نوشتن انشا یکی از مهم ترین بخش ها در مقاطع تحصیلی مختلف می باشد و بهتر است دانش آموزان در مورد موضوعات مختلف ابتدا انشاهای مختلف را مطالعه نمایند سپس خلاصه ای از آن ها را بنویسند. انشا درباره خانه از انواع موضوعاتی است که اغلب این موضوع را برای نوشتن به دانش آموزان پیشنهاد می کنند.
انشا درباره خانه با مضامین دلنشین
موضوعات زیادی برای انشا وجود دارند و در دوران تحصیل اغلب از دانش آموزان خواسته می شود تا انشا در مورد دریا و انشا در مورد ثروت و انشا در مورد شغل آینده را بنویسند. در ادامه مجموعه ای از انشا درباره خانه را پیش رو خواهید داشت که امیدواریم از مطالعه آن ها نهایت بهره را ببرید.
انشا زیبا در مورد خانه
همه انسان ها از آغاز پیدایش همیشه به دنبال جایی بودند تا در آن مکان از گزند حیوانات وحشی، باد، باران، برف، سرما و آفتاب در امان باشند و آسیب نبینند.
انسان های نخستین به دلیل نبود امکانات و تجهیزات، غارها را برای زندگی و محل استراحت خود انتخاب کردند و کم کم با توجه به نیاز های آن دوران خانه هایی ابتدایی برای خود ساختند، ولی با پیشرفت بشر و گذشت زمان شکل خانه ها هم تغییر کرد و به اشکالی که امروزه در شهر ها و روستا ها می بینیم در آمد.
امروزه خانه ها در مناطق مختلف، با توجه به شرایط آب و هوایی آن منطقه با یک دیگر فرق داشته در شکل های مختلفی ساخته می شوند.
مثلا خانه های روستایی بیش تر با چوب، گِل، سنگ و … ساخته می شوند و صفا و صمیمت خاصی دارند.
خانه ها از نظر اندازه نیز با هم تفاوت دارند، بعضی از آن ها بزرگ تر و بعضی دیگر کوچک تر هستند.
مثلا خانه هایی که در شهر ها ساخته می شوند در شکل های آپارتمانی و ویلایی هستند، مصالح این خانه ها نیز با خانه های روستایی متفاوت است.
اما خانه ها با همه ی تفاوت هایی که با هم دارند در یک چیز مشترک هستند، آن ها محل امنی برای اعضای یک خانواده هستند.
خانه ها به هر شکل و اندازه ای که ساخته شوند، چه در شهر باشند و چه در روستا، جایی هستند که همه ی اعضای یک خانواده را در کنار هم و زیر یک سقف جمع می کنند.
جایی که در آن همه به هم عشق می ورزند و یک دیگر را دوست دارند، خانه جایی است که هر کدام از ما در هر کجای دنیا که باشیم می دانیم در آن کسانی هستند که ما را دوست دارند و چشم به راه بازگشت مان هستند.
ما در هیچ کجا به اندازه ی خانه ی خودمان احساس آرامش و امنیت نداریم، و هر جا که برویم دوست داریم زودتر به خانه ی خودمان باز گردیم.
من نیز مانند همه، عاشق خانه ای هستم که در آن همراه خانواده ام زندگی می کنم، هر روز صبح با طلوع آفتاب در مکانی که خانه ی من است بیدار می شوم و آرزو می کنم که تمام انسان ها سقف محکمی بالای سرشان داشته باشند که نامش خانه است.
انشا پرمحتوا در مورد خانه
مکانهای مختلفی در یک شهر وجود دارد. مدرسه، پارک، سینما، فرهنگسرا و… از این مکانها هستند. جایی هست که از همه مکانهای دیگر یک شهر اهمیت بیشتری دارد؛ آن مکان خانه است.
خانه محل جمع شدن افراد خانواده است. انسانها با زندگی در خانه و در کنار خانواده به آرامش دست پیدا میکنند. چرا که در این مکان احساسات فرصت بروز دارند. وجود پدر، مادر، خواهر و برادر به عنوان افرادی که در خانه حضور دارند، به آن گرما میبخشد و یکی از نیازهای اساسی انسان یعنی نیاز به آرامش، تأیید، حمایت و صمیمیت را برآورده میکنند.
خانههای یک شهر با توجه به وضعیت اقتصادی صاحبان آنها، بزرگ یا کوچک هستند. در شهرهای بزرگ بسیاری از خانهها آپارتمانی هستند که برای زندگی در آنها و داشتن رابطهای قانونمند و در عین حال صمیمی با همسایهها باید فرهنگ خاصی را رعایت کرد. در شهرهای کوچک و همین طور در محلههای قدیمی شهرهای بزرگ خانهها حیاط دارند و بچهها میتوانند آزادانه در آن بازی کنند.
خانهها در شهرهای مختلف معماریهای متفاوت دارند و از مواد گوناگون برای ساختن آنها استفاده میشود. در شهرهای بزرگ از آهن، سیمان و بتن برای ساخت خانه استفاده میشود. در شهرهایی که بارندگی زیاد است، خانهها سقف شیروانی دارند. در مناطق کویری در ساخت خانهها از خاک استفاده میشود. خانهها در مناطق محروم جنوب به شکل کپرهایی هستند از تنههای نخل درست شدهاند. خانه عشایر سیاه چادر است.
خانه های قدیمی که معماری زیبا دارند، به عنوان آثار تاریخی شناخته میشوند و برای بازدید عموم مردم از آنها استفاده میشود. به عنوان مثال خانه پیرنیا از خانههای تاریخی شهر کاشان است. خانه افراد مشهور در بعضی موارد به دست سازمان میراث فرهنگی ساماندهی و به موزه تبدیل میشود. خانه پدری نیما یوشیج در یوش، خانه پرفسور حسابی و خانه شهید رجایی از این خانهها هستند.
با همه این اوصاف خانه بهترین مکان دنیا است. هرجای دنیا که باشی، دوست داری یک روز به خانه برگردی و هیچ جای دنیا خانه نمیشود.
انشا درباره خانه با مضامین زیبا
اگر تاکنون شبی سرد و برفی، بدون سرپناه در خیابانی خلوت که احتمال رفت و آمد افراد تبهکار و سگ های ولگرد وجود دارد، سر کرده باشید حتما قدر آن را بیشتر از دیگران خواهید دانست.
بله، منظورم خانه است.
خانه سر پناهی است برای زندگی کردن که انسان را از گرما، سرما، برف، باران، دزد، حیوانات، افراد تبهکار و خطرات حفظ می کند.
خانه ها با مصالح مختلفی ساخته می شوند. بعضی خانه ها گلی هستند، بعضی با سنگ ساخته می شوند، بعضی با چوب، برخی با چادر برخی با برف، بعضی هم با آهن و آجر.
خانه ها شکلهای مختلفی دارند. بعضی خانه ها ویلایی هستند و حیاط و فضای باز دارند و بعضی خانه ها آپارتمانی هستند و دارای طبقات و واحد های مختلف در یک ساختمان هستند.
اندازه ی خانه ها هم با هم فرق می کند، بعضی خیلی بزرگ ودارای اتاق های زیادی هستند که اگر یک طرفش بمب بترکانی طرف دیگر خبردار نمی شود.
داشتن خانه بزرگ خیلی لذت بخش است، می توان راحت مهمانی گرفت، بازی کرد و …
بعضی خانه ها هم خیلی کوچک هستند و زندگی در آنها هرچند به لذت بخشی خانه های بزرگ نیست، اما اگر محبت بین افراد خانواده باشد این خانه ها خیلی دلچسب هستند چون باعث می شوند بیشتر کنار هم و نزدیک به هم باشیم.
در خانه ها افراد مختلفی زندگی می کنند، در بیشتر خانه ها خانواده زندگی می کنند. هر خانواده مجموعه ای از پدر و مادر و فرزندان است. گاهی در یک خانه چند خانواده با هم زندگی می کنند و گاهی هم اصلا خانواده ای زندگی نمی کنند؛ مثل یتیم خانه، که بچه های بی سر پرست در آن زندگی می کنند. در بعضی از خانه ها هم اصلا کسی زندگی نمی کند مثل کعبه که خانه خداست ولی هیچ کس داخل آن زندگی نمی کند و چون جای مقدسی است خداوند آن را خانه اش نامیده مثل مسجد که آن نیز خانه خداست، چون خدا نیاز به خانه ندارد.
خلاصه اینکه خانه ها شکلها و اندازه های مختلفی دارند، بعضی زیبا بعضی زشت اند، بعضی ها باعث افتخار و بعضی باعث خجالت اند، بعضی مقاوم و بعضی سست هستند و زود خراب می شود؛ اما آنچه که از همه مهم تر است این است که خانه محل آرامش انسان باشد. گاهی ممکن است خانه ای بزرگ و جادار و زیبا و مقاوم باشد اما انسان در آن خانه دلتنگ باشد و بین افراد خانواده محبت وجود نداشته باشد و دعوا و دشمنی، آرامش را از بین ببرد ولی درمقابل خانه ای کوچک و خشتی پر باشد از مهربانی و آرامش و دوستی بین افراد خانواده.
پس اگر شما هم در خانه ای که محل آرامش است زندگی می کنید شکرگزار خدا باشید.
انشا جالب درباره خانه
جهان که طلوع می کند خودت را در مکانی میابی که بی شک از آن توست.صاحب صدای سبزش هستی،دیوار هایش افتخار می کنند که تکیه گاه تو بوده اند.
خانه ای از جنس باران که پنجره هایش خورشید و آفتاب را به روی تو می گشایند،آینه هایش هر روز فقط تو را تکثیر مکنند.
خانه ای که تمام چهار فصلش،بهار است، شب هایش تابستانی خنک در باغچه زیبایش پدید می آورد.
در این خانه،کسی برای دوست داشتن دنبال دلیل نمیگردد،همه خالصانه یکدیگر را دوست دارند.
آنها یکدیگر را نگاه نمی کنند، آنها قضاوت نمی کنند،آنها دلهاشان همانند شانه هایشان بهم نزدیک است.
خانه ای از ایمان و عشق به خدا که طلوع ایمان ، پیشانی عشق را گرم نگه می دارد.خانه ای سرشار از کمال و شکوفه های سپید و جوان .
آسمان خانه ، فروتنی اش را با عشق به سر اهالی اش می ریزد،باغچه اش ، درختان را در آغوش می گیرد، وقتی ابرها دلتنگ می شوند ومی بارند.
انشا جالب در مورد خانه
دراین سقف بزرگ که در هرثانیه اش نفسی می میمیرد و نفسی می آید باید که جایی باشد تا با خیال راحت و دلی اسوده روزهای زندگی را سپری کنیم و برگ جدیدی از زندگی را ورق بزنیم،به اسم خانه…
متن انشا :
اگر خانه را معنی کنیم می شود سقفی بالای سرمان تا محفوظ باشیم از اسمان بزرگ که گاهی از سرخشم سرما وطوفان و سیل نازل می کند و گاهی از سرعشق باران و برکت ! چرا می گوییم گاهی ! زیرا که زمانی ما خانه ایی داریم با سقفی بلند و دیوارهای سنگی و جایی گرم و نرم تاازسرماو طوفان در امان باشیم و اسیبی به ما نرسدمی توان معنی کرد اسمان برایم برکت نازل کرده است.
اما زمانی که در گوشه ایی از دنیا روی یک تکه ی کاغذ یا کارتن درکوچه و خیابان که تنها سقف بالای سرمان اسمان است و از فقر و تنگدستی اشیانه ایی جزان نداریم می شود خشم ! و چرا خشم ! خشم خدا برای این ناعدالتی بین بندگانش…..
عده ایی خانه های مرفح و بزرگ دارند و عده ایی زیر پایشان فرشی ژنده و پاره…
خانه یعنی جایی که دران ارامش روح و جان برقراراست به همراه خانواده و مهرو علاقه به یکدیگر…خانه یعنی دورهم بنشینیم با دلی گرم و خوش غذایی بخوریم و از کارو بار و یار سخن بگوییم وکنارهم بخندیم و گریه کنیم ودرکنارهم و پشت هم قدم برداریم و مسیرزندگی را سپری کنیم.
خانه یعنی جایی که با دلی اسوده سربربالین بگذاریم و بادلی خوش سرازبالش برداریم….
خانه یعنی همان دستان پرمهرپدرو مادرم که مرا در اغوش می گیرند و همچون سپری از من مراقبت می کنند.
نتیجه گیری:
خانه یعنی جایی که من باعشق و ارامش و دلی خوش ومهربان چشم به دنیابازمی کنم و از دنیا می بندیم واین چقدرخوب می شد که همیشه یادم باشدیکی هست که می توان با کار هرچند کوچک من شاد شود و کمکی کرده باشیم . پس یادمان باشد همیشه به کسانی که ازما پایین ترهستند وبه کمک مانیاز دارند کمک می کنیم و دل انها راهرچند کوچک شاد کنیم.
در این مطلب گلچینی از انشا درباره خانه با مضامین دلنشین را پیش رو خواهید داشت که امیدواریم از مطالعه آن ها نهایت بهره را ببرید.