شعارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری درباره چیست؟ معمولا درباره سازندگی و آبادانی و رفاه و اقتصاد و اشتغال و مسکن است یا آزادی و بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی. گاهی کار به وعده ارائه یارانه نقدی و کمک های معیشتی هم می رسد و رقابتی هم شکل می گیرد بین کاندیداها برای ارائه یارانه و کمک بیشتر؛ یکی یک رقمی می گوید و دیگری روی دستش بلند می شود و رقمی بالاتر را وعده می دهد. حالا این که خوب است؛ وعده های بی تأثیر یا ناممکن ولی هیجانی برای فلان کار و فلان مسئله هم شنیده اند ایرانی ها در این یکی دو دهه اخیر. در مقابلِ این ها، تبلیغاتی هم برای انتخابات ریاست جمهوری در حافظه تاریخ ایران ثبت است که نشان می دهد همه ماجرا این نیست و شعاری هم بوده است که آبرویی بخرد برای همه شعارهای انتخاباتی ایران. در دهه 60 برای ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای به جای همه این شعارهای عامه پسند برای قاپیدن رأی های میلیونی، هدفی بلندتر و حقیقتی والاتر بیان شده است؛ دعوتی برای شعور انتخاباتی. شاید برای امروزی ها عجیب باشد که آن تبلیغات انتخاباتی دعوتی بوده است به «فکر کردن» و وعده ای داده است برای جامعه ای که در آن افراد فکر می کنند.
عمل به همین یک دستور
در سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در مهرماه سال 1360 برگزار شد و آیت الله خامنه ای برای نخستین بار به ریاست جمهوری برگزیده شد تنها تبلیغ این بود؛ همین قدر ساده: «به خامنه ای مرد محراب و جبهه رأی می دهیم». در دوره بعدی تبلیغ این شد؛ همین قدر عمیق و روشنگر: «حکومت اسلامی آن حکومتی است که مردم را به فکر کردن دعوت می کند و هدایت ذهن مردم را به عهده می گیرد». همان موقع هم مشکلات بود و تنگناهای معیشتی و اقتصادی و دشواری های اجتماعی و فرهنگی وجود داشت در زندگی روزمره مردم و جامعه اما این دعوتی بود و طلیعه ای بود برای حکومتی که اسلام به آن فرامی خواند؛ حکومتی که اندیشه را به کار می گیرد و مردم را هدایت می کند و جامعه را ارتقاء می دهد و امور مملکت را اصلاح می کند. رهبر انقلاب بعدها نیز مکررا به همین موضوع اشاره فرمودند و تعقل و تفکر و خردمندی را راهکار رفع مشکلات دانستند: «اگر جامعه اسلامی به همین یک دستور عمل کند، یعنی نیروی فکر را، به کارگیری اندیشه و خِرَد را در میان خود یک امر رایج و عمومی قرار بدهد عمده مشکلات بشر حل خواهد شد، عمده مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد». آیت الله خامنه ای بعدها رمز آن تبلیغ انتخاباتی را آشکار کردند؛ تعقل «راهکار حل مشکلات» و «تکلیف» است.
اگر عقل را به کار نگیریم
حالا اگر شیرینی آن نکته نغز که در آن دعوت انتخاباتی بود به دل تان نشست و به مذاق جان تان خوش آمد از قول رهبر انقلاب سخنی شگفت تر بشنوید درباره تفکر و قدرت عقل که رمز پیروزی و «تکلیف» است: «در کارنامه همه پیغمبران، در زندگی همه پیغمبران - این مخصوص پیغمبر خاتم هم نیست - دعوت به عقل در درجه اول است. البته در اسلام این قوی تر و روشن تر و واضح تر است. لذا امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در علت بعثت انبیاء می فرماید: «لیستأدوهم میثاق فطرته» تا به این جا که: «و یثیروا لهم دفائن العقول»؛ گنجینه های عقل را، خرد را استخراج کنند. این گنجینه خرد در دل من و شما هست. اشکال کار ما این است که مثل آن انسانی هستیم که بر روی گنجی خوابیده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نمی برد و از گرسنگی می میرد. وضع ما این جور است. به عقل وقتی مراجعه نمی کنیم، عقل را حَکَم وقتی قرار نمی دهیم، عقل را تربیت وقتی نمی کنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتی نمی سپریم، وضع ما همین است.
این گنجینه در اختیار ما هست، اما از آن استفاده نمی کنیم. آن وقت از بی عقلی و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشکلات فراوان زندگی در دنیا و در آخرت می شویم. لذا در حدیثی نبی مکرم اسلام صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم فرمود: «انّ العقل عقال من الجهل»؛ عقل عقال جهل است. عقال آن ریسمانی است که به پای حیوان - شتر یا غیر شتر - می بندند که حرکت نکند، قابل کنترل باشد. می فرماید عقل عقال جهل است؛ این پای بندی است که مانع می شود از این که انسان با جهالت حرکت کند. بعد می فرماید: «و النّفس کمثل اخبث الدّواب»؛ نفس انسان مثل شرورترین حیوانات است؛ مثل شرورترین چهارپایان است؛ نفس این است. «فان لم تعقل حارت»؛ وقتی این نفس را عقال نکردید، مهار نکردید، کنترلش را در دست نگرفتید، سرگردان می شود؛ مثل حیوان وحشی ای که نمی داند کجا می رود، سرگردان می شود؛ با این سرگردانی است که مشکلات به وجود می آید برای انسان در زندگی شخصی خود، در زندگی اجتماعی خود و برای یک جامعه انسانی. عقل این است.
اولین کار پیامبر مکرم اثاره عقل است، بر شوراندن قدرت تفکر است؛ قدرت تفکر را در یک جامعه تقویت کردن. این، حلال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد می دهد، انسان را به دین می کشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار می کند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت آمیز و دل دادن به دنیا باز می دارد؛ عقل این است. لذا اولْ کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ما هم این است».