ماهان شبکه ایرانیان

کلید عبور به قلب انسان‌ها !

مهربان بودن تأثیر بسیار مثبتی روی سطح رضایت افراد دارد. بنابراین اگر مهربانی را برای خود به یک عادت تبدیل کنید، باقی عمر خود، انسانِ به مراتب شادتر و رضایتمندتری خواهید بود.

کلید عبور به قلب انسان‌ها !

 با این مثال شروع می کنیم : وقتی بیماری به مطب پزشکی مراجعه می‌کند، اولین و مهمترین کار جلب اعتماد بیمار است، اعتماد او به پزشک، به دارویی که می‌نویسد و عمل جراحی که پیشنهاد می‌کند. اگر این باور و اعتماد بین بیمار و پزشک ایجاد شود، درمان موثرتر خواهد بود و بیمار نیز درمان را رها نخواهد کرد. یکی از مشکلات پزشکی امروز عدم ایجاد ارتباط موثر بین پزشک و بیمار است به همین دلیل است که داروهای گرفته شده و مصرف نشده در خانه‌ها انبار می‌شوند، و خود این امر ضرر بزرگی به اقتصاد خانواده و کشور وارد می‌آورد. چون بیمار به درستی توجیه نمی‌شود، داروی پزشک را می‌گیرد، ولی مصرف نمی‌کند و سراغ پزشک دیگری می‌رود.
بارها عبارت «دست فلان متخصص یا پزشک شفاست» را شنیده‌ایم. علت این امر، همان هیپنوتیزم پنهانی است که بین پزشک و بیمار ایجاد می‌شود. به این ترتیب بیمار باور می‌کند که دست آن پزشک بیماری وی بهبود می‌بخشد و پس از مدتی نیز واقعا سلامتی خود را باز می‌یابد.

پزشکی و درمان یک هنر است و پزشکی هنرمند است که بهترین ارتباط را با بیمار خود برقرار نموده، با کمترین درمان بیشترین نتیجه را بگیرد.
البته هنر را می‌توان آموخت، اما تا آن را بر روی بیماران خود عملی نکنیم، هنرمند نخواهیم بود.
در این مقاله، از راه‌‌هایی صحبت می‌کنیم که یک درمانگر را هنرمند می‌کند. بر روی این مطالب، تامل و تفکر کنید و سعی نمایید آنها را به مرحله اجرا درآورید. از به حافظه سپردن مطالب بپرهیزید، زیرا حافظان خوب درمانگران موفقی نخواهند بود، البته شاید در موسسه‌‌های تحقیقی و پژوهشی بسیار موفق باشند.


اولین و مهمترین کاری که بایستی یک درمانگر یا هیپنوتراپ داشته باشد ارتباط موثر است که ما سعی می‌کنیم آن را به صورت عملی بیان کنیم:

1- داشتن رفتاری گرم و صمیمی با بیمار در هنگام ورود بیمار به مطب بسیار مهم است. اولین مسئله در رفتار گرم، توجه کامل به بیمار است. هنگامی که بیمار وارد مطب می‌شود، خصوصا اگر دفعه اول باشد، ممکن است بسیار مضطرب باشد که بایستی با توجه کامل به او این اضطراب را از بین برده و به او بفهمانیم که او و کاری که برای او انجام می‌شود با توجه کامل انجام می‌شود.

گاهی بیمار به پزشک مراجعه می‌کند، در حالی که نسخه‌ای از پزشک دیگر در همان روز دریافت نموده، ولی آن را خریداری نکرده است. وقتی علت را جویا می‌شویم، می‌گوید پزشک در تمام مدت درمان روزنامه می‌خواند و یا با تلفن صحبت می‌کرد و هیچ توجهی به من نداشت، بنابراین چطور ممکن است نسخه درستی داشته باشد؟!
اگر مجبورید کار دیگری انجام دهید، خصوصا در ملاقات اول، بهتر است ابتدا آن کار را انجام داده، تلفن را جواب دهید و...، سپس بیمار را بپذیرید. در حقیقت اولین برخورد، مهمترین برخورد با بیمار است و تصویری که از پزشک در ذهن فرد ساخته می‌شود، گاهی قابل تعویض نخواهد بود.
توجه کامل معمولا با نگاه دنبال می‌شود، بنابراین پزشک باید به بیمار نگاه کند و با نگاه کردن توجه خود را به او نشان دهد.

2- دومین مسئله لبخند است. در واقع لبخند باارزش‌ترین و زیباترین هدیه‌ای است که می‌توان به دیگری هدیه داد. در زمان‌های گذشته، پزشکان اغلب عصبی و خشمگین بودند و بیماران به علت کمبود پزشک به ناچار به آنها مراجعه می‌نمودند. خشم انسان‌ها را عاقل و لبخند آنها را دیوانه می‌کند. این بدان معناست که وقتی پزشک با ژست و ابروی گره‌خورده به فرد نگاه می‌کند او را وادار به دفاع می‌نماید، چون این وضع حالتی دفاعی برای بیمار ایجاد می‌کند، ولی اگر پزشک لبخند بزند، بیمار با دیدن وی، دل به او می‌بندد و در اثر همین ایجاد ارتباط با دل انسان‌ها است که می‌توان کاری موثرتر و بادوام‌تر انجام داد.

