احساس میکنید هیچوقت کسی که میخواهید را پیدا نمیکنید؟ با این راهکارها دیدگاهتان را تغییر دهید.
بعد از چند سری آشناییهای بد و رابطههایی که به بنبست رسیدند، ممکن است فکر کنید قرار است تا آخر عمر تنها باشید و حتماً خودتان مشکلی دارید. نگران نباشید. افراد خیلی زیادی مثل شما هستند. با ایجاد کمی تغییر در نگرشتان میتوانید کسی که دوست دارید را کنار خود داشته باشید.
همه آدمها یا در حال گشتن برای پیدا کردن فرد موردنظر خود هستند، یا در حال فراموش کردن کسی که در زندگیشان بوده یا در حال کنار آمدن با کسی که در زندگیشان حضور دارد. میل به وابستگی عاطفی یکی از اصلیترین و طبیعیترین غرایز انسانی است. افراد زیادی هستند که تصور میکنند هیچوقت عشق خود را در زندگی پیدا نخواهند کرد. آنها دچار این تصور اشتباه میشوند که شاید سرنوشتشان تنهایی است یا اینکه اینقدر اشکال دارند که کسی نمیتواند دوستشان داشته باشد. واقعاً احساس دردناکی است.
مسئله این است که باید باور کنید که فرد ارزشمندی هستید. باید باور کنید که مستحق دوست داشته شدن هستید و میتوانید کسی را پیدا کنید که قدرتان را بداند. ترس از همیشه تنها ماندن را کنار بگذارید چون آن فقط یک ترس است، یک احساس که درمورد خودتان دارید، باوری که نسبت به آینده خودتان دارید، نه واقعیت!
در زیر به 10 راهی اشاره میکنیم که کمکتان میکند همه چیز را همانطور که واقعاً هست ببینید.
1. از خودتان انتقاد نکنید.
صادقانه به روش برخورد خودتان با خودتان در یک روز توجه کنید. چقدر با گفتن حرفهایی مثل این خودتان را سرزنش میکنید: من احمقم. خیلی چاقم. سنم خیلی بالا رفته. من زشتم. من همیشه همه چی رو خراب میکنم. من کودنام. و از این قبیل… اگر شما هم اینطور با خودتان حرف بزنید، خیلی زود روحیهتان از بین رفته، ترس و نگرانیهایتان بیشتر شده و خودتان را در معرض این باور قرار میدهید که فرد بیارزشی هستید. افکار شما تاثیری مستقیم بر احساس شما دارند.
خیلی ساده است. به چیزهای خوب فکر کنید: احساسی خوبی داشته باشید. به چیزهای بد فکر کنید: احساس بدی پیدا کنید.
این خودتان هستید که این کار را در حق خودتان میکنید. دست نگه دارید. با خودتان ملایم باشید. شاید فرد دیگری باعث شده این افکار را درمورد خودتان پیدا کنید. نباید فقط به این دلیل که فردی احمق از شما انتقاد کرده و ارزشتان را پایین آورده است، قدرتتان را از دست بدهید. این شما هستید که مهمید، آن فرد هر که میخواهد باشد، اصلا مهم نیست. به آن صدای درونی بگویید رهایتان کند. به خودتان بگویید که فرد ارزشمندی هستید. اگر بخواهید مدام روی نقصها و عیبهای خودتان متمرکز شوید، کمکم تصور خواهید کرد که هیچکس دوست نخواهد داشت که با شما باشد.
2. احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید.
تصور کنید که وارد یک نمایشگاه ماشین شدهاید و فروشنده به شما میگوید که ماشینی مناسب شما دارد. میگوید، «این ماشین کمی قدیمیه ولی هنوز راه میره، بنزین هم زیاد میسوزونه. پشتش چند تایی خط افتاده و اصلا نمیدونم تا چه حد میتونی روش حساب کنی.» با این وضعیت، چقدر دوست خواهید داشت که این ماشین را بخرید؟ مطمئناً خیلی زود آن ماشین را فراموش کرده و سراغ یک نمایشگاه بهتر برای خرید ماشین میروید. چرا؟ چون اگر فردی که میخواهد آن ماشین را بفروشد به آن اعتماد ندارد، شما چطور باید به آن اعتماد کنید؟
دقیقاً به همین دلیل است که باید اعتمادبهنفستان را بالا ببرید. اگر به چیزی که میخواهید بفروشید اعتماد نداشته باشید، چرا دیگران باید به آن اعتماد کنند؟ اعتمادبهنفس جذابترین ویژگی فردی است. اگر تصور میکنید چیز ارزشمندی برای ارائه کردن دارید، دیگران هم همینطور تصور خواهند کرد. هرچقدر خودتان را واقعیتر و بیشتر دوست داشته باشید، متقاعدتر خواهید شد که فرد موردنظرتان را پیدا خواهید کرد.
