ماهان شبکه ایرانیان

پیروی از امام المتعصّبین!!

«اگر از رهگذر جایگاه و پُست و مقام خویش، کبر و عُجب و غرور تو را گرفت، به عظمت ملکوت پروردگار، که مافوق توست، و نیز قدرت و برتری وی نسبت به آنچه تو بر آن قادر نیستی، نظر کن

پیروی از «امام المتعصّبین»!!


«اگر از رهگذر جایگاه و پُست و مقام خویش، کبر و عُجب و غرور تو را گرفت، به عظمت ملکوت پروردگار، که مافوق توست، و نیز قدرت و برتری وی نسبت به آنچه تو بر آن قادر نیستی، نظر کن.»

تکبر چیست؟
«تکبّر»، یک حالت نفسانی است که انسان احساس خود برتربینی داشته باشد؛ خود را صاحب کمال و دیگران را فاقد آن بپندارد. امام خمینی (ره) می‌فرماید: تکبّر از جمله اوصاف مخرّبی است که هم فی‌نفسه مفسده دارد و هم منشأ مفاسد دیگر به حساب می‌آید.
قرآن کریم در موارد متعددی، تکبّر را تقبیح کرده و آن را یکی از اوصاف شیطان معرفی نموده است. در روایات نیز آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی تکبر، بیان گردیده است. حضرت علی علیه السلام، می‌فرماید: متکبّر در دنیا دوست و همکاری ندارد: «لَیْسَ لِلمُتَکَبِّرٍ صَدِیقٌ» همچنین به نابودی خوبی ها با کبر و غرور اشاره می‌فرماید: «ابلیس شش هزار سال خداوند را عبادت کرد، اما همه را با تکبّر نابود ساخت و سرانجام، نام «إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِین» به او اختصاص یافت».
راه‌کارهای نجات از تکبّر
مهم‌ترین راه نجات و درمان یک معضل، شناسایی عوامل و یافتن ریشه‌های آن است. عوامل زیادی در پیدایش تکبّر دخالت دارند؛ مانند موقعیت، ثروت، علم و وراثت که در همگی آنها جهل دخالت دارد. بدین‌روی، می‌توان «جهل» را منشأ اصلی تکبّر معرفی نمود.
«بیچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بیماری‌هایش پوشیده، اعمالش همه نوشته‌شده، پشه ‌ای او را می‌آزارد، جرعه‌ ای گلوگیرش کرده او را از پای درمی‌آورد، و عرق کردنی او را بدبو می‌سازد.» در جای دیگر می‌فرماید: «در شگفتم از متکبّر که دیروز نطفه‌ای بود و فردا لاشه‌ای است.»
برای جلوگیری از تکبّر، باید به سه حوزة معرفتی توجه شود:
به پروردگارت نظر کن
اگر انسان به رابطة خلق و خالق توجه کند ضعف و زبونی خود را در برابر ذات اقدس الهی درک می‌کند. امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه به مالک اشتر می‌نویسند: «اگر از رهگذر جایگاه و پُست و مقام خویش، کبر و عُجب و غرور تو را گرفت، به عظمت ملکوت پروردگار، که مافوق توست، و نیز قدرت و برتری وی نسبت به آنچه تو بر آن قادر نیستی، نظر کن که این توجه، تو را از آن سرکشی پایین می‌آورد و شدّت و حدّت را از تو بازمی‌ستاند و آنچه از نیروی عقل و اندیشه‌ات، که به دلیل خودپسندی و غرور از دست رفته است، به تو بازمی‌گرداند.»
قدرت ناچیزی که انسان دارد، منشأ الهی دارد و باید در جهت ارادة خداوند به کار گرفته شود، نه برخلاف خواست او. حضرت علی علیه السلام، می‌فرماید: تکبّر از جمله اوصافی است که خداوند آن را برای هیچ‌یک از بندگانش اجازه نداده است. اگر خدای سبحان تکبّر را برای بندگانش تجویز می‌کرد حتماً آن را برای پیامبران خود رخصت می‌داد، اما تکبّر را برای آنان نپسندید، بلکه در مقابل، برای آنها تواضع را برگزید.
دیروز نطفه بودی فردا جسد!
انسان وقتی به نفس خود مراجعه کند، درمی‌یابد که با ضعف‌ها و کاستی‌های زیادی مواجه است. حضرت علی علیه السلام، می‌فرماید: بیچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بیماری‌هایش پوشیده، اعمالش همه نوشته‌شده، پشه‌ای او را می‌آزارد، جرعه‌ای گلوگیرش کرده او را از پای درمی‌آورد، و عرق کردنی او را بدبو می‌سازد. در جای دیگر می‌فرماید: «در شگفتم از متکبّر که دیروز نطفه‌ای بود و فردا لاشه‌ای است.»
«ابلیس شش هزار سال خداوند را عبادت کرد، اما همه را با تکبّر نابود ساخت و سرانجام، نام «إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِین» به او اختصاص یافت».
بنابراین، یکی از راه‌کارهای جلوگیری از تکبّر این است که افراد به ضعف‌های خود توجه کنند و بدانند که به تنهایی قادر به حل آنها نیستند.
زندگی با دیگران معنا دارد!
زندگی انسان به گونه‌‌ای است که به تنهایی قادر به انجام بسیاری از کارها نیست، بلکه باید با افراد دیگر در تعامل باشد و از طریق تعامل با محیطِ پیرامونی و افراد دیگر، نیازهای خود را در بخش‌های دانش، بهداشت، روان، اجتماع و اقتصاد، تأمین کند. اما افراد متکبّر به تنهایی قادر به تأمین بیشتر نیازهایشان نخواهند بود؛ زیرا زندگی اجتماعی داد و ستدهای مشخصی را اقتضا دارد که افراد را ناچار می‌سازد تا به آن متعهد بوده، بر اساس آن رفتار نماید.
کلام آخر با مسئولان
از آفات خطرناک حکومت و زمامدارى، غرور و تکبر است و سه پیامد خطرناک دارد.
- فکر انسان را فاسد مى کند و تصمیمات نابخردانه و غیر عادلانه مى گیرد.
- انسان را گرفتار انواع معاصى و گناهان و ظلم و ستم مى سازد.
- سبب تغییرات و دگرگونى ها در رابطه حکومت با مردم مى شود.
اما اگر زمامدار متواضع باشد و باد غرور از سر بیرون کند، هم درست مى اندیشد، هم آلوده گناه و ضعف دین نمى شود، و هم رابطه صمیمانه با مردم خواهد داشت، همان رابطه اى که پایه هاى حکومت را قدرت مى بخشد.
امام علی علیه السلام، تعبیرات تکان دهنده اى درباره سرنوشت شوم متکبران بیان کرده است. در جایى مى فرماید: «خوشا به حال کسى که عوامل نابود کننده غرور وى را به قتل نرسانده است»؛ و مى فرماید: «انسان از مستى غفلت و غرور بسیار دیرتر از مستى شراب هوشیار مى شود».
منابع:
نهج البلاغه، خطبه 192، نامه 53، حکمت 419، حکمت 126.
محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ص1002.
امام خمینی(ره)، شرح چهل حدیث، ص85.
عبدالواحدبن محمد تمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، ص308؛ ح 7175؛ ح 5750.

فرآوری: حامد رفیعی 


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان