سرویس سیاست مشرق -در روزهای پایانی دولت روحانی، تناقض گویی برخی مقامات ارشد دولت به اوج خود رسیده است. در همین رابطه روحانی- 3 مرداد- در شصت و یکمین مجمع عمومی سالیانه بانک مرکزی گفت: «محاسباتی که گروهی از اقتصاددانان ما انجام دادند این است که اگر جنگ اقتصادی سال 97 نبود الان قیمت ارز حدود 5 هزار تومان بود، بر مبنای اینکه همه شرایط اقتصادی سر جای خودش بود البته به شرطی که جنگ نبود کرونا هم نبود».
روحانی در اظهارنظر مذکور شرایط ایده آل و مناسب را حالتی توصیف کرده که دلار 5 هزارتومان بود.
این در حالی است که در خرداد 96 رسانه های حامی دولت با هشدار به مردم مدعی شده بودند که اگر آقایان رئیسی و یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، وضعیت کشور بحرانی شده و در این شرایط بحرانی و اسفناک، دلار 5 هزارتومان خواهد شد.
یعنی به فاصله 4 سال در دولت روحانی، دلار 5 هزارتومانی از هشدار درباره وضعیت اسفناک به حسرت درباره یک وضعیت ایده آل تبدیل شد. سوال اینجاست که چرا به فاصله 4 سال، دلار 5 هزارتومانی از هشدار به یک آرزوی دوردست تبدیل شد!؟
پاسخ را باید در عملکرد دولت روحانی جستجو کرد؛ عملکردی به شدت ضعیف و غیرقابل دفاع. از خرداد 96 تاکنون چندین اتفاق بسیار مهم رخ داده است.
یکی از اتفاقات مهم و خسارت بار در این بازه زمانی، تصمیم غیرکارشناسی و غلط دلار 4200 تومانی بود. «سعید لیلاز» از کارشناسان اقتصادی حامی دولت چندی پیش اذعان کرد که تصمیم غلط دولت در تعیین دلار 4200 تومانی منجر به ازدسترفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد.
یکی دیگر از اقدامات مهم و البته خسارت بار، اجرای غلط طرح سهمیه بندی بنزین توسط دولت بود. کارشناسان معتقدند که حذف کارت سوخت در دولت روحانی حدود 150 هزارمیلیارد تومان خسارت به کشور وارد کرد.
و اما دولت روحانی در آبان 98، یک اقدام لازم و ضروری- اصلاح قیمت بنزین- را به بدترین نحو ممکن اجرا کرد.
دولت روحانی در آن مقطع برای اقناع افکار عمومی هیچ اقدامی انجام نداد. لازم بود دولت دلایل ضرورت اجرای این طرح را برای مردم بیان می کرد و نسبت به اقناع اذهان عمومی تلاش وافی می نمود؛ این در حالی است که تا دو روز قبل از شروع طرح، مسئولان دولت از جمله سخنگوی دولت و وزیر نفت هرگونه افزایش قیمت بنزین را رد کرده و همه اخبار پیرامون این مسئله را گمانه زنی دانستند!
علاوه بر این، چون اعتماد عمومی نسبت به طرح های دولت مخدوش شده بود، لازم بود دولت قبل از افزایش قیمت بنزین، نسبت به اعتماد سازی مردم اقدام می کرد، به عنوان مثال، کل مبلغ یارانه معیشتی هر خانوار را قبل از اجرای طرح خود به حساب خانوارها واریز می کرد، ولی حق برداشت نمی داد تا افکار عمومی از جبران شدن گرانی اخیر، مطمئن شوند.
همچنین بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش سه برابری قیمت بنزین آزاد، رقم بالایی محسوب می شود و ای کاش مسئولان دولت این افزایش نرخ را طی چند مرحله و به تدریج اجرا می کردند تا فشار ناشی از افزایش قیمت، یکباره شوک سنگینی به مردم وارد نمی کرد.
اجرای غیرکارشناسی طرح سهمیه بندی بنزین در سال 98 خسارت های زیادی به کشور تحمیل کرد. در آن مقطع بی تدبیری در بخش هایی از دولت در کنار برنامه ریزی گسترده دشمن در پشتیبانی از اغتشاشات خیابانی، منجر به قربانی شدن تعدادی از هموطنانمان نیز شد.
لازم به ذکر است که علیرضا زاکانی نامزد انتخابات ریاستجمهوری 1400 در بخشی از برنامه مناظره انتخاباتی به نامه عبدالناصر همتی دیگر کاندیدای انتخابات اشاره کرد که در 30 شهریور سال 1398 درخواست کرده بود قیمت بنزین 5 هزار تومان شود و قیمت نفت و گاز هزار تومان شود و دولت کسری بودجهاش را جبران کند.
مدیریت ضعیف بازار بورس و خسارت های بزرگ تحمیل شده به سهامداران، مدیریت بسیار ضعیف بازار خودرو به طوری که از پراید 17 میلیونی در سال 92 امروز رسیدیم به پراید 140 میلیونی. بی برنامگی دولت در بازار مسکن و...تنها بخش کوچکی از کارنامه ضعیف دولت روحانی است.
دولت روحانی حتی در مدیریت بازار مرغ هم دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد. ضعف دولت در مدیریت بازار، توزیع نهاده و نداشتن پیش بینی برای تامین جوجه یک روزه به سمتی پیش رفت که راه اندازی قرارگاه مرغ هم نتوانست جلوی افزایش قیمت را بگیرد و حالا کشوری که تا چند سال پیش صادر کننده مرغ بود و جایگاه هفتم تولید این کالا را در جهان داشت اکنون به واردکننده آن تبدیل شده است.
روحانی در اظهارات اخیر تاکید کرده که اگر جنگ اقتصادی و تحریم و کرونا نبود، الان دلار 5 هزارتومان بود. وی وضع موجود را به گردن تحریم و جنگ اقتصادی انداخته است. این در حالی است که روحانی-خرداد 92- گفته بود: «مشکل در عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیهاست...کشوری که در حساسترین نقطه جهان قرار گرفته و دارای موقعیت ژئوپولوتیک و ژئواستراتژیک در منطقه است، دارای شاهراه شمال به جنوب است، دومین منبع گاز و نفت جهان است، مردم ما چرا در مشکلات معیشتی باشند؟ مشکل کجاست؟ مشکل از مدیریت آغاز می شود. مشکل از تصمیمات فردی شروع می شود، مشکل از عدم مشورت آغاز می شود».
لازم به ذکر است که رهبر معظم انقلاب در مهرماه 94 در بخشی از نامه مشهور به «شروط 9 گانه» خطاب به رئیس جمهور تاکید کردند: «همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد».
متاسفانه مقامات ارشد دولت در روزهای پایانی نیز همچنان اصرار دارند که سوءمدیریت ها و قصور و تقصیرها را به گردن تحریم و جنگ اقتصادی و...بیندازند.