تحریریه دنیای سلامت
خون سیالی است اعجابآور که شادمانه در رگها میدود و حیات و زندگی را به تساوی بین همه سلولها تقسیم میکند، سرخی آن پیامآور زندگی و زندهترین رنگ طبیعت است. بی آن زندگی میمیرد و در نقصان آن حیات میپژمرد، و با آن زندگی به شکوفه مینشیند.
ولی تا مدتها این مایع حیاتی برای بشرمعمایی بزرگ و لاینحل بود، اهدای خون ناشناخته بود و پس از اثبات آن به لحاظ پزشکی با مقاومت پیروان بعضی ادیان روبرو شد که اهدای خون از فردی به فرد دیگر را گناهی نابخشودنی میدانستند.
ولی امروزه هر کودک دبستانی با گروههای خونی آشناست، هر نوجوان نحوه انتقال خون را در کتب درسی خود مطالعه کرده است. ولی آیا در گذشته نه چندان دور قریب به یکصد سال قبل نیز چنین بود؟ در این مقاله میکوشیم به پیشینه انتقال خون در جهان و سپس ایران بپردازیم.
در فرهنگهای باستانی نشانههایی از عقاید آنان نسبت به خون مییابیم به عنوان مثال: «گلادیاتورها خون سربازان مغلوب را به منظور تقویت میآشامیدند». و یا مغولان معتقد بودند که نباید خون شاهزادگان مغول در معرض آسمان و خورشید قرار گیرد. لذا شاهزادگان خاطی را یا به وسیله زه کمان خفه میکردند ویا اینکه او را در نمد پیچیده و آنقدر میمالیدند تا جان ببازد.
سران مغول به سربازان خود دستور میدادند که برای تقویت، از خون اسبان خود بنوشند و همچنین شاهزادگان مصر (باستان) برای رفع عوارض پیری و خستگی به دستور ساحران ،خون حیوانات را آشامیده و حمام خون میگرفتند. این همه در کنار اعتقاد و باور به اینکه خون را نشانه شجاعت، سلامتی و جوانی ابدی میدانستند، از فرهنگ مردم گذشته حکایت میکند و هیچ نشانی از انتقال خون ندارد.
انتقال خون
اولین اشاره به انتقال خون را در میان افسانهها میتوان یافت. در حکایت اوید (Ovid) آمده که مدآ (Medea) برای بازگشت جوانی به پدرش خون از رگهای او گرفته و به جایش خون فرد جوان و یا به روایت دیگر معجون عجیبی که با خون ساخته بود جایگرین نمود.
البته بیشک این تنها افسانهای نیست که بازهم به خواص جوانآفرینی خون اشاره دارد؛ نخستین اشاره به انتقال خون برای درمان بیماری در یک نوشته قدیمیعبری... مندرج است که برای درمان جذام پادشاه خون او را عوض کردند. مورد دومی که در اینباره موجود است این حکایت است که در سال 1492 جادوگری برای بهبود پاپ هشتم که از بیماری مزمن کلیه و پیری رنج میبرد اقدام به تعویض خون وی با خون سه جوان نمود.
ولی هنوز بررسی علمی درباره خون انجام نمیگرفت. نخستین کسی که جریان خون و چگونگی آن را توضیح داد پزشکی دمشقی بود. جریان خون ریوی به وسیله پزشکی از اهالی دمشق در اواسط قرن 13 میلادی کشف گردید.
علاءالدین علی ابی الحزم قریشی معروف به ابنالنفیس (1210- 1280م) معتقد بود که خون برای تصفیه از بطن راست به وسیله شریانهای ریوی به ریهها رفته و درآنجا منتشر و با هوا مخلوط و تا قطره آخر پاک شده و سپس از طریق ورید ریوی به بطن چپ قلب باز میگردد.
چنان که به نظر میرسد ابنالنفیس تا حدودی جریان خون از قلب به ششها را برای مبادله گازهای تنفسی ( دفعco2 و جذبo2) را به درستی توضیح داده است. ولی با این حال افتخار کشف جریان خون نصیب ویلیامها روی گردید. وی در اثر تجربیات خود درسال 1616 جریان خون را کشف نمود. اما اولین جرقه انتقال خون در فکر فردی دیگری زده شد.
فرانسیس پوتر(Francis Poter) به نقل از یکی از معاصران وی... شاید اولین کسی باشد که از سال 1639 به فکر انتقال خون بوده و بالاخره ده سال بعد با یک لوله و پر مرغ انتقال خون انجام داده است. در تمام این سالها وقتی بحث انتقال خون در میان میآید تنها انتقال خون حیوان به انسان مورد قبول و یا عملی است.
«ریچارد لوور (Richard Lower ) در 14 نوامبر 1666 در انگلستان ابتدا تا سر حد امکان خون یک سگ را خارج نمود و با انتقالخون به به سگ دیگر آن را از مرگ نجات داد. لذا وی اولین کسی است که نشان داده است در خونریزیهای شدید مناسبترین راه برای درمان انتقال خون میباشد.
ولی در قرن 17 به غیر از لوور کسی از مفید بودن انتقال خون در موارد خونریزی شدید صحبت ننمود و تنهااز انتقال خون برای درمان جنون، بازگشت جوانی و یا حتی رفع اختلاف زن وشوهر استفاده میکردند!
علاوه بر این در همین ایام به دلیل آنکه تنها انتقالخون حیوان به انسان به کار میرفت، بعضی را نظر بر این بود که انتقال خون حیوانی نظیر گاو موجب انتقال صفات آن حیوان مانند شاخ درآوردن در فرد گیرنده میشود.
مخالفت نسبت به انتقال خون
در همین ایام مخالفت نسبت به انتقال خون چنان بالا گرفت که پرو( pro) نماینده آکادمی علوم فرانسه گفت: مگر میشود خون را مانند پیراهن تعویض نمود؟
بالاخره در اثر پیدا شدن عوارض عفونی که در آن زمان ناشناخته بود پارلمان فرانسه درسال 1675 و به دنبال آن انجمن پادشاهی پزشکی لندن و سال بعد هم پاپ عمل انتقال خون را ممنوع و حرام اعلام کرد.
ادامه قرن 17 و تمام قرن 18 با رکود در تحقیقات انتقال خون همراه بود؛ بسیاری از پزشکان دراین مدت عمل انتقال خون را کار غیر دانشمندان تلقی کرده و عوارض روحی را از عواقب انتقال خون میدانستند...
برای خواندن بخش دوم - از تاریخچه گروه های خونی چه میدانید - اینجا کلیک کنید.