سرویس اقتصاد مشرق- پنجم خرداد امسال خبری مبنی بر تصویب کلیات طرح مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس منتشر شد که برخی را شوکه کرد و جریانی هدفمند برای مخالفت با آن به پا خاست. مالیات بر عایدی سرمایه مالیاتی تنظیمگرانه است که دشمن جهشهای قیمتی و کسب ثروتهای بادآورده است و برای کمک به تولید و تقاضای مصرفی ابداع شده است.
این پایه مالیاتی با هدف مقابله با سوداگری و فعالیتهای غیرمولد در اقتصاد به هدایت نقدینگی به سمت تولید کمک خواهد کرد. مالیات بر عایدی سرمایه با هدف تنظیمگری و با توجیه علمی و کارشناسی در بیش از 180 کشور جهان و با سابقه بیش از 100 سال در حال اجراست.
مالیات بر عایدی بر مابهالتفاوت قیمت فروش و خرید داراییهای سرمایهای که جنبه مصرفی ندارند و هیچ ارزش افزودهای روی آن انجام نشده است اعمال میشوند و در نگاه پویا و ساختاری یکی از ریشههای ایجاد نقدینگی که بازدهی بالای این داراییهاست را از بین میبرد و درنتیجه منجر به کاهش تورم خواهد شد.
در این میان مشکوک است که چنین سیاست مالی-اقتصادی مهمی تاکنون در ایران وجود نداشته باشد و یا مطرح نشده باشد مگر اینکه دستهایی مانع از پیادهسازی این مالیات و یا حذف آن شده باشند.
مخالفت با مالیات بر عایدی سرمایه از صدای آمریکا تا ایندیپندنت فارسی
واکنشهای ابتدایی به خبر تصویب مالیات بر عایدی سرمایه، سرنخهای خوبی از دستهای پشت پرده، ارتباطات و چهره برخی از مخالفان میدهد. رسانه ضد انقلاب صدای آمریکا (VOA) که عموما در مسائل سیاسی اظهارنظر میکند در مقابل مالیات بر عایدی سرمایه به میدان اظهارنظر در اقتصاد آمده و با این طرح که هنوز به طور کامل تصویب نشده مخالفت کرده و ایجاد تشنج میکند.
از سوی دیگر عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب با مدرک کاملا غیراقتصادی، به تحلیل اقتصادی روی آورد. او برای سیاهنمایی علیه طرح مالیات بر عایدی سرمایه با توسل به مغلطهگویی مدعی شد که طرح مالیات بر عایدی انگیزه ایجاد میکند که دولت سیاست ابرتورمی را پیش بگیرد و بلافاصله نتیجه میگیرد که مردم بابت افزایش قیمت خانه یا خودرویشان باید به دولت مالیات بدهند! مطلب او با توسل به تمثیلات نامربوط چنین القا میکند که گویا مردمی که در خانه خود نشستهاند، قرار است از این پس به خاطر افزایش تورم، بیخود و بیجهت مالیات بپردازند!
از این موارد هم که بگذریم میبینیم سایتهای ضدانقلاب و خارجی نیز علیه طرح مالیات بر عایدی سرمایه موضع گرفتهاند. سایت سلطنتطلب مشروطه و ایندیپندنت فارسی نیز به مخالفت علنی با این طرح پرداختند.
جدای از این موارد برخی رسانههای داخلی نیز با تیترهای تند و زننده مانند «مالیاتی که مردم را نقرهداغ میکند» و یا «مالیات بر عایدی سرمایه یا سرقت اموال و ثروت مردم؟» و ... به مخالفت هدفمند با این مالیات پرداختند. حتی برخی از این رسانهها با استخدام برخی دلالان کارشناسنما مانند ع-م که تحصیلات چندانی در حوزه اقتصاد نداشته و صرفا به عنوان یک دلال متبحر بورسی شناخته میشوند به مخالفت با مالیات بر عایدی سرمایه پرداختند. پیگیریهای خبرنگار مشرق از این کارشناس به معرفی او توسط یکی از شاگردانش منتج شد:
اتاقهایی که به جای حمایت از تولید حامی رقبای تولید شدند
از سوی دیگر مخالفت اتاق بازرگانی با این پایه مالیاتی از سوی رسانههایشان با تیترهایی مانند «از فقر مردم نباید مالیات گرفت» جالب توجه است که البته قدمتی دیرینه دارد. طبق پیگیریهای خبرنگار مشرق، بیشترین مخالفت با مالیات بر عایدی سرمایه و طرح مربوط به آن در کمیسیون اقتصادی مجلس، از سوی نمایندگان اتاقهای سهگانه صورت گرفته است. ضمن اینکه روسای اتاقهای بازرگانی، تعاون و اصناف ایران، با ارسال نامهای در آبان ماه 99 به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس تاکید کردند با توجه به شکنندگی فعلی اقتصاد، اجرای مالیات بر عایدی سرمایه بدون سنجیدن تمام جوانب، مشکلات زیادی را برای فعالان اقتصادی و مردم ایجاد خواهد کرد.
تجربه نشان داده این اتاقها بیش از آنکه نماینده بخش خصوصی باشند، مورد سوءاستفاده افراد معدودی قرار میگیرند که دغدغه چندانی برای حمایت از تولید ندارند و عموما از بخشهای غیرمولد و به طور خاص سوداگری کسب منفعت مینمایند.
زخم دیرینه مالیات بر عایدی سرمایه از سوداگران و حامیان آنها/ نوبخت، آخوندی و دوستان
تجربه نگاری تلاش سیاستگذاران برای پیادهسازی قانون مالیات بر عایدی سرمایه نیز حاوی نکات مهمی است که بسیاری از ابعاد پنهان سیاستگذاری در این حوزه را مشخص میکند. نکته قابل توجه آن است که تجربهنگاری استفاده از این پایه مالیاتی در ایران بیانگر تجربه متفاوتی از سایر کشورهای جهان به حساب میآید، در همین راستا در سال 1366، قانون مالیاتهای مستقیم کشور توسط مجلس به تصویب رسید که مواد 3 تا 16 فصل سوم این قانون مالیاتی شبیه به مالیات بر عایدی سرمایه وضع شده بود.
این قانون هرچند نرخهای پایینی برای اخذ مالیات بر عایدی سرمایه در بخش زمین و مسکن وضع کرده بود، اما همین نرخهای پایین هم از سوی دولتها اجرا نشد؛ بنابراین انتظار میرفت نرخهای مالیاتی در این بخش، توسط مجلس اصلاح شود و بالاتر رود تا قابلیت سیاستگذاری و مقابله سفتهبازی در بازار مسکن پیدا کند اما در سال 1380 کل مواد مربوط به مالیات سالانه املاک و مستغلات مسکونی خالی و اراضی بایر که در مواد 3 تا 16 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 وجود داشت، توسط مجلس ششم حذف شد.
جالب آن که در جلسات بررسی اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم در مجلس ششم در سال 1380، حسن سبحانی نماینده اقتصاددان مجلس نسبت به حذف مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانههای خالی هشدار داد و اعلام کرد که این اقدام مجلس سبب تسهیل سفتهبازی در بازار املاک و افزایش شکاف طبقاتی میشود زیرا افرادی که خانه میخرند و برای کسب سود آن را خالی نگاه میدارند، دیگر مالیاتی نخواهند پرداخت.
اما لازم به تاکید است، محمدباقر نوبخت، رئیس کنونی سازمان برنامه و بودجه و نماینده مجلس ششم، یکی از مخالفین سرسخت اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه به حساب میآمد و نطق وی در جایگاه نماینده مردم رشت در مشروح جلسات صحن مجلس موجود است.
استدلال حامیان حذف مالیات بر عایدی سرمایه در آن زمان این بود که دولت از این محل، درآمد چندانی کسب نمیکند و برای اخذ مالیات از خانههای خالی هم دولت باید به زندگی مردم سرک بکشد که کار اشتباهی است و به دردسر آن نمیارزد.
مانعتراشی عباس آخوندی
پس از حذف قانون مالیات بر عایدی سرمایه توسط مجلس ششم و نابسامان شدن شرایط بازار مسکن، تصویب مالیات بر عایدی سرمایه در قالب بسته مالیاتی در سال 1393 به مجلس رفت اما بار دیگر سدی به نام عباس آخوندی در سمت وزارت راه و شهرسازی مانع از تصویب این پایه مالیاتی شد. در همین رابطه، فرهاد بیضایی کارشناس مسکن در مناظرهای با حسین عبده تبریزی، مشاور آخوندی گفت: «در سال 93 به منظور تنظیم بازار و خروج سوداگران، بسته مالیاتی به مجلس رفت اما با نامهای که وزیر راه و شهرسازی به رئیس مجلس زد خواستار حذف آن شد و به همین دلیل مالیات بر عایدی سرمایه به طور کامل حذف و مالیات بر خانه خالی نیز به طور مناسب و کامل تصویب نشد.»
مخالفت رئیس وقت سازمان مالیاتی در صحن علنی مجلس با مالیات بر عایدی پس از توصیه یک مقام بلندپایه دولتی (رئیسجمهور) در حاشیه جلسه هیئت دولت از دیگر نکات قابل توجه بود که در تصویب نشدن مالیات بر عایدی سرمایه و نمایان شدن قدرت ذینفعان حائز اهمیت است.
اقدام با برنامه و نقش ویژه بانکهای خصوصی در سوداگری
اکنون با گذشت دو دهه از آن زمان، تحولات رخداده در اقتصاد کشور و گسترش روزافزون سفتهبازی در بازار املاک، نشان میدهد حذف مالیات بر عایدی سرمایه در املاک در سال 1380، اقدامی با برنامه از سوی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان کنونی بود چراکه همزمان با حذف مالیات بر عایدی سرمایه، شاهد آغاز تأسیس بانکهای خصوصی در دولت اصلاحات بودیم که عمده آنها هم توسط عدهای خاص اداره میشدند که از لحاظ سیاسی هم جزو جریان اصلاحطلب محسوب میشوند.
حسین عبده تبریزی و عباس آخوندی، از جمله سیاسیون اصلاحطلب بودند که در آن سالها نقش محوری در ساماندهی و تشکیل بانکهای خصوصی داشتند. تقریباً همه بانکهای خصوصی که در دولت اصلاحات بنا نهاده شدند، توسط عدهای محدود و به طور خانوادگی تأسیس شدند و طی دو دهه اخیر در راستای منافع حزبی این جریان عمل کردهاند.
هماکنون نیز یکی از معضلات نظام بانکی کشور، مالکیت این چند بانک خصوصی تاسیسشده در دوره اصلاحطلبان، توسط چند خانواده است. این بانکها به صندوق این خانوادهها تبدیل شده است. خانوادههای مذکور بخش زیادی از منابع بانکها را در قالب وامهای ارزانقیمت و بدون دادن وثیقه دریافت کردهاند و در بازارهای سوداگرانه مسکن، ارز و طلا سرمایهگذاری کردهاند.
با نبود قانون مالیات بر عایدی سرمایه، مالکان این بانکهای خصوصی در دو دهه اخیر با سرمایهگذاری سفتهبازانه در بازار املاک، درآمدهای هزاران میلیاردی به جیب زدهاند، یک ریال مالیات ندادهاند و عجیب هم نیست اگر بخشی از این درآمدها را به نفع جریان سیاسی مورد علاقهشان خرج کرده باشند.
ارتباط سلطان خودرو و طلا با ضد انقلاب
ارتباط سلطان خودرو و طلا با مجری شبکه منوتو از دیگر نمونههای ارتباطات جریانهای سیاسی با پیوند آنان با سوداگران است. با تحقیقاتی که از حسابهای «وحید بهزادی» و «نجوا لاشیدایی» در شرکت شهاب پارس برآمده است، بالغ بر 18 میلیارد تومان به حساب خانمی واریز شده که گفته میشود مجری شبکه ضد انقلاب «من و تو» و مجری مرجان تیوی بوده که سال 94 از کشور خارج شده است.
بر همین اساس آیه دریس، مجری و تهیهکننده شبکه «من و تو» فردی است که 18 میلیارد از سرمایه بیتالمال را به غارت برده و در سال 94 از کشور گریخت.
تعلل معنادار دولت در ارائه لایحه
در آخر نیز بعد از اینکه بار دیگر مالیات بر عایدی سرمایه در سال 97 در کمیسیون اقتصادی به تصویب رسید، دولت با وعده ارائه لایحهای جامع روند تصویب این طرح را متوقف کرد. با وجود اینکه لایحه پیشنهادی وزارت اقتصاد در سال 98 آماده و به دولت فرستاده شد، تاکنون (خرداد 1400) این لایحه مهم و راهبردی از سوی دولت به مجلس فرستاده نشده است.
با توجه به این سابقه و نگرانی مشهود ذینفعان، وضع این قانون، سبب به خطر افتادن پشتوانههای مالی برخی جریانهای سیاسی در داخل و خارج از کشور خواهد شد.