد.
در سایر فیلمهای علیمردانی، الگو برداری از فیلمسازان شاخص داخل و خارجی بسیار نمود پررنگی دارد. به عبارت دیگر آثار علیمردانی متعلق به خودش نیست و او از آن دسته فیلمسازی است که از یک دگمه کتهای بسیار بدقواره و شلخته سینمایی میسازد.
مضامینی همچون مهاجرت، اعتیاد، خود ویرانگری فردی، به دلیل لحن پراکنده هیچگاه به مضمون اصلی فیلم تبدیل نمیشود. با توجه به گونه تقلیدی در سبک کارگردانی، تاکید بر عطفهای روایی و حرکت در یک مسیر مشخص دراماتیک، انگیزههای اصلی فیلمساز نیست.
در مسیر انحطاط یا خودویرانگری فردی «صبا»، شخصیت مرکزی، تا مرز فروپاشی، باید ابعاد روان فردی با دقت دراماتیزه شود. فیلم هیچ حس سمپاتیکی در همراهی با شخصیت اصلی نمیآفریند، حتی در خیانت مادر و جدایی پدر و ازدواج با فرد دیگری، مقصر اصلی پدر، شخصیت خنثی و بیاثر روایت است.
فرهاد اصلانی را اگر از کل فیلم حذف کنیم و این حذفها مشمول پرسوناژ همسایه مشهور آنان با ایفای نقش مایکل مدسن همراه باشد، هیچ اتفاق خاصی در مسیر روایت نخواهد افتاد.
با آگاهی از کیفیت و محتوای 50 درصد از آثار سینمایی که از گردونه رقابت در جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شدند، میتوان اذعان داشت که فیلم «ستاره بازی» از همه آنان اثر ضعیفتری است، اما «ستاره بازی» در لیست برگزیدگان هیات انتخاب حضور دارد. آیا مناسباتی فراسینمایی در این انتخاب دخیل است!؟
روز نخست جشنواره فیلم تلویزیونی و بشدت ضعیف «رمانتیسم عماد و طوبی» نمایش داده شد که یکی از سرمایهگذارانش «علیسرتیپی» تهیه کننده، سرمایهگذار و پخش کننده سینماست. روز دوم «ستاره بازی» نمایش داده شد، فیلمی در آمریکا ساخته شده و از فیلمفارسی کمپانی پویا فیلم(فرحبخش - علیخانی) ضعیفتر است.
نام «علی سرتیپی» در 4 فیلم مطرح حاضر در بخش مسابقه سی و نهمین جشنواره فیلم فجر مطرح است، در سه فیلم در مقام تهیهکننده و در یک فیلم به عنوان سرمایهگذار. در واقع اغلب تلاشهای سینمایی سرتیپی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
باید به این مسئله اشاره کرد که احتمالا سایر فیلمهایی که تهیهکننده و سرمایهگذارشان سرتیپی نیست و در بخش مسابقه حضور دارند، قرار داد پخش و نمایش خود را با مدیر مجموعه فیلمیران به مدیریت او ثبت کردهاند.
بیشتر بخوانید:
نفوذ فیلمیران تا قلب سازمان سینمایی
با این حساب میتوان به این گزاره توجه داشت که عنوان علی سرتیپی که احتمالا در سامانه فیلمنت با مصطفی کیایی (از اعضای هیئت انتخاب) همکاری خواهند داشت، در انتخاب بسیاری از آثار جشنواره شاید نقش مهمی ایفا کنند.
آیا با کنار هم قرار دادن چند گزاره نمیتوان استنتاج کرد، «جشنواره فیلم فجر» به روایتی «جشنواره فیلم علی سرتیپی» است؟
وقتی این احتمالات و شواهد را کنار یکدیگر قرار میدهیم، درخواهیم یافت که چرا بسیاری از فیلمهای با کیفیت جشنواره از بخش رقابتی کنار گذاشته شدهاند و بسیاری از آثار با عنوان پرطمطمراق «علی سرتیپی» در مقام، تهیه کننده، سرمایهگذار و پخش کننده در بخش مسابقه حضور دارند.
از طرفی باید به این نکته هم توجه داشت، آثاری که تهیهکنندگی آن بر عهده جواد نوروز بیگی است، پخش آن در سینماها بر عهده آقای سرتیپی خواهد بود.
در حاشیه فیلم ستاره بازی باید به کلیدهای علیسرتیپی در تولید ستارهبازی دقت کرد.
فیلمسازی در آمریکا صنعت بسیار گرانی است، کمپانیهای بزرگ آمریکایی اغلب تولیدات خود را در اروپا، استرالیا، زلاندنو و به صورت معمول جایی غیراز خاک آمریکا تولید میکنند و در این شرایط و در بحبوحه نوسان قیمت دلار به این گزاره باید توجه داشت، این تهیه کننده مشهور سینما، فیلم بسیار گرانی را در آمریکا تولید میکند که مایکل مدسن، بازیگری آمریکایی در آن حضور دارد و اغلب عوامل ایرانی هستند و سکونت این عده در آمریکا در ایام تولید فیلم، با هزینههای فراوانی توام است.
نکته مهم در مورد تولید فیلم ستارهبازی حضور مارشال منش بازیگر ایرانی مقیم آمریکا در این فیلم است. بازیگری که سالهاست در آثار ضد ایرانی خارج از کشور حضور پررنگ داشته است.
حضور مارشال منش بازیگر ایرانی فیلم ستاره بازی در آثار ضد ایرانی
چرا سازمان سینمایی به حضور چنین بازیگری مجوز میدهد، آنهم اثری که برای مخاطب داخل کشور ساخته شده است. جواب این سئوال احتمالا «علیسرتیپی» است که کلیدهای وعده داده شده دولت مستقر برای گشودن برخی قفلهای سینمایی و تبادلات فرهنگی در دست چهرههای موثر و قدرتمند سینماست.
حضور مارشال منش بازیگر ایرانی فیلم ستاره بازی در آثار ضد ایرانی
باید به این مهم توجه داشت که پخش و نمایش سینمایی بسیاری از آثاری که ظاهری توسط نهادهای ارزشی تولید شده به فیلمیران و سرتیپی سپرده شده است و کرونا چه توفیق گسترده ای برای فیلمیران به همراه داشت.