سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
********
** دستان «جو بایدن» برای رفع تحریم ها را بسته اند، او را درک کنید
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «جوانه زنی خوش بینی ها» به قلم «یوسف مولایی» فعال سیاسی اصلاح طلب و مشاور سابق «عباس آخوندی» نوشت:«بایدن بعضا تحت فشار نیروهای داخلی و مخصوصا سنا و طرفداران ترامپ و بخصوص متحدین منطقهای است و این فشارها اجازه نمیدهد که آمریکا بتواند یکباره همه تعهدات خود در خصوص برجام را ایفا کند. بنابراین به نظر میرسد این روند بین شش ماه تا یکسال احتمالا ادامه داشته باشد. دولت دکتر روحانی حداکثر کاری که میتواند بکند این است که زمینه تصمیم بزرگ را فراهم کند اما تصمیم بزرگ در این دولت انجام نخواهد شد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«فشار از دو طرف وجود دارد. هم در ایران، دولت مخالفینی دارد که نمیخواهند اگر موفقیتی حاصل میشود به اسم آقای روحانی تمام شود و آن طرف هم صف مخالفین در حکومت آمریکا و مخالفین منطقهای طولانی است. بنابراین باید خوشبینی خود را به بعد از انتخابات ایران و شکلگیری دولت جدید موکول کنیم هرچند این موارد تصمیمات فرادولتی و حاکمیتی است و دولت خیلی تعیینکننده نیست».
مولایی در این یادداشت تاکید کرد:«دولت روحانی تا الان هم سیاستهای نظام را پیش برده و مجری است ولی چون بحثهای فنی زیادی وجود دارد به این راحتی و ظرف یکی، دو ماه آینده به نتیجه نخواهد رسید اما میتواند خیلی از مشکلات را پیشبینی کند و برای حل آن راهحلهایی ارائه دهد. در این صورت برای دولت بعد جاده هموار است تا راحت بتواند مسیر را طی کند».
این روزنامه اصلاح طلب در مطلب مذکور دو ادعا را مطرح کرده است. اول اینکه دولت بایدن در پی اجرای تعهدات خود است اما در این خصوص دست بسته است و به عبارتی می خواهد اما نمی تواند تعهدات را انجام دهد.
این ادعا در حالی است که جمهوری خواهان و دموکرات های آمریکایی علیرغم تمامی اختلافات ریز و درشت، در چند مسئله ویژه و از جمله مسئله ایران کاملا هماهنگ هستند. دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکایی در مسئله ایران صرفا در تاکتیک ها اختلاف دارند و هدف هر دو یکسان و مشترک است.
به همین خاطر است که مقامات دولت بایدن دقیقا اظهارات مقامات دولت ترامپ را تکرار کرده و مدعی هستند که برجام ناقص است و باید با دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران و ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به متن توافق، کامل شود.
دومین ادعای این روزنامه اصلاح طلب این است که دولت در سیاست خارجی صرفا مجری است. در رد این ادعا، بهترین مثال، برجام و روند توافق هسته ای است. در برجام 28 شرط از سوی رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی برای دولت تعیین شد.
در بند 3 قانون اقدام متناسب دولت در اجرای برجام مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال 94 آمده است: « دولت موظف است هرگونه عدمپایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. شورایعالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع میباشد. دولت باید ظرف مدت 4 ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید».
طبق مستندات متعدد، آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه 94- تعهدات خود را نقض کرد و تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد. یک سوال؛ آیا دولت از دی ماه 94 به این قانون عمل کرد؟!
** اصرار اصلاح طلبان بر شرطی سازی اقتصاد و معیشت
«محمد مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«در این انتخابات بحث اصلی طرح شعارهایی است که عملیاتی شوند. واقعیت این است که در شرایط کنونی به هر حال بحث تحریم یکی از معضلات جدی کشور محسوب میشود که عملا مشکلات معیشتی بسیاری را برای شهروندان ایجاد کرده و میتواند منجر به کاهش مشارکت انتخاباتی شود. درنتیجه باید این مساله مهم را درنظر بگیریم و بپرسیم که کاندیداها چقدر میتوانند بدون درنظر گرفتن بحث تحریم، برای حل مشکلات مردم راهکار، وعده و شعار بدهند؟».
مهاجری در ادامه گفت:«کسانی که میخواهند شعار معیشت بهتر بدهند، اگر نگاهی به موضوع رفع تحریم نداشته باشند، عملا نمیتوانند کاری کنند، ضمن آنکه در این فضا عدهای هم احتمالا شعارهای ضدفساد و کارآمدی مطرح خواهند کرد که به نظرم این شعارها نیز تحت عنوان شعارهای معیشتی و اقتصادی مطرح است و به تنهایی هم کارساز نیست؛ چراکه زمینه عملیاتی کردن این شعارها و وعدهها نیز وابسته به همان حل مسائل بینالمللی و رفع تحریمهاست».
یکی از دلایل وضع موجود اقتصادی، گره زدن همه امور کشور به سیاست خارجی و شرطی سازی اقتصاد و معیشت مردم توسط برخی دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب بوده است.
کارشناسان در این سالها به دفعات تاکید کرده اند که 70 الی 80 درصد مشکلات ریشه در سوءمدیریت دولت داشته و تنها 20 الی 30 درصد از مشکلات ناشی از تحریم هاست.
برای نمونه، در حوزه مسکن، فاکتورهایی همچون مصالح ساختمانی، دانش ساخت و طراحی، نیروی کار، اعتبارات، اجرای پروژه و...هیچکدام ربطی به تحریم ها نداشته و همه موارد مذکور ریشه در مسائل داخلی داشته و به عبارتی تابع عملکرد دولت است.
یک نمونه دیگر، مسئله بنزین است. ما در این حوزه تحت تحریم قرار داشتیم. برخی مدیران دولتی تاکید داشتند که نباید پالایشگاه ساخته شود و ما باید واردکننده بنزین باشیم. اما با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ضمن خودکفایی در تولید بنزین، تحریم های ضدایرانی نیز بی اثر شد.
معیشت مردم و اقتصاد کشور با دیپلماسی مقتدرانه، اتکا به توان داخلی، تقویت همکاری های منطقه ای با کشورهای همسایه، توجه ویژه به اقتصاد بدون نفت، اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی و اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی بهبود می یابد، اما با این حال اصلاح طلبان همچنان اصرار دارند که معیشت مردم و اقتصاد کشور را به خشم و لبخند و وعده های سرخرمن مقامات آمریکایی و اروپایی گره بزند.
** تمام مفاسد امروز ریشه در دولت قبل از روحانی دارد
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با اشاره به دولت های نهم و دهم نوشت:«همه می دانیم که تمام مفاسد امروز کشورمان در همان دولت ریشه دارند و دروغ و دغل در آن زمان نهادینه شدند و زمان زیادی لازم است تا اگر جزمی وجود داشته باشد، کشور از این مفاسد پاک شود و رهایی یابد».
متاسفانه برخی دولتمردان در کنار فعالین و رسانه های اصلاح طلب به هیچ عنوان حاضر نیستند که قصور و تقصیرهای دولت را بپذیرند و همچنان سوءمدیریت در دولت را به گردن دولت قبل و تحریم و دولت پنهان می اندازند.
چندی پیش «بهزاد نبوی» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «بحران سیاستگذاری عمدتا از زمان آقای احمدینژاد شروع شد که ترکشهای آن به دولت آقای روحانی هم رسید و به نظر من بسیاری از مشکلات دولت امروز آقای روحانی معلول اثرات تداوم آن سیاستگذاریهاست».
«شهربانو امانی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران نیز در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بود: «دستکم 16 سال زمان لازم است تا کشور به وضعیتی بازگردد که وقتی احمدینژاد دولت را از خاتمی تحویل گرفت، حاکم بود».
همچنین «محمدتقی فاضل میبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب پیش از این گفته بود:«هنوز کشور چوب دوران احمدی نژاد را می خورد...آقای احمدینژاد اصولگرا بود ایشان چه وضعیتی ایجاد کرد؟ همه مصائب فعلی ما از همان دولت اصولگرا با آن شعارهای خاص ظهور و فرج و... بود. هاله نور میدیدو... نتیجه چه شد؟ ما را گرفتار تحریمهای سازمان ملل کرد و رفت».
این اظهارات تأمل برانگیز در حالی است که روحانی در سال 92 گفته بود: «واللهالعلی العظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است، راهحل نداشت کاندیدا نمیشدم. بدانید برادران و خواهران عزیز، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعاً برای این قفلها کلید وجود دارد»!
برخی دولتمردان و اصلاح طلبان در توجیه این اظهارنظر گفتند که روحانی در سال 92 نمی دانست که آنچه تحویل می گیرد بسیار بدتر از آن چیزی است که تصور می کرده است. این در حالی است که روحانی دوباره در سال 96 مجددا کاندیدا شد و همان وعده های سال 92- و از جمله وعده گشایش اقتصادی در 100 روز- را مطرح کرد.
اصلاح طلبان بجای این قبیل فرافکنی ها باید درباره تصمیم غلط و خسارت بار دلار 4200 تومانی، بی عملی عباس آخوندی در ساخت مسکن و گرانی سرسام آور مسکن در دولت روحانی، عملکرد بسیار ضعیف بیژن زنگنه در وزارت نفت و خسارت توتال و تبعات خسارت های کرسنت ، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، دلار 32 هزارتومانی، پراید صد و چند میلیونی، فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، حقوق های نجومی، خسارت های گسترده برجام، صف های طویل خرید مرغ، کمبود روغن خوراکی در بازار، گرانی روزافزون اقلام خوراکی و...به افکارعمومی پاسخگو باشند.