گاهیاوقات ما جذب کسانی میشویم که با ما بد بودهاند. هرقدر هم که این افراد با ما بدرفتاری کرده باشند، باز هم دوستشان داریم. ولی چه چیز باعث میشود که توانایی مقاومت دربرابر این افراد را نداشته باشیم؟ جذابیت آنها برای ما همیشگی است و عذرخواهیها و وعدههایشان تمامی ندارد. حتی بعد از اینکه آنها را ترک میکنید، وسوسه برگشتن به آنها دیوانهتان میکند. در زیر به 5 دلیل مهمی اشاره میکنیم که میگوید چرا نباید به این رابطههای مسموم برگردید.
1) آنها هیچوقت تغییر نخواهند کرد.
قسم میخورند که عوض شدهاند و شما هم به خودتان میگویید که اینبار همه چیز متفاوت خواهد شد. ولی این احتمال وجود دارد که همه چیز دقیقاً مثل دفعه قبلی پیش رود. آدمها بهندرت عوض میشوند و تغییر میکنند. به جای اینکه چشمانتان را ببندید و به امید بهترینها باشید، بایستید و «نه» گفتن را یاد بگیرید. خوشبینی شما هیچ کمکی به تغییر اوضاع نمیکند و در آخر میبینید که باز هم برای رفتارهای زشت خود دلیل و بهانه میآورد.
2) شما هیچوقت برایشان اولویت نخواهید بود.
نیازها و احساسات شما همیشه در انتهای لیست اولویتهای اوست. رابطه شما همیشه برای او انتخاب دوم است و معمولاً برای وقت گذراندن با شما وقتی ندارد. رابطه شما فقط برای تقویت اعتمادبهنفس او و برطرف کردن نیازهایش است و احساسات شما مدام خدشهدار میشود. او با شما طوری رفتار میکند که انگار نیازها و تصمیمات شما هیچگونه اهمیتی ندارد.
3) هیچوقت نمیتوانند خوشحالتان کنند.
هیچکس قادر به شاد و خوشبخت کردن شما نیست. اول باید خودتان با خودتان شاد و راضی باشید. این یعنی، اگر کنار فردی مضطرب یا ناراحتید یا احساس کمارزش بودن میکنید، بهتر است رابطهتان را با او تمام کنید. لازم نیست با کسی وقتتان را بگذرانید که شما را پایین میآورد، تحقیرتان میکند یا با شما مثل فردی دمدستی رفتار میکند. یک رابطه سالم باید برای هر دو طرف همراه با لذت باشد، نه اینکه بیشتر به شما حس تنها بودن را منتقل کند.
4) باید گذشتن و فراموش کردن را یاد بگیرید.
برگشتن به یک رابطه، باوجود بد بودن آن، به نظر آرامشبخش میرسد. همه ما آشناییت را با راحتی مرتبط میدانیم و برای راحتی سعی میکنیم با چیزها یا کسانی که میشناسیم ارتباط برقرار کنیم. ولی این یک چرخه شوم تمامنشدنی از درد و دلشکستگی برایتان به ارمغان خواهد آورد. برگشتن به عادتهای قدیمی بسیار ساده است ولی دیر یا زود، متوجه میشوید که برای بقا، باید یاد بگیرید که بگذرید و فراموش کنید. هر چه زودتر بتوانید فراموش کنید، سریعتر به جلو پیش خواهید رفت. این باعث میشود فرصتها و موقعیتها بسیار بیشتر سر راهتان قرار گیرد. با افراد جدیدی آشنا خواهید شد که رفتار بهتری با شما خواهند داشت و به مرور زمان دوباره دوست داشتن را یاد خواهید گرفت.
5) شما سزاوار بهتر از اینها هستید.
هیچوت نباید با چیزی که کمتر و پایینتر از لیاقت و شایستگیمان است راضی شویم. افراد معمولاً بعد از یک رابطه مسموم تصور میکنند که مستحق بدرفتاری هستند. علاوه بر این، کمکم شروع به مقصر دانستن خودشان برای مشکلات موجود در رابطهقبلی میکنند. ولی برای اینکه خودتان را به طور واقعی از کسی که اذیتتان کرده است، آزاد و رها کنید، باید یاد بگیرید که دست از متهم کردن خودتان بردارید. سعی کنید درک کنید که نباید بدرفتاریهای دیگران را تحمل کنید. این باعث میشود کهد فعه بعدی اجازه ندهید کسی دوباره با شما بدرفتاری داشته باشد.
بیرون آمدن از یک رابطه سخت است. ولی مقابله با وسوسه برگشتن به کسی که اذیتتان کرده است، سختتر هم میتواند باشد. درد و دلشکستگی تجربیاتی هستند که التیام یافتن آنها نیازمند گذر زمان است. به دست آوردن کنترل دوباره روی رفتاری که با شما میشود قدم مهمی در یادگیری دوستداشتن دوباره است. خیلی مهم است که درک کنید هر اتفاقی هم که بیفتد، خوشبختی شما در دستان خودتان است.