3 – پس از توجه کامل به بیمار، بایستی در ابتدا گیرنده‌ها را بیشتر از فرستنده‌ها روشن نمود و در این راه از تمام حواس استفاده کرد. نوع لباس، آرایش و حرکات بیمار نشان می‌دهد که او در چه طبقه و مقامی است و چطور بایستی با او صحبت نمود. به صحبت‌های او گوش فرا دهید. کلماتی که بیمار به محض ورود بیان می‌کند، مهمترین کلمات بوده و لحن کلام او نیز بسیار مهم است، مثلا زمانی که بیمار می‌گوید مرا یکی از بیماران شما معرفی کرده است، این یعنی بیمار با اعتماد مراجعه کرده و برای جلب توجه او به انرژی کمتری نیاز دارید.

زمانی که بیمار می‌گوید: از این جا می‌گذشتم و تابلوی شما را دیدم، در این صورت بیمار اصلا پزشک را نمی‌شناسد و بایستی اعتماد وی را جلب نمود.
همچنین وقتی مادرشوهری یک خانم را با اجبار نزد پزشک می‌آورد، مشکل پزشک بیشتر می‌شود و بدتر از آن وقتی است که بیمار می‌گوید: من خودم دکتر دارم و فلان دکتر سرشناس، پزشک من است و چون ایشان فعلا در خارج از کشور هستند، من مجبور شدم خدمت برسم...

اگر پزشک با بیمار دست بدهد، این رابطه لمسی هم می‌تواند حالات روحی بیمار را نشان دهد، خصوصا وقتی در ورود و خروج با بیمار دست می‌دهد، متوجه تفاوت دست دادن او خواهد شد، به این صورت که در ابتدای ورود با حالت شک و تردید و خیلی شل دست داده ولی اگر پزشک موفق به نفوذ در وی شده باشد وقتی که خداحافظی می‌کند، دست پزشک را خواهد فشرد.
از قوه بویایی نیز می‌توان کمک گرفت، به این ترتیب که بوی انسان‌ها و نوع عطری که استفاده می‌کنند می‌تواند در شناساندن خصوصیات اخلاقی بیمار به پزشک کمک نماید.
پس از شناخت بیمار، مرحله بعدی آغاز می‌شود.

4- یادتان باشد هر امری در درمان قابل احترام است، به خودتان، به بیمارستان، به وقتی که می‌گذارید، کلماتی که بیان می‌کنید و درمانی که می‌کنید احترام بگذارید. من معتقدم همیشه عشق و احترام را در جایی پیدا می‌کنید که آن را گم نموده‌اید، بهتر بگویم آنچه را که می‌دهید پس می‌گیرید، پس با احترام کامل برخورد کنید و به بیمار بفهمانید که برای او ارزش قائل هستید!
اگر عاقلانه فکر کنید، غیر از این هم نخواهد بود. در حقیقت کارفرمای پزشکان، بیماران آنها هستند، پس اگر خواهان موفقیت در کار خود هستید، بایستی بیماران را کارفرمای خود بدانید!

5- پزشک باید کلمات اول صحبت خود را متناسب با شأن و سن بیمار شروع نماید.
هر بیماری به پزشک می‌گوید که چگونه او را صدا بزند. گاهی لازم است بیمار با اسم کوچک صدا زده شود و گاهی با نام فامیل و گاهی هیچ‌کدام! پزشک بیمار خود را با صفت خاصی خطاب می‌کند، مثلا: دختر زیبای من، مادر عزیزم، خانم محترم، دوست عزیز و... این امر بسیار هنر می‌خواهد که پزشک یاد بگیرد اولین کلام را با چه صفتی و چگونه شروع کند.
حال بیمار را با توجه کامل معاینه کرده، به حرف‌هایش توجه نمایید (بعدا در مورد چگونگی گرفتن اطلاعات صحبت خواهیم نمود).

هر انسان یک کتاب است که بایستی به دقت خوانده شود، بایستی تمام فصول این کتاب را خواند، اما در شروع توضیح بیماری برای بیمار بایستی از فصول خوب شروع کرد و بعد فصول بد را برایش بازگو نمود. یعنی در برخورد با فرد، ابتدا باید زیبایی‌ها را نشان داد و بعد نقایص را به او بیان نمود، مثلا وقتی بیمار با عفونت شدید به مطب مراجعه می‌کند، پزشک باید به او بگوید خدا را شکر، رحم خوبی دارید، افتادگی مثانه و پارگی ندارید، دهانه رحم خوب است و...، اما متاسفانه عفونت شدیدی دارید که بایستی حتما درمان گردد وگرنه آنها را هم از دست می‌دهی...




 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان