ماهان شبکه ایرانیان

امام خمینی و مکتب مقاومت در دوران معاصر

۱. وقتی آموزه های دینی، ما را متوجه این امر می کنند که مشیتی الهی که از چشم عموم پوشیده است، ولی انبیاء و اولیاء متذکر آن هستند، بر انسان ها و تاریخ آنها حاکم است، بر آن می شویم که بدانیم در هر صورت در زیر سایه اولیای الهی، آن مشیت و سرنوشت باید از طریق ما ظاهر شود و تحقق یابد، وگرنه برای شکوفایی خود، مطابق اراده الهی عمل نکرده ایم

امام خمینی و مکتب مقاومت در دوران معاصر

1. وقتی آموزه های دینی، ما را متوجه این امر می کنند که مشیتی الهی که از چشم عموم پوشیده است، ولی انبیاء و اولیاء متذکر آن هستند، بر انسان ها و تاریخ آنها حاکم است، بر آن می شویم که بدانیم در هر صورت در زیر سایه اولیای الهی، آن مشیت و سرنوشت باید از طریق ما ظاهر شود و تحقق یابد، وگرنه برای شکوفایی خود، مطابق اراده الهی عمل نکرده ایم. همان طور که وقتی حضرت سید الشهدا(ع) در رؤیایی که رسول خدا(ص) را در آن دیدند از حضرت شنیدند که فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ قَد شَاءَ أَن یرَاک قَتِیلًا... إِنَّ اللَّهَ قَد شَاءَ أَن یرَاهُنَّ سَبَایا» (ترجمه لهوف، ص 65) خداوند می خواهد تو را در این مسیر کشته شده و خانواده تو را اسیر ببیند. حضرت امام حسین(ع) همه اختیار خود را در مسیر اراده الهی که از طرف جدشان از آن آگاه شده بودند، به کار گرفتند و به عالی ترین شکوفایی ممکن رسیدند.

انبیاء و اولیاء امکانات و خصوصیات تاریخی ای را که ما در آن به سر می بریم به ما متذکر می شوند تا ما در بستر تاریخ خود به شکوفایی لازم دست یابیم.

یک ملت تنها پس از قرارگرفتن در شرایط تحقق مشیت الهی به خودآگاهی و تفکر تاریخی لازم می رسد و عملاً اراده خداوند را محقق می سازد. چنین ملتی در مقابل همه موانعی که اراده های شیطانی دوران ایجاد می کنند می ایستد، پیروز می شود و آینده را از آن خود می سازد. رهبر معظم انقلاب با توجه به چنین قاعده ای در تاریخ 14 /3 /98 در حرم امام خمینی فرمودند:

«یک خصوصیت از خصوصیات امام مقاومت و ایستادگی است. آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، اندیشه، تفکر و یک راه، برای زمان خود و در تاریخ مطرح کرد، بیشتر خصوصیت ایستادگی، مقاومت و عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع و طاغوت ها بود. امام مقاومت خود را به رخ همه دنیا کشید. چه طاغوت داخل در دوران مبارزات که خیلی ها خسته و مشرف به ناامیدی شدند، اما امام محکم و بدون ذره ای عقب نشینی ایستاد و چه بعد از پیروزی انقلاب که انواع فشارها به صورت همه جانبه تری در مقابل امام ظاهر شدند، اما امام باز هم اصل مقاومت و ایستادگی را فرو ننهاد.»

سبب این بود که تلاش و تهدید دشمن نمی توانست دستگاه محاسباتی امام را به هم بریزد؛ زیرا ایشان به بیّنات دین مبین اسلام متکی بود.

2. بدیهی است همه چیز در تاریخ از طریق اراده الهی و حکیمانه مدیریت می شود و بشر نیز در جریان این تحقق نقش دارد. ما امروز به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند می توانیم در راستای تحقق مکتب مقاومت نقش آفرینی کنیم:

«معنای مقاومت این است که انسان راهی را انتخاب کند که آن را حق می داند تا موانع نتوانند او را از حرکت در این راه منصرف کنند. حرف امام حاکمیت دین خدا بر جامعه مسلمین و بر زندگی عموم مردم بود. بدیهی است که این حرف و این مشی در عالم دشمنان گردن کلفتی دارد. اینکه حکومتی در قلب آسیا، در این نقطه حساس، در ایران به وجود بیاید که شعارش این باشد که با ظلم کنار نمی آید و از مظلوم حمایت می کند، معلوم است دشمنی را کسانی شروع کردند که اهل ظلم بودند. اینها طبعاً نمی توانستند با طبیعت پیام امام بزرگوار یعنی نظام جمهوری اسلامی سازگار باشند. امام از اول در مقابل این تهاجم ناجوانمردانه و خباثت آلود، فکر مقاومت، ایستادگی و گم نکردن راه و هدف را پایه گذاری کرد و به ملت ایران، مبارزان و مسئولان کشور، این راه را نشاندار کرد و گذاشت تا در این مسیر حرکت کنیم.»

3. اگر متوجه غلبه مشیت الهی بر همه قلمرو های حیات انسان ها در طول تاریخ باشیم، در آن صورت مطالعه تاریخ، مطالعه نحوه ظهور متفاوت مشیت خداوند در عالم و راهی برای خداشناسی خواهد بود؛ به شرط اینکه تنها به شناخت جزئیات محدود نشویم و از شناخت امر والا، یعنی سنت های جاری در عالم چشمپوشی نکنیم. رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«مقاومت به تدریج از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفت. امروز در منطقه ما، منطقه غرب آسیا، کلمه مشترک ملت ها مقاومت است. تحلیلگران بین المللی نیز معتقدند که یکی از مهم ترین علل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی همین است که جمهوری اسلامی مسیر مقاومت را در پیش گرفت، توفیق پیدا کرد و توانست بر موانع فائق بیاید.»

اگر انسان در مرتبه احساس بماند به هیچ ادراک کلی نمی رسد تا وارد عالم تفکر شود. آنچه اهمیت دارد تشخیص مصلحت های بزرگ در هر برهه و نسبت آنها با اراده ی الهی است. اعمال انسان های بزرگی چون امام بر همین اساس مورد توجه قرار می گیرد. این انسان ها از پندارهای معمولی فراتر می روند که می توانند مصلحت های بزرگ زمانه خود را تشخیص دهند. رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«امام مسیر مقاومت را انتخاب کرد. پشتوانه انتخاب مقاومت از سوی امام بزرگوار ما یک پشتوانه منطقی است. مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده و باشرفی در مقابل تحمیل و زورگویی است و موجب عقب نشینی دشمن می شود. هرجا ما ایستادگی و مقاومت کردیم، توانستیم پیش برویم.

هر جا تسلیم شدیم و طبق میل طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم. البته مقاومت، هزینه دارد، اما هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر از هزینه مقاومت است. قرآن می فرماید: «وَ لَینصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه.» همه آیات فراوان قرآن به کسانی که در راه مقاومتند، همین عاقبت را نوید می دهند. بخشی از استدلال قوی و منطق قوی امام همین آیات است که نشان می دهد مقاومت امر ممکنی است. درست در نقطه مقابل فکر غلط کسانی که می گویند و تبلیغ می کنند که فایده ندارد. خطای بزرگ همینجاست که کسی تصور کند در مقابل گردن کلفت های عالم نمی شود مقاومت کرد و ایستاد.

4. روح هر ملتی در هر زمانی با اراده الهی در آن زمان پیوند دارد و اگر آن ملت آمادگی لازم را از خود نشان دهد هر کاری که از او سر می زند با اراده حضرت رب العالمین هماهنگ خواهد بود و آن ملت نمودی از اراده الهی است. ملت ها به میزانی که متوجه این امر باشند، نقش آفرین خواهند بود و موفق به ساخت جهانی معنوی و دینی خواهند شد که آینده تاریخ از آن تغذیه می کند و آنها بر آینده تاریخ فرمانروایی خواهند کرد.

یکی از علائم انحطاط یک ملت ترجیح خواست فردی افراد بر مشیت و اراده کلی حضرت حق است، اراده ای که همه باید در ذیل آن قرار گیرند و مهم ترین کار متفکران جامعه توجه به حضور مشیت الهی و نظر به غایتی است که خداوند برای یک ملت اراده کرده است.

در افراد مختلف کوشش های بسیاری وجود دارند، ولی آن کوشش ها وقتی اهمیت دارند که در جهت غایت نهایی یعنی ظهور حضرت مهدی«عج» باشند. از این جهت در این عصر و این زمانه هر حرکتی که در مسیر به نتیجه رساندن انقلاب اسلامی باشد حرکت معنا داری خواهد بود و انسان را از نیست انگاری زمانه رهایی می بخشد و او را از نظر به منافع فردی که غفلت از امکانات الهی برای این ملت است، به مقاصد بالاتری می رساند. رهبر انقلاب می فرمایند:

«خطای محاسباتی از اینجا ناشی می شود که ما جبهه خودمان و جبهه مقابل را درست نشناسیم. باید حقایق مربوط به این زورگویان و خودمان را بدانیم. یکی از این حقایق، «قدرت مقاومت» است. در ادبیات سیاسی بین المللی، «مقاومت به شیوه امام خمینی» و «دکترین مقاومت امام خمینی» تبدیل به یک موضوع مهم شده است. یکی از چهره های سیاسی دنیا نوشته است:

«دوران نقش آفرینی منحصربه فرد توان نظامی و اقتصادی در سیطره جهانی در حال افول است. اینکه یک کشوری توان نظامی و اقتصادی زیادی داشته باشد و بتواند به سیطره خود ادامه بدهد، دیگر در حال افول است.»؛ «در آینده ا ی نه چندان دور شاهد قدرت های فرامرزی ای خواهیم بود که از لحاظ ماشین آلات جنگی و بمب اتم یا سهم در تولید صنعتی جهانی چندان بالا نیستند، اما با قدرت تأثیرگذاری بر میلیون ها انسان، سیطره نظامی و اقتصادی غرب را به چالش خواهند کشید.»؛«دکترین مقاومت خمینی با تمام توان شاهرگ های سیطره غرب و آمریکا را هدف گرفته است.» راز ماندگاری جمهوری اسلامی خطی است که امام بزرگوار برای ما باقی گذاشت.

5. هرکسی می تواند ذیل تاریخی که اراده الهی برای او رقم زده است درونیات خود را به منصه ظهور برساند. عناصر تشکیل دهنده یک ملت با یکدیگر سازگاری کاملی دارند و نمی توان عناصر تشکیل دهنده یک قوم را با عناصر تشکیل دهنده قوم دیگر جابه جا کرد. و لذا این تصور که انقلاب اسلامی می تواند نیل به اهدافش را در غرب جستجو کند، تصور باطلی است. رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«امروز جبهه مقاومت در منسجم ترین وضعیت خود در طی چهل سال گذشته است. در نقطه مقابل، قدرت استکباری آمریکا و خباثت رژیم صهیونیستی از چهل سال پیش به این طرف به مراتب تنزل کرده است و ما باید این نکته را در محاسبات خود لحاظ کنیم. آمارها نشان می دهند که اقتدار اقتصادی و تأثیرگذاری آمریکا در اقتصاد جهانی در طول این چندین دهه به طرز عجیبی سقوط کرده است.

6. رهبران واقعی ملت ها اصول کلی تاریخی خود را دریافته اند و در صدد تحقق آنها هستند. قدرت رهبران تاریخی ملت ها نتیجه پیوند آنها با مشیت الهی است و لذا راهی که چنین رهبرانی در تاریخ می گشایند مسیر سایر انسان های آن دوران و منشأ تحولات بزرگ است. هر چند تحقق این اهداف ملازم با رنج های باشد، ولی رهبران بزرگ برای پیوند با مشیت الهی به سختی ها اهمیت نمی دهند و از اهداف خود دست برنمی دارند. رهبر معظم انقلاب اهداف را این گونه ترسیم می کنند:

«هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطه بازدارندگی در اقتصاد، مسائل سیاسی کشور، مسائل اجتماعی و مسائل نظامی. در همه این زمینه ها باید به نقطه ای برسیم که برای تعرض به ایران بازدارنده باشد، یعنی دشمن ببیند فایده ای ندارد و با ملت ایران نمی تواند کاری بکند. مواجهه ما با مسائل و با دشمنانمان باید اولاً شجاعانه باشد و مرعوبانه نباشد. ثانیاً باید امیدوارانه باشد و مأیوسانه نباشد. ثالثاً عاقلانه و خردمندانه باشد و هیجانی و احساساتی و سطحی نباشد. رابعاً مبتکرانه باشد و از روی انفعال نباشد.»

7. سیاست در هرحال، مبنا و اساس حقیقی می طلبد، اگر سیاست از دیانت و مشیت الهی که در درون ملت جریان دارد، فاصله بگیرد به امری غیرواقعی تبدیل می شود و دیگر خواست کلی زمانه و خواست افراد نیست تا هرکس آزادی خود را در همراهی با خواست جمعی که در نظام اسلامی تحقق یافته بنگرد. با انقلاب اسلامی است که می توان به سیاستی دست یافت که ریشه در حقیقت دارد. چیزی که در شخصیت حضرت امام خمینی مشاهده کردیم و آن درک درست ترفندهای دشمن است. رهبر انقلاب می فرمایند:

«یک شرط دیگر برای موفقیت این است که ما به ترفند دشمن برای تضعیف اندیشه مقاومت توجه کنیم؛ زیرا اندیشه مقاومت، قدرتمندترین سلاح یک ملت است و طبیعی است که دشمن بخواهد این سلاح را از دست ملت ایران بگیرد و در اندیشه مقاومت تردید افکنی کند. ما باید متوجه وعده الهی باشیم که هرچه دشمن اسلام بیشتر مجهز شود، امید به نابودی آن بیشتر خواهد بود. خداوند می فرماید:

«وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤمِنُونَ الْأَحزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إیماناً وَ تَسْلیماً» (احزاب /22) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند، «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده و خدا و رسولش راست گفته اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. این نشان می دهد ایستادگی و مقاومت نتیجه ایمان و ارتباط با خداست. ازجمله وظایف ما حفظ دین و تقواست تا روحیه مقاومت در ما شکل بگیرد. وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن وقت، «قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسولُهُ وَ صدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم إِلاَّ إیماناً وَ تسْلیماً». در میدان جنگ هم مثل یک گلوله آتش، در دل هدف می نشیند. این نتیجه ایمان و ارتباط با خداست. مؤمنان در مواجهه با حوادث سخت دچار ترس و دلهره نمی شوند: «اَلا اِن اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هم یحزَنون «. این به خاطر ایمان، ارتباط با خدا و قبول ولایت الهی است. خوف و مانند آن نباید باشد. امام واقعاً نمی ترسید.

8. وظیفه اهل تفکر آن است که در تاریخ خود نقش آفرینی کنند و آنچه را که منسوخ است و دورانش به پایان رسیده نشان دهند تا جامعه گرفتار بی فکری و کودنی فرهنگی نشود. کودنی فرهنگی چیزی نیست جز مشغول شدن به اموری که مربوط به تاریخ گذشته است. وقتی تاریخ جدیدی در حال وقوع است، کسی که هنوز در گذشته زندگی می کند، منزوی می شود و نگاه نمی کند که اراده الهی در این دوران به چه چیز اشاره دارد تا وارد ساحت آگاهی شود. رهبر انقلاب می فرمایند:

«در مقابله با دشمن دو جور آدم وجود دارند: «وَ إِذ یقُولُ الْمنافِقُونَ وَ الَّذین فی قلُوبِهِمْ مرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً. وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یثْرِبَ لا مُقامَ لَکمْ فَارْجِعُوا...» (احزاب/ 12 و 13) این یک نگاه دید در مقابله با این حوادث است. یک دید دیگر این است: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم إِلاَّ إیماناً وَ تَسلیماً».

