* حسین حسینی: باورکردنی نیست که حسین حسینی، دروازهبان پراشتباه این روزهای استقلال همان گلری است که دیماه سال 96 به مدت 845 دقیقه دروازه تیمش را بسته نگه داشت و رکورد گل نخوردن در تاریخ مسابقات سراسری ایران را شکست. آن حسینی کجا و این حسینی حواسپرت کجا؟ اختلافات این دروازهبان با مهدی رحمتی آنقدر ادامه پیدا کرد که فصل گذشته رحمتی جدا شد و او تنها ماند. حسینی اما هرگز نتوانست به خوبی از دروازه آبیها حفاظت کند. تزلزل او به حدی بود که با پایان فصل، بلافاصله استقلال رشید مظاهری را جذب کرد. با این حال حسینی در تک و توک فرصتهایی که نصیبش شده هم نتوانسته عملکرد خوبی داشته باشد. او در بازی با نفت مسجدسلیمان گل به خودی زد تا ضربه مهلکی به محمود فکری زده باشد، بعد هم که از سوی فرهاد مجیدی در بازی حذفی با ذوبآهن مورد اعتماد قرار گرفت، یک گل عجیب به ذوبیها هدیه داد. چیزی نمانده بود همین اشتباه، یک جام را از استقلال بگیرد، اما به خیر گذشت.
* پیمان بابایی: تلخ، غمانگیز و دو سر باخت. این حکایت انتقال پیمان بابایی از ماشینسازی به تراکتور بین دو نیمفصل لیگ بیستم است. ماشینسازی دور رفت را در حالی به پایان رساند که مختصر امیدی به بقا داشت. پیمان بابایی با شش گل زده بهترین بازیکن این تیم بهشمار میآمد و اگر قرار بود معجزهای رقم بخورد، او نقش اول این داستان بود. با این حال بابایی راهی تراکتور شد تا شاید با این تیم قهرمان لیگ برتر شود. شگفتانگیز است که پیمان هنوز حتی یک گل هم برای تراکتور نزده؛ نه در لیگ، نه در آسیا و نه در جام حذفی؛ جایی که سرخپوشان تبریزی خیلی زود از آن کنار رفتند. این طرف هم ماشینسازی خلعسلاح شده تقریبا سقوط به دسته اول را پذیرفته و کار تمام است. بابایی اخیرا به دلیل مصدومیت تمامی مسابقات را تا پایان فصل از دست داد تا سناریوی انتقال او به بدترین شکل ممکن پایان بیابد.
* گادوین منشا: فقط یک گل در 16 بازی گذشته؛ این آمار اسفبار مهاجمی است که لیگ بیستم را توفانی آغاز کرد، اما ناگهان کار را زمین گذاشت و همه چیز را تعطیل کرد. گادوین منشا در هفت مسابقه نخست فصل 9 گل بهثمر رساند تا همه کفش طلا را با شماره پای او سفارش بدهند، اما ناگهان افتی عجیب و غریب از راه رسید. بعد از آن بازی منشا تا امروز فقط یک گل دیگر برابر نساجی بهثمر رسانده است. همان یک گل را هم شاید اگر نمیزد بهتر بود؛ چون شادی عجیب بعد از آن موجب محرومیت این بازیکن از دیدار با پرسپولیس و رقم خوردن سنگینترین شکست فصل گلگهر شد.
* شیخ دیاباته: دیگر مهاجم نزولکرده فوتبال ایران در فصل جاری شیخ دیاباته است. مهاجم مالیایی فصل گذشته با ثمر رساندن 15 گل فاتح کفش طلا شد، اما امسال از شیخ فقط یک شبح دیدهایم. مصدومیتهای پیاپی، مرخصیهای بیپایان و دوری از فرم فنی ایدهآل باعث شده دیاباته 33 ساله عملا بهکار استقلال نیاید. او در لیگ بیستم تا اینجا فقط دو گل بهثمر رسانده است. پارسال همه جا بحث ستایش از دیاباته مطرح بود، اما حالا مدحکنندگان او به منتقدان درجه یک مهاجم مالیایی تبدیل شدهاند.
* محمد نوری: به نظر میرسد لیگ بیستم را باید نقطه پایان دوران بازی محمد نوری بدانیم. کاپیتان پیشین پرسپولیس فصل گذشته ستاره درخشان پارس جنوبی جم بود و هشت گل برای این تیم زد، اما امسال در پیکان عمده بازیها را بیرون بوده و حتی یک گل هم نزده است. او 39 سال دارد و سخت است فرض کنیم به شرایط ایدهآل برگردد.
* استنلی کیروش: میدانید در 23 هفتهای که از مسابقات لیگ برتر گذشته استنلی کیروش چند گل برای سپاهان زده؟ یک گل. فقط و فقط یک گل آن هم در جریان برتری 4 بر صفر طلاییپوشان مقابل نساجی. طبیعتا بدون این یک گل هم سپاهان سه امتیاز آن بازی را میگرفت. کیروش آقای گل فوتبال ایران در لیگ هجدهم بود. او 16 گل از 46 گل تیمش را در آن سال بهثمر رساند. این یعنی حدود 35 درصد از کل گلهای سپاهان را ستاره برزیلی زد. حالا اما فقط یک گل از 42 گل سپاهان سهم استنلی بوده؛ عدد نازلی که حتی به سه درصد هم نمیرسد. فراموش نکنید یاسین سلمانی جوان که هنوز 20 سالش هم نشده، این فصل سه گل برای سپاهان زده است.