این را نباید نادیده گرفت که اغلب این داروها در غلظتهای خونی کمتر از حد درمانی بیاثر بوده و در غلظتهای بالا یا حتی پایین (در صورت تجمع) میتوانند عوارض نامطلوبی بر جای گذارند.
غلبه بر این مشکل یکی دیگر از دلایلی بود که نظام سلامت و درمان تعدادی از کشورهای دنیا را به آموزش متخصصان داروسازی بالینی که اطلاعات و مهارتهای فارماکوکینتیک بالینی یکی از مهمترین تواناییهای تخصصی آنها به شمار میآید، سوق داد. در طول این سالها مطالعات بسیاری نشان دادهاند تجویز چنین داروهایی همراه با ارزیابی فارماکوکینتیک، برآیند درمان و میزان حصول اهداف دارو درمانی را به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار میدهند.
به بیان دیگر، بدون تعیین دوز مناسب و مؤثر از چنین داروهایی طی ارزیابیها و محاسبات فارماکوکینتیک، غلظت خونی دارو به حد مطلوب، ایمن و مؤثر نرسیده و روند درمان مخدوش میشود. در حقیقت تنظیم دوز این داروها متناسب با شرایط بیمار و تغییرات آن تنها با داشتن اطلاعات و مهارتهای فارماکوکینتیک ممکن است.
در کنار سایر مشکلات درمان، دارو درمانی در مواردی چون بیماریهای پیشرفته یا بدخیم، بعد از جراحیهای بزرگ یا خاص و بیماران بشدت بد حال (Critically ill) اغلب دارای مختصاتی است که چالشها و مشکلات فراوانی در پی خواهد داشت. در شرایطی چون موارد مذکور، داروهای متعددی بهطور همزمان و اغلب به صورت تزریق داخل وریدی در فواصل زمانی مختلف تجویز میشوند.
تهیه محلولهای تزریقی حاوی داروهای بیمار در هر وعده با توجه به تنوع فرآوردههای دارویی و وجود شکلهای دارویی مختلف و بعضا نامناسب، بار کاری سنگین و ابهامات و سوالات بسیاری برای پرستاران به دنبال خواهد داشت؛ در حالی که این داروهای تزریقی را میتوان ضمن در نظر داشتن سازگاری و چگونگی و میزان پایداری در ترکیب به صورت مخلوطی از محلولها و فرآوردههایی برای تزریق وریدی (IV Admixture) در بخش دارویی بیمارستان و در شرایطی مناسب و استاندارد (Clean Room)، براساس دستورات دارویی پزشکان برای بیماران بخشهای مختلف، به صورتی دقیق و اصولی توسط داروسازانی که به وسیله متخصصان داروسازی بالینی به صورت تخصصی آموزش دیدهاند، تهیه کرد.
همچنین این داروسازان میتوانند تحت نظارت متخصصان داروسازی بالینی در موارد دستور پزشک مبنی بر تجویز تغذیه کامل یا نسبی وریدی (TPN or PPN) یا تغذیه رودهای (EN)، بعد از بررسی شرایط بیمار، میزان مواد مورد نیاز را طبق دستور پزشک محاسبه کرده و با استفاده از داروها و محلولهای دارویی موجود، محلولهای تغذیهای را در شرایطی استاندارد تهیه کنند.
کاهش هزینههای وارده بر سیستم درمانی یکی از اثرات حضور داروسازان متبحر در چنین پروسههایی است.
به بیانی دیگر، داروسازی بالینی انشعابی تخصصی از داروسازی است که به منظور رفع خلأهای موجود در روند دارودرمانی پای بر عرصه بالین نهاده تا ضمن داشتن دیدی جامع به دارو، با حوزههای مختلف درمان همراه و همزبان شود و با بهکارگیری آموختهها و مهارتهای خود دارودرمانی اصولی بیماریها را میسر سازد.
بدون شک یک متخصص داروسازی بالینی وقتی به عنوان یکی از اعضای گروه درمان پذیرفته شود، دوشادوش همه دستاندرکاران سلامت و درمان تلاش خواهد نمود تا زحمات بیدریغ پزشکان، پرستاران و سایر دستاندرکاران سلامت و درمان به دلیل مشکلات ناشی از فقدان خدمات تخصصی وی به هدر نرود.
از سوی دیگر تغییر رویکرد در سیستم آموزشی کشور در جهت جامعهنگر کردن آموزش علوم پزشکی از جمله داروسازی ایجاب میکند ابزار لازم برای این امر در رشته داروسازی نیز هر چه سریعتر مهیا شود، بخصوص آن که در عمل بیشتر فارغالتحصیلان در نهایت به ارائه خدمات دارو ـ درمانی به بیماران در داروخانههای شهری یا داروخانههای بیمارستانی و بخشهای بالینی اشتغال خواهند داشت.
پس میتوان داروسازی بالینی را تجسم عینی حضور جامعهنگر داروسازان دانست. به طور کلی شاید بازبینی روند درمان از زاویهای دیگر بتواند در عبور از چالشهای پیش روی گروه درمانی بکاهد و موجب به بار نشستن بسیاری از اهداف درمانی به ظاهر دست نیافتنی شود.
برای خواندن بخش اول- چالشهای دارو درمانی از منظر داروسازی بالینی- اینجا کلیک کنید.