ماهان شبکه ایرانیان

چرا باید وقت شناس باشیم؟

وقت شناسی؛ چرا باید وقت شناس باشیم؟ وقت شناسی در ارتباط با دیگران مفهومی جهانی نیست و در ملل مختلف و از منطقه‌ای به منطقه دیگر تفاوت دارد

وقت شناسی؛ چرا باید وقت شناس باشیم؟

فرادید؛ عادت توجه به زمان و گسترش آن در تمام بخش‌های زندگی مثلا در قرار ملاقات ها، دیدار با دوستان، پرداخت بدهی ها، رفتن به مراکز دینی، ترک محل کار، رفتن به محل کار و شرکت در نشست یا هر نوع سخنرانی و مذاکره همان ویژگی اخلاقی مثبت وقت شناسی در ارتباط با دیگران است.

همان طور که می‌بینید وقت شناسی نه فقط به شرکت در یک جلسه خاص بلکه به وفاداری ما به عهد و پیمان هایمان نیز مربوط می‌شود؛ بنابراین می‌توان گفت: وقت شناسی ارتباط نزدیکی با خوش قولی افراد دارد. پس از وقت نشناسی به عنوان موضوعی که همواره یک سخنران حرفه‌ای از آن پرهیز می‌کند بپرهیزید!

وقت شناسی در ارتباط با دیگران مفهومی جهانی نیست و در ملل مختلف و از منطقه‌ای به منطقه دیگر تفاوت دارد. مثلا در آمریکا لاتین یا کشور‌های حاشیه اقیانوس آرام زندگی مردم با سرعت مختلفی پیش می‌رود و همه مردم نمی‌توانند دقیقا وقت شناس باشند؛ بنابراین مفهوم وقت شناسی در این منطقه فاز به فاز است. البته این به معنای تغییر ارزش وقت شناسی در این مناطق نیست؛ بلکه عرف جوامع نظیر دست دادن هنگام ملاقات، روبوسی یا استفاده از پوشش توسط زنان با هم تفاوت دارد.

لرد نلسون یکی از تاثیرگذارترین قهرمانان دریایی می‌گوید: همیشه یک ربع زودتر از ساعت مقرر حاضر می‌شدم و این دقیقا همان چیزی است که از من یک مرد بزرگ ساخت.


چرا وقت شناسی مهم است؟

به جز جنبه انسانی موضوع وقت شناسی یکی از مهم‌ترین عللی که باعث می‌شود همواره روی این ویژگی شخصیتی تاکید داشته باشیم مالکیت ارتباطمان با دیگران است. افرادی که زمام ارتباط با دیگران را به دست می‌گیرند و پیروز میدان هستند دقیقا کسانی هستند که اهمیت وقت شناسی را در یک رابطه درک کرده اند. هر چند در جلسات کوچک با فن بیان عذرخواهی از دیگران می‌توان 10 دقیقه دیرکرد را جبران کرد، اما در جلسات مهم بدقولی به منزله از دست دادن چیز‌هایی است که هرگز باز پس گرفتنی نیستند.

وقت شناسی؛ چرا باید وقت شناس باشیم؟

چرا وقت شناسی برای ما دشوار است؟

این که ما به وقت شناسی اهمیت نمی‌دهیم در واقع به دلیل سختی‌هایی است که این نگرش برای ما دارد. سخت بودن وقت شناسی دلایل مختلفی دارد:

93 درصد از رانندگان در نظرسنجی‌های صورت گرفته خود را به عنوان رانندگان متوسط به بالا از نظر رعایت قوانین رانندگی و مهارت‌های لازم درجه بندی می‌کنند؛ اما آیا این آمار واقعا صحبت دارد؟ مشکل از آن جایی شروع می‌شود که ما در دام خیال برتری خود نسبت به بقیه گرفتار می‌شویم. مثلا همیشه فکر می‌کنیم آن قدر سریع هستیم که بتوانیم با استفاده از ماشین از شر ترافیک خیابان‌های شلوغ تهران رها شویم. یا این که این قدر به خودمان مطمئن هستیم که فکرش را نخواهیم کرد اطمینان و اعتماد مردم به ما با وقت نشناسی ما از بین برود.

مغز ما کارایی خود را بعد از مدتی از دست می‌دهد مگر این که از آن کار بکشیم! این قانون ذهنی می‌باشد که همیشه درگیر تنبلی بوده است. یکی از مهم‌ترین مشکل ما گرد کردن اعدادی است که گاهی سرنوشت ساز می‌شوند. مثلا اگر ما برای رسیدن به محل کار به 37 دقیقه وقت نیاز داریم معمولا این عدد را به 30 گرد می‌کنیم؛ چون درگیری با ثانیه‌های منفرد معمولا دشوار است!

- وقت شناسی یعنی شما به شدت به قول و قرار‌های تان پایبند هستید و از برنامه زندگی یکپارچه و منسجم برخوردار می‌باشید

- وقت شناسی یعنی شما تکیه گاه خوبی هستید و لایق اعتماد می‌باشید. دیگران می‌توانند به پاس وفاداری شما به ثانیه‌ها به شما مسئولیت‌های بزرگی را بسپارند

- وقت شناسی اعتماد به نفس به دنبال دارد. با وقت شناس بودن شما هرگز بهانه به دست دیگران بابت عیب جویی نمی‌دهید

- وقت شناسی یعنی شما معنا حقیقی نظم را می‌دانید و می‌توانید نظم را در خلال زندگی خود جای دهید
 
- وقت شناسی یعنی شما انسان فروتنی هستید. بزرگی می‌گوید: منتظر ماندن ارزش این را دارد که دیگران وصله بدقولی را به ما نچسبانند!
وقت شناسی؛ چرا باید وقت شناس باشیم؟

به نظر می‌رسد این در بین مردم تبدیل به یک اپیدمی شده که در چنین مواقعی خیلی ساده و با گفتن «ببخشید دیر شد»، «شرمنده، اشتباه شد» و «می‌دونید، پیش می‌آید دیگه» قضیه را به آرامی تمام کنند. در این مواقع معمولا پاسخی که انتظار شنیدنش را دارند این است: «اشکالی ندارد»، اما در حقیقت «اشکال دارد». مشکل اینجاست:

  • بی‌احترامی: وقت‌شناس بودن یعنی احترام گذاشتن. نشان می‌دهد که شما برای افراد دیگر ارزش قائل هستید. اگر به کسانی که در جلسه شرکت کرده‌اند احترام نمی‌گذارید، اصلا چرا می‌خواهید آنها را ملاقات کنید؟
  • بی‌ملاحظگی: دیر رسیدنِ غیرعمد نشان می‌دهد زندگی دیگران برای شما اهمیتی ندارد. خیلی راحت، برای‌تان مهم نیست.
  • دست‌بالا گرفتن: دیر رسیدنِ عمدی به قدرت مربوط می‌شود. این کار یعنی می‌خواهید به فرد دیگر نشان دهید که آدم مهمی هستید و در رابطه خود را دست‌بالا می‌گیرید.
  • عدم اعتماد: وقتی به جلسه‌ای دیر می‌رسید یا کارتان را به موقع تحویل نمی‌دهید اعتبارتان زیر سؤال می‌رود. اگر نتوانند روی شما در وقت‌شناسی حساب کنند، چطور می‌توانند در مورد مسائل مهم‌تر به شما اعتماد کنند؟
  • زیان‌‌آوری: تصور کنید که 5 نفر قرار است ساعت 2 بعداز‌ظهر جلسه داشته باشند. وقتی شما ده دقیقه دیر می‌رسید، 40 دقیقه از وقت دیگران را به هدر می‌دهید. فرض کنید پرداختی سازمان به این افراد 200 دلار در ساعت باشد. آیا 133 دلار از دست رفته را شما می‌پردازید؟ به هر‌حال یک نفر باید هزینه‌ی این ضرر را جبران کند.
  • بی‌نظمی: اگر نتوانید از تقویم‌تان به درستی استفاده کنید، چطور می‌توانید به بقیه‌ی قسمت‌های زندگی‌تان سر‌و‌سامان دهید. دیر رسیدن به این معنی است که حساب‌وکتاب زندگی‌تان را ندارید.
  • پرمشغلگی: همه تمایل دارند پرمشغله بودن را به حساب مهم بودن بگذارند، اما یک فرد موفق می‌داند که پرمشغله بودن به معنای عدم توانایی در اولویت بندی کارها یا ناتوانی در «نه» گفتن است.
  • بی‌ثباتی: خیلی از افراد در آخرین لحظه تصمیم می‌گیرند از زیر بار کاری که متعهد شده بودند، شانه خالی کنند. واقعا کارشان خنده دار است.
  • خودبزرگ‌بینی: با اینکه خیلی‌ از فراد از هشت سالگی به بعد این رفتار را ترک می‌کنند، اما هنوز هم خیلی‌ها هستند که خود را در مرکز کائنات می‌بینند. این موضوع جالبی نیست. به آن، سندروم دونالد ترامپ نیز می‌گویند. دوست دارید شما را با دونالد ترامپ مقایسه کنند؟
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان