سرویس فرهنگ و هنر مشرق - نکتهای کانونی در زندگی انقلاب اسلامی ومسئله جنگ حق و باطل کنونی وجود دارد که افشای آن مایه خشم شیطان و اذنابش است و راه حقیقی پیروزی ماست.تا همین جا سریال دهنمکی، بسیاری از ضعفهای کسالت بارسریالهای رایج و کش داشتنهای مضطرب و پراکندگی، توهین به قدرت فهم داستان سرایی در وجود بییندگانسریالها را و .. ندارد. نیز تدوینی پر ضرب همراه فیلمنامهای فاقددراز گویی دارد، کارگردانیاکشن و کم مانند و با همه بسته بودن دستش در سازماندهیمتناسب نقش بازیگر( به سبب فساد نگرشی بسیاری از سلبریتیها و روح ضد انقلابی سینمای نو لیبرال ما ) گزینشهایش خوب است و ....
در پایان سریال، مفصلاً انشاء الله درباره وجوه ساختاری نوی سریال « دادستان» حرف خواهم زد. قبلاً درباره استفاده بسیار هوشمندانه از سنّت فیلم فارسی و فیلمهای هندسیدر استفاده از ترانه لابلای فیلم، و آمیختن آن با منطق فاصله گذاری برشت برای ظهور آگاهی و مکالمه با واقعیتهای مشخص بیرونی و ضربات هشیار کننده به مخاطب! این گزینش ساختاری به او امکان بیشترین بهرهبرداری انقلابی و آگاهی بخش را از درام و اکشن و جذابیتهای فیلمیک به سود آگاه گری میدهد. یعنی برای او سینما و سریال نه هدف بلکه وسیله گسترش آگاهی درباره زندگی واقعی و ابزار انقلابیگری فرهنگی و مجاهده اجتماعی و سیاسی است و یک منبر علوی در عصرپسا مدرن است. نیز از منظر ساخت تماتیک ، کولاژ ، مفاسد و بحرانهای حاصل از سیاست های نو لیبرالی راست و چپ در مقام قدرت در حوزه اقتصادی و سیاسی در سریال دادستان میکوشد، پازل معنا داری از روندهای فساد و راههای اصلاح پیش چشم قرار دهد.
چیزی که فی البد اهه باید بگویم تا پایان سریال منتظر خواهم ماند تا در صورت تداوم نقدش کنم، موضوع برجسته نکردن فسادی است که درانقلاب اسلامی نفوذ کرده و سبب بیماری و ضعف پیکره نیروند آن شده است. این میکروب ضد انقلاب در اشکال گوناگون، اما یک هویت دارد و باید آن را شناخت و از پرانده نگری و اضطراباراکی خود را نجات داد و گر نه هم بیان مفاسد در معلولها و رویدادهای پراکنده ، مایه تحریف حقیقت میشود و هم راه حلها در چنبره معلولها، برای تغییر بنیادین مسیر انحرافو بازگشت به مسیر انقلاب الهی امام(ره)، گرفتار میگردد و بهره را قدرتمندان دنیا پرست در ادامه دادن نظم منحط میبرند.
و این که سریال به عنوان یک سبک، علیه یک فریبکاری میجنگد و اتفاقاً شجاعانه شور و شعور و شعار و شمائر را میآمیزد و به عرصههای گوناگون دست اندازی نیروهای امتیازجو و نا اهل و فساد آفرین و سودجو سفر میکند و مسئله مسکن، اعتراضات دانشجویی، بیعدالتی ، نفوذ، رانتخواری ، آقا زادگی ، فساد اقتصادی، ساخت نظامی ( امنیتی، مدیریت فاسد کلان، فساد در قوه دادرسی، فشل بودن، بیهودگی زرق و برق شکلی، و اهمیت عمل ایمانی و ووو ....را مطرح میکند، بسیار خوب است، اما همه اینها اگر مسئله اصلی ندیده گرفته شود یعنی بحران اصلی ایران انقلاب ، یعنی تداوم ساختار دچار بیماری مزمن وسیطره مناسبات بنیادین کشور پیرامونی در سیطره اقتصاد و سیاست و فرهنگ کشور« مرکز» اوده شاهی نمیارزد هر تلاشی و شعاری که بدون در نظر گرفتن این بیماری مزمن ساختاری مطرح شود.
بیشتر بخوانید:
نظام جهانی سرمایه داری سلطه جو در شورهای جهان، ساختار کشور در سایه و درجه دو ( در سایه نه به معنی قدرت پنهان) و پیرامونی را تثبیت کرد. امروز شرق و غرب ، نظام های تمرکز گرای روسی و چینی هم تابع همین سیاست جهان نو لیبرال و شیطانی غرب هستند. انقلاب اسلامی، انقلاب الهی و عبودیت خالص الله ، به ما اجازه نمیدهد طوق ملعنت سلطه پذیری هیچ قدرت جز خدا را بپذیریم . قیامآزادی از قید بردگی و استقلال خواهی امام علیه دیکتاتوری داخلی و خارجی و سلطه اجنبی و تسلط اقشار سرمایه سالار بر ملت چیزی جدایی پذیر نیست، نفی سلطه اجنبی خارجی و اجنبی داخلی ظالم ، عدالتخواهی و آزادگی انقلاب اسلامی متکی به فطرت انسان، عقل نوری و الهی، و شریعت دوازده امامی و باور به مهدی موعود(عج) است.
بنای ساختار ایران، بعد از چهل سال تغییر نکرده ما همه رنجهای امام و مقام رهبری ، ما چهل سال وابسته به نفت (که طرح اصل کشورهای سلطه جو برای کشور پیرامون همین نظام تک پایهای صدور مواد خام است) باقی مانده است ورود مواد خام معدنی تنها منحصر به نفت نیست و فاجعه گسترده فروش آنها حکم تاراج دارد و به نفع آقازادههای خائن در قدرت – سیاسی و اقتصادی بوده و رانتخواری ، حق دلالی، انباشت پول کثیف به راه آسان ، پولشویی ، استفاده از سیستم بانکی در خدمت این منافع جنایت آمیز قشر ممتاز وابسته کشور« مادر» - اقتصاد صادرات ، مواد اولیه و کالاهای صنایع دستی و قدیمی و واردات ماتیک ، کاندوم و پودر و خلال دندان و عروسک و هزار قلم کالای مفسده انگیز یا کالاهایی که به قیمت تعطیل تولید داخلی – کالای کشاورزی و صنعتی – وارد میشوند، وجه اقتصادی ویرانگر این ساخته بیمار ضد تولید و سیاست بانکی و پولی و مالی خائنانه به سود قشر ممتاز دلال بوده است که خون به دل اهل ایمان خامنهای ها و سلیمانیها و هر ایران دوست تولید گر کرده است.
این قشر ممتاز که در قوه مجریه و قضائیه – مقننه و حتی گاه در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی اقتدار یافته و مانع رسیدن انقلاب اسلامی به اهدافش شده است ، مدافع ساختار پیرامونی با بیماری مزمن زیر قشر ممتاز ثروت افسانهای از این روابط اقتصادی و بانکی و ضد تولید صنعتی و کشاورزی و به سود تجارت با غرب و شرق به هم میزنند و در غارت منافع ایران دلالیش را میگیرد که یک شبه آنها را به قارون مبدل کرده است.
نتایج اجتماعی این ساختار بیمار به سود قشر ممتاز در همه عرصهها آموزش و پرورش و تحصیلات عالی، بهداشت و مسکن است پس جامعهای تبعیض آلود که اخلاقیات هم در آن کالاست و در این مناسبات سرمایه محور این دزدان و غارتگران با ، اهل و عیال خود بهترین ها را به خود اختصاص میدهند . بیمارستانهای عالی ، مدارس و کلاسهای کنکورهای تضمینی ، قصرهای افسانهای و مدارس ویران ، بیمارستانهای مرگبار ، خانههای تو سری خورده و تورم و فقر و انواع فساد نصیب مردم فرو دست میگردد. اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به اسم عدالت شناخته شده است نه رفاه طبقاتی و پیشرفت سرمایه سالاری و تحولات مادی چشم گیر تکنولوژیست علمی و شهری و ساخت و سازهای مبنی بر تبعیض موحش طبقاتی.
گناه دهنمکی نزدیک شدن به این راز وبسیج مردم بر گرد آگاهی الهی و انقلابی یعنی عدالت خواهی و نفی هرج و مرج و مضحکه رانتخواری ها و کنترل از دست شدگیها ، نظام حاصل از ساختار بیمار است.
او ما را به راه حل نفی یک میراث اقتصاد پیرامون ضد عدالت و فاسد و تبعیض آلود و پر هرج و مرج فرا میخواند. نه صرف توسعه تکنولوژی که در رویایی ترین و افسانهای ترین وضع ما را طی دهههای آتی به جوخه امریکا یعنی ترکیه بدل میکند!!!!
این چه ربطی به انقلاب الهی و آرمانهای فرا خواننده به عبودیت در راه امام و رهبری معظم انقلاب دارد؟ هر نوع تداوم ساختار مزمن بیماری چه مهار در دست غرب باشد یا شرق و اقتصاد دلالی و صادراتی و ضد مولد و ضد مردمی و ضد عدالت ادامه یابد خیانت بزرگ غربگرایان لیبرال است و آنان و اذناب آنان از همین وجه آمار دهنمکی و دادستان هراسان و منزجرند.
نویسنده: احمد میراحسان