ماهان شبکه ایرانیان

پدر سعودی‌ها و اقرار به نام خلیج فارس

استفاده از عنوان «خلیج‌فارس» در میان شیوخ عرب منطقه چنان رایج بود که آن‌ها برای استفاده از این نام اصیل، حتی در جزئی‌ترین نامه‌های اداری خود، تردیدی نداشتند

عبدالعزیز؛ پدر سعودی‌ها و اقرار به نام
 
جواد نوائیان رودسری؛ از عمر رژیم سعودی و کشوری که نامش را «عربستان سعودی» گذاشته‌اند، حدود 88 سال می‌گذرد. هرچند سعودی‌ها مدعی هستند که حکومت آن‌ها، دست‌کم در نجد، حکومتی ریشه‌دار است؛ اما تقریباً هر مورخی می‌داند که سعودی‌ها، تا پیش از حمایت رسمی بریتانیا، عددی محسوب نمی‌شدند و بیشتر، در کسوت بیابانگردان بدوی و خونریزی بودند که با اعتقادات معوّج وهابیت، خون مسلمانان همه مذاهب اسلامی را مباح فرض می‌کردند و جنایاتی کم‌نظیر را در شبه‌جزیره عربستان رقم می‌زدند.
 
نمونه‌اش ماجرای حمله به طائف و برهنه رهاکردن مردم این شهر در بیابان‌های اطراف و سپس، از دم تیغ گذراندن آن‌ها که جملگی از افتخارات اجداد خاندان سعودی محسوب می‌شود!
 
عبدالعزیز بن سعود، نخستین فرد از این خاندان بود که پس از پشت‌کردن انگلیس به خاندان شریف و پرتاب‌کردن آن‌ها به عراق و اردن، توانست با حمایت استعمار، در شبه‌جزیره عربستان به قدرت برسد و ماترک امپراتوری عثمانی را تصاحب و در سال 1932 (1311 خورشیدی) رسماً رژیم خود را برپا کند.
 
این مقدمه را عرض کردم، تا بگویم رژیمی که این روزها، برای ملت کهن‌سال ما شاخ و شانه می‌کشد و با پول نفتش در سرزمین‌های اسلامی نزاع‌های مذهبی به‌راه می‌اندازد، آن‌قدر بدون پشتوانه است که بی‌حمایت غربی‌هایی که او را بر سر کار آورده‌اند، نمی‌تواند یک هفته هم دوام بیاورد.

شاخ و شانه کشیدن‌های بی‌مایه
رفتار توهین‌آمیز رژیم سعودی و دیگر حکومت‌های ارتجاعی عرب منطقه، نسبت به نام جاودانه خلیج‌فارس، طی چند دهه اخیر، به ابزاری برای چنگ و دندان نشان‌دادن آن‌ها به ملت بزرگ ایران تبدیل شده‌است. استفاده از عنوان جعلی و به‌راه انداختن نزاع نژادی، دستورالعملی است که رژیم سعودی، به شدت آن را دنبال می‌کند و به‌زعم خود، می‌خواهد به تضعیف جایگاه ایران در منطقه بپردازد.
 
جالب این‌جاست که این رفتار ناشیانه و مضحک، دستمایه تولید برنامه‌های تلویزیونی و برپایی سمینار‌های ظاهراً علمی هم می‌شود و سعودی‌ها در پی آن هستند که این رویکرد را، رویکرد ثابت خود از ابتدای حاکمیت‌شان بر مردم محنت‌زده عربستان نشان بدهند.
 
غافل از این‌که گاه، اسرار پشت پرده بیرون می‌افتد و دروغ و دروغگو را رسوا می‌کند و برایش، افتضاحی بزرگ به بار می‌آورد؛ این‌که رژیمی 88 ساله، به دنبال نفی سابقه و تاریخ چندهزارساله یک ملت بزرگ باشد، از آن حرف‌هایی است که حتی در باور زعما و بزرگان این رژیم هم، نمی‌گنجد.
 
مروری بر تاریخ یک قرن اخیر، بهترین راه برای شناخت چهره واقعی حکام رژیم سعودی و ادعا‌های متوهمانه آن‌هاست. در این بین، گاه اسنادی به دست می‌آید که می‌تواند حقیقتی را که به آن اشاره کردیم، بیش از پیش فراروی پژوهشگران و مورخان قرار دهد.
 
عبدالعزیز؛ پدر سعودی‌ها و اقرار به نام

نگاهی به یک سند خاص
همان‌طور که اشاره شد، رژیم سعودی در سال 1311 خورشیدی، اعلام موجودیت کرد. با این حال، عبدالعزیز بن عبدالرحمن که در سال 1902 (1281 خورشیدی)، توانسته‌بود با کودتایی خونین و تحت حمایت انگلیسی‌ها حکومت ریاض را به دست آورد، با همین حمایت و تا سال 1925 (1304 خورشیدی)، بر حجاز و نجد نیز مسلط شد.
 
در همین زمان بود که وی، طی مکاتباتی با نمایندگان دولت انگلیس در منطقه خلیج‌فارس، از آن‌ها برای فعالیت‌ها و موضع‌گیری‌هایش کسب تکلیف می‌کرد و در خلال همین نامه‌نگاری‌ها بود که از عنوان خلیج‌فارس، به کرات و بدون کوچک‌ترین تردیدی استفاده می‌کرد.
 
در یکی از این اسناد که به تاریخ 26 رجب 1348 هـ. ق (7 دی 1308)، یعنی حدود 91 سال قبل، در قالب نامه‌ای برای نماینده بریتانیا در بحرین نوشته شده‌است، عبدالعزیز، پدر همه پادشاهان سعودی تا امروز، یعنی سعود، فیصل، خالد، فهد، عبدا... و سلمان، رسماً از نام خلیج‌فارس استفاده می‌کند و می‌نویسد: «از عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل، به کاپیتان جفری پرایم نماینده حکومت بریتانیا در بحرین؛ اما بعد، نامه فرخنده شما را که در تاریخ دوم رجب 1348 / پنجم دسامبر 1929 و به شماره 1604 [به رشته تحریر درآورده بودید]، دریافت کردیم؛ همان پیامی که از سوی شما به نیابت از فرمانده خلیج‌فارس ارسال شده‌بود.»
 
صرف‌نظر از محتوای نامه که در واقع نوعی دادخواهی و درخواست میانجیگری از استعمار انگلیس، برای حل و فصل اختلافات دریایی بنیان‌گذار رژیم سعودی با شیخ‌نشین کویت، بر سر کشتیرانی در خلیج‌فارس است و نشان از عمق و سابقه اختلافات بین شیوخ کویت و سران رژیم سعودی دارد، دو نکته مهم را می‌توان از متن نامه دریافت:

اولاً؛ مطابق متن نامه، استعمار انگلیس نیز تردیدی برای استفاده از نام «خلیج‌فارس» نداشت و ظاهراً نماینده این دولت استعماری، با عنوان «فرمانده خلیج‌فارس» (در متن: رئیس الخلیج‌الفارسی) شناخته می‌شد.

ثانیاً؛ استفاده از عنوان «خلیج‌فارس» در میان شیوخ عرب منطقه چنان رایج بود که آن‌ها برای استفاده از این نام اصیل، حتی در جزئی‌ترین نامه‌های اداری خود، تردیدی نداشتند و این مسئله نشان می‌دهد که ادعا‌های واهی چند دهه اخیر، محصول تولیدی همین دوره است و مسبوق به سابقه نبوده و نیست.
 
منبع: روزنامه خراسان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان