ماهان شبکه ایرانیان

جوک‌ و قومیت پرستی در فرهنگ ایرانی

آیا تا بحال متوجه شده‌اید که فعالیت‌ها و سرگرمی‌های زندگی روزمره ما ممکن است برای دیگران بیمارگونه و آزارد هنده باشد؟ آیا تابحال با کسانی آشنا شده‌اید که با جوک و لطیفه‌ای که تعریف کردید ناراحت شده باشند، حتی اگر قبل از تعریف کردن آن گفته باشید که هیچ قصد و نیتی برای آزار گروه خاصی ندارید؟

جوک‌ و قومیت پرستی در فرهنگ ایرانی

آیا تا بحال متوجه شده‌اید که فعالیت‌ها و سرگرمی‌های زندگی روزمره ما ممکن است برای دیگران بیمارگونه و آزارد هنده باشد؟ آیا تابحال با کسانی آشنا شده‌اید که با جوک و لطیفه‌ای که تعریف کردید ناراحت شده باشند، حتی اگر قبل از تعریف کردن آن گفته باشید که هیچ قصد و نیتی برای آزار گروه خاصی ندارید؟

رابطه عظیمی بین لطیفه‌ها و قومیت پرستی در بین ما ایرانیان وجود دارد. شاید ناراحت شوید و بگویید که من دارم ایرانی‌ها را قومیت پرست معرفی می‌کنم.

نه هدف من این نیست.

من سعی دارم بگویم که در هر فرهنگی عوامل خارجی هم در زندگی‌های ما وجود دارد که نمی‌توان معنا و مفهومی برای آن پیدا کرد و به خاطر همین است که از آنها جوک می‌سازیم. امیدها و آرزوهای درونی هم وجود دارد که به صورت لطیفه آنها را مطرح می‌کنیم. گفتن “شوخی کردم واقعاٌ منظورم این نبود” خیلی راحت است.

اما آنچه می‌گوییم معنا و مفهومی پشت آن است. ما کلمات را برحسب  منظوری که داریم انتخاب می‌کنیم. جوک‌ها همیشه جوک نیستند.خیلی وقت‌ها حرف‌هایی را که به زبان می‌آوریم دقیقاً منظور داریم اما ممکن است آنقدر جرات نداشته باشیم که آن را بفهمیم.

بین جوک و قومیت پرستی رابطه وجود دارد. من واقعاً امیدوارم که محققان بتوانند از این موضوع برای تحقیقاتشان استفاده کنند.

منظور از قومیت پرستی ایده‌هایی است که بعنوان نشانه عدم ‌علاقه، قضاوت، کوچک شمردن یا دیوساختن از افراد، گروه‌ها، ملیت‌ها و سایرین استفاده می‌شود.

خیلی وقت‌ها برحسب نظرات جانبدارانه بدون اینکه قصد داشته باشیم علیه دیگران قومیت پرستانه قضاوت کنیم، درگیر اظهارنظرهای قومیت پرستی می‌شویم.

فقط به طریقه ارتباطاتمان در طول روز فکر کنید. ما با آدمها آشنا می‌شویم، با آنها حرف می‌زنیم، غذا می‌خوریم، راه می‌رویم و جوک تعریف می‌کنیم.

جوک‌ها جزئی از زندگی روزمره ما هستند. در هر موقعیتی جوک می‌گوییم، سرکار، در خانه، در مهمانی، در اینترنت، در تماس‌های تلفنی و حتی در طول جلسات کاری و اداری.

شاید بپرسید، “چه اشکالی دارد؟”

بعضی از جنبه ‌های این تعریف کردن جوک بعنوان یک فعالیت اجتماعی خیلی از افراد را آزرده ‌خاطر می‌کند.

خیلی از جوک‌ها و لطیفه های ما قومیتها و نژادهای مختلف را دسته‌ بندی می‌کند، دسته ‌هایی که هیچکس دوست ندارد جزئی از آن باشد.

متاسفانه برخی از جوک‌ها محتوای جنسی دارند. شاید بپرسید مگر جوک غیر جنسی هم داریم؟

اجازه بدهید بپرسیم: چرا جوک‌ ها محتوای جنسی و قومیتی دارند؟

چرا جوک‌ های ما به سمت بی ‌ارزش‌ کردن و غیر انسانی ‌کردن گرایش دارد و درمورد برخی گروه‌ های خاص و مخصوصاً خانم‌ ها انتقاداتی ناعادلانه می‌کند؟

واقعاً چه چیز این جوک‌ها اینقدر خنده‌دار است؟ چطور می‌توانیم اعضای خانواده یا دوستانمان را شخصیت‌های این جوک‌ها تصور کنیم؟ این جوک‌هایی که می‌گوییم معمولاً از آدم‌های واقعی با پیشینه نژادی و قومیتی واقعی صحبت می‌کند. حداقل از این مطمئن هستیم.

جوک‌های ما با فردی از یک پیشینه قومیتی که یا احمق یا سوء استفاده ‌گر هستند و چیزی می‌گویند که خنده‌ دار به نظر می‌رسد تا از طریق آن منظورشان را برسانند. هر کدام از ما حداقل چندین و چند جوک‌ بلد هستیم که در آن خانم‌ها اشیاء جنسی و مردها بازیکن واقعی، یعنی سوء استفاده‌ گر هستند.

چند جوک‌ شنیده‌اید که در آن بچه ‌ها توسط مردی از یک شهر خاص مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند؟

چند جوک شنیده‌اید که در آن زنان  و کودکان برده خیلی چیزها بوده‌اند؟ بعضی‌ وقت‌ها شخصیت جوک چیزی می‌گوید که به نظر خنده ‌دار می‌رسد اما در بیشتر موارد با آنچه که به زبان می‌آوریم یک فرد یا گروه را قربانی می‌کنیم.

فکر نمی‌کنید این جوک‌ها عملکردهای پنهان دیگری هم دارند و چیز دیگری را به فرهنگ ما منعکس می‌کنند؟

چرا  گفتن این نوع جوک‌ها را کنار نگذاریم؟

چرا شجاع نباشیم و اعتراف نکنیم که چرا چنین جوک‌هایی می‌گوییم؟

بعضی‌ها از این شکایت می‌کنند که سفید پوستان قومیت پرست هستند. ما باید توضیح دهیم که چرا خودمان قومیت پرست نیستیم!

وب‌سایت‌های بسیار زیادی توسط افراد “بامزه” درست شده‌اند که با منتشر کردن میکروب قومیت پرستی و جوک‌های جنسی تفریح می‌کنند.

چرا نباید از چشم‌های انسانی خود استفاده کنیم و برای دیگران ارزش قائل باشیم؟ از خیلی چیزها و موقعیت‌ها می‌شود جوک درست کرد. ما ایرانی‌ها کلاً به جوک ساختن گرایش قوی داریم.

بامزه بودن با بی‌ احترامی کردن به دیگران خیلی فرق دارد. بامزه بودن می‌تواند در قالب احترام به دیگران هم اتفاق بیفتد.

جوک‌های قومیت پرستی نشانه نفرت و تبعیض قومیتی است. این جوک‌ها فقط تعارضات و اختلافات موجود را بیشتر می‌کند.

جوک‌ها کلمات ما هستند، کلمات ما افکار ما، افکار ما اعتقادات ما و اعتقادات ما نشاندهنده دنیای درون ما هستند. باید خیلی بیشتر مراقب چیزهایی که می‌گوییم و نحوه گفتن آنها باشیم.

بامزه بودن می‌تواند در کمال احترام و حفاظت از حقوق دیگران باشد. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که شدیداً از استرس و اضطراب کلماتی که موجب آسیب و آزار و نفرت می‌شود در عذاب هستیم. باید نیازهایمان به جوک گفتن را دوباره تعریف کنیم.

داشتن دیدی انتقادی به فرهنگ و هویتمان برای ایجاد یک مکالمه عملی بسیار خوب و مثبت است. اما کاری که می‌کنیم این است که به گروه‌های مختلف برچسب زده و آنها را باور می کنیم. باور داریم که برخی گویش‌ها و لهجه‌ها خنده ‌دار هستند و به ‌خاطر همین حق داریم به آن بخندیم. همچنین عادت داریم از بعضی لهجه‌هایی که در بعضی جوک‌ها هست استفاده کنیم و بااینکار افرادیکه آن لهجه را دارند را می‌آزاریم. آنها کمتر از ما نیستند و اجازه نداریم که اینطور فکر کنیم.

تحسین و تمجیدهای زیادی را از ایرانی‌ها شنیده‌ ایم که درمورد تعصب، انزوا، دشمنی و قومیت پرستی که هرازگاهی برای خارج‌نشینان در کشورهای غربی احساس می شود، صحبت  می‌کنند. اگر بخاطر اینکه دیگران درموردمان قضاوت می‌کنند از آنها انتقاد می‌کنیم، چرا به تعریف کردن جوک‌هایی که بسیاری افراد را تخریب می‌کند و اعتماد بین قومیت‌های مختلف را خدشه‌دار می‌کند، ادامه می‌دهیم؟

دشمنی اجتماعی، انزوای اجتماعی و تعصبات با استفاده از جوک‌های قومیتی راهی طبیعی برای ورود به زبان ما پیدا کرده‌اند.

دشمنی اجتماعی توسط آنهایی که قصد کنترل کردن دیگران را دارند ایجاد می‌شود. این دشمنی اجتماعی اعتقاداتی شکننده ‌تر و قلب‌هایی شکسته‌ تر ایجاد می‌کند.

اگر می‌خواهیم همه با هم بمانیم باید زبان فرهنگیمان را تمیز کنیم.

باید صلح را به زبانمان، به ارتباطاتمان، خانواده‌ هایمان، اجتماعاتمان و در آخر به سبک زندگی ایرانیمان برگردانیم.

دهه ‌هاست که این جوک‌ها موجب دشمنی اجتماعی شده است که احترام، اعتماد، مهربانی و روابط را ویران کرده است.

جوک‌ها باعث می‌شود اجتماع به دو دسته “ما” و “آنها” تقسیم شود. مجبوریم “ما” بمانیم تا از تخریبات فرهنگ ایرانیمان در امان بمانیم.

در دنیای شکننده کنونی، ما خود را پشت مقام، سطح خانوادگی، ثروت و بقیه ماسک‌هایی که دوست داریم پنهان می‌کنیم.

حس تنهایی و انزوا برای یک گروه ایجاد فاصله و اختلاف می‌کند.

اجازه ندهید که این جوک به دیوارهایی بین شما تبدیل شود.

به آن افرادی فکر کنید که با ایجاد یک زبان با رفتار خاص خود را در گروهی از افراد منزوی می‌کنند تا نشان دهند که از بقیه بهتر هستند، از آنها فرهیخته ‌تر و باکلاس‌تر هستند.

خیلی از آنهایی که این جوک‌ ها را درست می‌کنند تصور می‌کنند که از یک سیاره دیگر آمده ‌اند. جوک‌ گفتن به این ترتیب موجب دشمنی اجتماعی می‌شود چون یک طبقه اجتماع خود را برتر و بالاتر از بقیه می‌بیند.

بعضی‌ وقت‌ها می‌خواهیم با تعریف کردن جوک خودمان را بامزه نشان دهیم اما فراموش می‌کنیم که این جوک چه تاثیر منفی می‌تواند بر اطرافیانمان داشته باشد.

بعضی افراد و گروه‌ها از جوک بعنوان یک عنصر برای انزوای اجتماعی، یک مکانیزم دفاعی برای مشخص کردن تفاوت‌ها در یک طبقه اجتماعی، مذهب، قومیت و ملیت استفاده می‌کنند.

می‌دانیم که چطور گروه ‌های قومیتی مختلف احساس انزوای اجتماعی می‌کنند چراکه پیشینه قومیتی ما مورد استفاده برای جوک‌ های قومیت پرستانه و جنسی قرار گرفته است. ما سابقه ‌ای طولانی در انواع و اقسام تبعیضات داریم دیگر بیشتر از این نمی‌خواهیم.

در استفاده از جوک‌های قومیت پرستانه سعی می‌کنیم با استفاده از یک خصومت نهفته، گروهی را درمقابل گروهی دیگر قرار دهیم تا پوچی و بیهودگی شخصی خودمان را ارضاء کنیم.

جوک‌های قومیت پرستانه و جنسی برای آندسته از ما که سعی در بالاتر جلوه دادن خود دارند بسیار مفید است!

تعصب و دشمنی است که باعث می‌شود به تحقیر دیگران برای بالا بردن خودمان گرایش داشته باشیم.

اگر نمی‌ خواهیم با خودمان طوری دیگر متفاوت با بقیه رفتار شود باید دست از گفتن این نوع جوک‌ها برداریم چون این جوک‌ها باعث ایجاد تعصبات و دشمنی میان ملت‌ها و قومیت‌ها می‌شوند.

دیگر بس است! همین امروز اینکار را کنار بگذارید چون ممکن است دیر شود!

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان