در گزارش امروز صفحه بازارچه «دنیایاقتصاد» خبرنگار روزنامه این بار به بهانه نزدیکی به روز ولنتاین به بازار فروش هدایای ولنتاینی که شامل عروسک، شکلات، آبنبات، وسایل تزئینی و.... میشود سری زده و وضعیت فروش آنها را از نزدیک مورد بررسی قرار داده که در همین بررسیها یکی از فروشندگان که مردی است با موهای نیمه سفید که حدودا 45 سال دارد میگوید: «همه ساله با نزدیک شدن به 25 بهمن ماه بازار فروش عروسک، شکلات، گل مصنوعی، جعبه کادو و... که همگی سرخرنگ هستند داغ میشد. استقبال از سوی خریداران به اندازهای است که همه ساله فروشندگان زیادی از صنفهای مختلف به این صنف ورود کرده و به فروش این قبیل محصولات میپردازند. بهطوری که به علت همین استقبالی که از سوی مشتریان بوده؛ حتی در مغازههای اطراف محل سکونت خود نیز شاهد تغییر دکوراسیون برخی از آنها و تغییر رنگ دکور و محصولات به رنگ قرمز هستید.»
مشتریهایی که بیشتر تماشاچی هستند تا خریدار!
به گزارش خبرنگار ما امسال گویا وضعیت اقتصادی روی این مناسبت نیز بیتاثیر نبوده و استقبال به میزان سالهای گذشته نبوده است زیرا نه تنها تعداد مغازههای محلی که تغییر تم دادهاند زیاد نیست بلکه داخل همین مغازهها نیز مشتری چندانی همانند سالهای گذشته به چشم نمیخورد. با ورود به بازار بزرگ تهران مثل همیشه با سیل عظیمی از جمعیت که سر و صدای زیادی را به پا میکند مواجه هستیم؛ یکی قیمت را میپرسد، آن یکی از سایز و رنگبندی محصولات سوال دارد. دیگری با همراهان خود مشورت میکند و برخی نیز بعد از کلی سوال و زیر و رو کردن دقیق محصولات موجود در مغازه آنجا را ترک میکنند. با کلی پرس و جو درباره محل دقیق فروشندگان این کالاها، بالاخره به پاساژ قدیمی و کهنهای میرسم که مملو از مغازههایی است که کاغذ کادو، خودکار، دفتر، وسایل تزئین تولد، شمع و... میفروشند. پلهها را که بالا میروم و کمی به سمت راست میپیچم رنگ چشمنواز قرمز توجهم را جلب میکند. بیش از 10 مغازه کوچک در کنار یکدیگر که به علت تنوع بالا و حجم زیاد کالا، بخشی از محصولات خود را که شامل جعبه کادوهای قرمز مشکی، پوشال قرمز، گلبرگهای خشک گل سرخ، عروسکهای خرس و گاو با رنگ قرمز و... میشود بهصورت منظم بیرون مغازه و در دو طرف در ورودی چیده است. همین تناژ رنگ قرمز در این راسته بازار بزرگ تهران ایجاد شده میتواند خیلی از افراد را که قصد خرید ندارند نیز به خرید تشویق کند. اما جمعیت چندان زیادی از مشتریان در این مغازهها حاضر نیستند.
در اولین مغازه پسری جوان با لهجهای محلی که خبر از یزدی بودن آن میدهد حضور دارد که با سلامی گرم مرا بیشتر ترغیب میکند با هیجانی بیشتر مغازه را رصد کنم. پرسیدم: چرا اینقدر خلوت؟ میگوید: «والله خودم هم نمیدانم. اتفاقا قبل از ورود شما به این فکر میکردم اگر در این چند روز فروش خوبی نداشته باشم با این همه عروسک و وسایل تزئینی قرمز چه کنم؟» نگرانی از چشمان مغازهدار میبارید و از همین چند کلمه مشخص بود که نبود مشتری چقدر برایش عذابآور بوده است. پسر یک صندلی کوچک را از میان وسایل فروش نرفته پیدا کرد و نشست و با ناراحتی میگوید: «حالا شاید بتوانم وسایل تزئینی را انبار کنم اما خوراکیها را چه کنم؟»
نبود مشتری حتی برای شکلاتهای ایرانی
در این راستا مغازههایی هستند پر از شکلات با طعمهای مختلف که فروشندگان میگویند بر اساس ذائقه و تقاضای سالهای گذشته این شکلاتها را خریداری کردهاند تا کم و کسری در مغازه خود نداشته باشند و همه نیازهای مشتری را بتوانند در اختیار آنها قرار دهند. اما امسال گویا بر خلاف سالهای گذشته خبر چندانی از فروش نیست و فروشندگان از مشتریان رکب خوردند. وارد مغازهای میشوم که دختر فروشنده با دلخوری درحال مرتب کردن قفسههای مملو از شکلات با برندها و طعمهای مختلف ایرانی و خارجی است.
از دختر پرسیدم: وضعیت فروشتان نسبت به سال گذشته چگونه است؟ دختر با خشم تمام میگوید: نمیبینی که پشه هم پر نمیزند. خدا میداند که چکهایم را چگونه میخواهم پاس کنم؟» مجددا سوال کردم یعنی از صبح مشتری نداشتید؟ دختر گفت: «چرا اما تعدادشان به اندازه انگشتان دست هم نمیشود. به جرات یکسوم مشتریان سال گذشته را هم نداشتم.» پرسیدم سال گذشته شکلات خارجی بیشتر مشتری داشت یا ایرانی؟ دختر فروشنده سرش را بالا آورد و گفت: «پارسال سود خوبی از فروش شکلات خارجی داشتم. اغلب مشتریانی که تا اینجا میآمدند برای خرید شکلات خارجی تازه بود که شلوغی بازار را به جان میخریدند و گرنه شکلات ایرانی را که سوپر مارکت محل آنها نیز دارد. اما امسال مشتری برای ایرانیها هم نداریم چه برسد به خارجی؛ آن هم با این قیمت بالایی که دارند. شکلات ایرانی که سال گذشته قیمت آن 8 هزار تومان بود، امسال قیمت آن 16 هزار تومان شده است.»
سه عامل اصلی گرانی شکلات
از مغازه که خارج میشوم دو مغازه دیگر را نیز از نظر میگذرانم و میبینم در آنها هم رفت و آمد چندانی نیست. مشتریان یا خرید نمیکنند یا کیسه خرید کوچکی که در دست دارند نشان میدهد خریدشان چندان چشمگیر هم نیست. شرایط فروش آنها نیز کاملا مشخص است بنابراین نه وارد مغازه میشوم و نه سوالی میپرسم. مغازه شکلاتفروشیای را میبینم که تعداد مشتریان حاضر در آن تقریبا قابل توجه است. وارد میشوم، فروشنده به محض ورودم میگوید: «تک فروشی نداریم.» وارد میشوم و با یکی دو نفر از خریداران که مشغول خرید و انتخاب هستند صحبت میکنم که آنها میگویند: «امسال نسبت به سال گذشته شکلات خارجی کمتر در عمدهفروشیها است. قیمت شکلات نسبت به سال گذشته دو برابر شده؛ البته شکلات خارجی افزایش قیمت بیشتری را تجربه کرده است به طور مثال قیمت هر عدد شکلات مارس سال گذشته 10 هزار تومان بود، اما امسال با نرخ 25 هزار تومان در مغازهها عرضه میشود. یا اینکه شکلات TOBLERONE Toblerone 100 گرمی شیری تابلرون با قیمت 20 هزار تومان فروخته میشد؛ در صورتی که در حال حاضر همین شکلات را با قیمت 36 هزار و 500 عمدهفروشان به مغازهدارها عرضه میکنند که علت اصلی آن قیمت دلار، تحریم و شیوع ویروس کرونا است.» به گزارش خبرنگار ما گویا سالهای گذشته بهترین جای ویترین همه مغازههای شکلاتفروشی در بازار بزرگ تهران به شکلاتهای خارجی با برندهای معروف اختصاص داشته اما امسال این ویترینها پر بود از شکلاتهای ایرانی که تولیدکنندگان داخلی گویا با اضافه کردن چاشنی خلاقیت، بستهبندیهایی به جرات زیباتر از بستهبندی شکلاتهای برندهای خارجی برای آنها در نظر گرفته بودند. همچنین برخی از فروشندگان از طعم خوب آنها و قیمت مناسبی که به خود اختصاص داده بودند میگفتند. اما شواهد در این بخش از بازار خبر از کاهش توان مالی مردم نسبت به خرید این محصول با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه میداد.