نکته اول: حقیقت آن است که عزل دراگان اسکوچیچ در این شرایط نمیتوانست چندان عادلانه و جوانمردانه باشد. این انصاف نیست که شما در بدترین شرایط - به معنای واقعی کلمه «بدترین» شرایط - یک مربی را برای هدایت تیمملی انتخاب کنید و بعد از موفقیت صددرصدی او، با عادی شدن اوضاع کنارش بگذارید. اسکوچیچ شاید رزومه نحیفی داشته باشد، اما کاری که او در مرحله اول کرد بسیار موفقیتآمیز و قابل تحسین بود. با این مربی برای اولین بار در خانه بحرین به پیروزی رسیدیم و بعد از 10 سال عراق را بردیم. هر دو تیم در سالهای گذشته گربهسیاه فوتبال ایران بودهاند. بهعلاوه شرایط میزبانی هم ناعادلانه بود و تیم کشورمان به ناحق در دور برگشت در گرمای منامه به میدان رفت. در چنین شرایطی اسکوچیچ گره از کار تیمملی گشود و مروت نبود که او را بعد از تسهیل کار، کنار بگذارند. در هیچ حوزهای نباید به رواج ظلم و بیانصافی کمک کرد. هر کسی هرجایی در قبال رفتار ناعادلانه سکوت کند، به ترویج این فرهنگ کمک کرده و شاید فردا همین آفت گریبان خودش را هم بگیرد.
نکته دوم: پیدا کردن جانشین اسکوچیچ هم در صورت برکناری او تبدیل به یک مصیبت بزرگ میشد. اولا که سختترین کار دنیا حضور به جای مربی موفق است. شما اگر آنتونیو کونته را هم جای اسکوچیچ میآوردید و موفق نمیشد، گروهی در ایران ایراد میگرفتند که مزیت اسکوچیچ آشنایی با فضای تیمملی بود و مربی جدید قربانی زمان ناکافی برای شناخت تیم شد. حالا بماند که گزینههای در دسترس فدراسیون اصلا اینها نبودند. جذب کارلوس کیروش عملا ناممکن بود، برانکو ایوانکوویچ تیم داشت، اگر هم مربی خارجی دیگری میآمد، هیچ تضمینی وجود نداشت که مثل مارک ویلموتس، شیاد و کاسبکار نباشد. گزینههای داخلی هم طوری هستند که معمولا افکار عمومی نسبت به آنها موضع دارند. تازه از همه اینها که بگذریم، وضعیت مالی فدراسیون فوتبال هم برای استخدام مربی جدید مطلوب نیست، چرا که پروژه مصیبتبار تسویهحساب با ویلموتس هنوز در جریان است و اگر دادگاه عالی ورزش به سود فدراسیون فوتبال حکم ندهد، بهزودی باید 6 میلیون یورو در قالب سنگینترین غرامت تاریخ فوتبال ایران به مربی بلژیکی بپردازیم. با این اوصاف منطقی بود که مربی موفق تیمملی سر جای خودش باقی بماند.
نکته سوم: چه خوب که فدراسیون فوتبال خبر ابقای اسکوچیچ را پیش از قرعهکشی مرحله دوم انتخابی اعلام کرد. این مرحله روز پنجشنبه هفته جاری قرعهکشی خواهد شد و بسیار کلیدی بود که سرمربی تیمملی ما هم در آن زمان معلوم و مشخص باشد. بهعلاوه اگر قرعهکشی انجام میشد و هر قرعهای برای تیم کشورمان در میآمد، ابقای اسکو به همین مساله نسبت داده میشد. اگر گروه ایران آسان میشد، منتقدان میگفتند فدراسیون بهخاطر سهولت کار قید تغییر مربی را زده است، اگر هم گروه ایران سخت میشد، باز منتقدان میگفتند هیچ مربی دیگری مسوولیت هدایت تیم در این شرایط دشوار را قبول نکرده و به ناچار اسکوچیچ را نگه داشتهاند. الان اما بازیکنان میفهمند که ابقای مربی کروات ربطی به قرعهکشی نداشته و تصمیم قطعی فدراسیون بوده؛ در نتیجه باید از او حساب ببرند و کار را در مرحله دوم با همان قدرت مرحله اول ادامه بدهند.