همانطور که همگان میدانند، دنیای گسترده دیسی شروع سخت و دشواری داشت اما نباید فراموش کرد که دنیای مارول نیز بدون مشکل کار خود را شروع نکرده بود.
فیلم Iron Man (مرد آهنی) بسیار عالی و خارقالعاده بود اما استودیو مارول در فیلم مرد آهنی 2 و فیلم The Incredible Hulk (هالک شگفتانگیز) با مشکلاتی روبهرو شد. دنیای گسترده دیسی نیز مشکلات و بحثهای زیادی پیرامون خود ایجاد کرد اما باید گفت که این دنیای سینمایی توانست فرمول خاصی برای خود پیدا کند و درونمایه متفاوتی از دنیای سینمایی مارول را در فیلمهایش بگنجاند. ناگفته نماند که مسیر پیشرفت دنیای سینمایی دیسی بسیار ناهموار ولی روبهجلو و موفقیتآمیز بوده است.
در این لیست، تنها فیلمهایی که ارتباطی با دیگر فیلمهای دنیای دیسی دارند، قرار دارد و به همین دلیل است که فیلمهایی همچون Joker (جوکر) و حتی فیلم Justice League (لیگ عدالت) نسخه زاک اسنایدر جایی در این لیست ندارند. در زیر، فیلمهای دنیای گسترده دیسی از بدترین به بهترین رتبهبندی شدهاند.
10- فیلم Suicide Squad (جوخه انتحار)
فیلم جوخه انتحار، یک فاجعه به تمام معنا بود. با وجود اینکه بازیگران فیلم بسیار عالی هستند و دیوید آیر نیز سکاندار کارگردانی آن است ولی این فیلم کاملا ناامیدکننده ظاهر شد. داستان فیلم به منطق درستی دست پیدا نمیکند و حتی در فیلم، دلیل محکمی برای جمع شدن این تعداد از ابرقهرمانها (یا ابرشرورها!) در کنار یکدیگر برای انجام عملیات ارائه داده نمیشود. با اینکه کاراکترهای متفاوت و جذابی در فیلم قرار دارند اما این فیلم نمیداند چطور از آنها استفاده کند. میتوان گفت که فیلم جوخه انتحار در تمامی سطوح فیلمسازی دچار شکست شده و تنها نقاط درخشان فیلم نیز احتمالا نقشآفرینی ویل اسمیت و مارگو رابی است. ایده و داستان این فیلم که گروهی از ابرشرورها را دور هم جمع میکند، مطمئنا برای طرفداران بسیار جذاب و نوآورانه است ولی برای ساخت این داستان، باید نویسنده بسیار عاقلانه رفتار کند و دلیل و منطق بهتری برای همکاری این ابرشرورها به بیننده ارائه نماید.
9- فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice (بتمن دربرابر سوپرمن: طلوع عدالت)
نسخه نهایی فیلم بتمن دربرابر سوپرمن: طلوع عدالت در مقابل نسخهای که در سینماها به اکران درآمده بود، اندکی بهتر بود چراکه منطق بهتری را به بیننده ارائه میداد. با این وجود، همچنان داستانهای ناتمام و سرنخهای رها شده زیادی در فیلم وجود دارد که سبب سردرگمی بیننده میشود. یکی از این سرنخهای رها شده، رویاهای بروس وین است که مشخص نیست قرار است به کجا ختم شود. متاسفانه، عملکرد زاک اسنایدر سبب شده تا این فیلم نمایانگر بدترین عناصر فیلمهای قبلی این کارگردان نظیر فیلم Watchmen (نگهبانان) باشد. مشکل اصلی فیلم بتمن دربرابر سوپرمن، شکست زاک اسنایدر در قهرمان نشان دادن ابرقهرمانهای فیلم است. یکی دیگر از مشکلات فیلم، نبود هماهنگی در داستان و غیرمنطقی بودن آن است.
8- فیلم Justice League (لیگ عدالت)
فیلم لیگ عدالت نسبت به فیلم بتمن دربرابر سوپرمن نسبتا بهتر است و با توجه به مشکلات عدیده آن در هنگام تولید، میتوانست محصولی به مراتب بدتر باشد. اما با توجه به پتانسیل و فرصتهای پیرامون این اثر، فیلم لیگ عدالت باید بسیار بهتر میبود. کمپانی وارنرز نتوانست به خوبی از عهده این کار بربیاید و در عملی عجولانه سعی داشت تا تعدادی کاراکتر جدید را در کنار یکدیگر قرار بدهد و امیدوار باشد که بینندهها خوششان بیاید.
باید گفت که فیلم لیگ عدالت یک شکست تمام عیار نیست. کاراکترهای فلش و واندروومن همچنان خوب هستند. با این حال، فیلم لیگ عدالت دارای ابرشروری ضعیفی با انگیزههای نه چندان مناسبی است که در مقابلش گروهی از ابرقهرمانان قرار دارد که هنوز با همکاری تیمی خو نگرفتهاند. در هر صورت، فیلم لیگ عدالت، فیلمی نیست که حماسی و پیشگامانه باشد.
7- فیلم Wonder Woman 1984 (واندر وومن 1984)
موارد بسیار زیادی در فیلم واندر وومن 1984 وجود دارد که بیننده را به خود جذب میکند. کاراکتر مکسول لرد با بازی پدرو پاسکال بسیار درخشان است و کریستین ویگ نیز نقش خود را به عنوان باربارا مینروا ملقب به چیتا به خوبی به تصویر میکشد. علاوه بر این، همانند فیلم اول واندر وومن، این فیلم نیز رابطه بین دایانا با بازی گل گدات و استیو تروور با بازی کریس پاین بسیار جذاب و خارقالعاده بود. اما مشکلات عدیده در فیلمنامه فیلم سبب شده تا بسیاری از نقاط قوت فیلم دیده نشوند. فیلمنامه فیلم هنوز آماده فیلمبرداری نبوده و همین سبب شده تا داستان فیلم، گیجکننده و ناقص به نظر برسد. در کل میتوان گفت که فیلم واندر وومن 2، دایانا و سفرش را در مرکزیت خود قرار نمیدهد و همین سبب میشود تا فیلم احساس غریبی با کاراکتر اصلی و قهرمان خود داشته باشد.
6- فیلم Aquaman (آکوامن)
بزرگترین مشکل فیلم آکوامن این است که این فیلم در عین عظیم و بزرگ بودن، جاهطلبانه رفتار نمیکند. داستان و موضوع فیلم، موضوعی قدیمی و کهنه است و ظاهرا فیلم بسیار تلاش داشته تا ایدههایی از دیگر فیلمها سرقت کند و هیچ تلاشی برای ایجاد یا پیدا کردن هویتی برای خودش نکرده است. جیسون موموا نقشآفرینی بسیار خوبی در نقش آکوامن دارد و رنگ و لعاب خاصی را به این کاراکتر اضافه میکند که به نوعی، او را در میان دیگر ابرقهرمانها منحصربهفرد و جذاب مینماید. بهترین چیزی که در مورد فیلم آکوامن میتوان گفت این است که همه عناصر موجود در آن، برای آمادهسازی برای دنبالهای بهتر است. جیمز وان دنیای دریایی بسیار درخشان و خارقالعادهای در این فیلم ساخته است.
5- فیلم Man of Steel (مرد پولادین)
در فیلم مرد پولادین، زاک اسنایدر سعی دارد تا با تواناییهای کلارک کنت بیشتر واقعگرایانه برخورد کند و در عین حال، یک مبارزه حماسی در مقابل ژنرال زاد را به تصویر بکشد. از لحاظ فنی، فیلم موفق میشود تا آنچه در نظر دارد را عملی سازد. یکی از مشکلاتی که در فیلم مرد پولادین وجود دارد، در صحنههای مبارزه سوپرمن با ژنرال زاد است. همانطور که در فیلم نشان داده میشود، سوپرمن بسیار مراقب است و به او یاد داده شده که قدرتهایش را کنترل کند ولی او در مبارزه با ژنرال، آسیبهای فراوانی به شهر وارد میکند. مطمئنا خراب شدن ساختمان و دیوارها توسط سوپرمن در جنگ علیه زاد میتواند برای بیننده بسیار جذاب و دیدنی باشد اما فیلم به عواقب این خرابیها دقتی نکرده و همین سبب شده تا سوپرمن شخصیتی بیدقت جلوه کند. این فیلم شایستگیهای خودش را دارا است اما بهتر بود که زمان بیشتری صرف توسعه کاراکتر سوپرمن و جایگاهش در این دنیا میشد.
4- فیلم Birds of Prey (پرندگان شکاری)
موارد بسیار زیادی در فیلم پرندگان شکاری وجود دارد که آن را به اثری دوستداشتنی تبدیل میکند. تصاویر رنگین سبب شده تا فیلم سرگرمکننده و دلنشین باشد. مارگو رابی کاراکتر هارلی کویین را به خوبی شناخته و آن را متعلق به خودش کرده است. ظاهرا فیلم پرندگان شکاری در مورد توانمندسازی زنان است. موضوع و داستان فیلم سبب میشود تا داستانهای قناری سیاه، هانترس و رنی مونتویا با هارلی کویین گره بخورد. علاوه بر این، نقشآفرینی بازیگران نیز بسیار عالی و سرگرمکننده است.
مشکل فیلم پرندگان شکاری این است که در پیدا کردن هویت مخصوص به خود دچار مشکل میشود و گاها بین تقلیدی از فیلم ددپول و آثاری از تارانتینو در کشمکش قرار دارد. فیلم پرندگان شکاری، فیلم بدی نیست و همانند فیلم جوخه انتحار فاجعهآمیز نیست اما به نظر میرسد که فیلم، کارهای بسیاری در ذهن دارد اما موفق به اجرای آن نمیشود و باید گفت که هارلی کوییین و کاراکترهای همراهش استحقاق فیلم بهتری را داشتند.
3- فیلم Shazam (شزم)
فیلم شزم دقیقا میداند که چه هدفی را در ذهن دارد و از همین رو، نسبتا موفق میشود. داستان و موضوع فیلم بسیار ساده و پیش پا افتاده است ولی کارگردان دیوید اف سندبرگ به خوبی موفق میشود تا با تکیه بر همان موضوع ساده، سرگرمی و شوخطبعی بسیار دلنشینی از آن بدست بیاورد. یکی از نقاط ضعف فیلم شزم نیز مربوط به شخصیت شرور داستان یعنی دکتر سیوانا با بازی مارک استرانگ است. در لحظات حضور دکتر سیوانا، فیلم به نحوی تاریک و ترسناک میشود که با درون مایه کلی فیلم متفاوت است.
2- فیلم Wonder Woman (واندر وومن)
مشکل اصلی فیلمهای دنیای سینمایی دیسی تا به اینجای کار در این است که آنها همیشه سعی دارند تا قبل از اینکه پایه و اساس را پیدا کنند، ابداعات تازه انجام بدهند. در ظاهر، فیلم واندر وومن یک داستان اصلی استاندارد را بازگو میکند اما با وجود اینکه ممکن است بخشهایی از آن آشنا به نظر برسد، اصلا کسلکننده نیست. کارگردان پتی جنکینز نیز به خوبی از این موضوع آگاه است.
فیلم یک داستان ظریف و بالانس شده را دارا است و جنکینز به زیبایی از پس این کار بر میآید و اجازه میدهد تا نه تنها قهرمان اصلی داستان بدرخشد بلکه از لحاظ فردی نیز رشد و نمو پیدا کند. در حالی که ممکن است قالب داستان آشنا به نظر برسد اما در طی فیلم، داستان هیچ گاه در مسیر توسعه کاراکتر دایانا و تبدیل به قهرمان شدنش میانبر نمیزند.
1- فیلم The Suicide Squad (جوخه انتحار)
نویسنده و کارگردان جیمز گان به خوبی از مسئولیتی که بر روی دوشش قرار داده شده آگاه است. او وظیفه دارد تا یک دنباله و بازسازی از فیلمی بسازد که در سال 2016 با شکست مواجه شده است. مطمئنا کمپانی وارنر به جیمز گان اختیار کاملی در نویسندگی و کارگردانی فیلم داده است و همین سبب شده تا فیلم، اثری کاملا متعلق به این کارگردان باشد که نشانههایی از آثار قبلی این کارگردان همچون فیلم نگهبانان کهکشان داشته باشد.
یکی دیگر از دلایل موفقیت فیلم جوخه انتحار این است که جیمز گان به خوبی میداند که چگونه احساسات و عواطف را وارد این داستانهای کمیکی تاریک کند. میتوان گفت که جیمز گان با فهمی از کاراکترها و داستان و ترکیب کردن آن با درک و شعور هنری خودش، فیلمی ساخته که مطمئنا بهترین فیلم دنیای گسترده دیسی تا به امروز است. فیلمی که از ابتدا تا پایان جذاب است و سبب میشود تا بیننده اشتیاق بسیار زیادی برای دیدن دوباره این دنیا و کاراکترهای درون آن پیدا کند.
کلمات کلیدی: