سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**آرمین:دولت روحانی مثل یک «بوکسور» با دست های بسته است
«محسن آرمین» از نمایندگان متحصن در مجلس ششم و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است. همچنین هیچ دولتی به بدشانسی دولت دوم روحانی نمیتوانید پیدا کنید. این بدشانسی به بلاهای آسمانی پیدرپی مثل سیلهای عظیم جنوب و شمال کشور و زلزلههای ویرانگر غرب کشور محدود نمیشود؛ پیروزی یک رئیسجمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و بهقدرترسیدن افراطیون ایرانستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگینترین تحریمها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهمترین بدشانسیهای دولت دوم روحانی بود. بدشانسیهای دولت کم بود، ویروس کرونا هم به آن افزوده شد».
آرمین در ادامه گفت:«(باید)...دست باز آقایان دلواپس و آزادی بیحدوحصر مخالفان در انواع توطئهها علیه دولت، نظیر حمله به سفارت عربستان که امروز با رسیدن اسرائیل پشت مرزهای کشور، داریم تاوان آنها را میدهیم و سناریوهای براندازانه دیماه 96 و تشویق مردم به اعتراضات آبان 98 و سپس برخورد با آن...(را نیز مدنظر داشت)...من بوکسوری را که با دستهای بسته به رینگ میفرستند، همینقدر که تا پایان مسابقه ضربه فنی نمیشود، بازنده نمیدانم و در مجموع به عملکرد دو دوره آقای روحانی نمره مثبت میدهم».
این فعال فتنه 88 در این مصاحبه تاکید کرد:«تصور کنید اگر آقای جلیلی که به قول خودشان مذاکره دیپلماتیک را با کلاس درس اشتباه میگیرد، رئیسجمهور میشد، کشور چه سرنوشتی پیدا میکرد؟ من به شما میگویم ایران همچنان ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل و تحت تحریمهای بینالمللی قرار داشت و مصیبتی که چهار سال بعد با رویکارآمدن ترامپ بر سر کشور آمد، بدون فضای تنفسی که برجام به وجود آورد، ادامه پیدا میکرد و امروز با گرانی، بیکاری و تورم چند برابر مواجه بودیم. دیگر توافقنامه برجامی هم در کار نبود که امروز با رفتن ترامپ امکان بازگشت آمریکا به آن و رفع تحریمها وجود داشته باشد».
«دولت روحانی بدشانس است»، «دولت روحانی اختیارات لازم را ندارد»، «رئیس جمهور تدارکاتچی است» و...این ها ادعاهای فعالین اصلاح طلب در توجیه عملکرد دولت است.
جالب اینجاست که همان طیفی که ادعاهای مذکور را مطرح کرده است، از هفته های گذشته به تکاپو افتاده و از قریب به 30 نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 نام برده است. اگر دولت در ایران دست بسته است و اختیارات لازم را ندارد و تدارکاتچی است، پس این تکاپوی شدید اصلاح طلبان برای ورود به پاستور به چه معنی است؟!
این رفتار مصداق بارز بی اخلاقی و بی مسئولیتی اصلاح طلبان است. طیفی که هیچ طرح و برنامه ای برای اداره کشور ندارد و در مقطع انتخابات بجای ارائه برنامه های راهبردی، مشغول هراس افکنی در مردم و ترساندن مردم از سایه جنگ و بیان دروغ های شاخدار می شود.
در ادامه اگر در انتخابات شکست بخورد با دروغ تقلب، کشور را به آشوب می کشد و اگر در انتخابات پیروز شود، علیرغم دروکردن کابینه، با دروغ اختیارات محدود، از رسیدگی به مطالبات مردم و رفع مشکلات کشور شانه خالی می کند.
اسرائیل اکنون درگیر مشکلات عدیده در خاک سرزمین های اشغالی و همچنین در سطح منطقه است. با این وجود جماعتی که در سال 88 مورد تمجید سران رژیم صهیونیستی قرار گرفتند و از آن ها تحت عنوان «سرمایه های اسرائیل در ایران» نام برده شد، با بزک این رژیم جنایتکار و ذلیل، مدعی هستند که اسرائیلی ها پشت مرزهای ایران هستند. آن هم رژیمی که از ترس به دور خود دیوار کشیده و حتی توانایی مقابله با «بادبادک های آتش زای» جوانان فلسطینی را هم ندارد.
افراطیون اصلاح طلب در سال 96 مدعی بودند که اگر رقبای روحانی پیروز شوند، دلار 5 هزارتومان خواهد شد. همان طیف اکنون بجای ارائه گزارش عملکرد خود، یا قصور و تقصیرهای خود را به گردن بدشانسی می اندازند و یا همچنان مردم را از قالیباف و جلیلی و ...می ترسانند.
** چون آمریکا زور بیشتری دارد،این ماییم که باید نرمش کنیم
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«طرفی که نقض تعهد کرده باید به اجرای تعهدات خود برگردد و بدین معناست که آمریکا باید در لغو تحریمهایی که بعد از برجام فعال کرده، پیشقدم شود ولی روابط بینالملل براساس منطق حقوقی نمیچرخد، بلکه بر پایه موازنه قدرت میچرخد و این عنصر قدرت است که حتی بر مناسبات و الزامات حقوقی حکومت میکند. حقوق به نوعی دنبالهرو قدرت کشورها و یکی از ابزارهایی است که در تنظیم مناسبات نقش دارد و نقشش هم در حد قدرت نیست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اکنون به لحاظ منطقی حق داریم که بگوییم آمریکا باید تعهدات خود را انجام دهد ولی نمیدهد! سوال این است که چه اتفاقی میافتد؟ یا ایران باید وضعیت فعلی یعنی ادامه تحریمها را تحمل کند یا بههرحال راهی پیدا کند که تحریمها برداشته شود و آمریکا شرط آن را با اجرای تعهدات برجامی توسط ایران میداند که اینجا درحقیقت نوعی زورآزمایی مطرح است و این نیست که حق کدام طرف است و اصلا براساس اینکه حق کدام طرف است، مناسبات تنظیم نمیشود. تازه حق قابل تفسیر است و در چارچوب سازوکارهای بینالمللی است که این تفسیر صورت میگیرد که به نوعی تحت تاثیر عنصر قدرت است»
روزنامه آرمان تصریح کرد:«ایران نباید اقدامی انجام دهد که بیشتر به خودش ضربه بزند. یعنی اگر ایران ببیند هدفی که دنبال میکرده از این مسیر حاصل نمیشود، منطقی نیست که به خودش ضربه بزند و مثلا از انپیتی خارج شود. چون هر اقدامی از این دست باعث میشود که فشارها بر ایران بیشتر شود و اجماع جهانی هم شکل بگیرد و ما از طرف کشورهای بیشتری تحت فشار قرار بگیریم. ایران باید با درایت کامل این مرحله را مدیریت کند و اگر لازم است نرمشها و انعطافهایی نشان دهد که بتوانیم ضرر کمتری متحمل شویم».
آمریکا به همراه انگلیس، فرانسه و آلمان از جمله دولت هایی هستند که فقط زبان زور را می فهمند. این دولت ها که به زورگویی، غارتگری و مداخله گری مشهور هستند اگر از طرف مقابل عقب نشینی و انفعال ببینند، بر گستاخی و زیاده خواهی خود افزوده و به امتیازگیری یکطرفه ادامه می دهند. این اقتدار و قاطعیت طرف مقابل است که می تواند معادلات طرف زورگو و غارتگر را به هم ریخته و منجر به توقف امتیازدهی یکطرفه و در ادامه منجر به امتیازگیری شود.
رهبر معظم انقلاب- 19 بهمن- در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش 5 محور را درباره برجام مطرح کردند:
اول اینکه، در جمهوری اسلامی ایران هیچکس گوشش بدهکار مهملگوییهای افراد بدون استحقاق در آمریکا و اروپا نیست.
دوم اینکه، بر اساس منطق و استدلال، آمریکا و سه کشور اروپایی که تعهدات برجامی خود را زیر پا گذاشتهاند، حق تعیین شرط و شروط برای برجام ندارند.
سوم اینکه، طرفی که حق دارد برای ادامه کار برجام شرط بگذارد، جمهوری اسلامی ایران است چرا که از اول به همه تعهدات برجامی خود عمل کرد ولی آنها تعهدات خود را نقض کردند.
چهارم اینکه، ایران هنگامی به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت که آمریکا همه تحریمها را در عمل و نه در حرف یا بر روی کاغذ، لغو کند.
پنجم اینکه، پس از راستیآزماییِ صحت لغو تحریمها، جمهوری اسلامی ایران تعهدات برجامی خود باز خواهد گشت. این، سیاست قطعی و غیرقابل برگشت جمهوری اسلامی و مورد اتفاق همه مسئولان است و هیچکس از آن عدول نخواهد کرد.
روزنامه اصلاح طلب اعتماد چندی پیش در مطلبی با انتقاد از عملکرد دولت روحانی در سیاست خارجی نوشته بود:«به نظرم بسیاری از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و روابط بینالملل را به گفتگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».
** تکرار ماجرای دلار 4200 تومانی، این بار با بزک FATF
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «بیم و امیدِ دو کنوانسیون بلاتکلیف» نوشت:«داستان لوایح در ارتباط با گروه ویژه اقدام مالی در ایران این روزها وارد فاز تازهای شده است. پس از آنکه عالیترین مقام جمهوری اسلامی در حکمی بیسابقه پس از نامهنگاری رییسجمهوری دستور بررسی این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام را آن هم پس از حدود 2 سال سکوت صادر کرد، انتظارها برای تصویب الحاق دولت جمهوری اسلامی به کنوانسیونهای بینالمللی مقابله با تامین مالی تروریست و مقابله با جرایم سازمانیافته فراملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام دوچندان شد ولی خیلی زود اعضای این نهاد بهویژه اصولگرایان بهنسبت پرتعداد مجمع ثابت کردند که چندان توجهی به این امیدها ندارند؛ همانطور که نسبت به اظهارات پرتعداد کارشناسان در تایید لزوم الحاق ایران به این کنوانسیونها بیتوجه بودند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اعضای اصولگرای مجمع یکی پس از دیگری به اظهارنظر پرداخته و تاکید کردند که احتمال تصویب الحاق ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT در مجمع تشخیص بسیار ناچیز است اما از قرار معلوم این اظهارات بازهم نتوانسته مثال سدی مقابل خواست و میل دولتیها عمل کند و معاون حقوقی رییسجمهوری از یکسو و وزیر اقتصاد و دارایی از سوی دیگر تلاش میکنند نظر اعضای مجمع برای تصویب این لوایح را جلب کرده و مقدمات خروج ایران از لیست سیاه FATF همزمان با افزایش احتمال لغو تحریمهای امریکا را فراهم آورند».
در فروردین 96 وقتی زمزمه سیاستگذاری دولت از طریق اجرای «دلار 4200 تومانی» مطرح شد، بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان ارشد اقتصادی با این سیاستگذاری مخالفت کرده و با دلایل فنی و کارشناسی تاکید کردند که این اقدام، به نام مردم ولی به کام رانت خواران است و تبعات منفی گسترده ای در پی دارد.
در آن مقطع رسان های اصلاح طلب از جمله روزنامه اعتماد- متعلق به الیاس حضرتی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم- و روزنامه سازندگی، با بی اعتنایی نسبت به نظرات کارشناسان و صاحبنظران، به تعریف و تمجید از این طرح پرداخته و تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» در صفحه اول روزنامه های خود چاپ کردند.
روزها و ماهها گذشت و همانطور که کارشناسان دلسوز و صاحبنظران حوزه اقتصادی به درستی تشخیص داده بودند، دلار 4200 تومانی- که به دلار جهانگیری مشهور شد- خسارت های هنگفتی به بار آورد و جیب رانت خواران را پر کرد وهمزمان سفره مردم را کوچک کرد.
پس از آنکه دلار 4200 تومانی منجر به از دست رفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد و به عبارتی وقتی کار از کار گذشت، تازه رسانه های اصلاح طلب از جمله روزنامه اعتماد به صف منتقدان دلار 4200 تومانی پیوسته و آن را عامل رانت و زمینه ساز مشکلات اقتصادی معرفی کردند.
حالا همان طیف همزمان با مخالفت کارشناسان و صاحبنظران با لوایح مرتبط با FATF از این لوایح خسارت بار دفاع کرده و آن را بزک می کنند.
سازمان FATF صراحتا اعلام کرده که حتی اگر ایران لوایح پالرمو و سی اف تی را هم تایید کند، تضمینی برای خارج کردن ایران از لیست سیاه وجود ندارد.
کارویژه اف ای تی اف، هوشمندسازی تحریم های وزارت خزانه داری آمریکاست و پذیرش دستورات این سازمان، در حقیقت اجرای خودتحریمی در ایران است.