شاید خیلی از ما این روزها نگران این باشیم که تکنولوژی بر موفقیت روابط ما اثر بگذارد. اگر نوآوریهای دنیای تکنولوژی و میل ما برای دنبال کردن هر روزه آنها باعث شود بخواهیم این تنوعطلبی را در روابطمان هم داشته باشیم چه؟ و اگر اینطور باشد، چطور ممکن است بتوانیم در یک رابطه طولانیمدت و متعهد دوام بیاوریم؟ اینطور به نظر خواهد رسید که روابطِ گاه به گاه و متغیر، در جهت رسیدن به هدف ما برای کسب تجربیات جدید و موردعلاقهمان مفید واقع خواهد شد!
ابتدای هر رابطه جدید میل ما به تعهد و نوآوری را برای مدتی برآورده میکند. عشاق جدید درگیر کشف همه جنبههای وجود همدیگر میشوند. ساعتهای بیشمار را صرف به خاطر سپردن عطر هم، خاطرات، علایق و امیال همدیگر میکنند. از زندگی در قلب همدیگر شاد و راضی هستند و در همدیگر غرق میشوند.
وقتی نگاهشان میکنیم، میبینیم که با چه شدتی میخواهند همه جنبههای همدیگر را بشناسند و متاسفانه میبینیم که خیلی از آنها بالاخره از این عشق فارغ میشوند. زیاد بودن ارتباطات و داشتن انگیزه مداومی که ماندن در یک رابطه طولانیمدت به آن نیاز دارد دشوار است، مخصوصاً وقتی پیدا کردن یک تجربه جدید و جذاب دیگر آسان باشد.
این همان رویکرد افراد امروز نسبت به تکنولوژی است. امروز یک گوشی جدید میخرند و به محض بهروز شدن آن توسط کمپانی سازنده، آن را تعویض میکنند. اما چرا واقعاً زوجها سعی نمیکنند این حس هیجان را در خود نگه داشته و رابطه خود را روزبهروز صمیمیتر کرده و با انسانها طوری که نسبت به وسایلشان رفتار میکنند، برخورد نکنند؟
نمیتوان امروز مهارتهای قدیمی برای موفقیت در رابطه را به زوجها پیشنهاد کرد. در جامعه پرسرعت و پرفشار امروز، اکثر افراد زمان و انگیزه لازم برای تلاش زیاد در این زمینه را ندارند. اما این مهارتها برای بقای هر رابطهای لازم هستند و بدون آنها، به مرور با از بین رفتن جذابیت و صمیمت اولیه، پایداری روابط بسیار دشوار خواهد شد. بعلاوه، این فرار سریع به روابط جدید مورد حمایت رسانهها نیز قرار میگیرد. سریالهای تلویزیونی، اینترنت و مجلات همه نیاز به داشتن رابطه جنسی پرشور را تایید کرده و حق هر فردی میدانند که بخواهد با هر کسی، هر جا و هر زمان ممکن ایجاد ارتباط کند و موقت و کوتاهمدت آن روابط نیز به هیچ عنوان اهمیت ندارد.
بااینحال هنوز هم افراد رمانتیک و عاشقپیشهای هستند که عقیده دارند روابط طولانیمدت، پایدار و صمیمی مزایایی دارد که روابط موقت اما جدید ندارند. این افراد متقاعد شدهاند که تاریخچه، دوستان و ارتباطات خانوادگی مشترک، سبک زندگی سالم، صمیمیت عمیق و البته احتمال کمتر برای ابتلا به بیماریهای مقاربتی در ارتباطات پایدار بیشتر اتفاق میافتد.
اما انفجار تکنولوژی، که بخشی از این نسل است، شکاف زبانی ایجاد کرده است که هنوز حل نشده است. مطمئناً افراد سی و پنج سال به بالا را نمیبینید که چنین رویکردی به روابط داشته باشند و برخورد آنها نسبت به رابطهجنسی، دوستی، تعهد، وظایف خانوادگی یا آنچه موجب رضایت از زندگی میشود، متفاوت از نسل جدید است. البته این به آن معنا نیست که نسل جدید علاقه و تمایلی به داشتن یک رابطه خوب و پایداری که همزمان برایشان هیجان و تازگی به دنبال داشته باشد، ندارند.
اگر ما بتوانیم آن فرمولاسیون جادویی را پیدا کنیم، میتوانیم این شور و هیجان پایدار را در رابطه طولانیمدتمان هم تحربه کنیم. اگر بدانیم چطور باید این کار را انجام دهیم، چرا برای متعهد شدن به یک فرد تلاش بیشتری نکنیم؟ اگر بتوانیم آن رابطه را از خستهکننده شدن، ترس از اسیر شدن و شکست کنجکاوی دور کنیم، چرا نباید آن را بخواهیم و به دنبالش باشیم؟
ازآنجاکه وسوسه تحریک مداوم و تغییر قرار نیست کم شود و درد ترکیبی از صمیمیت و عشق پایدار باقی میماند، تنها پاسخ، تغییر نحوه برخوردمان در رابطههایی که شروع میکنیم است. تنها چیزی که مانده تغییر کند خودمان هستیم.
اگر می خواهید برای بقیه عمرتان عاشق یک نفر بمانید و دیگر به دنبال هیجانات بیرون از ازدواج نباشید، میبایست تغییر کرده و آدم دیگری شوید و البته با فردی شبیه به خودتان ارتباط برقرار کنید. آن فرد ممکن است کسی باشد که کامل او را نشناسید اما باید برای او آن موجود فریبنده باشید، خلاصه اینکه، میبایست دقیقاً مثل تکنولوژی، از نظر احساسی، جنسی، فلسفی، فیزیکی، روحی، ذهنی و انسانی تحریکپذیر باشید.
سوالات زیر را از خود بپرسید:
برای اینکه همیشه آدم جالبی باشید به چه تغییراتی نیاز دارید؟
برای اینکه برای فردمقابلتان همیشه ابعاد تازه و هیجانانگیزی برای کشف کردن داشته باشید، چه باید بکنید؟
چطور میتوانید رفتارتان در رابطه را به اندازه کافی شجاعانه، آزاد و حمایتی کنید تا بطور مداوم برای تبادل اضطرابی که با این سطح آزادی با جلو رفتن رابطه همراه است، همیشه امنیت رابطه را به خطر بیندازید؟
تلاش برای تبدیل خودتان به فردی که هم بتواند تحریک کند و هم حمایت، هم به چالش بکشد و هم ارزش بگذارد، نیاز به فکر، تعهد و اقدام مداوم دارد. اگر بتوانید به این تغییر برسید، به درجهای از صمیمیت با طرفمقابلتان میرسید که کمتر کسی رسیده است. مثل داشتن یک رابطه جذاب با افراد زیادی میماند که در واقع یکی هستند. برای رسیدن به این امکان، میبایست به طریقی متفاوت به عشق نگاه کنید.
در زیر چند توصیه برایتان داریم:
همیشه عشق به تغییر خودتان بیشتر از عشقتان به طرفمقابل باشد.
مداوم آمال، آرزوها، عقاید و ایدئولوژیهای خود را زیر سوال ببرید و امکاناتتان را بسنجید.
بدن فیزیکی، ذهنی، روحی، احساسی و متافیزیکی خود را تا میتوانید زنده و پرطراوت نگه دارید.
برای کنار گذاشتن عادتها، رسوم و تعهداتی که در دسترس بودن شما برای لذت و تغییر را محدود میکنند، آماده باشید.
هر هزینهای هم که داشته باشد، برای رسین به حقیقت محکم بایستید.
یاد بگیرید چیزهایی که الان دارید را دوست داشته باشید اما دست از رسیدن به آنچه میخواهید برندارید.
به قولهایی که میدهید عمل کنید مگراینکه مشخص شود آن تعهد اشتباه بوده است. در این حالت برای رسیدن به یک نتیجه بهتر دوباره گفتگو کنید.
همیشه برای خندیدن به خودتان در طول این مسیر آماده باشید.
هیچوقت آزادی را با عدم پاسخگویی اشتباه نگیرید. شما چیزی نیستید که قصد دارید یا قول دادهاید: همانی هستید که عمل میکنید.
شاید اینها به نظر دشوار بیایند اما چشمانداز همیشه در تغییر و ایجاد روابط متعدد و ناگهانی با افراد مختلفی که خوب هم آنها را نمیشناسید، به مرور زمان برای روح شما مخربتر است. نمی توانید بدون اینکه خودتان خستهکننده باشید، حوصلهتان سر برود. هیچوقت اسیر کسی نمیشوید مگراینکه خودتان کلید زندان احساستان را به فردمقابل بدهید. و هیچوقت نمیتوانید عاشق خودتان یا فردی دیگر بمانید مگراینکه مدام از نظر احساسی، منطقی و روحی تغییر کنید.
تغییر نامعلوم است و عشق واقعی هیچوقت اسارت نیست اما اگر راهنماییهای بالا را دنبال کنید، خواهید توانست یک رابطه طولانیمدت موفق و عاشقانه بدون وسوسههای جانبی ایجاد کنید.