ماهان شبکه ایرانیان

مودی شبیه ترامپ است

کاریزمای آقای نخست‌وزیر

دنیای‌اقتصاد: داستان نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، افسانه‌ای از خوش‌شانسی‌های فوق‌العاده بوده است؛ او از اداره یک غرفه چای‌فروشی در راه‌آهن استان گجرات هند به رهبری ایالت خود و سپس کل کشور رسید، کشوری که بزرگ‌ترین دموکراسی جهان است

اقتصاد هند که قبل از وقوع پاندمی کرونا نیز روند آهسته تری به خود گرفته بود و پس از آن 7 درصد در سال منتهی به 31 مارس افت کرد، حالا به جای آنکه مجددا روند رشد را آغاز کند، متوقف شده است. با این حال، حتی با وجودی که رشد تورم، بیکاری، سوء تغذیه و فقر مردم عادی را تحت فشار قرار داده که همه شان باتوجه به فشار و استرس بیماری و مرگ تشدید شده است، ثروتمندان کشور به طور چشمگیری ثروتمندتر شده‌اند. ثروت گواتام آدانی، یک میلیونر اهل گجرات، حدود 43 میلیون دلار در مدت همه‌گیری افزایش یافته است، البته قبل از اینکه هراس اخیر بازار سرمایه 10 میلیون دلار از آن را کاهش دهد. با چنین افزایشی در استرس‌های داخلی و در‌حالی‌که رای دهندگانی چون کشاورزان، پزشکان و کارگران مهاجر دچار بیزاری شده‌اند، حزب مودی با تحقیری ناخواسته در انتخابات محلی اخیر روبه‌رو شده است. در ماه می رای‌دهندگان استان بنگال، جایی که نخست‌وزیر به‌رغم بازگشت نشانه‌های کرونا کمپین‌های انتخاباتی بر پا کرده بود، در اکثریت بزرگ به رقبای او رای دادند.

ارج و مقام بین‌المللی دولت او نیز آسیب دیده است؛ سربازان چینی از دور شدن از سرزمین مورد ادعای هند که یکسال قبل اشغال کردند سرباز می‌زنند، این درحالی است که قدرت نمایی‌های هند درباره تبدیل شدن به یکی از تولیدکنندگان بزرگ تولید واکسن جهان شرم آور شده است: دولت مودی تا‌کنون حتی برای مردم خود نیز واکسن‌های بسیار اندکی تهیه کرده است چه برسد به مردم سایر کشورها. به‌رغم دعوت به شرکت در اجلاس هفته گذشته گروه G7 به‌عنوان مهمانی برجسته، غیبت نخست‌وزیر هند در این اجلاس بسیار مشخص بود.

توفان تمام وعده‌هایی که نخست‌وزیری مودی هفت سال پیش با آنها آغاز شده بود، به یکباره از میان رفته است. مخالفانش مرتبا به او ضربه وارد می‌کنند. آخرین اتهامی که به او وارد می‌شود دورویی است؛ دولت او بی امان منتقدان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد، پلت‌فرم‌هایی چون توییتر که پیام‌های او را منتقل می‌کنند نیز از این قاعده مستثنی نیستند، با این وجود او خود را قهرمان آزادی معرفی می‌کند. به گفته پالانیاپان چیدامبارام، یکی از بزرگان حزب مخالف در کنگره، دولت مودی باید موعظاتی را که برای جهان می‌کند اول در هند پیاده کند. این گفته به‌دنبال پیام ویدئویی مودی برای اجلاس گروه هفت تهیه شد که در آن او از هند به‌عنوان «متحد ذاتی جوامع باز» یاد کرد.

برای هر رهبری چنین سلسله‌ای از اخبار بد می‌تواند کشنده باشد، ولی مودی یک رهبر عادی نیست. به‌رغم گسترش خشم در میان نخبگان هندی و حتی وفاداران به حزبش بهارات جاناتا، شانس اینکه نخست‌وزیر قبل از پایان دوره نخست‌وزیری اش این کرسی را ترک کند تقریبا صفر است. در واقع تنها در صورتی که دولت او باز هم اشتباهات بزرگی مرتکب شود و مخالفانش بی نظمی حال حاضر خود را برطرف کنند، ممکن است مودی آخرین لبخند خود را بزند. انتخابات بعدی هند در سال 2024 ممکن است شاهد بازگشت او و اشغال محل اقامت جدید و بحث برانگیز نخست‌وزیری باشد که او در واقع برای خودش ساخته است.

این مساله به این دلیل است که مودی چیزی بیش از شانس در جانب خود دارد؛ او دارای کاریزماست که برای حفظ تصویرش به‌عنوان یک رهبر محبوب و قوی حتی ورای طرفداران هندو-ملی، کافی است. مانند طرفداران دونالد ترامپ در آمریکا، به نظر می‌رسد ستایش‌کنندگان مودی هم در مقابل شواهد بسیار روشن از تصمیم سازی‌های ضعیف او غیرقابل نفوذ هستند. نظرسنجی‌ها در هند، با وجودی که در کل غیرقابل اتکا هستند، نشان‌دهنده روندهای روشنی هستند. مورنینگ کانزالت که رتبه‌های ملی رهبران انتخاب شده سیزده کشور جهان را دنبال می‌کند، نشان‌دهنده افت بیست امتیازی در سهم هندی‌هایی است که مودی را تا‌یید می‌کنند. بررسی دیگری که توسط پراشنام، یک شرکت نظرسنجی هندی، صورت گرفته نیز نشان می‌دهد گرچه 42 درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی که از بیماری کووید-19 آسیب دیده‌اند دولت مودی را ملامت می‌کنند، ولی سهم بزرگ‌تری از آنها رهبران محلی یا تنها سرنوشت را مقصر می‌دانند. حتی آن دسته از بدبینانی که عقیده دارند وجهه خاکستری و پیرتر مودی جذابیت خود را از دست داده و اینکه پس از گذشت مدت زیادی که از به قدرت رسیدنش می‌گذرد حملات او به رقبایش نیش‌های کمتری دارد، تا‌یید می‌کنند که او کارت قدرتمند دیگری در دست دارد. حزب بهارات همچنان یک ماشین سیاسی دلهره آور است. سوابق عمومی موجود در تا‌ریکی دارایی سیاسی هند گویای آن است که این حزب به بیش از چهار پنجم از مشارکت تمامی احزاب چنگ زده است. بهارات جاناتا همچنین از حمایت خانواده هندو-ملی گرایان نیز برخوردار است که از مجموعه‌ای از اتحادیه‌های تجاری و دانش‌آموزی گرفته تا‌ باندهای پارتیزانی را شامل می‌شود. با وجود عقب نشینی‌های گاه به گاه و آگاهی حاشیه‌های هند از مناطق مرکزی و هندی زبان که این حزب بیشترین قدرت را دارد، بهارات جاناتا تنها دسته‌ای است که قادر است استعداد سیاسی را فریب دهد و تقریبا در هر نقطه‌ای از کشور به رقابت می‌پردازد.

مودی یک جوکر قدرتمند نیز در دست دارد؛ با وجود تمامی امتیازدهی‌ها علیه دولتش و حتی پیروزی اش در انتخابات، مخالفانش همچنان پراکنده و آسیب پذیر هستند. تنها امید به متحد شدن و تشکیل یک ائتلاف مانند آنچه در اسرائیل اتفاق افتاده است که صهیونیست‌های تندرو را با احزاب چپ و عرب اسرائیل متحد کرد و به سطنت دوازده ساله نتانیاهو پایان داد.

حقیقت این است که بیشتر احزاب مخالف هند از احزاب محلی تشکیل شده‌اند که به‌دنبال رسیدن به یک توافق موقت با مناطق مرکزی هند که تحت سلطه بهارات جاناتا قرار دارد، هستند. کنگره برای دهه‌ها هند را چون یک تیول اداره کرده است و هنوز هم وانمود می‌کند اداره همه کشور به عهده اوست. ولی تحت رهبری فعلی خود، راهول گاندی، نه تنها از نفوذ خیابانی، بلکه از سرسختی و چابکی لازم نیز برای جمع کردن متحدان برخوردار نیست. برای ایجاد تغییر این تنها بخت و اقبال مودی نیست که باید برگردد.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان