سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اعتراض یک آدم گرسنه به سیاستهای ایران!
مصطفی تاجزاده، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک توییت نوشته است:
"رهبر مذاکره/برقراری رابطه با امریکا را غلط میخواند. ایشان یک کشور معرفی کند که در 40 سال گذشته توانسته است بدون تنشزدایی/برقراری رابطه با امریکا از امکانات/فرصتهای جهانی بهره برد، به توسعه اقتصادی و علمی و فنی دست یابد و رفاه مردم خود را تامین کند؟ "
***
*از ژنتیک آمریکاطلبی اصلاحطلبان ستادی و آسیبهای آن بویژه در یک دهه اخیر بگذریم!
مشوق تاجزاده در این توییت یک احساس حقارت شدید است. حقارتی که اجازه نمیدهد تاجزاده و امثال او واقعیت "قدرت منطقهای شدن ایران اسلامی" و ضعیفتر شدن آمریکا طی 40 سال اخیر را ببینند.
آنها در مغناطیس این حقارت شدید؛ چه در دلار 10 هزار تومانی و چه در دلار 30 هزار تومانی، هر لحظه احساس گرسنگی میکنند اما این حقیقت بزرگ که ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد را نمیبیند.
آنها نمیبینند که ایران اسلامی توانسته در عرصه جنگهای مستقیم و نیابتی با آمریکا پیروز میدان باشد.
و نمیبینند که آمریکا در قبال سیاستهای تحریمی و نظامی خود علیه ایران یک "شکستخورده" واقعی است.
چه اینکه آمریکا با تحریمهای اقتصادی قصد بر زمین زدن ایران را داشت اما امروز نظارهگر ایرانی بزرگ است که اثر تحریمهای آمریکا را به کمتر از 30 درصد رسانده و جدای از این از متحدان خود در رویارویی با آمریکا نیز حمایتهای اقتصادی و دفاعی دارد.
این همان هژمونی است که تاجزاده و دوستان او در حالت خوشبینانه به دلیل یک احساس حقارت شدید؛ سالهاست که علیه آن موضع گرفتهاند.
تاجزاده در مقابله با هژمونی ایران و کتمان مثبتات کشور، در زمان دلار 10 هزار تومانی گفته بود: این جامعه لجن است، گرسنهایم و میخواهند بروند دریای مدیترانه! [1]
تاجزاده امروز خواستار مذاکره بدون پیششرط با آمریکایی است که بصورت رسمی 40 میلیون گرسنهی محتاج نان شب دارد و رتبه ایران در شاخص اقتصادی ضریب جینی از او بهتر است.
اینها واقعیتهای آمریکا و ایران در سال 2021 میلادی است اما امثال آقای تاجزاده همچنان مشغول کتمان این واقعیتها هستند تا بلکه بتوانند از تولد یک هژمونی بزرگ در مختصات "تمدن اسلامی" جلوگیری کنند...
درباره شاخصهای اقتصادی ایران بدون مذاکره با آمریکا همچنین میتوان به کاهش نرخ فقر مطلق (فقر مساوی با گرسنگی) به کمتر از 1 درصد و تک رقمی شدن نرخ بیکاری در ایران نیز اشاره کرد. [2] (جالب است بدانیم نرخ فقر مطلق در ایران از انگلیس هم کمتر است)
صد البته بیان این شاخصها به معنی انزواطلبی برای کشور نیست بلکه به معنی دور کردن اذهان از مقدسسازی مذاکره با آمریکا و مذاکره با آمریکا به هر قیمتی! است. وگرنه همانگونه که رهبری نظام تأکید دارند؛ در شرایط معقول و بخردانه حتی با آمریکا هم میتوان مذاکره کرد.
تجربهای که در طول 8 سال دولت اعتدال، نتایج سوء خود را به رأیالعین در اختیار مردم گذاشت اما آقای تاجزاده در صفآرایی خود مقابل عقلانیت؛ ظاهرا قصد کتمان آنرا دارد.
***
در دولت رئیسی هم تجمع اعتراضی داریم
تقی آزادارمکی، از جامعهشناسان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با بیان اینکه اجازه تخلیه نیروی پنهان اجتماعی در انتخابات داده نشد، اظهار کرده است:
"چون اجازه تخلیه داده نشد امروز بهصورت انفجاری بیرون میزند. در ایران دموکراسی انتخاباتی وجود دارد و نه دموکراسی اجتماعی و سیاسی. در دموکراسی اجتماعی باید نهادهای مدنی و در دموکراسی سیاسی باید احزاب فعال باشند. این در حالی است که هیچکدام از این دو مورد در ایران بازیگری نمیکنند. دموکراسی انتخاباتی در ایران نیز در یک دوره چند ماهه رخ میدهد. اگر اجازه داده میشد نیروهای اجتماعی متعارض در فضای انتخاباتی یکدیگر را نقد کنند، تخلیه اجتماعی صورت میگرفت و دولت جدید حداقل در کوتاهمدت با خیالی آسودهتر میتوانست به اهداف خود دست پیدا کند. هنگامی که این اتفاق رخ نداد نیروهای پنهان اجتماعی امروز در حال بروز دادن خود هستند. این وضعیت در آغاز بهکار دولت آقای رئیسی نیز وجود خواهد داشت و ما در آینده نیز با تجمعاتی مواجه خواهیم بود. "
او همچنین میگوید: به دلیل تکثر گروههای اجتماعی و مطالبات آنها ما با یک نیروی عظیم اجتماعی پنهان مواجه هستیم که به صورت نامتمرکز و متکثر امکان بروز و ظهور دارد. در چنین شرایطی همه نیروهای امنیتی، سیاسی و انتظامی باید در وضعیت هوشیاری قرار داشته باشند و در صحنه حاضر باشند. این در حالی است که تنها باید بخشی از نیروهای انتظامی در صحنه باشند و بقیه در حال استراحت باشند. تداوم چنین وضعیتی باعث میشود نیروهای انتظامی و سیاسی دولت خسته شوند.[3]
*در سرتاسر مصاحبه آقای ارمکی هیچ تأکیدی بر رعایت قانون کشور و یا مذمت حرکت خیابانی و تأثیر سوء آن بر فرایند حل مشکلات وجود ندارد!