3. بدانید چیزی ارزشمند برای ارائه به دیگران دارید.
چه ویژگیهای خوبی دارید؟ آیا فردی صادق، پرتلاش یا حساس هستید؟ ورزشکار یا هنرمندید؟ فردی آسانگیر و ریلکس هستید یا فردی منظم و پربازده؟ نه تنها میتوانید کسی را پیدا کنید که خصوصیات و ویژگیهای مشترکی با شما داشته باشد، بلکه میتوانی مکمل هم باشید. فقط به چیزی که از رابطه میخواهید فکر نکنید، به چیزهایی که خودتان وارد رابطه میکنید هم فکر کنید.
4. نگرش و احساستان نسبت به جنس مخالف را تغییر دهید.
افراد زیادی تصوری اشتباه درمورد جنس مخالف خود دارند. بخاطر اینکه تجربیات بدی در گذشته داشتهاید، دیدگاه شما نسبت به جنس مخالفتان تغییر کرده است.
چه باورهایی درمورد جنس مخالفتان دارید؟ شما هم اینطور فکر میکنید:
– همه مردها بد هستند.
– همه مردها فقط به دنبال رابطهجنسیاند.
– مردها از جدی شدن رابطه میترسند.
– مردها نمیتواند وفادار بمانند.
– همه زنها به دنبال پول شما هستند.
– همه زنها بیش از اندازه احساسی هستند.
– همه زنهای خوب ازدواج کردهاند.
واقعیت این است که هیچکدام از این باورها درست نیستند. مردها هم درست به اندازه زنها عشق و ازدواج میخواهند. هنوز هم تعداد زیادی دختر زیبا و مهربان باقی مانده است. اگر ذهنتان را با این افکار منفی درمورد جنسمخالف پر کنید، ترس شما از تنها و مجرد ماندن روز به روز بیشتر میشود زیرا مدام به خودتان میگویید که هیچکس برای شما نمانده است.
5. نگرش و احساستان نسبت به مجرد بودن را تغییر دهید.
متوجه شدهاید که ازدواج کردن و بچهدار شدن به یکی از مقیاسهای تعیین موفقیت و ارزش در جامعه تبدیل شده است؟ به نظر میرسد که جامعه فشار بیشاز اندازهای بر روی جوانان بخصوص خانمها وارد میکند. یک زن هرقدر هم موفق باشد، اگر مجرد باشد، دیگران تصور میکنند که خوشبخت نیست یا نمیداند که چطور باید یک رابطه را اداره کند. این باعث میشود از نظر جامعه مجرد بودن نوعی شکست شخصی به نظر برسد. ولی اینطور نیست. ارزش فردی شما چه مجرد باشید و چه متاهل یکسان است. صادقانه بگوییم، شما هم اگر میخواستید همین امروز متاهل بودید. ولی آن رابطه مطمئناً رابطه چندان موفقی نمیبود. بنابراین مجرد بودن یعنی شما میخواهید منتظر فرد مناسب برای خودتان بمانید یا اینکه برای التیام یافتن زخمهای قدیمیتان یا بالاتر بردن شناختتان از خودتتان ترجیح میدهید صبر کنید.
6. روی چیزهایی که دارید تمرکز کنید.
قدردان دوستان و خانوادهتان باشید. ترس شما از تنها بودن ممکن است باعث شود درمانده و ناامید رفتار کنید. ولی هیچکس نمیخواهد جای یک دوستپسر یا دوستدختر قابلتعویض باشد. آدمها دوست دارند شما بخاطر خودشان دوستشان داشته باشید، نه فقط بخاطر اینکه به کسی نیاز دارید تا مراقبتان باشد. بخاطر همه چیزهای زیبایی که در زندگیتان دارید شکرگزار باشد. متمرکز شدن روی تنها چیزی که در زندگیتان کم دارید باعث میشود تصویر بزرگتر زندگی را از دست بدهید: همین الانش هم کلی چیز زیبا در زندگیتان دارید که باعث دلگرمیاند!
7. هر هفته فعالیتهایی برای سرگرم شدن و خوش گذراندن برنامهریزی کنید.
از زمان تنهاییتان بیشتری استفاده را ببرید و خوش بگذرانید. اگر در رابطه باشید وقت کمتری برای گشت و گذار با دوستان، خواندن کتاب، انجام فعالیهایی که فقط منحصر به خودتان است، خواهید داشت. از این زمان استفاده کنید و کمی لذت ببرید. بیرون بروید و خوش بگذرانید. با پر کردن زندگیتان از فعالیتهایی که سرتان را گرم میکند، این خلاء درونی کمرنگتر خواهد شد. درعوض خواهید دید که زندگی پرباری دارید و شادتر هم خواهید بود. و متعاقب آن شاد بودن شما را جذابتر نشان داده و نظر دیگران را به شما جلب خواهد کرد. یادتان باشد اعتمادبهنفس جذابترین لباس شماست.
8. از روابط دیگران ایدآل نسازید.
متاسفانه احساس دوست داشته شدن و ساختن یک رابطه خاص آنقدر مهم است که افراد زیادی ترجیح میدهند در روابط بد بمانند تا اینکه مجرد باشند. خیلیها قبل از اینکه بر ترس از مجرد و تنها ماندن خود غلبه کنند، قبل از اینکه بدانند چه میخواهند یا قبل از اینکه زخم ناشی از روابط قبلی خود را درمان کنند، وارد رابطه میشوند. شما هم جزو آندسته از افرادی هستید که سعی میکنند با یک رابطه جدید رابطه قبلی خود را فراموش کنند؟ بعضی از کسانی که اینکار را میکنند خیلی خوششانس هستند و موفق میشوند شریکهای عشقی خوبی برای خود پیدا کنند ولی این برای همه مصداق ندارد. بعضیها وارد روابطی میشوند که با نیازهای فردی آنها جور نیست و 10 سال بعد بیدار میشوتد و خود را وسط رابطهای میبینند که فاجعهای بیش نیست. همه زوجها زوجهای خوشبخت نیستند. شکرگزار باشید که میتوانید منتظر چیزی جدید و درخشان در آینده باشید – میتوانید صبر کنید و فردی برای خودتان انتخاب کنید که با نیازهایتان همخوانی داشته باشد.
9. به روابط دیگران حسادت نکنید.
وقتی همکارتان میگوید به زودی ازدواج خواهد کرد یا وقتی دوستتان با هیجان از فرد جدیدی که با او آشنا شده حرف میزند حسودیتان میشود؟ ممکن است با خودتان بگویید «چرا او»؟ «چرا من نه»؟ و همه روزتان همینطور با این فکرها سپری شود. برای آدمهایی که نیمه گمشدهشان را پیدا میکنند باید خوشحال باشید و برای زوجهای خوشحالی که در خیابان میبینید انرژی مثبت بفرستید. وقتی زوج خوشحالی را میبینید که دستان هم را گرفتهاند، فکر کنید، «چقدر عاشقانه! این دقیقاً همان چیزی است که من میخواهم! خیلی دوست دارم بدانم کسی که من اینطور دستانش را در دستم میگیرم کیست!» این فکر مثبت اتوماتیکوار نگرش شما را تغییر داده و خوشبینی نسبت به روابط آینده خودتان در شما ایجاد خواهد کرد.
10. با متخصص مشورت کنید.
اگر احساس میکنید برای درک ارزش فردیتان و بالا بردن اعتمادبهنفستان به کمک نیاز دارید، چرا از مشاوران روانشناس کمک نمیگیرید؟ در مسیر ایجاد عشق و احترام بیشتر برای خودتان، کمی حمایت و کمک تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. پیش روانشناس رفتن به این معنی نیست که مشکلی دارید. به این معنی است که تصمیم گرفتهاید که کنترل زندگیتان را دست خودتان بگیرید و از مشاور بخواهید در راه رسیدن به هدفتان کمکتان کند.