سرویس سیاسی مشرق - دو کودتا در کمتر از چند روز در یک حزب سیاسی اصلاحطلب باعث شد اعضای حزب علیه دبیرکل دست به افشاگری بزنند.
حزب جمهوریت در آخرین اطلاعیه خود نوشته است که چند عضو این گروه سیاسی از شورای مرکزی کنار گذاشته شدهاند. اما رحمتالله بیگدلی عضو حزب، در گفتوگو با «مشرق» به شرحی متفاوت از ماجرا پرداخته است.
بیگدلی میگوید: «دهها صفحه سند از تخلف در داخل و بیرون حزب از دبیرکل حزب جمهوریت را در دست دارد که اگر آنها را منتشر کند پای منتجبنیا نیا به زمین میچسبد».
حزب جمهوریت بهتازگی دچار تغییر و تحولات اساسی شده است. منتجبنیا دبیرکل به همراه تعدادی دیگر از اعضاء اعتقاد دارند که گروهی از شورای مرکزی با نزدیک شدن به محمد خاتمی قصد حذف او را دارند، زیرا حزب جمهوریت نمیخواهد تابع اصلاحطلبان رادیکال باشد.
آقای منتجبنیا در مصاحبهای ادعا کرده که اعضای اخراجی این حزب هوادار سلطنت طلبان بودهاند و از جاسوسی مانند موسوی مجد حمایت میکنند!
در آن سو رحمتالله بیگدلی به نمایندگی از طیف حذف شده؛ منتجبنیا را به کودتا و پروندهسازی متهم میکند. بیگدلی در واکنش به گزارش «مشرق» [1]دفاعیهای را ارسال کرده و در آن از جزئیات یک کودتا و فساد سیاسی در حزب اصلاحطلب جمهوریت پرده برداشته و منتجبنیا را به انجام یک مناظره در مشرق دعوت کرده است!
بیگدلی در این باره مینویسد: اظهارات آقای رسول منتجبنیا کذب محض و برای نجات خویش از مخمصهای است که به علت تخلفات گسترده در حزب جمهوریت ایران اسلامی برای خود رقمزده است.
قاطبه اعضای حزب جمهوریت ایران اسلامی از نیروهای متعهد، خدوم و دشمن سلطنت و دیکتاتوری هستند و اینگونه اظهارات و ایراد چنین تهمتهایی به آنان فقط از یک ذهن معیوب برمیآید.
منتجبنیا مجیز گوی خاتمی است!
بیگدلی با اشاره به یکجانبهگرایی خاتمی نوشته است: آقای منتجبنیا این روزها شبانهروز مجیز آقای خاتمی را میگوید تا جایی در جبهه اصلاحات برای خود دستوپا کند، اما کسی او را تحویل نمیگیرد. آقای منتجبنیا اخیراً هم درخواست عضویت در شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را داشت که به دلیل تخلفات گسترده وی در حزب جمهوریت درخواست او بهاتفاق آرا کنار گذاشته شده است.
اعضای شورای مرکزی حزب جمهوریت شدیداً مخالف سلطنت و دیکتاتوری هستند و یکبار یکی از خواهران ارجمند به نام سرکار خانم فاطمه قاسمی در قبال دیکتاتوریهای آقای منتجبنیا در جلسهای خطاب به ایشان گفت: ما انقلاب نکردیم که شاه را کنار بگذاریم و شما را بر خود مسلط کنیم. دیکتاتوری، دیکتاتوری است چه توسط شاه باشد و چه توسط شما.
استفاده غیرقانونی از عنوان «دبیرکل حزب»
بیگدلی منتجبنیا را یک دبیرکل خود خواننده میداند و با اشاره به تبصرههای قانونی میگوید: رسول منتجبنیا که قبل از تصویب اساسنامه و مرامنامه و تأیید صحت برگزاری مجمععمومی و تأیید صلاحیت اعضای منتخب شورای مرکزی و قبل از صدور پروانه فعالیت حزب بهصورت موقت منتجبنیا دبیرکل انتخاب شده بود با آگاهی از این واقعیت که اکثریت اعضای شورای مرکزی به دلیل تخلفات گسترده وی مخالف او هستند، حدود یک سال است که پس از تصویب صدور مجوز پروانه فعالیت حزب جمهوریت مانع تشکیل جلسات شورای مرکزی میشود و با سوءاستفاده از عنوان دبیرکلی اقدام به تخلفات گسترده کرده است و میکند.
تاکنون سه بار جمعی از اعضای شورای مرکزی بهصورت مکتوب و رسمی و با ارسال رونوشت به کمیسیون ماده ده، خواستار تشکیل شورای مرکزی شده بودند و آقای منتجبنیا مانع شده بود تا اینکه اکثریت این اعضا اخیراً دو بار تشکیل جلسه رسمی دادند و بر فاقد سمت بودن آقای منتجبنیا در حزب، رسماً تأکید کردند و مصوبات خود را به کمیسیون ماده ده فرستادند.
خیانت در امانت!
بیگدلی در بخشی دیگر از این دفاعیه دبیرکل حزب جمهوریت را به خیانتدرامانت متهم کرده و نوشته است: آقای منتجبنیا پس از انتخاب به دبیرکلی موقت قبل از صدور پروانه حزب جمهوریت در نشست شورای مرکزی منتخب مجمععمومی در تاریخ دوشنبه 6 دیماه 1396 که از ساعت 9 صبح شروع شده بود، در ساعت 18 که اعضای نشست در حال ترک جلسه بودند، ناگهان از کیف خود چند برگ کاغذ درآورد و گفت: «قرار است پرونده مجمععمومی حزب جمهوریت در روز چهارشنبه 8 دیماه در کمیسیون ماده ده بررسی شود. کمیسیون از ما خواسته است که چند اصلاح ویرایشی در اساسنامه انجام و با امضای اعضای شورای مرکزی آن را تحویل دبیرخانه کمیسیون بدهیم. دوستان این اوراق را امضا کنند.»
اعضای جلسه به شدت ناراحت شدند و گفتند: «چرا اساسنامه را مثل همیشه از قبل به ما ندادید که اصلاحات ویرایشی را ببینیم؟ یا چرا امروز از اول صبح که در جلسه بودیم ندادید که حداقل مروری بکنیم؟!» در ادامه، درگیری شدید لفظی پیش آمد و آقای منتجبنیا جوری نشان داد که حالش خراب و قلبش ناراحت است و از سوی دیگر دختر ایشان شروع به گریه کرد و با اجرای این نمایش و با واسطهگری برخی دوستان، آقای منتجبنیا از اعضای جلسه بدون خواندن اساسنامه و با اعتماد به ایشان امضا گرفت و کلیه برگهای امضاشده را با خود برد! متأسفانه وقتی اساسنامه حزب در تاریخ 28 اردیبهشت 1399 در روزنامه رسمی کشور منتشر شد، متوجه شدیم که آقای منتجبنیا با اجرای این نمایش و گرفتن امضا با فریبکاری از اعضای جلسه بهمنظور تحکیم سلطه خود بر حزب، بهجای اصلاحات ویرایشی، اقدام به تغییرات محتوایی و دادن بخش مهمی از اختیارات شورای مرکزی به دبیرکل کرده است!
البته بعداً معلوم شد که اصل نقلقول آقای منتجبنیا از قول کمیسیون ماده ده، کذب محض بوده و کمیسیون هیچگونه درخواستی مبنیبر اصلاح اساسنامه نداشته است. مدتی بعد با پیگیریهای ما معلوم شد که خود ایشان با نوشتن نامهای مخفیانه به کمیسیون بدون هماهنگی با شورای مرکزی، خواستار برخی تغییرات شده است که از کمیسیون جواب نگرفته بود و در نتیجه با اجرای آن نمایش کذایی و نقلقول دروغ از کمیسیون دست به آن خیانتدرامانت و دستکاری در اساسنامه زد!
شایان تأمل است که مشابه این خیانتدرامانت و دستکاری در اساسنامه و مرامنامه در تاریخ تحزب ایران فقط یکبار قبل از انقلاب اسلامی در سال 1354 در سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) اتفاق افتاده و زمینه انحراف آن سازمان را فراهم آورده است!
نوشتن نامههای محرمانه!
رحمتالله بیگدلی در ادامه و با اشاره به تخلفات گسترده منتجبنیا در حزب جمهوریت او را متهم به مخفیکاری کرده و نوشته است: آقای منتجبنیا در تاریخ 21 آبانماه 1398 بهصورت مخفیانه و بدون اطلاع شورای مرکزی اقدام به نوشتن نامهای به کمیسیون ماده 10 کرده و خواستار اِعمال برخی تغییرات در اساسنامه در راستای تمایلات خود شده است، اما این درخواست او مورد موافقت کمیسیون قرار نگرفته و نامه او بیجواب مانده است. آقای منتجبنیا که حزب را ملک شخصی خود میداند بهمنظور پیشبرد مقاصد خود، اقدام به مخفی کردن نامههای کمیسیون ماده ده به حزب کرده است و میکند.
سوءاستفاده از سربرگ و مُهر حزب
بیگدلی در ادامه این دفاعیه منتجبنیا را فردی میخواند که از سمت دبیرکلی سوء استفاده کرده است، او در این باره مینویسد: آقای منتجبنیا از عنوان غیرقانونی دبیرکلی و سربرگ و مُهر حزب سوءاستفاده کرده و با نوشتن نامههای گوناگون به نهادهای مختلف و ادارات و سازمانهای محل کار اعضای شورای مرکزی در صدد ایجاد مشکل سیاسی، امنیتی و شغلی برای اعضای شورای مرکزی حزب برآمده است. معاون محترم سیاسی وزیر کشور در نشستی با حضور شش نفر از اعضای شورای مرکزی، تصریح کردند که: «آقای منتجبنیا در نامه به کمیسیون ماده ده نیز نسبتهای مذکور را به اعضای شورای مرکزی حزب داده است!»
آقای منتجبنیا صریحاً بگوید که: «چنین نامههایی را خطاب به اعضای شورای مرکزی، کمیسیون ماده 10، وزارتخانهها و سازمانهای محل کار افراد نوشته و این نسبتهای ناروا و کذب مذکور را به اعضای شورای مرکزی حزب جمهوریت داده است یا نه؟» البته آقای منتجبنیا در کمال وقاحت در مصاحبه با به نوشتن این نامهها اعتراف کرده و گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.»
در خصوص مخالفت اکثریت اعضای شورای مرکزی نیز در همین مصاحبه گفته است:
«قطعاً این فتنه از بیرون هدایت شده، اما نمیدانیم خارج از حزب یا کشور مدیریت میشود.»
در صورت ارائه نکردن مستندات برای این اتهامات بزرگ، حق پیگیری قضایی برای اکثریت اعضای شورای مرکزی محفوظ است.
ممانعت از برگزاری جلسات و رأی شورای مرکزی
عضو سابق حزب اعتماد ملی در ادامه این دفاعیه دبیرکل حزبش را متهم به تخلفات مکرر تشکیلاتی کرده و نوشته است: آقای منتجبنیا با اینکه هر هفته جلسات گوناگونی را با حضور معدود دوستان خود در فضای بسته منزل خود برگزار میکند، اما حدود یک سال است که از برگزاری جلسات شورای مرکزی بهصورت حضوری در فضای باز و با رعایت دقیقترین پروتکلهای بهداشتی مانع میشود و با بیاعتنایی کامل به آخرین نامه کمیسیون به حزب مبنیبر ضرورت برگزاری جلسه شورای مرکزی مانع برگزاری جلسه شورای مرکزی شده است.
اکثریت شورای مرکزی بارها به آقای منتجبنیا گفتهاند که ایشان را دبیرکل نمیدانند و ایشان حق ندارد با تمسک به استفاده از این عنوان که بهصورت موقت قبل از صدور پروانه فعالیت به او داده شده بود و با ارتکاب انواع تخلفات و شکستن همه حریمها این حزب را ملک شخصی خود بداند.
دروغپردازی منتجبنیا
عضو حزب جمهوریت در ادامه منتجبنیا را به دروغگویی متهم کرده و بیان میکند: منتجبنیا علاوه بر نقلقول کذب از کمیسیون ماده 10 و ارائه گزارشهای کذب به این کمیسیون، وزیر کشور، معاون سیاسی و مدیرکل سیاسی وزیر کشور، نهادها، وزارتخانهها و سازمانهای مختلف علیه منتقدان خود و اعلام اسامی کذب افراد در حمایت از خودش، در همین مصاحبه با هم به دروغ گفته است: «جمعه گذشته جلسه غیرقانونی تشکیل دادند و وزارت کشور به شدت با جلسه آنان مخالف بود و رسماً آن را غیرقانونی خواند. در دعوتنامه به دروغ اعلام کردند که با نماینده وزارت کشور تشکیل جلسه میدهیم؛ از 45 نفر 23 نفر شرکت کردند که دو نفر از آنان رد صلاحیت شدهاند و دو نفر دیگر نیز مستعفی هستند، اما با غوغای رسانهای به دنبال انتخاب دبیرکل بودند که خوشبختانه با پاسخ قاطع هیئت اجرایی مواجه شدند.»
تشکیل این جلسه طبق نامه رسمی به وزارت کشور اعلام شده بود و وزارت کشور هیچ مخالفتی با تشکیل جلسه شورای مرکزی نداشت و این ادعای آقای منتجبنیا کذب محض است!
اکثریت اعضای شورای مرکزی (تعداد 25 نفر از اعضای اصلی) 23 نفر بهصورت حضوری و 2 نفر هم با تصویب اجماعی حضار بهصورت آنلاین در این جلسه شرکت کردند که اسامی آنان تقدیم میگردد تا نادرستی سخنان آقای منتجبنیا مشخص شود:
1. محمدعلی بابادی 2. رحمتاله بیگدلی 3. سیدمهدی دلجو 4. مهدی رسولپناه 5. علیرضا رفعتی 6. محسن رفیعیفر 7. افشین زبردست 8. محمدتقی ساغری 9. سیدجمالالدین سیدزاده 10. محمد صدیقی 11. امیرتیمور طاهری 12. زهرا ططری 13. محسن ظریفیان 14. اسفندیار عبداللهی 15. سیده آرزو فاطمی 16. فاطمه قاسمی 17. مهدی کارگر گرانسایه 18. ایرج کاظمی 19. نیما کشوری 20. محمدمهدی مازنی 21. رحمتاله محبی 22. حسین مسلمان 23. مجید نصیرپور 24. مرتضی نوروزپور 25. حسام یزدانپناه»
یک. آقای منتجبنیا بگوید: «کدامیک از اعضای مذکور رد صلاحیت شدهاند؟»، یا از این دروغ بزرگ خود مانند دروغهای دیگرش عذرخواهی و به درگاه خدا توبه کند!
ایراد تهمت به اکثریت ِمنتقد ِتخلفات ِخود
بیگدلی در پاسخ به ادعای منتجبنیا از همکاری اعضای حزب اصلاحطلب جمهوریت با سلطنت طلبان نوشته است: آقای منتجبنیا در نامهها و فایلهای موجود از وی اعضای منتقد خود را با تهمتهایی عجیب بدین شرح نواخته است: «ضد اسلام، ضدانقلاب، ضد نظام، ضد امام، ضد روحانیت، دارای پروندههای سیاه و زشت، شیاد، کذاب، فتنهانگیز، شهرتطلب، نامتعادل روحی، فاسق، فاجر و …!» البته آقای منتجبنیا در کمال وقاحت در مصاحبه هم گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.» و در خصوص مخالفت اکثریت اعضای شورای مرکزی در همین مصاحبه گفته است: «قطعاً این فتنه از بیرون هدایت شده، اما نمیدانیم خارج از حزب یا کشور مدیریت میشود.»
یک. آقای منتجبنیا بر اساس کدام مستندات شرعی و حقوقی این اتهامات سنگین را به اکثریت اعضای منتقد خود زده است و میزند؟
دو. چطور است که نهادهای امنیتی و قضایی هیچ اطلاعی از این پروندههای خطرناک ندارند و آقای منتجبنیا دارد؟!
سه. آقای منتجبنیا خود را در چه جایگاهی میداند که کسی بخواهد علیه او فتنه و توطئه کند؟
او خودش با این توهمات سخیف و رفتارهای غیرقانونی و مشمئزکننده، بزرگترین دشمن خویش است و هرکس از این توهمات و رفتار او، مطلع شود قطعاً این توهمات و عملکرد را غیرعقلانی و او را فاقد تقوا خواهد دانست و به همین دلیل است که امروز بیشتر دوستان سابق حزبی و حتی دوستان غیر حزبی آقای منتجبنیا او را طرد کردهاند و درخواست عضویت وی در شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب هم بهاتفاق آرا از دستور جلسات این شورا خارج شد!
آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی نیز اینگونه تهمتهای ناجوانمردانه و غیراخلاقی را به منتقدان توهمات و عملکرد خود میزد و حتی در نامهای به فرمانداری تهران، آنان را ضدانقلاب و فتنهگر نامید و خواستار برخورد با آنان شد که مورد اعتراض اعضای ما قرار گرفت و ما به ایشان گفتیم که مواجهه با منتقدان باید جوانمردانه باشد، نه همراه با تهمت و افترا و توطئه! آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی هم بعد از اینکه جمعی از خودمحوری، تکروی و دیکتاتوری وی انتقاد کردند، از یک سو شروع به توهین و افترازنی به آنان کرد، از سوی دیگر کوشید با زدن اتهامات گوناگون و ارسال نامههایی به برخی نهادها برای آنان پروندهسازی کند و از سوی دیگر بیش از هشت ماه مانع برگزاری جلسات شورای مرکزی شود. آقای منتجبنیا میگفت: «با توجه اینکه قدرت منتقدان در شورای مرکزی بیشتر شده است نباید اجازه دهیم شورای مرکزی برگزار شود تا زمان برگزاری مجمععمومی فرابرسد و باتوجهبه اینکه دبیرکل در حصر است و من قائممقام و دارای اختیارات تام هستم با برگزاری یک مجمععمومی مهندسیشده منتقدان را حذف کنیم!»
اما این برنامه آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی جواب نداد و در آستانه برگزاری مجمععمومی اختیارات او گرفته و به شورای اجرایی داده شد و تیر بینش و رفتار و برنامه حذفی او به سنگ خورد و خودش حذف شد!
آقای منتجبنیا در حزب جمهوریت نیز بهزعم باطل خود در صدد اجرای چنین برنامهای است و برخی اطرافیان ایشان صریحاً از این برنامه او سخن گفتهاند. برخی از آنان بارها با تصریح به من و برخی دوستان گفتهاند: «ما اجازه برگزاری جلسه شورای مرکزی را نمیدهیم که اکثریت، اقدام به انتخاب دبیرکل کند. ما تا زمان مجمععمومی مانع برگزاری جلسات شورای مرکزی میشویم و وقتی زمان برگزاری مجمععمومی رسید با برگزاری یک مجمععمومی مهندسیشده اکثریت مخالف آقای منتجبنیا را حذف میکنیم تا خیالمان راحت شود.»!
کودتا چیست و کودتاچی کیست؟
بیگدلی با متهم کردن منتجبنیا او را یک کودتاچی خوانده و نوشته است: اینکه آقای منتجبنیا اعلام فقدان سمت ایشان در حزب جمهوریت توسط اکثریت بر اساس قانون احزاب را کودتا نامیده حاکی از بیسوادی سیاسی ایشان است؛ زیرا کودتا به سرنگونی ناگهانی و خشن دولت یا حکومت وقت یا یک جنبش توسط اقلیت و گروهی کوچک اطلاق میشود. پیشنیاز اصلی یک کودتا توسل به نیروهای مسلح و نهادهای قاهره است. برخلاف انقلاب که توسط اکثریت و عده زیادی از مردم و برای تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وقوع میپیوندد، کودتا تغییر در قدرت از بالا است و صرفاً به جابهجایی شخصیتهای سیاسی در حاکمیت میانجامد.
اکثریت نیاز به کودتا ندارد؛ چون با رأی خود اقلیت را کنار میزند. این اقلیت مانند آقای منتجبنیا و معدود حامیان وی هستند که میکوشند با ممانعت از برگزاری جلسات شورای مرکزی و پروندهسازی برای اکثریت و توسل به نهادهای امنیتی و ... و تلاش برای برگزاری مجمععمومی مهندسیشده بدون حضور اکثریت دست به کودتا علیه اکثریت بزنند!
همین ادبیات آقای منتجبنیا در گفتوگو با برای پاسخدادن به این سؤال کافی است که: «کودتا چیست و کودتاچی کیست؟»
ما از قانون، اساسنامه، مرامنامه، اخلاق سیاسی و حزبی و تمکین در برابر رأی اکثریت میگوییم، ولی آقای منتجبنیا که مرتکب انواع قانونشکنی و تخلفات گوناگون از اساسنامه، مرامنامه، اخلاق سیاسی و حزبی و تخطی از رأی اکثریت شده و اکنون اکثریت او را فاقد سمت در حزب جمهوریت اعلام کرده، در کمال وقاحت و در اعترافی تاریخی گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.»
ما صادقانه و شجاعانه اسامی اکثریت مخالف آقای منتجبنیا را با امضا و مشخصات آنان منتشر کردیم، حال از آقای منتجبنیا میخواهیم که اسامی اعضای اصلی شورای مرکزی حامی خود را منتشر کند تا معلوم شود که جز خودش و دخترش چند نفر و چه کسانی از او حمایت میکنند. با مقایسه این دو لیست هم اکثریت و اقلیت و هم کودتاچی مشخص میشود!
*******
مشرق آماده نشر نظرات طرفین در ماجرا است و بهرسم امانت متن کامل دفاعیه آقای رحمتالله بیگدلی را ضمیمه کرده است.
افشای سوءاستفاده از موقعیت در حزب جمهوریت تنها پوسته بیرونی از یک روایت مهمتر است. جایی که بسیاری از احزاب سیاسی اصلاحطلب با بحران «دیکتاتوری» و فشار محفل گعده اصلاحطلبان رادیکال برای اجرای دستورات از بالا روبرو شدهاند.
[1] https://www.mashreghnews.ir/news/1180438