ما دو جور انسان داریم. یک عده هستند که وقتی هیمنه آمریکا و قدرت نظامی و دیپلماسی و تبلیغاتی و پول فراوان او را می بینند، مرعوب می شوند و می گویند ما که نمی توانیم کاری بکنیم، چرا بیخودی نیروهای مان را هدر بدهیم؟ این جور افراد الان هستند و در زمان انقلاب ما هم بودند. ما با افرادی مواجه بودیم که می گفتند چرا بیخود خودتان را زحمت می دهید؟ به یک حداقلی قانع شوید و قضیه را تمام کنید. عده دیگری هستند که نه قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه می کنند و نه عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار می دهند و می بینند که اینها حقیر محض اند و چیزی نیستند. وعده الهی را هم راست می شمارند و به وعده الهی حسن ظن دارند. خدای متعال به ما وعده داده است: «لَینصُرَنَّ اللَّهُ منْ ینصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزیزٌ» (حج/40) این وعده قطعی و مؤکد است. اگر چنانچه ما به وعده الهی حسن ظن داشته باشیم، یک جور عمل می کنیم و اگر نداشته باشیم، جور دیگری عمل می کنیم. خدای متعال افرادی را که سوءظن دارند، مشخص کرده است: «وَ یعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ أَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصیراً» (فتح/6) امروز هم هستند. چند آیه بعد می گوید: «بَل ظَنَنْتُم أَن لَن ینقَلِبَ الرَّسُولُ وَ المُؤْمِنُونَ إِلی أَهلیهِم أَبَداً وَ زُینَ ذلِک فی قُلُوبِکم وَ ظَنَنتُم ظَنَّ السوءِ وَ کنْتُم قَوماً بُوراً» (فتح /12 ) سوءظن به خدا موجب می شود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسن ظن به خدا داشته باشیم، آن وقت می توانیم پیش برویم.

9. از آنجایی که هر زمانه ای مسائل خاص خود را دارد، متفکران بزرگ با توجه به آن مسائل متوجه مشیت الهی در آن زمانه می شوند و راه حل هائی را ارائه می کنند که جوابگوی همه مسائل زمانه هستند. از این لحاظ می گوییم هر زمانی، متفکر خود را می طلبد، بدون آنکه از افقی که متفکران گذشته گشوده اند روی برگرداند.

وقتی به اراده انسان هایی که در مقابل مشیت الهی سربرکشیده اند نظر می کنیم متوجه می شویم که رسیدن به جامعه مطلوب دشوارتر از آن است که در ابتدای امر گمان می شد، ولی این بدین معنا نیست که برای شکوفایی خود و جامعه راه حل دیگری غیر از راه مقاومت داریم، بلکه می فهمیم خداوند از ما پایداری و مقاومت بیشتری را انتظار دارد و می خواهد تاریخی را به ظهور برسانیم که بناست اندیشه های ژرف در آن ظهور کنند.

جناب سید حسن نصراللّه در جمعه 21 /4 /98 با شبکه خبری «المنار» درباره برخی از قسمت های نقشه فلسطین اشغالی به صورت مصاحبه کرد و رسانه ها گفتگو را از این بابت که هر جمله اش مثل موشکی نقطه زن به سوی سیاستمداران و افکار عمومی اسرائیل و حاکمان غربی و سعودی و اماراتی شلیک شد و به صورت پیشگیرانه خواب و تخیل حمله به ایران و لبنان را از سر دشمنان بیرون کرد، «نقشه محو اسرائیل» توصیف کردند. صلح راستین وقتی برقرار می شود که قدرت واقعی از آن ما باشد و این تنها با «مقاومت» ممکن است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان