در طی سال ها، هالیوود به شکلی دیوانه وار برای ساخت فیلم هایی بر اساس بازی های ویدیویی تلاش کرده است اما اقتباس های سینمایی گرفته شده از بازی های ویدیویی همواره با نقد منفی منتقدان و عدم استقبال نسبی سینماروها و در نتیجه شکست در گیشه مواجه شده اند. فیلم Free Guy یک نوع متفاوت از فیلم های ساخته شده بر اساس بازی های ویدیویی است. روایت این فیلم به جای اقتباس از یک بازی واقعی، سناریویی نوشته مت لیبرمن و زک پن دارد که زندگی یک شخصیت غیربازیکن یا NPC را در یک دنیای داستانی تیراندازی به نام Free City به معنای شهر آزاد دنبال می کند. کارگردان، شان لوی، در ادامه دنیای شهر آزاد را به عنوان یک نسخه سوررئال از واقعیت دنیای ما، زنده می کند اما دنیایی که به اندازه همین دنیا انسان و انسانیت را در خود جای داده است.
فیلم Free Guy به شدت بامزه و باحال، بسیار جذاب و به شکل غیرمنتظره ای دوست داشتنی است و رایان رینولدز به درستی توانسته تعادل بین اکشن و کمدی را در نقش اول آن برقرار کند. در دنیای شهر آزاد، Free Guy داستان یک شخصیت غیربازیکن به نام گای با بازی رینولدز را روایت می کند، کسی که در یک بانک همراه با دوست نزدیکش بادی (لیل رل هاوری) مشغول به کار است. اما وقتی او شخصیت بازیکن مایلی (جودی کومر) را دیده و از لوپ برنامه ریزی شده اش خارج می شود همه چیز برای او تغییر می کند. پس از آن است که وی عینکی را بدست می آورد که بازیکن را از غیربازیکن تشخیص می دهد. وقتی مایلی به گای می گوید که باید پیشرفت کند و به اصطلاح یک مرحله جلوتر برود، پیشرفتی که بازیکن ها با انجام کارهای بد رقم می زنند، گای مسیر خود را می رود و با ایفای نقش آدم خوبه داستان به مرحله بالاتر می رود.
در خارج از بازی، گای به یک پدیده وایرال تبدیل شده و مایلی نیز در می یابد که می تواند از کمک گای در پرونده شکایت خود از ناشر شهر آزاد با نام «سونامی» و مالک آن آنتوان (تایکا وایتیتی) استفاده کند. او معتقد است که آنتوان این بازی را از او و دوستش کیز (جو کری) که خالقان آن بوده اند دزدیده است، در حالی که کیز به جای کمک به او، از کار کردن در کمپانی سونامی در کنار دوستش موسر (اوتکارش امبودکار) راضی است. از این رو مایلی می خواهد از گای برای اثبات ادعاهای خود کمک گرفته و شهر آزاد را پیش از اینکه آنتوان مدارک را نابود کند، از خطر برهاند. به جای اقتباس از یک بازی ویدیویی خاص، فیلم Free Guy یک داستان جدید و اورجینال را روایت می کند که در دنیای بازی های ویدیویی رخ می دهد. این بدان معنی است که سناریو لیبرمن و پن تحت تاثیر محدودیت های یک اثر گیم جا افتاده قرار نداشته و این دو می توانسته اند هر داستانی که می خواهند را روایت کنند.
در کمال ناباوری اما این دو تصمیم می گیرند داستانی در مورد عشق و اراده بگویند که به زیبایی هر چه تمام تر با دنیای بازی ویدیویی Free Guy ترکیب می شود. در حالی که بازی شهر آزاد و شیوه روایت لوی از آن وارد حوزه فانتزی می شود، این داستان متن فیلم Free Guy است که نقطه قوت فیلم است در شرایطی که شخصیت ها با تمام مشکلات انسانی در مورد معنای زندگی و عشق دست و پنجه نرم می کنند. فیلم توانسته تعادلی بی نقص بین سبک سری، اکشن-کمدی بامزه و لحظات واقعی و جدی رشد و همچنین یادگیری ایجاد یک تجربه ساختاریافته و سرگرم کننده برقرار کند. در قلب این تجربه رینولدز قرار دارد که نقش گای را با ترکیبی از کاریزما و خوش بینی ساده دلانه و بیش از حدی بازی کند که در آن به حد اعلا خوب بوده است. رینولدز در فیلم های قبلی خود مانند Deadpool و The Hitman’s Bodyguard, 6 Underground به خوبی نشان داده که توانایی ایجاد تعادل بین اکشن و شوخی را دارد اگر چه گاهی اوقات اینطور به نظر می رسد که برخی از این شخصیت ها کپی یکدیگر هستند.
گای نیز کمی از آن احساس را دارد اما در درون فیلم به خوبی جا می افتد در شرایطی که جذابیت طبیعی رینولدز به خوبی با شخصیت و سناریو فیلم هماهنگ و سازگار است. همچنین این موضوع در جذابیت فیلم بسیار موثر بوده که رینولدز با بازیگرانی بی نقص دوره شده که شامل کومر در نقش مایلی مصمم و وایتیتی در نقش شخصیت منفی اما دوست داشتنی آنتوان هستند. کومر یک بازیگر بسیار بااستعداد است و این استعدادها را با عمق دادن به شخصیت مایلی و شخصیت او در دنیای بازی عمق زیادی می بخشد، در حالی که وایتیتی در نقش غول نامتعارف عرصه گیم، بازی جذابی از خود ارائه می دهد زیرا شخصیت و از آن نوع شخصیت های منفی است که مخاطب تنفر از آن ها را دوست دارد. دیگر بازیگران فیلم نیز به خوبی توانسته اند بین کمدی و گرمی شخصیت خود تعادل برقرار کنند. تمامی تیم بازیگران این فیلم کمک کرده اند تا Free Guy یک فیلم دارای عمق، احساس و جذابیت کمیک باشد.
تنها جایی که فیلم Free Guy کمی دچار ضعف میشود زمانی است که سعی دارد دنیای بزرگتر و تاثیر گای در خارج از دنیای شهر آزاد و سونامی را به تصویر بکشد، کاری که فیلم با نشان دادن استریمرهای مشهور گیم و افراد مختلف ناشناسی که نظر می دهند یا نظاره گر اتفاقات هستند انجام می دهد. اگر چه قرار بوده این بخش ها خلاقانه و واقعی جلوه کند، تمام این واکنش ها دارای سناریو به نظر رسیده و بیشتر از آنکه مخاطب را بیش از پیش در دنیای Free Guy محاصره کنند، آن ها را از این فضا بیرون می برند. از دیدگاه داستانی نیز این بخش ها برای فراهم سازی فضای قسمت سوم داستان ضروری هستند اما وارد کردن این استریمرها در داستان به شکل خاصی بیشتر شبیه خدمت به طرفداران دنیای گیم است و به همین دلیل نتیجه ای ناخوشایند دارد. در مقابل، Free Guy حاوی حضور کوتاه برخی از ستارگان هالیوود است که به یک اندازه غیرقابل شناسایی و شوکه کننده به شکلی مثبت هستند که بر جذابیت فیلم می افزایند.
اگر چه برخی از عناصر فرهنگی بازی ویدیویی فیلم Free Guy بی نقص نیستند، ای فیلم صنعت گیم را به شکلی واقعی به تصویر می کشد و بخشی از تاریکی درون آن را نیز به مخاطب نشان می دهد. در نهایت، همزمان که فیلم Free Guy خلاقانه ترین، پرمعنا ترین و شاید بهترین فیلم ساخته شده تاریخ سینما بر اساس یک بازی ویدیویی است، این فیلم آنقدر تازه و اورجینال هست که هر کسی بتواند از تماشای آن لذت ببرد. لازم نیست بینندگان هیچ دانش عمیقی از دنیای بازی های ویدیویی یا جامعه گیمرها داشته باشد تا از داستان لوی، لیبرمن، پن و رینولدز لذت ببرد. بدین ترتیب هر کسی که به این داستان علاقه داشته باشد از تماشای فیلم Free Guy لذت خواهد برد و همچنین کسانی که به دنبال یک اکشن کمدی بامزه در فصل تابستان سینمایی هستند. با روایت هوشمندانه، احساس صادقانه، کمدی بسیار بامزه و اکشن پرتنشش، فیلم Free Guy هر چیزی که مخاطب از یک بلاک باستر تابستانی بخواهد را در خود دارد. فیلم با 115 دقیقه طول از 12 آگوست در سینماهای ایالات متحده به نمایش درخواهد آمد.