گل یکی از زیباترین عناصر موجود در طبیعت می باشد که زینت بخش خانه و باغچه و مکان های عمومی و … است و علاوه بر این وجود گل ها در مکان های مختلف باعث ایجاد حس طراوت و شادابی در انسان ها می شود. انشا درباره گل یکی از انواع موضوعات رایج است که معلمین نوشتن آن را به دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف پیشنهاد می دهند و شما می توانید در این انشاء به توصیف زیبایی های گل و ویژگی های آن بپردازید.
انشا درباره گل با نگارش های ساده و ادبی
برای برخی از دانش آموزان نوشتن انشاء دشوار است و اگر شما نیز از این دسته از افراد می باشید بهتر است قبل از شروع به نوشتن انشاء ابتدا نگارش ها با مضامین مختلف را مطالعه نمایید تا بتوانید خلاصه ای از نگارش هایی را که خوانده اید روی ورق بنویسید. در مطالب قبلی انشا در مورد زندگی و انشا در مورد خانه و انشا در مورد عینک را مطالعه کردید در ادامه انشا درباره گل را پیش رو خواهید داشت.
انشا درباره گل با زبانی ساده
به نام خداوند آفریننده زیبایی
گل عزیز است غنیمت شمردش صحبت
و اما آنها که از قرب یافتگان درگاه ربوبی می باشند مژده آنهاست آسایش و نعمت گل و باغ(سوره واقعه آیه89 )
گروهی از زیباشناسان ، گل را لطیف ترین مظهر جمال و آفرینش آنرا بزرگترین شاهکار صنعت الهی دانسته اند.
حضور گل و گیاه در فضای مسکونی بستر بسیار مناسبی برای آرامش روح و روان انسان ایجاد میکند و همه روان شناسان بر تاثیر روانی گل بر روی انسانها تاکید کرده اند از سوی دیگر گل و گیاه به دلیل تولید اکسیژن می توانند شرایط مسکونی را بهبود بخشند.
همچنین حضور گل و گیاه در محیط های اداری و صنعتی نیز قابل بررسی است شادابی کارمندان و کارگران در محیط هایی که به فضای سبز (گل و گیاه ) توجه شده محرز است که یکی از دلایل آن اکسیژن تولید شده توسط فضای سبز در ساعات روز است که بیشترین ساعات حضور کارمندان و کارگران در محیط اداری است.
نکته جالب توجه درباره نقش گل در سلامت روحی _ روانی افراد آن است که فرد با تماشا کردن به گل و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر زیبای آن می تواند حاتت روحی نا متعادل خود را تغییر داده و به حالت طبیعی باز گرداند؛ در واقع گل عاملی جهت تعدیل رفتار در طول شبانه روز بوده و هر بار نگاه کردن به گل عاملی جهت ایجاد یک اتصال عصبی مثبت در مغز است.
دریافت حتی یک شاخه گل یا یک گلدان کوچک گل به سرعت می تواند روحیه شخص را تغییر داده و او را شاد و هیجان زده کند. لبخند ، اولین و مهمترین نشانه این تغییر است. احساس شادی و سرزندگی در همه افراد و در هر سنی به سرعت و به خوبی نمایان می شود.
نگاه کردن یا دریافت گل می تواند به مدت طولانی روی حالات روانی فرد تأثیر گذاشته و رفتار او را به سرعت دگرگون کند، به طوری که افرادی که در محیط اطرافشان نظیر منزل، محل کار و… گل و گیاه وجود دارد بیش از دیگران آرام، مهربان، شاد و با گذشت بوده و می توانند این حس را با رفتار مثبت خود به دیگران نیز منتقل کنند، بنابراین پژوهشگران توصیه می کنند همواره یک شاخه گل یا یک گلدان کوچک گل در معرض دید خود داشته باشید.
_ گل و گیاه باعث ایجاد حس نگرش مثبت به زندگی و آرامش، احساس شادی و رضایت، صمیمیت و آرامش در افراد می شوند. رنگ گل ها نکته بسیار پر اهمیتی است، به طوری که گل ها با رنگ های ملایم نظیر صورتی، سفید، بنفش و… حس شخص را به سوی احساسات آرام سوق داده و گل ها با رنگ های گرم و تند نظیر قرمز، زرد، نارنجی و… حس او را به سوی هیجان و سرزندگی پیش می برد.
انشا درباره گل شمعدانی برای دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف
من یک گل شمعدانی زیبا دارم و میخواهم درباره همین گل شمعدانی انشا بنویسم. درباره شمعدانی اعتقادات زیادی وجود دارد. بعضی ها مثل خانواده شوهر خاله ام اصلا چشم دیدنش را ندارند چون معتقدند این گل برایشان شگون ندارد و اعتقاد دارند اگر این گل زیبا به خانواده آنها راه پیدا کند حتما اتفاقات بدی برایشان می افتد.به عنوان مثال چند ماه پیش یکی از اعضاء این خانواده به رحمت خدا رفت و این در حالی بود که یکی از اعضاء این خانواده سر خود انواع گلهای شمعدانی در خانه پرورش می داد بعد از این اتفاق تمام گلدانهای بخت برگشته را دور انداختند تا نحسی آنها از بین برود و همه فامیل این شخص را مسئول مرگ آشنای خود می دانستند.
البته این گل نزد بعضی دیگر عزیز و دردانه است چون برایشان خوب بوده یا به اصطلاح آمد داشته است پس می توانیم نتیجه بگیریم گل شمعدانی برای یک عده آمد دارد و برای یک عده هم نیامد دارد ، یعنی همان خوب و بد. یک عقیده دیگر هم وجود دارد و آن اینست که اگر چند صباحی این گل را نگه داشتیم و خشک نشد این خوب است و اگر خشک شد بداست یعنی اگر خشک شد دستمان بد بوده و اگر نشد دستمان خوب بوده.
ولی گل شمعدانی من تا امروز که دو ماهی از آمدنش به منزل مان می گذرد خیلی قبراق است و تازه دو تا گل قرمز خوشرنگ هم دارد و من هر روز صبح که از خواب بر می خیزم حسابی ذوقش می کنم و مادرم می گوید دستت خوبه و من خیالم راحت می شود که گلم از آن خوبهایش هست. ولی شوهر خاله ام از روزی که گلدان شمعدانی مهمان خانه ما شده است کمتر به منزلمان می آید و اگر هم بیاید سایه اش را باتیر می زند و من همیشه مراقبم که مبادا صدمه ای به گلم بزند. در پایان از این انشاء نتیجه می گیریم که گلهای شمعدانی چقدر مهم هستند و چه اعتقادات گوناگونی در موردش وجود دارد و حتی باعث جنگ هم می شوند. ولی ما نباید به آنها آسیبی برسانیم. این بود انشا من.
انشا ادبی درباره گل
باور کنید ما گل ها موجودات عجیب و مهربانی هستیم. عجیب برای این که ، با همه سختی هایی که در زمین وجود دارد ، این جا را برای زندگی انتخاب کردیم ؛ و مهربان برای این که همیشه به سلامتی و خوش حالی شما مردم زمین فکر می کنیم.
شاید فقط عده ی کمی از شما دیده باشید ریشه ی ما با چه ولعی رشد می کند. ما دوست داریم هر چه زودتر به سطح خاک بیاییم و نور را در آغوش بگیریم. نور به وجود ما رنگ های زیبا و عطرهای خوش بو هدیه می دهد. رنگ هایی که با آن انسان ها را خوش حال می کنیم ؛ و عطرهایی که با بوئیدن شان احساس نشاط را به ارمغان می آوریم.
درست است که ما گل ها به ظرافت مشهور هستیم. اما تا آخرین نفس برای زندگی و امید بخشی به آدم ها تلاش می کنیم. گاهی گرما و سرما و شرایط بد را تحمل می کنیم تا وقتی نگاه مان می کنید بگویید” چه گُلِ زیبایی”. آن وقت است که لبخند می زنیم و عطر خوش رایحه مان را در مشام تان می ریزیم. باور کنید ما گل ها موجودات ساده ای هستیم. همه نور و هوایی را که در رگ برگ ها و ریشه خود جمع آوری می کنیم ، به امید روزی است که آن را به شما مردم زمین بدهیم. مهم نیست که در کجا متولد می شویم. گاهی در ستیغ قله ای دور دست و گاهی در باغچه ی خانه. اما مهم است که شما هم با ما مهربان باشید. ما گل ها هرگز با شما آدم ها قهر نمی کنیم. اما اگر با ما نامهربان باشید قلب کوچک مان آزرده می شود.
احساس پاک ما نسبت به شما مثل گل برگ های مان است . اگر روزی ما را ازشاخه ای چیدید ، خوب و با دقت نگاه مان کنید . همه ی گل برگ های مان شبیه هم است. مثل یک قلبِ واحد، که شما مردم زمین را دوست دارد.
انشا درباره گل با نگارشی پرمحتوا
اکنون دیگر امیدی به زندگی کردن ندارم…
تا ساعاتی دیگر تمام گلبرگ هایم پژمرده می شوند و من میمیرم…
نمیدانم چرا با من این کار را کردند ؟ آخر مگر من چه گناهی داشتم ؟
من تک گل زیبای باغچه بودم. صاحبخانه هر روز مرا آبیاری میکرد و روی گلبرگ هایم آب می پاشید. تازه به سن جوانی رسیده بودم تا اینکه کودکی مرا از باغچه چید و با این کارش زندگی ام را از من گرفت. وقتی مرا می چید صدای فریاد هایم را نشنید، چقدر فریاد کشیدم که : مرا نچین … بگذار نفس بکشم، بگذار تک گل باغچه باقی بمانم … اما او گوش نکرد که نکرد…
اکنون من به گوشه ای از زمین افتاده ام ، گلبرگ هایم بی جان شده اند…دیگر عطر همیشگی را نمی دهند، برگ هایم از بدنم کنده شده اند…دردم می آید… کاش حداقل زودتر بمیرم تا کمتر درد بکشم… دیگر هیچ کس حتی نگاهم نمیکند…
کاش کسی بیاید و مرا در لیوان آبی بگذارد…گلویم خشک است… اما نه ! آدم ها تا وقتی که زیبا هستی و در باغچه جای داری نگاهت می کنند… دیگر حتی پروانه ها هم به عیادتم نمی آیند.
من که دیگر امیدی به زندگی کردن ندارم، گلبرگ هایم دارند خشک می شوند. اما خوشحالم که جای خالی ام را در باغچه ، گلی دیگر پر خواهد کرد…
در این مطلب گلچینی از انشا درباره گل را در اختیار شما دانش آموزان عزیز قرار دادیم که امیدواریم با مطالعه این نگارش ها بتوانید در مورد گل انشایی پرمحتوا و مفهومی را بنویسید.