شاید شما نیز بارها و بارها با خود گفته اید: “من هرگز تسلیم حرفها و کلام تهی و بد مردم نمی شوم و ناراحت نخواهم شد”، این ها فقط تلقین است تا سعی کنیم خود را در مقابل این کلمات، مقاوم نشان دهیم، امّا متأسفانه واقعیت این نیست! علم روانشناسی ثابت کرده است، توهین، ناسزا، کنایه ها و.. همواره افکار و عواطف ما را در هم می ریزد. برای مثال، گوش دادن به سخنان افراد پیش کسوت، چراغ راه زندگی ما را روشن می کند، یا برخورد و گفتار مهربانانه و محبّت آمیز، در افراد سبب ایجاد حسّ امنیت، آسایش خیال و کاهش اضطراب می شود.
البته این موضوع در مورد همه ی افراد صادق نیست و بستگی به ساختار شخصیتی و جسمی هر فرد دارد. ضعف اعصاب و جسمانی در برخی باعث به زبان آوردن ناسزا و کلمات رکیک می شود، تنها با تجدید قوای جسمی، تمرکز و گذشت زمان است که آن فرد می تواند این روند را اصلاح کند. تحقیقات نشان داده است، افرادی که در کانون خانواده ای مملو از کردار وگفتار الهی رشد کرده اند، همواره در کلامشان، مهربانی و محبّت موج می زند.
از آنجاییکه از نظر علمی، تأثیر کلمات و نحوه به زبان آوردن آنها بر رفتار و روحیه افراد ثابت شده است، امروزه بیشتر مردم به افزایش مهارت در فن بیان می پردازند. اگر به حرفها و کلمات خود و دیگران دقت کنید، تأثیر آنها را می بینید. فرض کنید، پشت تلفن با شخصی در مورد مسائل کاری صحبت می کنید، فرزند جوان شما در کنار شما ایستاده و به شما نگاه می کند! آن فرد با گفتاری خشن و بی ادبانه، در عین حال با لهجه ای غیر رسمی، با صدای بلند پشت گوشی با شما حرف می زند، بله! شاید در تمام عمرتان با همچین شخصی برخورد نکرده بودید، از نحوه ی حرف زدن وی عصبی می شوید، امّا در این لحظه فقط دعا می کنید که مبادا فرزندتان کلمه ای از حرفهای او را بشنود و به خود افتخار می کنید که حداقل او تا این سن، چنین کلماتی را نشنیده است تا اینطور صحبت کند! البته با وجود فرهنگها و شخصیت های متفاوت در اجتماع، چنین برخوردهایی عجیب نیست، این خود شما هستید که به جای رفتاری خودخواهانه و توهین آمیز و ناسزا گویی، می توانید با بکارگیری کلامی آرام، صمیمی و مهربان بر دیگران تأثیری حقیقی به جا بگذارید، همانطور که در عرصه ی اجتماع، سیاست، مذهب و … همواره تأثیر کلامی آرام موثرتر از خشونت و بدرفتاری بوده است.
نتیجه این که نقش نحوه حرف زدن و در مقابل شنیدن آن در روحیه، رشد فکری و پیشرفت در زندگی غیر قابل انکار است. چرا که از سه هزار سال پیش تا کنون نیز، مردم، نسل به نسل با کلام و نوشتار با یکدیگر تعامل داشتند. اگر به تأثیر بسزای گفتار و کلامی که می گویید و می شنوید آگاه باشید، مسلماً در نحوه ی حرف زدن خود محتاط و در مقابل می فهمید که هر کسی ارزش تعامل صحبت را ندارد.
تأثیر کلام در عمل
منظور از بد حرف زدن، تنها فحش و ناسزا، کلام نیش دار و کنایه نیست، بلکه کلام آمیخته با زندگی روز مره است. شاید در نگاه اوّل طریقه صحبت یک نفر معمولی باشد، امّا تأثیر خوب یا بد آن کلام در شخص مقابل به راحتی نمایان است. بنابراین مراقبت کلام خود باشید.
همواره کلام شما، احساسات، تصورات و انتظاراتی را در ذهن شخص مقابل ایجاد می کند، وی بر اساس این حرفها از نظر روحی و روانی با شما ارتباط برقرار می کند. در واقع گفتار نشان دهنده ی افکار است و در ادامه همان افکار، اعمال ما را تحت تأثیر قرار داده و زندگی ما را شکل می دهند.
در بطن زندگی و محیط کار نیز این کلام و افکار ماست که تصمیم گیرنده هستند. بطور مثال، فرض کنید مسئول انجام پروژه ای هستید و شرکت برای این کار بودجه ای را به شما اختصاص می دهد، اگر بدون فکر و برنامه ریزی این بودجه را خرج کنید و به فکر ضرر و زیان شرکت نباشید، تا به خود بیایید می بینید که تمامی پول را بدون نتیجه ای مطلوب خرج کرده اید. کلام ما حکم سرمایه ما برای زندگیست. برای کسب افکار و نتایج مطلوب، بر گفتار خود مسلط باشید.
مهم کاربرد معنایی کلمات است، بطور مثال مشکلات کاری، تنها موانعی است که با همفکری قابل حل است در حالی که درگیریهای کاری معنایی متفاوت دارد که برخواسته ی افکار فردیست و بیشتر برداشته از کلام و درنتیجه نحوه ی رفتار هر کارمند است، بطوری در واقع خود ما هستیم که باعث ایجاد این درگیری ها با نحوه ی حرف زدنمان می کنیم.
متأسفانه گاهی برخی مدیران با بیان جملاتی سبب ایجاد اختلاف و ناامیدی در محیط کاری می شوند، بطور مثال، آنها دائماً جمع یا افراد یک بخش را مسبب ضرر یا منفعت شرکت می دانند و در کلام خود، هر فرد از جمع را نادیده گرفته، در حالی که این کلام بر تک تک افراد آن جمع اثرات مختلف دارد، چرا که هر عضو از این گروه وظایف و اهمیّت خاصّ خود را دارند. در مقابل مدیران لایق می دانند چطور باید صحبت کنند، برای مثال، این طور می گویند، “ما همگی برای هم و باهم کار می کنیم” با همین کلام، به آنها تفهیم می شود که تک تک افراد در وظایف و نتایج شریک هستند و احساس مسئولیت آنها بیشتر می شود.
واژه های توهین آمیز و تهی، شور و اشتیاق افراد را کور می کند، اعتماد به نفس و توانایی های آنها را کاهش می دهد و در مقابل کلامی معقول، صمیمی و عادلانه، سبب افزایش امید، انگیزه و خلاقیّت و در آخر نتایج بهتر خواهد شد.
برای موفقیت در کار و زندگی، بر کلامی که از دهانتان خارج می شود مسلط شوید و همواره واژه های تهی و منفی را مهار کنید. نتایج گفتار خود را قبل از کلام، بررسی کنید.