سرویس فرهنگ و هنر مشرق - جشنواره فیلم کن در حالی به پایان رسید که فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی، توفیق چندانی در بخش جوایز اصلی این جشنواره کسب نکرد و این فیلم به جایزه ویژه هیات داوران به صورت مشترک بسنده کرد و در برخی موارد با برخورد تند منتقدان خارجی مواجه شد. «پیتر برادشاو» منتقد مشهور روزنامه «گاردین»، فردای پس از نمایش فیلم قهرمان، آنرا داستانی واقع گرایانه، بسیار آشفته و ناخوشایند توصیف کرد.
تیتر گاردین اثبات میکند، قهرمان درخشانترین فیلم اصغر فرهادی نیست. فیلم «قهرمان» با مدت زمان دو ساعت و 7 دقیقه، درباره شخصیتی به نام رحیم است که به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی اش در زندان به سر می برد اما طی دو روز مرخصی در تلاش است، شاکی خود را با پرداخت بخشی از بدهی متقاعد به پس گرفتن شکایت خود کند، اما اتفاقات آنگونه که برنامه ریزی شده پیش نمیرود.
در این فیلم امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی، سارینا فرهادی و جمعی دیگر از بازیگران که اغلب آنان چهرههای جدید هستند، مقابل دوربین فرهادی رفتهاند و هایده صفییاری نیز تدوین فیلم را بر عهده دارد.
اما از روز نخست حضور اصغر فرهادی در جشنواره فیلم کن حاشیههای فراوانی تولید شد که بر متن حضور فیلم«قهرمان» غلبه کرد. پس از نمایش فیلم در سالن اصلی «سالن گرند لومیر» با تشویق کاملا مرسوم و معمولی حاضران در جشنواره کن مواجه شد اما نمایش فیلم در سالن «آیمکس» از استقبال چندانی برخودار نبود.
ساعاتی قبل از جلسه پرسش گفتوگویی از اصغر فرهادی در ورایتی آنلاین منتشر که جنجالهای فراوانی به همراه داشت.
در این گفت و گو خبرنگار نشریه ورایتی از او سئوال میکند: ترانه علیدوستی ستاره «فروشنده» بود که سال گذشته ویدئویی را در توئیتر به نمایش گذاشت که در آن یکی از ماموران گشت ارشاد به یک زن در خیابان به خاطر رعایت نکردن درست حجاب، توهین و حمله میکرد و این مسئله باعث شد او در معرض خطر به زندان افتادن قرار بگیرد. توییت زدن میتواند خطرناک باشد.
در پاسخ به این سوال، متنی که به عنوان پاسخ اصغر فرهادی منتشر شد و دستمایه حمله رسانههای ضدایرانی به جمهوری اسلامی قرار گرفت.
در حالی که شبکههای فارسی زبان همچون بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، «من و تو» با دستمایه قرار دادن عبارت «سرکوب» مشغول مانور رسانهای بودند، «بابک غفوری آذر» خبرنگار رادیو با دستمایه چنین مصاحبهای قصد داشت دامنه جنجالها را افزایش دهد.
غفوری آذر از اصغر فرهادی در نشست رسانهای فیلم «قهرمان» درباره گفتوگویش با ورایتی پرسید و با برجسته کردن و اشاره به رخدادهای دی 96 و آبان 98 و سقوط هواپیمای اوکراینی از فرهادی سئوال میکند ،چه مقدار در نمایش سرکوبهای جاری در جامعه ایران خودش را متعهد میداند؟غفوری آذر در ادامه با اشاره به حضور «امیر جدیدی» در فیلم «روز صفر» محصول وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و همکاری محسن تنابنده با سازمان سینمایی اوج سپاه پاسداران از فرهادی پرسشهایی را مطرح کرد.
کارگردان «قهرمان» در نشست خبری این فیلم گفت: «پاسخ این سوال خیلی مفصل است، این تصور در دنیا وجود دارد(البته نه همه جا) که اصلا شبکه های اجتماعی در ایران وجود ندارد، مصاحبه کننده از این مسئله شگفت زده شد و من گفتم که بله حتی به نظرم بیشتر در میان جوانان ما حضور دارد تا کشورهای غربی، چون فضای بستهای وجود داشته که در ترجمه زده شده سرکوبگر! اما حرف من «فضای بسته» بود، فضای بستهای برای بیان نظرات! وقتی این فضا با شبکههای اجتماعی باز میشود، طبیعی است که نظرات در آنجا مطرح می شود. شما اگر در کشورتان انواع رسانهها را داشته باشید و راحت حرفتان را بزنید اینقدر همه چیز در شبکه های اجتماعی مطرح نمی شود.البته تکذیب فرهادی، این قائله را به پایان نرساند و « نیک ویوارلی»، خبرنگار نشریه ورایتی با انتشار فایل مصاحبه گفت: «تمام مصاحبه آقای فرهادی از طریق مترجمِ خود این کارگردان انجام شده است»
فرهادی در مورد همکاری با امیر جدیدی و محسن تنابنده در این فیلم گفت: من همیشه بازیگر را بازیگر میبینم ، بازیگر سر فیلمی میرود و سعی میکند نقش خود را به بهترین شکل ایفا کند و من فیلمهایی را که گفتید ندیدم. من وقتی کسی را انتخاب میکنم، میگویم او در این دنیا بهترین است، نه به پاسپورت او نگاه میکنم و این آزادی را میدهم اینکه خارج از دایره کار، متفاوت با من فکر کند.
محمد رسولاف در واکنش به اظهار نظر فرهادی در توییتر نوشت:
اگر هویت شغلی ما حساسیتهای ضروری انسانیمان را از میان ببرد، تبدیل به شئ میشویم.بازیگر بازیگراست ترویج و عادیسازی شئ شدگیاست. اصغرفرهادی عزیز با استدلال شما آیشمن هم فقط یک سرباز بود که میکوشید وظیفهاش را به خوبی انجام دهد!
این اظهارات در حالی از سوی رسولاف مطرح میشود که سودابه بیضایی بازیگر فیلم «لِرد» محمد رسولاف در سریال «ارمغان تاریکی» ساخته جلیل سامان علیه گروهک تروریستی «سازمان مجاهدین خلق» ایفای نقش کرده است، اما رسولاف روی موج میز طراحی شده که گرداننده آن «بابک غفوریآذر» است برگهای تازهای را برای طراحی یک بازی سیاسی روی میز قرار میدهد.
« رسولاف» با توجه به شرایط کنونی کشور از این حربه استفاده میکند تا یک پیام به رسانههای خارج از کشور و حتی جشنواره کن ارسال کند تا فرهادی را به عنوان یک فیلمساز وابسته معرفی کند. با این ترفند حضور فیلمسازان ایرانی در جشنوارههای خارجی بدون اعلام موضع صریح سیاسی بر ضد ایران، تقریبا غیرممکن خواهد شد.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که فیلمسازان غیر سیاسی مثل شهرام مکری به عنوان داور بخش افقهای جشنواره ونیز برگزیده شده و احتمال حضور فیلم بشدت سیاسی وحید جلیلوند با عنوان «شب، داخلی، دیوار» که محتوای آن درباره زندانی آسیب دیده در ماجراهای سال 1388 است افزایش یافته است. در این فیلم تقابل فرد آسیب دیده با نیروهای امنیتی از محورهای روایی آن به شمار میآید، اثری که در ردیف آثار امنیتی بسیار ملتهب سالهای اخیر قرار میگیرد.
در واقع این توییت رسولاف یک فرمان آتش برای حمله به اصغر فرهادی بود. بابک غفوری آذر به صورت مستمر در فضای مجازی، سعی میکرد علیه کارگردان قهرمان جوسازی کند و به دلیل فقدان خبرنگاران ایرانی داخلی در این جشنواره کن، خبرنگاران فارسی زبان خارج از کشور سعی کردهاند با فضاسازی در حاشیه جشنواره فیلم کن و در شبکههای اجتماعی، فضایی را پدید آورند تا اصغر فرهادی مواضع سیاسی سختتری را نسبت به حاکمیت اتخاذ کند.
با بستری که در کن فراهم شد، چهرههایی نظیر علینژاد که عمدتا کنشگران سیاسی محسوب میشوند وارد این کارزار شدند و هر کدام با یک دستاویزهای عجیب، حملات طراحی شده خود را در خصوص عدم موضعگریری سیاسی سخت فرهادی منتشر کردند.
فرهادی پس از دریافت جایزه بزرگ هیات داوران به صورت مشترک با فیلم «کوپه شماره 6» به کارگردانی «یوهو کاسمانن» از فنلاند در نشست خبری دیگری حاضر میشود و با فرمان حمله رسولاف، «آرامبلندپز» خبرنگار شبکه اینترنشنال در جلسه پرسش و پاسخ، پس از دریافت جایزه ویژه هیئت داوران از او میخواهد که درباره حوادث خوزستان اظهار نظر کند و کارگردان قهرمان تنها به ارائه یک پاسخ بسنده میکند و میگوید: «با وجود همه مشکلات ادامه بدهم چون ایمان دارم یکی از راه های نجات کشورم، آگاهی بخشی است». پاسخی که طبیعتا عصبانیت این رسانهها را در پی داشت.
خبرنگاران رسانههای فارسیزبان ضدایرانی که اصغر فرهادی و حضور فیلم او را در این جشنواره محاصره کردهاند به این مقدار بسنده نمیکنند و همزمان با آخرین اظهار نظر، طیف وسیعی از خبرنگاران شبکه من و تو، سعودی اینترنشنال و طیف وسیعی از خبرنگاران رسانههای فارسی زبان خارج از کشور دست به یک فضاسازی گسترده علیه اصغر فرهادی میزنند.
این جوسازیها چه افقهایی را دنبال میکند؟
نتیجه این تلاشها در اظهارات اخیر بهمن قبادی بازتاب پیدا میکند. قبادی در گفتوگویی با شبکه اینترنشنال روی این محور کنشگرانه تاکید دارد که هنرمندان در هر غائله پرتنش، باید روند بحران را تشدید کنند که این تشدید بحران را با کلمات خوش و آب رنگی نظیر "در کنار مردم قرار گرفتن" آرایش میکنند.
او در گفتوگوی اخیر، فرهادی را منجی سینمای ایران توصیف میکند و او را سانسور کننده سخنانش در فستیوال ابوظبی با محوریت اعتراض به ممیزی توصیف میکند و اشاره میکند هربار تبریکاتی برایش میفرستادم، او از پاسخ دادن امتناع میکرد.
اما قبادی فضای کنونی کشور را به جبهه سیاه و سفید تقسیم میکند و از فرهادی میخواهد در این تقسیمبندی سیاه و سفید یک طرف مشخص بایستد. سخنانی که با ارزیابی واکنشهای روزنامهنگاران فارسیزبان خارج از کشور، نشان میدهد دقیقا از یک منشا و اتاق فکر انعکاس پیدا میکند. اغلب اتاقهای گفتوگوی کلاب هاوس با موضوع اصغر فرهادی اغلب با این عناوین انتخاب شدهاند، اصغر فرهای؛ قهرمان یا وسط باز؟!
قبادی در این گفتوگو ضمن تمسخر مرحوم عباس کیارستمی، فیلمساز شناخته شده ایرانی، جمله قابل تاملی را در قیاس خودش با اصغر فرهادی مطرح میکند. قبادی میگوید:" من یک باغچهام و اصغر فرهادی به خاطر حضورهای مکرر بینالمللیاش مثل یک باغ است و امروز باید اجازه بدهد که مردم از این باغ بچینند و بهره ببرند". اشاره قبادی این است که فرهادی باید مواضغ سریعتری اتخاذ کند.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فرهادی با فشارهای اخیر خارجی و داخلی مواضع سختتری علیه حاکمیت اتخاذ کند، شاید امکانی که هم اکنون از آن برخودار است و آثارش با سانسور رسمی مواجه نمیشود را از دست بدهد.
فرهادی با اینکه سالها در هیچکدام از آثارش مواضع سیاسی صریحی اتخاذ نکرده بود و حتی مواضع بینابینی سیاسی او بیشتر شبیه مواضع اصلاحطلبان بوده است ، اما با این فضاسازی از یک فضای هنری کاملا آزاد در یک محیط جبری سیاسی قرار میگیرد.
قبادی در گفت وگوی خود با اینترنشنال اشاره میکند ما سربازانی هستیم که اسلحه ما دوربین است و خطاب به فرهادی میگوید: اگر رفتی و در شیراز فیلم ساختی، همان زمان قهرمانی مثل نوید افکاری را در شیراز اعدام کردند، حداقل یک بیانیه را امضاء میکردی.
از گفتوگوی قبادی میتوان دریافت که فرهادی که حاضر به امضاء بیانیهای در حمایت از نوید افکاری نبوده است. با توجه به سخنان بهمن قبادی و تلاش تولید حاشیه درباره برادران افکاری که به جرم اقدام به قتل نفس در زندانهای شیراز هستند و شبکههای فارسی زبان همواره از شرایط سخت آنان در زندان گزارش تهیه میکنند، فرهادی با دوربینش به مثابه اسلحه تصویر متفاوتی از زندانهای شیراز ارائه میدهد.
بسیاری از خبرنگاران فارسیزبان خارج از کشور در اغلب گزارشهای خود در کلاب هاوس به تصویر متفاوت و شاعرانه فرهادی از زندانهای شیراز در فیلم «قهرمان» اذعان دارند، اما حاضر به انتشار آن در فضای مجازی نیستند. فردای پس از اکران «قهرمان» در جشنواره فیلم کن، خبرگزاری تسنیم، گزارش متفاوتی را درباره تصویر زندان، در فیلم فرهادی منتشر میکند.
تسنیم درباره فیلم قهرمان مینویسد: مسئله بسیار مهم و کلیدی اینجاست که فضایی که او از زندانهای جمهوری اسلامی، مدیران زندان و مسئولان قضایی روایت میکند، در مجموع مثبت و روشن است، مسئولانی که در فضایی انسانی، بهدنبال گرهگشایی از کار زندانیان هستند و وقتی از حرکت انسانی یک زندانی آگاه میشوند، تمامقد پشت او قرار میگیرند و به او تشخص اجتماعی میبخشند، بهعلاوه، فضایی که از زندان تصویر میشود، جایی است که زندانی میتواند هنر و پیشه بیاموزد و جذب دوباره در بافت اجتماع را تمرین کند.
پس از انتشار این گزارش بابک غفوری آذر در کانال خود گزارشی درباره اشاره خبرگزاری تسنیم منتشر میکند و پس از 24 ساعت این گزارش را حذف میکند، اما پس از آن اکانتهای توییتری عربی - آلبانیایی به حملات خود ضریب میدهند و در صفحه این فیلم در وب سایت رسمی IMDB ، در بخش امتیاز دهی کاربران فراوانی پایینترین عدد ممکن را در ردیف ارزشگذاری فیلم درج میکنند، در حالی که جمیعت مخاطبان این فیلم در کن در سه وعده نمایش از عدد 5 هزار نفر تجاوز نمیکند، بیش از 15 هزار رای دهنده به صفحه فیلم قهرمان مراجعه میکنند.
حالا در یک جمعبندی میتوان چند نتیجه را احصا کرد. نخست اینکه برنامه مدونی توسط خبرنگاران رسانههای فارسیزبان و حجم وسیعی از اکانتهای توییتری عربی - آلبانیایی طراحی شده تا هر فیلمساز ایرانی در جشنوارههای خارجی یک اعلام موضع رسمی سخت نسبت به حاکمیت داشته باشد. چون جبهه فرهنگی و شکاف ایجاد شده توسط فیلمسازانی نظیر جعفرپناهی و محمدرسولاف که بدون دریافت پروانه نمایش و با عنوان فیلمسازان در بند سیاسی در ایران فعالیت میکنند، تضعیف خواهد شد.
نکته مهمتر این است که مسیر ورود فیلمهای ایرانی به جشنوارههای خارجی مسدود میشود و این برنامه دراز مدتی است که با اعزام خبرنگاران داخل کشور و حضور در جلسات پرسش و پاسخ با ضریب دادن به محتوای هنری آثار ایرانی در فستیوالهای مختلف ترمیم خواهد شد.