و این سکوت در کنار آن خطبه غرّا پیرامون اعتراض خیابانی، به معنی "تشویق اعتراض خیابانی" و کشاندن مردم به سمت گزینه خیابان است.
رفتاری با محتوای "فتنه اقتصادی" که اصلاحطلبان طی 11 سال گذشته تماما بر آن دمیدهاند و هرگز از تقلا باز نایستادهاند.
اینکه این رخداد علیرغم پیشلرزههای دیماه 96 و آبان 98 در معنای واقعی کلمه محقق خواهد شد یا خیر را نمیدانیم! اما این را میدانیم که خطر محتمل است. خاصّه اگر تحرکات فرماندهان این فتنه بزرگ از چشم رصدگر خواص کشور دور بماند و کسی عملا متوجه سیاهنماییهای این افراد، تقلای آنها برای تصور "زیست جهنمی" در ذهن مردم و ایما و اشارههای دائم آنها به سمت خیابان نشود.
لازم به تأکید است که اظهارات ارمکی درباره مفاهیمی مثل تخلیه و نبود دموکراسی در ایران نیز اظهاراتی غلط و بیمبنا هستند که اولی ناشی از تفکرات داروینیستی درباره جامعه و حیوانصفت پنداشتن آدمی است و دومی هم منبعث از مهجوریت مطالعه و عقلانیت درباره دموکراسی و درباره جامعه اکنون ایرانی.
ارمکی اخیرا نیز اینطور گفته بود که "جمهوری اسلامی ضد توسعه است"!
***
سنگ زیرین آسیاب باشید
پیشنهاد یک سمت جذاب به ضرغامی
سیدعزتا... ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما و داوطلب نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 اخیراً در یک توییت نوشته است:
"روحانی رفت! در سالهای اخیر، سرمایه اجتماعیمان به حداقل رسیده است و ظرفیت کاهش بیش از این را ندارد. مسئولان جدید در هر 3 قوه باید قبل از اعلام یا اجرای هرگونه طرح و برنامه جدید، نسبت آن را با سرمایه اجتماعی نظام بررسی کنند. مردم را بیجهت، ناراضی و نگران آینده خودشان نکنیم. "
*اشاره آقای ضرغامی به طرح مجلس برای "صیانت از فضای مجازی" است که البته انتقاداتی هم به نحوه مطرح شدن این بحث بدون پیوستهای لازم اقناعی صورت گرفت.
معالوصف میتوان در کنار اشاره درست ضرغامی اما این نقد را به شخص او نیز وارد ساخت که چرا این چنین بیمهابا و بیمبنا از چیزی به نام "سرمایه اجتماعیمان به حداقل رسیده" حرف میزند!
آقای ضرغامی بعنوان کسی که در رأس یک سازمان عریض و طویل رسانهای بوده این حقیقت را میداند که سرمایه اجتماعی در بخش اعظم خود همانطور که با گفتوگوی صحیح خواص با مردم شکل میگیرد و تقویت میشود. از همان طریق نیز با حرفهای تضعیفکننده خواص است که از بین میرود.
یعنی وقتی خواص و صاحبان تریبون اینچنین بیمهابا به صحنه بیایند و در پیوست اعتراضات درست و غلط عدهای به طرح صیانت از فضای مجازی اظهار کنند که سرمایه اجتماعی به حداقل رسیده! این رفتار مثل آتش در خرمن عمل میکند و سرمایه اجتماعی کم یا زیاد یک کشور را میکاهد.
آقای ضرغامی همچنین اگر عزمی برای شناخت اصولیتر از مفهوم "سرمایه اجتماعی" دارند، میتوانند به تشییع جنازه میلیونی شهید سلیمانی نگاه کنند و ایضا به رعایت قوانین موضوعه کشور از سوی مردم، به قدرت دفاعی کشور که برخاسته از سرمایه اجتماعی است و غیره.
این در حالی است که حتی فرض بر درک درست ضرغامی از پایین بودن سرمایه اجتماعی نیز؛ امثال ضرغامی بایستی اقدام به تقویت سرمایه اجتماعی کنند نه اینکه با رفتارهای لایکمدار؛ حرفی را بزنند که جز آسیب دیدن کشور، ماحصل دیگری نخواهد داشت.
از خواص دلسوز کشور و منتسبین به نظام انتظار بیشتری برای کمک به حاکمیت و "سنگ زیرین آسیاب بودن" وجود دارد.
***
1_ mshrgh.ir/891831
2_ mshrgh.ir/1247052
3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/319624